حضرت زهرا (سلام الله علیها) در خطبه مسجد مدينه ميفرمايند:
«اي همة مردم! بدانيد؛ يک عدّهاي که تا ديروز زير ساية رفاه مينشستند و علي ميرفت سرِ اژدهاي فتنه را ميترکاند، امروز ميداندار جامعه شدهاند!»
يعني اين خيلي خطرناک است كه چنين افرادي حاكميت جامعه را به عهده بگيرند. مقام معظم رهبري«حفظهاللهتعالي» در سالگرد غدير فرمودند:
«غدير، يعني حاکميت نيروهاي ارزشي»
فرق غدير با سقيفه اين است كه يك جريان به حاكميت نيروهاي ارزشي حسّاس است و لذا بر فرهنگ غدير تأكيد دارد و يك جريان چيزهاي ديگري غير از حاكميت ارزشها برايش مهم است. «غدير» يعني حاكميت كسي که فدايي اسلام است و «سقيفه» يعني حاكميت سياسيون اقتصادمحور، آنهم نه اقتصادي كه به نفع مردم باشد، بلكه رفاه و اقتصادي كه به نفع طبقة خاص تمام شود. سقيفه يعني حاكميت ويژهخواران اقتصادي و قدرتطلبان سياسي، البته با حفظ شخصيت ديني و نه حفظ ارزشهاي ديني، سقيفه يعني حاكميتي که ميتواند بيشتر فتحکند و بيشتر پول درآورد. آنها درست فهميده بودند كه اگر اميرالمؤمنينعلي سرِ کار ميآمد، ويژهخواران اينچنين ثروتمند نميشدند. چون حضرت ميخواست مو را از ماست بکشد.
حضرت فاطمه ادامه ميدهند: « شما کجا و فتنهخواباندن کجا؟!». حاكمانِ بيرونآمده از سقيفه در مقابل اعتراض نخبگان كه ميپرسيدند چرا علي را حذف كرديد، ميگفتند: اگر علي بر سركار بيايد فتنه ميشود ما فتنه را ميخوابانيم و زمينه را براي او آماده ميكنيم، فاطمهس)) ميفرمايد: «اِبْتِداراً زَعَمْتُمْ خَوْفَ الْفِتْنَةِ»؛ براي عمل خود بهانه آورديد كه از فتنه ميترسيديم، به عبارت امروزياش در واقع ميگفتند اگر اميرالمؤمنينع)) سرِ کار بيايد اگر اين جوانان حزباللّهي و بسيجي و روحانيون سر کار بيايند، روشنفکرها زير بار نميروند و فتنه ميشود.
حالا براي اينکه فتنه را بخوابانيم، يک فرد دنياپسند و روشنفكرپسند سرِ کار بيايد که همه او را بپذيرند. آنوقت آيا ميدانيد نتيجهاش چه شد؟ آنچنان فتنهاي شد كه در اثر آن حسين)ع) کشته شد. بهقول شاعر: «خيمهگاه کربلا را آتش از اينجا زدند» اين حرف درستي است![1] چون سقيفه يک فکر است که روحهاي داراي معنويت برنميتابد، حالا آن معنويت چه علي باشد، چه حسين باشد، چه فاطمه.
عجيب است كه ما با اينهمه سرماية تاريخي از تاريخ عبرت نگيريم و دوباره فريب اين شعارها را بخوريم. اگر فاطمي هستيد، بدانيد اين کشور فقط با انسانهاي مذهبي و مسئوليتپذير و متعهّد، نجات پيدا ميکند؛ هر چه مسئول متديّنتر باشد، بيشتر احساس مسئوليت ميكند و بيشتر نگران مردم و جامعه است و لذا كار خود را سرسري نميگيرد و بيش از آنكه به خودش فكر كند، به سرنوشت مردم فكر ميكند، اگر فرد بر روي مسائل معنوي و ارزشي حسّاس نباشد، نه تنها يك روز خانة فاطمهس)) را آتشميزند و آنهمه جسارت ميكند، بلكه جبههاي را ميگشايد كه فرداي آن روز حسينع)) هم كشته ميشود؛ همين فكر و روحيه بود كه حسينع)) را شهيد كرد. جامعهاي که معنويت برايش مهم نيست ولي توسعه برايش مهم است، اقتصاد برايش مهم است ولي قلب ايماني برايش مهم نيست، اين جامعه حتماً به فاطمه(س) پشتکردهاست و او را و طرز تفكّر او را مزاحم خود ميداند
اينجاست كه باز عرض ميكنيم حركات فاطمهس))پر است از رمز و راز و كسي كه درست مسئله را دنبال كند، به رازهاي پيدا و ناپيدا ميرسد، حضرت زهراس))ميفرمايند: شما كه ميگوييد براي دفع فتنه، علي را حذف كرديد «اَلا؛ فِيالْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ اِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحيطَةٌ بِالْكافِرين»؛ بدانيد كه خودتان با اين كارتان در فتنه سقوط كرديد، و جهنّم بر كافران محيط است [و آنها نميدانند]. حضرت با اين جملات خيلي چيزها را براي هميشه بشريت روشن نمودند، فرمودند: فتنه را مطرح ميكنيد تا حاكميت ارزشها را از بين ببريد در حاليكه خودتان آن فتنهاي هستيد كه مانع حاكميت ارزشها است و اگر هم عدّهاي شعار ضدّ ارزش ميدهند به پشتگرمي شماست و عجيبتر اينكه حضرت، كار خليفه را يك نحوه كفر قلمداد نمودند.
[1] - براي توضيح بيشتر اين نكته به نوشتار «چه شد كه كار به قتل امامحسين(ع)كشيده شد؟» رجوع بفرماييد.
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-50
ارسال نظر