درمیان هلهله و کلکشیدنهای اطرافیان، عروس و داماد بر خودروی کرایهای آخرینسیستمشان که درمیان گلها غرقشده سوار میشوند، هرچند هنگام سوارشدن لباس گرانقیمت عروس خانم مشکلاتی را ایجاد میکند، بالاخره خودروی عروس و داماد نیمهشب از جلوی هتل حرکت میکند و سیل خودروها و موتورسیکلتها بههمراه بوق و سروصدا به دل خیابانهای شهر میزنند و برای مدتی خواب را به چشم خیلیها حرام میکنند. ساعتی پساز این نمایش رقتبار، آپارتمانی ٥٠متری در طبقه پنجم یک ساختمان تازهساز همهچیز را پایان میدهد. تنها چیزی که در این هنگام میتوان در چشم عروس و داماد دید، نگاههایی خالی از هر عاطفهای است؛ چراکه خوب میدانند حالاحالاها باید تلاش کنند تا بتوانند هزینههای سرسامآور این مراسم سنگین را بپردازند و این یعنی سلام به روزهایی پر از اضطراب و خستگی!
شاید این داستان برای خیلیها آشنا باشد، بهویژه برای والدینی که بیشتر از دیگران در این زمینه ضربه خوردهاند و هزینههایی کردهاند تا دیگران پشت سرشان چیزی نگویند. آنها خوب میدانند که برای یک شب خوشی، هزاران شب عقبافتادگی اقتصادی یا به عبارتی هزاران شب ناخوشی را برای فرزندانشان مهیا کردهاند. بدون شک یکی از خاطرهانگیزترین روزها یا شبهای زندگی هر دختر و پسر جوان، شب و روز عروسی اوست. این هم امری طبیعی است که اغلب آنها دلشان میخواهد این مراسم را هرچه باشکوهتر و مجللتر برگزار کرده و به یک جشن رؤیایی و شیرین تبدیل کنند تا خاطره آن تا پایان عمر در ذهن خود و اطرافیانشان حک شود.
اما در چندسال اخیر و بهواسطه جایگزینشدن فرهنگ تجملگرایی، تغییراتی در مراسم و جشنهای عروسی و بهدنبال آن مشاغلی به وجود آمده که درواقع ترکیبی از چندین صنف کاملا مجزاست. صاحبان این مشاغل با ارائه خدمات متنوع، برگزاری مجالسی بهیادماندنی را نوید میدهند. در شرایط کنونی بسیاری از عروس و دامادها ترجیح میدهند فارغاز هرگونه نگرانی کار خود را به دست این افراد بسپارند، هرچندکه اغلب مجبور به پرداخت هزینههایی فراوان میشوند.
یک میلیون و ٧٠٠هزار تومان سود!
کمتر از یک دهه پیش خبری از این کانونها و شرکتها نبود اما این روزها به واسطه سنگاندازیهای مختلف، بازار کار این مؤسسات داغ شده و با تبلیغاتی که معمولا غیرواقعی است، به جذب مخاطب میپردازند. گواه این ادعا یافتههای امروز من از تماسهایی است که با این مؤسسات برقرار کردهام. گوشی تلفن را برمیدارم و با یکی از این مؤسسات که در روزنامه آگهی داده است، تماس میگیرم. در آگهی نوشته شده که فقط با ٣٠٠هزارتومان مراسم برگزار میشود. منتظر میمانم... آقایی گوشی را برمیدارد. میپرسم: «با ٣٠٠هزار تومان چه خدماتی ارائه میدهید؟» میگوید: «خدمات توضیحات دارد. باید حضوری بیایید تا بگویم!» میگویم: «حداقل خدمات را بگویید!» باز هم حرفش را تکرار میکند. ذیل آگهی نوشته شده که تسهیلات قرضالحسنه بدون سپرده نیز ارائه میشود. میپرسم که این وام چگونه است؟ میگوید: «٢میلیونتومان وام میدهیم به زوجها که برای دریافت شرایط آن هم باید حضوری بیایید!» با تعجب میگویم: «شما که نوشتهاید ٣٠٠هزارتومان؛ چطور ٢میلیون وام میدهید؟» مرد چیزی نمیگوید و گوشی را قطع میکند!
سورپرایز یا سرکیسهکردن؟
در این میان ماجرای باغهای برگزارکننده عروسی نیز حکایتی جداگانه دارد. برخی شرکتها در تبلیغات خدمات تشریفاتشان برای زوجهای جوان عنوان میکنند که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را ارائه میدهند و برای بهترین شب زندگی عروس و داماد، سنگ تمام میگذارند؛ به شرط آنکه دستهچک همراه داماد باشد. از آتشبازی، فرشقرمز، کالسکه، بالن و استخر پر از گل و شمع گرفته تا خواننده و نوازنده آقا و خانم و البته هر آنچه میتواند یک شب رویایی را رقم بزند. هزینه این شرکتهای تشریفاتی، برای هر مهمان بین ١٥٠ تا ٣٠٠هزار تومان است و منوی غذای آنها نیز از ١٠نوع غذا شروع میشود و تا ٥٠مدل غذا و سالاد و دسر و نوشیدنی را که چشمها با دیدن آنها سیاهی میرود، میتوان سفارش داد. تصمیم دراینباره با خود متقاضی است و برای یک شب با حداقل ٢٠٠نفر مهمان باید چیزی حدود ٤٠میلیونتومان بپردازد. البته این جدای از هزینههای مربوط به عروسخانم و ماشین و... دیگر است!
