قاصدنیوز: یکی از راههای نفوذ و تهاجم بیسروصدای بیگانگان، شیوه فرهنگی به ویژه آموزش و ترویج زبان انگلیسی است. کارشناسان فرهنگی بر این باورند که تمام کشورهایی که به دنبال پیشبرد اهداف خود در زمینههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... هستند، برای گسترش زبان و فرهنگشان تلاش میکنند و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند.
اما به راستی اهمیت ویژه قائل شدن برای ترویج زبان و همزبانیها با چه هدفی صورت میپذیرد و چرا ؟!
واضح است که امروزه کشورهای قدرتمند برای دستیابی به نفوذ بیشتر و همراهسازی سایر ملتها با سیاستهایشان، در حال توسعه زبان خود (عمدتاً زبان انگلیسی که شیوه سخن گفتن مدعیان جهان اول و کدخدامآبان است!) هستند و در واقع با آموزش زبان، فرهنگ خود را هم در جهان گسترش میدهند.
به بیان دقیقتر، آموزش زبان انگلیسی بخشی از دیپلماسی فرهنگی خاموش ابرقدرتهاست و بیشک وقتی زبان انگلیسی تبدیل به زبانی جهانی میگردد، فرهنگ انگلیسی و آمریکایی هم همراه آن فراگیر میشود.
برای نمونه، در اساسنامه موسساتی مانند بریتیش کنسول انگلستان، گوته آلمان، سروانتس اسپانیا و دانته ایتالیا که در زمینه آموزش زبان فعال هستند، آشکارا اذعان شده است که هدف این سازمانها صرفاً گسترش زبان نیست؛ بلکه با ترویج زبان درصدد انتشار فرهنگ خود در جهان هستند.
نباید از یاد برد که چندی پیش، «جیمز کی. گلاسمن» مدیر اجرایی مؤسسه مطالعاتی جورج دابلیو بوش اعلام کرد: بدون شک بعضی از شیوههای مبادله فرهنگی و بهویژه فعالیتهای آموزشی کارکرد بسیار خوبی از خود نشان دادهاند. اداره امور فرهنگی و آموزشی وزارت امور خارجه آمریکا برنامهای برای آموزش زبان انگلیسی به گروههای مهم جوانان خارجی به خصوص مسلمانان، در دست اجرا دارد.
به هر حال، از یک سوی، اهمیت یادگیری زبان انگلیسی در عصر حاضر بر کسی پوشیده نیست. از سوی دیگر، به عقیده کارشناسان، زبان وابسته به فرهنگ است و آموزش زبان صرفاً با یادگیری صورت زبانی و چگونگی ادای جملات اتفاق نمیافتد، بلکه خواسته یا ناخواسته یادگیری فرهنگ افرادی که به آن زبان صحبت میکنند، همراه یادگیری زبان است؛ موضوعی که حساسیت و اهمیت آموزش زبان را دو چندان میسازد.
پژوهشها نشانگر آن است که علاقه مردم در کشورهای میزبان به فراگیری انگلیسی بر پایه معیارها و ارزشهای ملی و بینالمللی، حاکی از آن است که آنها احتمالا مایل به دو زبانهشدن منهای دو فرهنگهشدن هستند. به بیان دیگر، نخبگان شرق باور دارند که برنامههای آموزش انگلیسی، به لحاظ فرهنگی با نیازهای کشور آنها منطبق نیست و درنتیجه به دوگانگی فرهنگی و خدشهدار شدن هویت ملی خواهد انجامید.
بنابراین به نظر میرسد مسأله اصلی این است که آموزش زبان انگلیسی چگونه صورت گیرد که به فرهنگ و هویت ملتِ فراگیر آسیب نزند؟
یکی از حوزههای مغفول فرهنگی در ایران «آموزش زبان انگلیسی» است که هنوز درباره آن تدبیری اساسی انجام نگرفته است. طی سالهای اخیر دغدغهای در خصوص طراحی بومی کیف، کتاب و نوشتافزار کودکان و نوجوانان به وجود آمده است، اما متاسفانه با گذشت بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی برای محتوا و سیستمهای آموزش زبان انگلیسی به ویژه برای کودکان و نوجوانان تدبیری اساسی اندیشیده نشده است و مسئولان امر همچنان در این راستا از محتوا و شیوهها و سیستمهای طراحی شده غربی سخن میگویند که بیتردید با فرهنگ و ارزشهای ایرانی-اسلامی سازگار نیستند.
