سيد محمد رضاي باشي ازغدي متولد 1353 ه.ش در شهر مشهد مقدس است. او از نسلي است كه نسيمي از عطر دورانِ انسان سازِ جهاد مقدس 8 ساله به مشام جانش رسيده است. وقتي دانش آموز سوم راهنمايي بوده از لشكر پنج نصر خراسان عازم ميدان هاي دفاع مقدس مي شود، اما اتمام آموزش هاي تخصصي او مصادف مي شود با پذيرفتن قطعنامه 598
در مهرماه 1371 ه.ش وارد دانشگاه امام صادق(ع) مي شود و در رشته معارف و اقتصاد اسلامي تحصيل مي كند. او از سال 1380 به عنوان تهيه كننده راديو وارد صدا و سيماي خراسان رضوي مي شود. مدتي هم دبير خبر و سردبير بخش هاي خبري راديو مشهد بوده است. در طول سال هاي 86 تا 88 سرپرست معاونت صداي خراسان شمالي (بجنورد) بوده است و بعد از آن(هم اكنون) به معاونت برون مرزي صدا و سيما آمده است و مدير راديو تاجيك است.
در كارنامه اعمال فرهنگي اش سابقه تدريس در مدارس تهران و مشهد و همچنين تدريس دوره هاي تهيه كنندگي و برنامه سازي راديويي نيز ديده مي شود. با او درباره وضعيت فرهنگي و مذهبي اين سال هاي تاجيكستان به گفت و گو نشسته ايم.
به عنوان مدير راديو تاجيك و كسي كه در حوزه تاجيكستان كار رسانه اي مي كند، كمي از اوضاع فرهنگي و اجتماعي تاجيكستان برايمان بگوييد.
تاجيكستان به لحاظ منابع درآمدى فقيرترين جمهورى اتحاد جماهير شوروى سابق است. حكومت شوروى سابق از تاجيكستان و مردم تاجيك به دو منظور استفاده می كرده است؛
اول، به عنوان سرباز صفر و دوم، به عنوان كارگر ساده. حتى مردم اين كشور را به افزايش جمعيت تشويق می کرده و مادر نمونه، مادرى بوده است كه بيشترين بچه را به دنيا بياورد. الان هم به علت فقر، بسيارى از مردم تاجيكستان به كشورهاى ديگر از قبيل روسيه مهاجرت می کنند
.
اين كشور حدود 70 سال داراى حكومتى كمونيستى بود و به طور كلى از دين در اين كشور خبرى نبود. چه آموزه هاى دينى، چه بحث هاى تاريخ اسلام و چه بحث هاى اخلاقى و اعتقادى.
پس از فروپاشى شوروي سابق مردم تاجيكستان مثل يك بچه نوجوان بودند كه به سن بلوغ رسيده و می خواهد تازه دين را بشناسد، حتى براي افراد پير و مسن در سن 50 يا 60 سالگى اين طور بوده است. به علت فشار و خفقانى كه در دوران شوروى سابق در مسائل مذهبى وجود داشته است، آنها دين را فقط به اندازه قرآن خواندن سر قبر يا آيین هاى خيلى ساده اي مثل كفن و دفن ميت و ديگر آداب و رسوم ساده مذهبى می شناختند. حتى از انجام عبادات فردى، به علت سخت گيرى حكومت به شدت می ترسيدند؛ لذا اين آداب در جامعه فراموش شده بود
.
از سوى ديگر با روى كار آمدن طالبان در افغانستان و با توجه به هم جوارى اين دو كشور، چهره اى خاص از اسلام در ميان آنان نمايان گرديد. الان حكومتى لائيك در آنجا حاكم است، اما به شدت نوع نگاهشان به اسلام، خصوصاً اسلام اجتماعى و سياسى همان نگاه طالبان است. دولتمردان فعلى تاجيكستان با اسلام انقلابى، آرمانى، عدال تخواه و اسلام نابى كه حضرت امام(ره) مطرح كردند،ناآشنا هستند . حتی نام امام خمینی (ره) را هم کمتر شنيده اند
.
ما در راديو تاجيك برنام هاى داريم به نام "پرتویی از آفتاب" كه در آن سخنان و برگزيده اي از نظرات و انديشه هاى حضرت امام(ره) را بيان می كنيم. ولى مسأله مهم اين است كه متأسفانه حضرت امام(ره) آن جا شناخته شده نيست و اين هم برمی گردد به سستى، تنبلى و ندانم كاری های رايزنان فرهنگى و سفارت ايران در تاجيكستان.
