به گزارش «قاصدنیوز»، نزدیک به دوازده سال از کلید خوردن پروژه میدان بزرگ شهدا در مشهد میگذرد. در این سالها شهروندان مشهدی و زائرانی که از نقاط مختلف به مشهد آمدهاند با دیوارهای حایل بزرگ فلزی که کارگاه ساختمانی میدان شهدا را از ترافیک شدید اطراف آن جدا میکرده، آشنایند. در ذهن نسل دهه هفتاد و هشتاد دیگر تصویری از میدان شهدا با آن لالههای سرخ در حصارهای پیادهرو که دست در دست یکدیگر داده بودند و راه را به سمت حرم باز میکردند، وجود ندارد و به جای آن پر است از تصاویر خاکستری از دیوارهای بلند سیمانی و فضایی وسیع و محصور شده با ساختمانهای تجاری خالی. حرف و حدیثها و انتقادات به پروژه بزرگ میدان شهدای شهری که عنوان «پایتخت معنوی و فرهنگی کشور» را با خود یدک میکشد، فراوان است. بیستمین نشست شورای راهبردی پیوست فرهنگی اجتماعی با موضوع بررسی پیوست فرهنگی اجتماعی طرح میدان شهدا با حضور سید صولت رضوی شهردار مشهد، وحید جلیلی معاون فرهنگی شهردار مشهد، مدیران اجرایی پروژه میدان شهدا، اعضای شورای پیوست فرهنگی اجتماعی و اصحاب رسانه برگزار شد. نظرات اعضای شورای پیوست فرهنگی واجتماعی در اینباره پس از ایراد سخنان شهردار مشهد را در ادامه بخوانید.
با ٧٠٠میلیارد تومان بدهی چه کنیم؟
سیـدصولـت مرتضوی: در مطالعات پیوستنگاری که برای پروژه میدان شهدا انجام شده، به نظر میرسد شرط بیطرفی که برای حصول نتایج عادلانه ضروری است رعایت نشده است. باید ببینیم میدان شهدا از ابتدا چه بوده است. این میدان، میدان مجسمه بوده و بعد از انقلاب فقط تغییر نام پیدا کرده و هیچ هویت عملی و نظری از شهدا در آن باشد در آن به وجود نیامده است. در این پروژه اینگونه نبوده است که هزار میلیارد تومان در اختیار شهرداری قرار گرفته باشد تا نمادی از شهدا را در آن بسازد. در این پروژه شهرداری اعتبار پروژه را از خود پروژه درآورده و برای خودش هزینه کرده است. مشکل شهرداری تامین منابع است. در بافت پیرامون میدان شهدا اگر من تصمیمگیرنده بودم اجازه توسعه فضایی نمیدادم. ساختمان مرکزی شهرداری را تبدیل به موزه شهدا میکردم و بقیه فضا را میدان وسیعی به صورت میقاتی برای تجمع زائران در نظر میگرفتم. اما در پای کار دیدیم کار خیلی سخت، هزینهبر و دشوار است. همین الان با توجه به اینکه این پروژه در تراز صفر قرار دارد، این پروژه نزدیک به ٧٠٠میلیارد تومان بدهی دارد. در مطالعات پیوست باید با شهردار و مدیران اجرایی وقت و طراحان آن ایده و بهرهبرداران مصاحبه میشد. در ارائه راهکارها باید منابع مالی دیده شوند.