یکی از نهادهایی که ظرفیت ایجاد چنین تحولی را دارد، «جهاد دانشگاهی» است؛ که تلقی جامعه از جهاد دانشگاهی در واقع برداشتی فرهنگی و فرهنگسازی است.
و این انتظاری شایسته و بایسته است از جهاد دانشگاهی که بر مبنای اساسنامه و شرح وظایفش - مانند «کانون زبان ایران» - به تدوین کتب آموزش زبان اقدام نماید؛ کاری که احتمالاً در توان بسیاری از موسسات خصوصی نیست و لازم است سازمانی نظیر جهاد دانشگاهی که مولود انقلاب اسلامی خوانده شده، در این عرصه وارد شود.
در اولین ماده اساسنامه این نهاد باصطلاح انقلابی آمده است که جهاد دانشگاهی «نهادی است عمومی و غیردولتی زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی» و نخستین وظیفه آن هم عبارت است از: «تبلیغ و ترویج فرهنگ و هنر اسلامی و برنامهریزی فرهنگی و تربیتی و ایجاد آمادگی فکری و مکتبی در قشر جوان به خصوص دانشآموزان دبیرستانی و دانشجویان به منظور مقابله با غربزدگی و انحرافات در چارچوب سیاستهای فرهنگی کشور». و ... الخ
در این راستا تامل، بازنگری و نقد مواضع، عملکرد، عزم، رویه و رویکرد جهاد دانشگاهی در ابعاد مختلف ضروری مینماید؛ به ویژه موضوع آموزش زبان انگلیسی به کودکان و نوجوانان. با وجود صراحت در اهداف جهاد دانشگاهی و تأکید همین موضوع در اولین ماده اساسنامه، نیمه اسفندماه سال گذشته بود که مدیر مرکز آموزشهای کوتاه مدت تخصصی نوجوانان سازمان جهاد دانشگاهی خراسان رضوی «ساره سادات فتاحی معصوم» در مصاحبه با روابط عمومی این سازمان به تشریح شیوههای آموزش زبان به کودکان و نوجوانان در این سازمان پرداخت و از برگزاری جشن زبان! در فروردین 1394 خبر داد.
آنچه در ادامه میآید بخشی از مصاحبه یادشده است:
در ترمهای کودکان کتاب ترم SO را به دو قسمت تقسیم کرده و سپس کتاب Phonics را به همراه کتابهای Let’s Go به فراگیران آموزش میدهیم تا با صدای حروف و خواندن آنها آشنایی کامل پیدا کنند .با توجه به اینکه کتابهای Top Notch مختص گروه سنی نوجوانان نبود با بررسی و تحقیق کارشناسی در این زمینه و تشکیل شورای علمی با حضور معاونت آموزشی مقرر شد در سطوح نوجوانان یا دورههای L کتابهای World English کاری از انتشارات Heinle با مشارکت Geographic National بزرگترین مرجع علمی و آموزشی جهان، تدریس شود. و نیز بسته به ترم و سطح فراگیران کتابهای جانبی مانند Tactics for Listening مورد استفاده قرار میگیرند. فیلمهای آموزشی کتابها نیز در هر سطح همراه با کتاب اصلی آموزش داده میشوند.
وی از اجرای جشن زبان برای فراگیران و والدین آنها در فروردین سال آینده خبر داد و تصریح کرد: اجرای نمایشنامه و سرود به زبان انگلیسی، برگزاری مسابقه Spelling به زبان انگلیسی، تقدیر و تشکر و اهدای جوایز به زبان آموزان نخبه کلاسها و نمایش کلیپ از فعالیتها و بازدیدهای آموزشی از جمله آیتم های برنامه ریزی شده این جشن است.