البته خود ما رسانه ها هم از آن غافل شديم. منطقه اى به نام رشت در مرز مشترك اين كشور با افغانستان وجود دارد كه از آنجا طالبان و سلفی ها تحركاتى را عليه دولت تاجيكستان داشته اند. ايران هم بر اساس منافع مشترك خود با تاجيكستان كه بسيار عجيب و غريب است، عمل می كند. در تاجيكستان همه فارسی زبان هستند، با گويش تاجيكى. تقريباً تمام جمعيت اين كشور مسلمانند و حدود دو درصد آنها شيعه هستند. بعد از فروپاشى شوروى و قدرت پيدا كردن طالبان در افغانستان، طالبان براى آموزش مذهبى وارد تاجيكستان شد و يا تاجيك ها به افغانستان و پاكستان رفتند.
رحمان؛ رئيس جمهور تاجيكستان سال پيش از پدر و مادرها تقاضا كرد كه فرزندان خود را براى آموزش مسائل دينى به كشورهاى پاكستان، افغانستان، تركيه و حتى ايران! نفرستند. رحمان و دولتمردان تاجيك معتقدند اين ها خشونت طلب و متحجر هستند. حتى سفير ايران در تاجيكستان مدرسه اى داشت كه آن را بستند. مدرسه اى كه براى ايرانيان بود و مردم تاجيك خودشان براى آموزش به آنجا مراجعه می كردند. در اين مدرسه علاوه بر درس هايى كه در تاجيكستان مرسوم است، يك سرى دروس اسلامى هم ارائه می شد كه دانش آموزان با فرهنگ اسلامى آشنا شوند. در حالی كه تركيه با رويكردي لائيك به شدت در تاجيكستان فعال است و آموزشگاه هايى دارد. از آن طرف مسيحيت هم به شدت در تاجيكستان كار می كند
برخورد دولتمردان به اين خاطر است كه اسلام ناب را نمی شناسند يا اين كه عمداً به اين سمت پيش می روند؟
البته هر دو براى آنها خطرناك است. هم اسلام طالبانى و هم اسلام انقلابى ايران منافع آنها را به خطر می اندازد. البته ايران كارهاى زيادى در تاجيكستان می كند؛ كارهاى بهداشتى مثل تأسيس بيمارستان ابن سينا در شهر دوشنبه. كميته امداد هم آنجا فعال است. تاجيكستان نه قدرت نظامى دارد و نه مثل ما منبع درآمدى مثل نفت. آنها وابسته هستند و مثل اغلب دولت هاى منطقه آسياى مركزى به غرب و اروپا امتياز می دهند. مثلاً آمريكا در نجا پايگاه نظامى می زند و وقتى روسيه به آنها سخت می گيرد، شديداً امتياز می دهند. همين اواخر دو خلبان روسى بازنشسته را در تاجيكستان بازداشت و در دادگاه محاكمه كردند. صد در صد مشخص شد كه اين ها جاسوس روسيه هستند اما روسيه به مهاجرين تاجيك سخت گرفت و جواز كارشان را باطل و آنها را اخراج كرد. خود رحمان گفت؛ من اين مسأله را حل می كنم و آنها را آزاد كرد!
همين طور دولت تاجيكستان براى اينكه بتواند از غرب، اتحاديه اروپا و امريكا امتيازاتى بگيرد و كمك هايى دريافت كند، هر ساله امتيازهاى عجيبى می دهد. مثلاً اجازه می دهد آمريكا پايگاه نظامى بزند تا جلوى ورود طالبان به تاجيكستان را بگيرد. آن ها با اسلام انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى به اين دليل مخالف هستند كه اگر به اين سمت گرايش پيدا كنند، امتيازاتى كه غرب، اروپا، آمريكا و روسيه به آ نها می دهند، قطع خواهد شد.