روزانه ۶٠٠میلیون تومان سود میدهیم
اگر پروژه متوقف شود، بعد چه کنیم؟ مگر میتوانیم به کسبه بگوییم در واحدهای تجاری خود حق فروش اجناس خارجی را ندارید؟ مگر اینکه قانونی وجود داشته باشد که فروش اجناس خارجی را در میدان ممنوع کند. در مورد اینکه در حق بسیاری از ساکنان بومی میدان شهدا ظلم شده زیاد شنیدهایم. بروید تفاوت قیمت را در واحدهایی که این پروژه تملک کرده و واحدهایی که همزمان در خارج از پروژه فروخته شدهاند، ببینید. فقط پنج پلاک از سه هزار پلاک با اعمال قانون ماده هشت تملک شدهاند و بقیه طی صلحنامه بوده است. ایدههایی مثل دفن شهدا و حک نام شهدا در میدان و کتیبهنویسی پیرامون میدان پذیرفتنی است اما اینکه بگوییم پروژه را متوقف کنیم، عملی نیست. ضرر و زیان آن را چه کسی پرداخت میکند؟ ٧٠٠میلیارد بدهی را چه کسی میدهد؟ بابت بدهی به بانک سپه روزانه ۶٠٠ تا ٧٠٠میلیون تومان سود به سیستم بانکی داریم میدهیم. متوقف کردن این پروژه یا ممنوعیت ساخت بانک در میدان امکان ندارد ولی اینکه مدیریت فرهنگی روی پروژه نظارت کند، مورد تایید است. به لزوم تحقیق و تفحص درباره چرایی ادامه تملک اشاره شد درحالیکه ما اصلا ادامه تملک نداریم. فضای برج جنوبی را تملک کردهایم و در بقیه موارد اصلا اصرار به تملک به زور نداریم. گفتهایم هر کس بخواهد به او پروانه ساخت میدهیم که خودش بسازد.
ایدئالها بستر میخواهند
حذف کاربری تجاری از برجهای شمالی و جنوبی خوب است اما منابع آن را از کجا بیاوریم؟ ۵٠میلیارد تومان با سود ٣۶درصد برای تملک برج جنوبی هزینه کردهایم. اگر پولی داشتیم میگفتیم اصلا تبدیل به فضای سبز یا فضاهای دیگر شود اما بدهیهایی که عارض شده را چه کنیم؟ دو ایستگاه قطار شهری را که در زیر پروژه دارد ساخته میشود و باید تا دهه فجر افتتاح شود، چه کنیم؟ این موارد در مقام عمل ما را با مشکل مواجه میکند. من به عنوان شهردار باید روزانه سه میلیارد تومان درآمد داشته باشم برای اینکه بتوانم زبالههای شهر را جمعآوری، فضاهای سبز را مدیریت و حقوق کارکنان را پرداخت کنم. اینکه ایدئال چیست را همه میدانند ولی این ایدئالها بستر می خواهند. الان این پروژه ٧۵درصد پیشرفت فیزیکی داشته و ٨٠درصد تملکهای آن انجام شده است. این جنازه باید زودتر جمع شوند؛ چراکه مردم خسته شدهاند.
سه ملاحظه در پروژه میدان شهدا
وحید جلیلی در جلسات قبلی شورای راهبری پیوست فرهنگی اجتماعی مشهد درباره پروژه میدان شهدا همواره بر این نکته تاکید داشته که «میدان شهدا مهمترین نقطه مشهد بعد از حرم مطهر میدان شهدا بود. اما چه کسی الان حاضر است از طرح میدان شهدا دفاع کند؟ ما با وضعیت بغرنجی در میدان شهدا روبهرو هستیم که برای بخشی از آن نمیشود کاری کرد. بخشی از آن را میتوان تغییر کاربری داد و بخشی را که در دست ساخت است نیز میشود مجددا بازنگری کرد.» در ادامه نظرات وی را در بیستمین جلسه این شورا با موضوع بررسی پروژه بزرگ میدان شهدا میخوانید.
پیوست فرهنگی از افتخارات شورای چهارم است
پیوست فرهنگی از کلیدواژههایی است که در جمهوری اسلامی در بین نخبگان شکل گرفت و به یکی از کلیدواژههای اصلی در سیاستگذاری و برنامهریزی جمهوری اسلامی تبدیل شده است. اما امروز با گذشت ده سال کمتر در سطوح کاربردی مورد توجه قرار گرفته است. از افتخارات شورای چهارم اسلامی مشهد این است که در سال٩٣ مصوبهای گذرانده که شهرداری را موظف کرده با راهاندازی دبیرخانه و شورای راهبردی پیوست فرهنگی به تهیه پیوست فرهنگی برای پروژههای مهم شهری بپردازد و این شورا با مصوبه شورای شهر با حضور معاونان شهردار، دو نفر از شخصیتهای دانشگاهی و دو نفر از شخصیتهای حوزوی تشکیل شد. در طول دو سال گذشته شورای راهبردی و دبیرخانه پیوست فرهنگی اجتماعی مشهد توانسته گامهای جدیدی بردارد.