در رابطه با این مصاحبه نکات زیر در خور تأمل است:
الف) رهبر معظم انقلاب در تاریخ 19 آذر ماه 1392 و در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی به «کتابهای آموزش زبان» اشاره و فرمودند:
الان آموزش زبان انگلیسی - بالخصوص زبان انگلیسی، حالا زبانهای دیگر خیلی خیلی کمتر - خیلی رواج پیدا کرده، آموزشگاههای فراوانی بهوجود میآورند. خب، مراکز آموزش هست؛ همهی کتابهای آموزش که خیلی هم با شیوههای جدید و خوبی این کتابهای آموزش زبان انگلیسی تدوین شده، منتقلکنندهی سبک زندگی غربی است، سبک زندگی انگلیسی است. خب این بچهی ما، این نوجوان ما و جوان ما [که] این را میخواند، فقط زبان یاد نمیگیرد؛ حتی ممکن است آن زبان یادش برود، اما آنچه بیشتر در او اثر میگذارد آن تأثیر و انطباعی(اثرپذیری) [است] که بر اثر خواندن این کتاب از سبک زندگی غربی در وجود او بهوجود میآید؛ این از بین نمیرود؛ این کارها را دارند میکنند. خب در مقابل اینها باید چهکار کرد؟ در مقابل اینها دو چیز لازم است: یکی کار، یکی ابتکار؛ این دو کار و این دو نقطهی مهم را باید در نظر [داشت]؛ باید کار کنیم، کار هم باید کار ابتکاری باشد. (منبع: khamenei.ir)
تصویر بالا: از سمت راست؛ رئیس جهاد دانشگاهی کشور، رئیس پیشین صدا و سیما، وزیر آموزش و پرورش، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی و وزیر پیشین علوم
با توجه به رهنمود ویژه معظم له و همچنین اساسنامه جهاد دانشگاهی، انتظار دوستداران فرهنگ اسلامی-ایرانی آن است که بجای لیست کردن سیستمهای آموزشی غربی، پس از سه دهه مسئولان این سازمان با درک اهمیت موضوع آموزش زبان انگلیسی، خبر تدوین کتب آموزش زبان داخلی را رسانهای کنند؛ کتبی که کودکان و نوجوانان آیندهساز این مرز و بوم را دچار تعارض فرهنگی نکند، متناسب با جغرافیای فرهنگی ایران باشد و نگرانی والدین را مرتفع سازد.
کار سترگی که بخش خصوصی خطر آن را نمیپذیرد و لازم است نهادهای وابسته به شورای انقلاب فرهنگی و در رأس آنها جهاد دانشگاهی با توجه به مأموریت و توان علمی-دانشگاهی خود در این زمینه اقدام نماید.
شایسته است بیندیشیم که اگر قرار است جهاد دانشگاهی هم از همان سیستمهای غربی آموزش زبان استفاده کند، پس تفاوت آموزش زبان انگلیسی در جهاددانشگاهی مولود انقلاب اسلامی با دهها موسسه خصوصی دیگر چیست؟ و اساساً انگیزه و ضرورت جهاد دانشگاهی از ورود به آموزش زبان به نوجوانان چه بوده است؟
چنانکه مقام معظم رهبری هم تأکید کردهاند مسأله زمانی تشدید میشود که آموزش انگلیسی برای کودک و نوجوانی است که در سنین شکلگیری شخصیت و ذهنیت قرار دارد، به سن تمیز نرسیده و روحشان از هر زمان برای دریافت راه و روش زندگی آماده تر است. آیا رواست در زمانی که دشمن با تصویب بودجه های کلان فرهنگی و ابزارهای مختلف سعی در نابودی فرهنگ بومی و اسلامی ما دارد، ما با پای خود و هزینه شخصی و جایگاه انقلابی و رانت و هزینه بیتالمال به استقبال آن برویم؟ این تذهبون؟!
ب) متأسفانه طی سالهای متمادی، ناآگاهانه (در خوشبینانهترین حالت!) چنین تصور شده است که زبانآموزی فعالیتی صرفاً آموزشی است، و بدین ترتیب از جنبه فرهنگی و تاثیرات رفتارساز آن غفلت شده که امید است جهاد دانشگاهی با بکارگیری افراد شایسته و واقف به ابعاد فرهنگی آموزش زبان انگلیسی (و نه اذهان تک بعدی) چنین رویکردی را تصحیح نماید.