تبليغ مسيحيت به صورت مشخص در كليسا يا مدرسه نيست، بلكه در پوشش كمك هاى بهداشتى و خيرخواهانه مثل انجام واكسيناسيون و ايجاد درمانگاهِ رايگان است. به طوری كه جلوى در ورودى، داخل درمانگاه و... در فرم هايى كه می دهند، مسيحيت را تبليغ می كنند. مكان هاى مذهبى كه آن ها دارند مسجد است. کليسا در تاجيكستان خيلى نمود ندارد. با اين حال اگر شما بخواهى در يك جاى شلوغ مسجدى بنا كنى بايد200هزار امضا جمع كنى تا مجوز ساخت بدهند.
در كل شوروى سابق تنها جايى كه از اسلام آثارى باقى مانده و يا قدمتى اسلامي دارد تاجيكستان است. الان كل ائمه جمعه و جماعات روسيه و كشورهاى ديگر مثل قزاقستان، ازبكستان و... همه تاجيك هستند.
در آ نجا مكان يا نهاد خاصى براى پيگيرى امور مساجد و مسائل مذهبي هست؟
وزارتى مثل وزارت ارشاد ما دارند به نام موقوفات و فرهنگ كه مساجد زير نظر آنهاست. تمام ائمه جمعه و جماعات تاجيكستان دولتى هستند و نماز جمعه و خطبه هاى آن مستقيماً زير نظر دولت تاجيكستان است. در اماكن دولتى مثل ادارات، نهادها و حتى دانشگاه ها به شدت با حجاب مخالف هستند و به افراد با حجاب اجازه ورود به دانشگاه را نمی دهند. اگرچه مردم پوشيده هستند و حجاب دارند اما متأسفانه بعد از فروپاشى، رسوخ و انتقال فرهنگ غربى خصوصاً در ميان جوانانى كه اسلام را نمی شناسند، شدت گرفته است و جوانان به سمتى رفته اند كه از لباسهاى محلى خود فاصله می گيرند.
دولت تاجيكستان نسبت به شيطان پرستى و گروه هاى ضاله ديگر حساسيت ندارد و فقط نسبت به سلفی ها و وهابيت حساسيت نشان می دهد. ما غير از افغانستان و تاجيكستان چنين اشتراكى را با كشورهاى ديگر نداريم؛ كه هم فارسى زبان باشند و هم مسلمان. مردم تاجيكستان بيش از افغان هابا شعر فردوسى، غزليات حافظ و مثنوى معنوى مأنوس هستند و آن ها را حفظ می كنند.آن ها در جشن هاى مختلف، حتى در جشن عروسى هم شعر حافظ می خوانند. افراد عامى در آن جا بيش از استاد دانشگاه ما در حوزه ادبيات، شعر حفظ هستند! چون سنت هاى خود را حفظ كرده اند. در آن جا گروه هاى سياسى و مذهبى فعالند ولى با دولت مشكل دارند. بعضى از گروه ها در افغانستان، ايران، روسيه و كشورهاى ديگر پراكنده اند. دولت تاجيكستان در مورد فعاليت هاى مذهبى به شدت سخت گيرى می كند، مثل ممنوعيت ورود خانم ها به مسجد، ممنوعيت ورود زير 18 ساله ها به مسجد، روند احداث مسجد و ممنوعيت هر نوع فعاليت مذهبى غير از نماز خواندن حتى در قالب انتشار معارف و اعتقادات، نشر فقه و مباحث اخلاقى. اين فعاليت ها اغلب توسط آموزشگاه ها و مؤسسات غير انتفاعى و غيردولتى انجام می شود كه باز سخت گيری هاى خاص خودش را دارد.
به نظر شما براي تأثيرگذاري فرهنگي بيشتر بر فضاي تاجيكستان چه بايد كرد؟
اگر جمهوري اسلامي ايران و رايزنان فرهنگى ما در قالب فرهنگ و زبان مشترك و شيرين فارسي كه مزيت نسبي ماست كار كنند و از طريق زبان وارد شوند، اتفاقات خوبي خواهد افتاد. تاجيكها خود را ايرانى و جزء خراسان بزرگ می دانند و به ايرانى و فرهنگ ايران علاقه مند هستند. فرهنگ ايرانى ما آميخته با فرهنگ اسلامى است و همه آثار ادبى، از اخلاق ناصرى گرفته تا گلستان و بوستان، غزليات حافظ و مثنوى چيزى جز معارف اسلامى نيست. بنابراين از اين طريق می شود كار كرد كه متأسفانه روي اين موضوع خوب كار نشده است.
برگرفته از شماره اول نشریه مسجدما
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-65
ارسال نظر