ادبیات پیوست لاغر است
ادبیات پیوست، ادبیات لاغر و رقیقی در کشور است و علیرغم فضای ژورنالیستی از لحاظ علمی کار جدی قابل اتکایی برای پیوستنگاران موجود نبوده است. یکی از کارهایی که دبیرخانه شورای راهبری پیوست فرهنگی اجتماعی انجام داده این بوده که با دعوت از استادان متخصص و نخبگان علوم انسانی و اجتماعی، دورههای آموزش پیوستنگاری را برای علاقهمندان برگزار کرده است. در کنار آن در شورای راهبری پیوست مبانی نظری به تفصیل بحث شده و مفاهیم کلیدی پیوستنگاری مشخص شده و به صورت سند مصوب درآمده است. همچنین با همکاری معاونتهای شهرداری، پروژههای مهم احصا و شناسایی شده و اقدامات عملیاتی برای تهیه پیوستهای فرهننگی اجتماعی آنها صورت گرفته است. با این حال مطالعات پیوستنگاری در گامهای ابتدایی خود قرار دارد و چون الگوهای قبلی ندارد، با چالشهای نظری و عملی مواجه است که باید با همدلی و همکاری از آنها عبور کنیم تا بتوانیم برای پروژههای مهم پیوستهای مناسب نگاشته و ادبیات آن را توسعه و تثبیت و به عنوان الگو به کشور ارائه کنیم. باید به ادبیات پیوست دامن زد تا نخبگان به آن ورود پیدا کنند؛ چراکه در تضارب آرا تولید فکر میشود. اکنون این مباحث دارد جدی میشود.
مطالعات پیوستنگاری برای پروژه میدان شهدا از چند جلسه قبل مطرح شده است و مجریان طرح در جلسات شرکت داشتهاند. در این جلسه با پرهیز از همه حواشی و فراز و فرودها، همه قبول دارند که بخشهایی از این پروژه ناقص است و باید اصلاح شود اما آسیبها و خلأها کمابیش از اطراف پذیرفته شده است. سه قید برای اصلاح پروژه میدان شهدا که از سال٨٣ اجرایی شده است ارائه شده. اولین نکته در نظر گرفتن جنبه فنی کار است؛ چراکه نزدیک به ٧۵درصد پروژه تاکنون اجرا شده است. دومین نکته ملاحظات حقوقی و قراردادهایی است که شهرداری متعهد شده و سوم مسئله ملاحظه مالی است که در این جلسه آقای شهردار برای اصلاحات اعلام آمادگی کرده است.
نظر اعضای شورای راهبری پیوست فرهنگی اجتماعی مشهد درباره پروژه؛ تشکیل کمیته نظارت بر میدان شهدا ضروری است.
ثروت فقط پول نیست
حجتالاسلام نظافت: یکی از افتخارات چهارمین دوره شورای شهر این است که شواری راهبری پیوست فرهنگی اجتماعی مشهد در این دوره تشکیل شده است. انتقادات وارده به پروژه میدان شهدا به شخص شهردار یا مدیران اجرایی پروژه نیست.
یک مشکل این پروژهها این است که در آن پول حرف اول را میزند و فرهنگ دارای اهمیت نیست. ثروت که فقط پول نیست، آدمها هم ثروت این کشورند. فرهنگ، آرامش و رضایت ملی هم ثروت هستند. اگر با این دید نگاه کنیم میبینیم اشکالی ندارد اگر بخواهیم برای این پروژه متحمل خسارت مالی هم بشویم.