ج) ناآگاهی از ابعاد فرهنگی آموزش زبان انگلیسی، همچنین اهداف بلند مدت موسسات غربی متولی این امر و اغراض پنهان و خزنده قدرتهای بزرگ در گسترش زبان انگلیسی میتواند آسیبهای جبرانناپذیری همراه داشته باشد.
دردناکتر اینکه نشنال جئوگرافیک که از آن به عنوان «بزرگترین مرجع علمی و آموزشی جهان» یاد شده، همان انجمنی است که گاه و بیگاه برای تشدید اختلافات و فتنهگری در منطقه، نام «خلیج فارس» را تحریف کرده و به نام آموزش جغرافیا و انتشار اطلس و نقشه! به اختلافات سرزمینی ایران و امارات دامن زده و با گنجاندن عبارت مجعول خلیج عربی در پرانتز در کنار خلیج فارس، قیس و ابوشعیب خواندن جزایر کیش و لاوان و اشغالی خواندن جزایر سه گانه ایرانی، دعوای عربی-عجمی راه انداخته است.
جالب اینکه این انجمن (و سایر مؤسسات مانند آن) کاملاً با اهداف کلان سیاست خارجی ایالات متحده هماهنگاند و بدین ترتیب تحت لوای آموزش زبان انگلیسی و محیط زیست و جغرافیا... اهداف کلان و بلند مدت دولت متبوع خود را دنبال میکنند؛ نمونههایی که نشان میدهد هدف چنین موسساتی صرفاً آموزش زبان نیست و باید هوشیارانهتر در این خصوص عمل کرد.
توضیح تصویر بالا: سایت وزارت خارجه آمریکا/ دفتر امور آموزشی و فرهنگی وزارت امور خارجه آمریکا ECA و انجمن نشنال جئوگرافیک برای آغاز طرح «داستانگویی دیجیتال فولبریت-نشنال جئوگرافیک» همکاری کردهاند.
د) با توجه به حضور چند هزار نوجوان در کلاسهای آموزشی زبان جهاددانشگاهی، انتظار مردم، علما و مراجع عظام از جهاددانشگاهی همان است که در اساسنامه این سازمان به درستی ذکر شده است: «تبلیغ و ترویج فرهنگ و هنر اسلامی و برنامهریزی فرهنگی و تربیتی و ایجاد آمادگی فکری و مکتبی در قشر جوان به خصوص دانشآموزان دبیرستانی و دانشجویان به منظور مقابله با غربزدگی و انحرافات در چارچوب سیاستهای فرهنگی کشور».
حضور بر مناصب فرهنگی در نظام ولایی و کشوری تمدنساز که از آغاز معادلات جهان و قدرتهای جهانی را در هم ریخته و ثمره ایثار صدها هزار شهید و جانباز است اقتضائات خود را میطلبد؛ شعارهای زیبا گرهی نمیگشاید؛ فعالیت فرهنگی در دیدار با علمای مکرم هم به تنهایی خلاصه نمیشود و ...
ه) نباید با رویکردی تک بعدی، صرفاً بر «ارزیابی علمی و خلاقیت» مربیان زبان تأکید کرد؛ چرا که آگاهسازی مربیان زبان از عوارض فرهنگی و سیاسی آموزش انگلیسی اهمیت فراوانی دارد و فقط با کسب این آگاهی است که آنها میتوانند انگلیسی را به شیوهایی تدریس کنند که علاوه بر ترغیب زبانآموزان به عدم پیروی از فرهنگ «انگلیسی» یا غربی، به آنها کمک کند از زبان انگلیسی برای بیان هویت و دیدگاه اسلامی خود بهره جویند.
و) کلام آخر را متبرک میکنیم به این رهنمود رهبر فرزانه انقلاب اسلامی که باید نصبالعین فعالان و متولیان فرهنگی باشد: « در مقابل فرهنگ مهاجم، بدترین کار، انفعال است؛ زشتترین کار، انفعال است؛ خسارتبارترین کار، انفعال است. فرهنگ مهاجم نباید ما را منفعل بکند... » و به راستی «کار و ابتکار» فعالانه - و نه انفعالی - جهاددانشگاهی برای آموزش زبان انگلیسی چیست؟
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-4728
ارسال نظر