به گزارش«قاصدنیوز»، چند سال پیش سرتیم حفاظت و خنثیسازی بمب سپاه پاسداران مشهد که نام او محفوظ است، در مصاحبه ای از خاطرات خود پیرامون حادثه انفجار حرم مطهر رضوی که در ساعت ۱۴ و ۲۶ دقیقه روز دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۷۳ همزمان با «عاشورای حسینی» انجام شد و طی آن 26نفر شهید و 300نفر زخمی شدند، بیان کرده است. در ادامه متن این خاطره به نقل از نشریه«امتداد» می آید:
اوایل خرداد 73بود که اعلام شد، حرم مطهر تهدید به بمبگذاری شده است. منبع خبر، موثّق بود. کانالهایی که ما را از این تهدیدات باخبر میکردند، متفاوت بودند؛ گاهی نیرویانتظامی، گاهی اطلاعات و بعضی اوقات مراکز دیگر.
همراه با تیم تخصصی به حرم اعزام شدیم. چند تا از همکاران با ناباوری گفتند: «مگر کسی حرم امام رضا(ع) را بمبگذاری میکند؟!» اکثر مردم فکر میکردند دشمن اینقدر پست نمیشود که این مکان مقدس را منفجر کند.
تمام صحنها و رواقها، ضریح، ساختمانهای اطراف و کارگاهها، سیستمهای مخابراتی، دفاتر اشیای گمشده و نذورات، حتی کانالهای فاضلاب و سرویسهای بهداشتی و خلاصه همه جای حرم مورد تهدید بود و ما باید تمامی این مکانها را بازرسی میکردیم؛ ولی عملاً به خاطر وسعت زیاد، کمبود وقت و نیرو و همینطور نداشتن ابزار کافی، امکان نداشت.
من بهعنوان سرتیم حفاظت و خنثیسازی بمب سپاه پاسداران مشهد، درخواست برگزاری جلسهای با مسئول حراست کلِ آستان قدس رضوی را دادم. در جلسه وقتی قضیة تهدید مطرح شد، آنها مسأله را جدی نگرفتند. برایشان توضیح دادیم که از نظر ما با تجربه و آموزشهایی که دیدهایم احتمال وقوع انفجار قطعی شده است. به مسئولان آستانقدس گفتم: «این وظیفه ماست که شما را در جریان بگذاریم، بازرسیهایمان را شروع کنیم و پرسنل را هم آموزش بدهیم؛ تا به هر کسی اعتماد نکنند و نهایتاً جلوی وقوع حادثه را بگیریم.»
بعد از آنها خواستم اجازه ندهند کسی از بیرون حرم، کیف، ساک، چمدان، بسته و این قبیل چیزها را با خودش به داخل بیاورد. چون فعلاً امکان بازرسیِ وسایل را ندارید، لااقل نگذارید بستههای مشکوک وارد حرم شود. مسألة دیگر، ورود اموات است. برخی از خادمان، بیرون از ورودیهای حرم حاضر باشند و با صاحب عزا صحبت کنند و با احترام بخواهند که تابوت را زمین بگذارند و داخل تابوت، کنارهها و زیر آن را بررسی کنند.
اگر اشتباه نکنم، این جلسه مربوط به یک یا دو هفته قبل از انفجار بود. بعد از جلسه هم ما پیگیر بودیم. بعد از گذشت حدود دو هفته، به این نتیجه رسیدیم که شایعهای بیش نبوده و خود ما هم کمکم داشت یادمان میرفت؛ البته ما شاهد هیچگونه بازرسی در ورودیهای حرم نبودیم.
دو هفته گذشت و روز عاشورا از راه رسید. خبر رسید حرم را منفجر کردهاند، هر لحظه منتظر شنیدن چنین خبری بودم. فاصلهام از محل زیاد بود. سریع با اعضای تیم تماس گرفتم و گفتم بروند حرم. وقتی رسیدیم، شهدا را جمع کرده بودند. در قسمت بالای سر حضرت(ع)، کنار ستون سمت راست، آثار شعله انفجار دیده می شد. هدف منافقان این بود که یکی از پایهها را بزنند تا گنبد پایین بیاید که فقط عنایت خود امام(ع) بود که این اتفاق نیافتد. اگر گنبد فرو میریخت، خسارات وحشتناکی به بار میآمد.
آثار را که دیدیم، تخمین زدیم که حدود بیست پوند مادة منفجره از نوع «سی4» بوده است. این ماده هنوز هم قویترین و معتبرترین مادة انفجاری دنیا و ساخت کشور آمریکاست که در هر شرایط آب و هوایی، کاربرد دارد. فاسد نمیشود و حتی زیر آب هم عمل میکند. بعداً یکی از پرسنل حرم به ما گفت که گویا یکی از خادمها، فرد بمبگذار را میبیند که میخواهد ساکش را آنجا بگذارد، به او میگوید که عقبتر برود.
به علت ازدحام دور ضریح، موج انفجار، تخریب به وجود نیاورده بود و بیشتر موج و اصلِ موج را، بدن افرادِ دور ضریح گرفته بودند و اجساد متلاشی شده بودند.
خلاصه، از دشمن انتظاری نداریم، خودمان باید به موقع و خوب عمل کنیم.
برگرفته از نشریه امتداد، شماره 53، تیرماه 1387
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-8347
ارسال نظر