آمارها حاکی از این است که شهرداریها در کشور بیشترین نارضایتی را در بین مردم دارند و در این بین مشهد از همه بدتر است. چه اصراری است که بعضی پروژهها اجرا شوند؟ به چه قیمتی؟
پشتوانه این انقلاب مردم بودند. مردم انقلاب کردند که وضع را بهتر کنند نه بدتر. با دیدن مساجدی که در این پروژه ساخته شده به یاد مساجدی که پادشاهان میساختند، میافتیم از بس که بی رونق هستند. مثل اطراف حرم که در زمستانها و زمانی که زائر نیست، انسان وحشت میکند در آن رفتوآمد کند.
مردم مجبور به رضایت و کوچ اجباری شدند
اگر کسی را کوچ میدهید باید هزینهاش را بپردازید. الان احترام به انسان، غایب است و خود ساختمان ارزش پیدا کرده است. الان اگر کسی خانهاش توی طرح بیفتد عزا میگیرد؛ چراکه زمینی را که در بهترین نقطه شهر قرار دارد به ارزانترین قیمت از مردم میخرند.
هیچ آدم عاقلی در این مرحله نمیگوید هرچه ساختهاید، تخریب کنید. بنا بر اصلاح است طوری که دعای نسل آینده پشت سرمان باشد. خود مسئولان مجری باید این دغدغه را داشته باشند. درحالیکه از همان ابتدای کار هیچگاه از حوزه، مشورتی نخواستند. با اینکه حوزه در مشهد دومین عنصر هویتی است و این همه مدرسه علمیه در این شهر داریم.
مشهد را کلاً بفروشیم!
دکتر فیاض: در این شهر یک میدان وجود ندارد که مظهر این شهر باشد. بحث این است که با این وضع مشهد منفجر میشود. شهری که فرهیختهترین شهر کشور است. من همیشه میدیدم کتابهایی در بازار کتاب خیابان مدرس خرید و فروش میشود که در تهران پیدا نمیشود. یعنی مردم این شهر کتابهایی را میخوانند که در تهران نمیخوانند. اگر در این پروژه موفق نشوید قشر متوسط و فعال مشهد، حتماً شهر را منهدم میکنند. این را به عنوان یک مردمشناس میگویم. این پروژه به جای اینکه شهر را پویا کند، شهر را منهدم میکند. میشود پول درآورد آن هم خیلی عالمانه. اصلاً ما برای همین آمدهایم. من با بحثهای اقتصادی ناآشنا نیستم.
شهرداری در کنار مردم باشد نه در مقابل آنها
در تمام دنیا اینطور است که اگر شهرداریها بین حکومت و مردم، به حکومت نزدیک شوند، اقبالشان کم میشود. اما اگر شهرداریها به طرف مردم بروند جامعه رو به ثبات میرود. اگر اینطوری که هستیم پیش برویم، مشهد افسارگسیخته میشود. اگر میخواهید شهر را بسازید این راهش نیست. مدل اطراف حرم امام رضا (ع) را از مکه گرفتید و نتیجهاش این شد که مثل همان مکه دچار بحران شد. منا را هم که دیدیم. اگر مدل تئوریک پروژه درست نباشد خودتان در آن گیر میکنید. همین حاشیهنشینی مشهد را حتماً یک تئوری ایجاد کرده است. اگر تئوری درست نباشد هر چه بیشتر زحمت بکشید بیشتر در باتلاق فرو میروید. میدان شهدا را میتوان اقتصادی و نه تجاری کرد. تجاری فساد ایجاد میکند. من شهردار نیستم؛ من یک معلم دانشگاهیام که از جنبه تئوریک تحلیل میکنم.
