به گزارش بولتن نیوز، مشکل اینجاست که متأسفانه نه دقت چندانی در این صحبتها دیده میشود و نه انصاف لازم.
برای مثال میتوان به یکی از آخرین اضهار نظرهای هاشمی رفسنجانی اشاره کرد که اولا ورود به آن مبحث، شاید چندان در شأن جایگاهی نباشد که در گذشته برای وی تصور میشود. و ثانیا این ورود، توأم با بیدقتی و شانه خالی کردن از مسئولیت است. ایشان در خصوص فیلترینگ گفته است که: «عقل سلیم به فکر فیلترینگ نیست.»
خوب به سلامتی. موج ضد فیلترینگ در ایران تنها یک نفر را کم داشت که آن هم به این جمع اضافه شد. اما نکتهی عجیب اینجاست که چرا مخالفان فیلترینگ فکر میکنند آنهایی که متصدی این امر بوده و یا موافقان این کار، تنها راه مقابله با جرایم اینترنتی را فیلترینگ میدانند. ایکاش کسی به آنها میگفت که عزیزان من، ما نیز نه تنها میدانیم که فیلترینگ راه مقابله با مشکلات موجود در اینترنت نیست، بلکه بیش از شما به ناکارآمدی این ابزار واقف شدهایم.
اما مشکل اینجاست آنهایی که امروز فیلترینگ را خلاف عقل سلیم میدانند، چنان در عرصهی فرهنگی فرصت سوزی کردهاند که در روزگار ما، تنها راه مقابلهی عاجل (نه اساسی) با مخاطرات پیش رو، توسل به ابزارهایی مثل فیلترینگ است.
آقای هاشمی! نمیدانیم چه چیز باعث میشود که شما و دیگران حاضر در جریان علیه فیلترینگ فکر میکنید که فقط این شما هستید که متوجه ناکارآمدی آن هستید. خداییش این یکی را ما هم میدانیم. اما اگر در زمان دولت شما که مملکت در حال بازسازی اقتصادی بود و به همان بهانه، دچار تغییرات فرهنگی زیادی شد، تنها یک رصد فرهنگی ساده صورت میگرفت، اینترنت اینگونه عریان وارد کشور نمیشد.
گیریم این درست باشد که فیلترینگ خلاف عقل سلیم است. اما آیا عدم درک تغییرات دنیا و بیخیالی نسبت به آنها خلاف تدبیر و آیندهنگری نیست؟ آیا فکر نمیکنید آن روزهایی که مدیریت فرهنگی کشور در دست شما بود، لازم بود تا رصد فرهنگی مربوطه انجام میشد و شما به عنوان رئیسجمهور و همچنین رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی وقت، فکری به حال رفع آسیبهای اینترنت هنوز نیامده میکردید؟
درست که فیلترینگ راه به جایی نمیبرد، اما اگر در روزگار شما برای ورود این تکنولوژی و سایر وسایل ارتباط جمعی به کشور، نوعی زمینهسازی میشد ما یا مبتلا به مشکلات فعلی نبودیم یا حداقل میزان آسیبهای فعلی خیلی کمتر بود.
اینکه مشکلات آینده را به آیندگان واگذار کنیم و وقتی کنار گود نشستهایم از این بگوییم که فلانی چرا لنگش نمیکند، کار سختی نیست. اما اگر در زمان شما زمینهسازی برای مدیریت و کنترل اینترنت میشد و باز ما مبتلا به شرایط امروز بودیم، نقدتان قابل تأمل بود. ولی متأسفانه باید گفت علت بسیاری از ناهنجاری فرهنگی و خصوصا اینترنتی در امروز کشور ما بخاطر کمکاریهای دوران ریاست شماست. پس اخلاق حکم میکند در این شرایط، خود را تافتهای جدا بافته فکر نکرده و از جایگاه بدهکار به جایگاه طلبکار نقل مکان نکنید.
در ضمن، شما که این روزها تبدیل به نظریهپرداز در حوزهی نقد شدهاید و برای انتقاد کردن چهارچوب تعیین میکنید، بهتر از ما میدانید که یکی از ویژگیهای نقد درست، بدیلانه بودن آن است. یعنی وقتی میگویید فیلترینگ نه، باید در کنارش بگویید که چه چیز دیگری باید جایگزین آن شود. اما ما در صحبتهای شما این جایگزین را ندیدیم. البته امیدواریم حداقل شما از فرهنگسازی به عنوان اصلیترین راه مقابله با ناهنجاریهای اینترنتی دم نزنید. نه اینکه این راه اصلی نیست. قضیه این است که شما خودتان فرصت استفاده از این روش را سوخت دادید. پس خرما خور دم از نخوردن خرما نمیزند...
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-449
ارسال نظر