چند سال پیش، کاندولیزا رایس- وزیر اسبق امور خارجه امریکا - در سخنانی نومیدانه برای آمریکائیان و صدالبته افتخارآمیز برای ایرانیان، بهصراحت اذعان کرده بود که «رهبر ایران میتواند نقشههایی را که بهترین ذهنها با صرف بیشترین بودجهها درزمانی بسیار طولانی کشیده و مجریانی ماهر اجرای آن را به عهده گرفتهاند، با یک سخنرانی یکساعته خنثی کند.»
آگاهان سیاسی و مردم کشورمان، درستی این ادعای مقام برجسته و تئوریسین آمریکایی را بارها و بارها آزمودهاند. آخرین نمونه از هنرنمایی رهبر معظم انقلاب در خنثی کردن نقشههای فریبکارانه شیطان بزرگ و دیگر اقرانش در گروه 1+5 را میتوان در دیدار اخیر کارگزاران و مسئولان نظام با مقام معظم رهبری مشاهده کرد؛ آنجا که معظم له با ترسیم دوباره خطوط قرمز و تأکید صریح بر آنها بار دیگر نقشههای پیچیده طرف مقابل را هوشمندانه نقش بر آب کردند.
مقام معظم رهبری در آغاز سال 92 طی سخنانی در جمع زائران و مجاوران حرم مطهری رضوی (ره) با تصریح به خوشبین نبودن به مذاکره با آمریکا، فرمودند: «البته من مخالفتی هم ندارم.» چند ماه بعد و پس از آغاز مذاکرات در دولت یازدهم نیز معظم له بار دیگر بر خوشبین نبودن خود به این مذاکرات تصریح کردند.
اینک اما پس از گذشت قریب به 20 ماه از آغاز مذاکرات فشرده دولت یازدهم با آمریکا برای حلوفصل موضوع هستهای، عمق روشنبینی و درستی دیدگاه رهبر فرزانه انقلاب بیشازپیش بر همگان مسجّل گردیده است و حتی برخی دستاندرکاران مستقیم مذاکرات هم از «دبه کردن» آمریکاییها سخن به میان آوردهاند.
اگرچه دبه کردن آمریکاییها مسئله دور از ذهنی نبوده و مقام معظم رهبری حتی پیش از آغاز مذاکرات نیز با توجه به سابقه و ماهیت باجخواهانه دولت آمریکا آن را پیشبینی کرده و هشدار داده بودند، اما برخی رفتارهای منفعلانه در داخل و ارسال پالسهای غیر مقتدرانهای از جنس ادعای خزانه خالی و تأثیر لغو تحریمها در تأمین آب آشامیدنی مردم، آنهم از سوی مقامات ارشد اجرایی، موجب جریتر شدن بیشازپیش مقامات کاخ سفید شد، بهگونهای که هیئت مذاکرهکننده آمریکایی بارها حتی ازآنچه خود پیشتر در میز مذاکرات پذیرفته بود، سر باز زد و باجخواهانهتر از قبل، درخواستها و تضییقات بیشتری را مطرح کرد!
ترسیم صریح خطوط قرمز نظام در موضوع هستهای در آخرین ملاقات رسمی مقام معظم رهبری با رئیسجمهور و کارگزاران نظام، پاسخی محکم به زیادهخواهی آمریکائیان بود که از یکسو دولتمردان را از فروافتادن در باتلاق «توافق بد» نجات داد، از سوی دیگر، مانع تحقق نقشه ناجوانمردانه دشمنان این ملت و به تاراج رفتن سرمایههای ملی در بخش هستهای شد.
نخستین خط قرمز مورد تأکید مقام معظم رهبری، نپذیرفتن محدودیتهای طولانی بود، آنجا که فرمودند: «ما محدودیت ده سال و دوازده سال و مانند اینها را قبول نداریم؛ ده سال یکعمر است...». آمریکاییها بر آن بوده و هستند تا با هرچه طولانیتر کردن محدودیتهای هستهای ایران درزمینه غنیسازی و فعالیتهای هستهای، بهواقع جمهوری اسلامی ایران را بر اساس توافق خود پذیرفته! محصور کرده، از پیشرفت همپای دیگر کشورهای عضو باشگاه هستهای که کمتر از ده کشور هستند، بازدارند؛ که رهبر فرزانه انقلاب با دوراندیشی ستودنی خویش و با اعلام صریح مخالفت با این درخواست باجخواهانه آمریکائیان، مانع تضییع حقوق ملت ایران شدند.
دومین خط قرمز، تداوم تحقیق و توسعه هستهای حتی در زمان محدودیت موردقبول بود: «در همین مدّتِ محدودیت هم که ما قبول میکنیم، کار تحقیق و توسعه و ساختوساز باید ادامه پیدا کند... .» طبیعی است تعطیل کردن تحقیق و توسعه در زمان محدودیت مفروض یا تعبیه دستانداز و سرعتگیر در مسیر آن، موجب میشود از سویی توان هستهای جمهوری اسلامی ایران از فناوری روز هستهای بهشدت فاصله بگیرد و از سوی دیگر، کاهش انگیزه و دلسردی دانشمندان هستهای کشورمان را به دنبال داشته باشد.