هویت میدان شهدا مرده است
دکتر وکیلی: مبانی اساسی این پروژه خطا بوده. در حوزه اجتماعی چه بر سر این منطقه آمده است؟ هویت یعنی اینکه مردم، آن را جزو زندگی روزمره خود قرار دهند. هم هویت زنده داریم و هم هویت مرده. هویت زنده در یک مکان یعنی وقتی یک نفر میآید، با آن ارتباط برقرار کند، از آن لذت ببرد و آرامش پیدا کند. چهل سال پیش این حس را در میدان شهدا داشتیم. الان پرسشنامه به مردم بدهید و ببینید چند درصد از مقاصد گردشگری درونشهری مردم میدان شهداست؟ هویت مرده این است که وقتی وارد آن میشوی میخواهی سریعتر از آن عبور کنی، مکث نمیکنی. کسی اینجا کاری ندارد. زمستان بیاید یک محیط بزرگ سرد است، تابستان بیاید یک محیط گرم و پر از آهن و سنگ و سیمان در انتظار اوست. آیا فضای اداری جاذبه دارد؟ در هیچ کجای دنیا اینطور نیست.
طراحی میدان با مبانی ذهنی سکولار
در همه جای دنیا یک دیوار بیست متری سیمانی نماد اختناق، خشونت و بنبست است که ما آن را با پول ملت ساختهایم و حالا هم که میگوییم بد است، میگویند شما اگر راست میگویید بیایید از صفر شروع کنید. مشکل این است که از همان ابتدا مبانی نظری، مبانی آکنده از آشفتگی و از خودبیگانگی بوده است. جنس کار طوریاست که هیچ ارتباطی با هر نوع مفاهیم ایرانی و سنتی که ندارد هیچ، از آن طرف کاش حتی غربی بود. درحالیکه غربی هم نیست و در رقابت با کشورهای درجه سه و چهار کم میآورد. یعنی من نگرانم ۵٠سال بعد تحلیل کنند که این دیوارهای بلند را عمداً و برای نفوذ در مبانی اعتقادی جمهوری اسلامی ساختند. بنابراین این مدل دفاعیه و نقد آقای شهردار مغالطه است. ٣٧سال است که داریم این کار را میکنیم. بالاخره میخواهیم جلوی آن را بگیریم یا نه؟ چرا میترسیم که اگر مدل ایرانی اسلامی خود را اجرا کنیم بگویند بد است؟ چرا احساس کمبود داریم؟ همین پاساژها و مغازههای میدان شهدا آیا توجیه تجاری دارند؟ طرح غلط اجرا شده و باید فکری اساسی کرد. اینکه هنوز طرح ناقص است و اگر طرح کامل شود و قطار شهری بیاید به رونق میافتد، صحیح نیست. از الان باید آینده را تأیید کرد. نه اینکه بگوییم درست کنیم به امید اینکه در آینده خوب شود. در حالیکه به راحتی داریم با میلیاردها تومان پول این مردم و بدون محاسبات علمی و اقتصادی پروژه را پیش میبریم.
تشکیل کمیته نظارت بر میدان شهدا ضروری است
یک پیشنهاد این است که شورا یا کمیسیونی از مجریان، معاونت فرهنگی و کارشناسان فرهنگی و اقتصادی برای نظارت بر پروژه تشکیل شود که نگذارد هر روندی با هر الگویی ادامه پیدا کند و به بازخوانی بخش باقیمانده پروژه بپردازد. چرا همچنان بر این مسیر غلط اصرار میکنیم که باید بودجه تمام پروژههای شهری مشهد را خود مردم مشهد تأمین کنند؟ اگر اینطور است چرا میگوییم مشهد پایتخت فرهنگی و معنوی کشور و شهری ملی است؟ اگر این شهر ملی است، دولت باید سهم خودش را در قبال این شهر پرداخت کند، نه اینکه همهاش را مردم مشهد بر دوش بکشند. این چه پایتختی است که بگوییم شهر ملی است، اما دولت هیچ نقش جدی در آن نداشته باشد؟ اگر دولت معتقد است و شهرداری و مردم بر این موضوع که مشهد شهری ملی است معتقد باشند، باید طراحی به گونهای باشد که مشهد شهر اصلی ایران باشد نه تهران و شیراز و اصفهان.
منبع: شهرآرا
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-8457
ارسال نظر