مالیات؛ اینجا، آنجا، همهجا!
با یک باغتالار دیگر در محدوده هاشمیه تماس میگیرم که در تبلیغاتش، عنوان میکند خدماتی ویژه برای عروس و دامادهای محترم آماده کرده است و باتوجهبه جیب متقاضی، منوهایی را پیشنهاد میدهند. به مردی که پشتخط است، میگویم: «صدمهمان داریم و میخواهم مهمانی به بهترین شکل برگزار شود، با بهترین پذیرایی.» میگوید: «نفری ٤٥هزارتومان هزینه پذیرایی است و الباقی هزینهها را هم با تخفیف برایتان معرفی میکنیم!» با حسابی سرانگشتی معلوم میشود که برای صدنفر مهمان با هزینههای جانبی چیزی حدود ١٠میلیون تومان باید خرج کنیم.
بازارگرمی خانوادهها
بررسی نظارت بر عملکرد مؤسساتی که خدمات ازدواج ارائه میدهند، موضوعی نیست که بخواهیم در این گزارش به آن بپردازیم. البته پیشتر و در چند گزارش درباره فعالیت این مؤسسات گفتهایم. هدف ما در این مطلب، زوجهای جوان و خانوادههایی هستند که نمیتوانند رسم و رسوم دستوپاگیر اطراف خود را پس بزنند و مجبورند برای اجرای سنتی الهی همه داروندارشان را از دست بدهند یا زیربار قرضهای سنگین بروند؛ درست مانند یکی از آشنایان ما که برای ازدواج دخترش منزلش را فروخت و هنوز بعداز گذشت سالها اجارهنشین است.
البته بد نیست به این نکته هم اشاره کنیم که برخی مشکلات ازدواج ناشی از توقعات عجیب انسانهاست که برخی از آنها را خانوادهها درست میکنند و تعدادی نیز مولود عوامل محیطی و تحولات پرسرعت عصر جدید است. جوانان نیز خواسته یا ناخواسته این توقعات و انتظارات را پذیرفته و دربرابرشان تسلیم شدهاند؛ از انجام مقدمات پردردسر عقد و عروسی گرفته تا قبول مهریههای سنگین و تهیه وسایل غیرضروری زندگی و... این درحالی است که میتوان با آگاهی، دوراندیشی و اندکی قناعت در زندگی راهی بهسوی ازدواجی آسان برای نسل جوان باز کرد. همچنین بهتر است خانوادهها بیشتر به کیفیت مراسم ازدواج توجه کنند نه کمیت آن. رسم و رسوم ازدواجهای امروزی آنقدر زیاد شده که توصیه دینی برای تعجیل جوانان در این کار خیر، تحتشعاع قرار گرفته است.
فقر فرهنگ
این روزها باتوجهبه شرایط سخت اقتصادی و در شرایطی که دولتمردان، مردم را به صرفهجویی در مصرف توصیه میکنند، نگرفتن مراسم عروسی بهخودیخود مشکلی به وجود نمیآورد. ممکن است برخی بگویند که اگر مراسم عروسی نگیرند، به خاطر حرف دیگران اذیت خواهند شد. گرچه برگزارکردن مراسم عروسی و دادن ولیمه به دیگران خوب است و به آن توصیه شده اما تا وقتی که هزینههای مهمتر و اساسیتر وجود دارند، برگزاری چنین مراسم عروسی ضروری نیست.
اگر افراد معتقد به وجود هزینههای مهمتر برای آغاز زندگی باشند، نهتنها به حرفهای دیگران اهمیت نخواهند داد، بلکه از ازدواج بدون مراسم تشریفاتی نیز دفاع خواهند کرد. راه دیگر این است که عروسی برگزار شود ولی مراسم کمهزینه باشد. با هزینه کمتر و دعوتکردن اقوام نزدیک و دوستان، هم جشنی مختصر در منزل گرفته شود و هم داماد زیر بار قرض و هزینههای سنگین مراسم نرود و البته جیب یک عده هم چاق نشود! با برگزاری مراسم تشریفاتی عدهای به فقر مالی میرسند اما شاید هیچگاه ندانند آنچه امروزشان را رقم زده، فقری فرهنگی است که اگر از امروز چارهای برای آن نیندیشند، فردا در زندگی مشترک و پساز آن وقتی در جایگاه پدر یا مادر قرار بگیرند، بیشتر به آنها ضربه خواهد زد.
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-1150
ارسال نظر