خط قرمز سوم اما لغو فوری تحریمها آنهم در روز توافق بود. مقام معظم رهبری در ترسیم این خط قرمز فرمودند: «تحریمهای اقتصادی و مالی و بانکی، چه آنچه به شورای امنیت ارتباط پیدا میکند، چه آنچه به کنگره آمریکا ارتباط پیدا میکند، چه آنچه به دولت آمریکا ارتباط پیدا میکند، همه باید فوراً در هنگام امضای موافقتنامه لغو بشود؛ بقیّه تحریمها هم در فاصلههای معقول [لغو شود].» متأسفانه علیرغم اینکه هدف اصلی مذاکرات فشرده و بهطور انجامیده هستهای، لغو تحریمهای ظالمانه هستهای بوده و هست، آمریکاییها برآنند تا از یکسو بنیانهای صنعت هستهای کشورمان را به دست خودمان در چارچوب توافق هستهای برچینند و مانع هرگونه پیشرفت و توسعه ایران در این زمینه شوند و از سوی دیگر، لغو تحریمها را منوط به گذر از هفتخوان رستم و به تعبیری ناکجاآبادهای کذایی میکنند. به عبارت روشنتر، اینان برآنند تا از سویی امتیازهایی نقد از ایران بستانند و به ازای آن، وعدههایی نسیه تحویل دهند! و اینهمانی است که رهبری دربارهاش فرمودند: «آمریکاییها درزمینه تحریمها یک فرمول پیچیده چندلایه عجیبوغریبی را مطرح میکنند که اصلاً اعماق آن معلوم نیست از انتهای آنچه درمیآید.»
چهارمین خط قرمز، مخالفت با مرجع قرار گرفتن آژانس انرژی هستهای درزمینه راستی آزمایی و هر اقدام دیگر بود. متأسفانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سالهای گذشته نشان داده است که علیرغم ماهیت حقوقی خود، ابزاری در دست آمریکا به شمار میآید و پیگیری منویات سیاسی سردمداران نظام سلطه را بر حفظ استقلال و ماهیت حقوقی و لزوم عدالتپیشگی واقع خویش ترجیح میدهد؛ و این واقعیت تلخ البته برای آگاهان سیاسی چندان شگفت نیست. از همین روست که رهبر معظم انقلاب با قاطعیت با مرجعیت این نهاد بهظاهر بینالمللی مخالفت کرده، فرمودند: «ما با موکول کردن هر اقدامی به گزارش آژانس مخالفیم. ما به آژانس بدبینیم؛ آژانس نشان داده که هم مستقل نیست، هم عادل نیست؛ مستقل نیست زیرا تحت تأثیر قدرتها است؛ عادل نیست [چون] بارها و بارها برخلاف عدالت حکم کرده و نظر داده.»
خط قرمز پنجم هم مخالفت با هرگونه بازرسی غیرمتعارف و نیز بازجویی از شخصیتها و دانشمندان ایرانی است.
آمریکاییها درصددند تا با ترفندهای موذیانه و تحمیل بندهایی در توافق احتمالی، امکان بازرسی از تأسیسات غیرهستهای کشور را هم به دست آورند؛ اقدامی که بهغایت، برای امنیت ملی کشورمان خطرناک است و میتواند پیامدهایی غیرقابلتصور به دنبال داشته باشد. بهعبارتدیگر، تأسیسات غیرهستهای، شامل تمام مراکز حساس کشور ازجمله پایگاهها و تأسیسات نظامی نیز میشود و در صورت موفقیت آمریکا برای تحمیل چنین بندی به توافق احتمالی، این کشور میتواند جاسوسان خود را در پوشش بازرسان آژانس روانه مراکز نظامی کند و با استفاده از ابزارهای پیشرفته جاسوسی، اطلاعات نظامی و مختصات مراکز مهم کشورمان را به دست آورده و در موقع لزوم، با استفاده از این اطلاعات استراتژیک، نیات شوم خود را ضد نظام اسلامی و اقتدار دفاعی ایران عملی سازد. نگاهی به تجربه حکومت وقت عراق در تن دادن به بازرسیهای مشابه از مراکز نظامی و تسهیل مؤثر حمله نظامی آمریکا و دیگر کشورهای عضو ائتلاف آن زمان، میتواند پرده از اعماق فاجعه احتمالی در این زمینه کنار زند.
نکته دیگر ممنوعیت هرگونه پرسوجو و به عبارت روشنتر بازجویی از شخصیتهای کشور اعم از امنیتی و دانشمندان هستهای و غیره است. طبق اعلام دبیر شورای عالی امنیت ملی، آمریکائیان با ارائه لیستی، خواستار بازجویی از 23 شخصیت ایرانی شده بودند! اقدامی که افزون بر تحقیر غرور ملی ایرانیان، میتواند موجب ایجاد رخنههای اطلاعاتی برای دشمنان شود و بستر را برای توطئههای بعدی آنان فراهم سازد. از همین روست که رهبر معظم انقلاب با هرگونه بازرسی غیرمتعارف و نیز بازجویی از شخصیتهای کشورمان مخالفت کرده، فرمودند: «با بازرسیهای غیرمتعارف هم بنده موافق نیستم؛ پرسوجوی از شخصیتها را هم بههیچوجه قبول ندارم و موافق نیستم؛ بازرسی از مراکز نظامی را هم نمیپذیریم همچنان که قبلاً هم گفتیم.»
درهرحال، تأمل در موضعگیریهای مقام معظم رهبری درباره موضوع هستهای و ازجمله ترسیم صریح خطوط قرمز در دیدار اخیر کارگزاران نظام با ایشان، بار دیگر درستی اذعان وزیر اسبق امور خارجه آمریکا درباره معظم له را یادآور میشود. آری! «رهبر ایران میتواند نقشههایی را که بهترین ذهنها با صرف بیشترین بودجهها درزمانی بسیار طولانی کشیده و مجریانی ماهر اجرای آن را به عهده گرفتهاند، با یک سخنرانی یکساعته خنثی کند.»
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-5693
ارسال نظر