به گزارش قاصدنیوز، دکتر یعقوب توکلی ظهر دیروز در اولین نشست دوره آموزشی مبانی و اندیشه انقلاب اسلامی که به همت باشگاه فکر و اندیشه انقلاب اسلامی خراسان رضوی و با همکاری فرهنگسرای انقلاب اسلامی در مشهد برگزار شد، با توجه به ضرورت شناخت آسیب ها و مخاطرات پیش روی انقلاب اسلامی گفت: شناخت و شناسایی این مخاطرات وآسیب ها به ما کمک می کند تا ابزار و امکانات لازم برای مقابله با این تهدیدات را فراهم کنیم.
وی افزود: در دوران اخیر شاهد قدرت گرفتن جریان وهابیت بودیم؛ متاسفانه در این زمینه ذهن ما متوجه داستان تاریخی غلطی به نام خاطرات مستر همفر شد و در نتیجه تا سالها باور نمی کردیم وهابیت یک جریان ریشهدار تاریخی و بسیار گسترده در مناطق سنتی و دارای ساختارهای ضد عقلی است و نگرش تاریخی آنها وابسته به ابن تیمیه است؛ لذا قصه را ساده دیدیم تا اینکه خطر وهابیت کنار گوش ما رشد کرد.
اهم سخنان طرح شده در این نشست بدین شرح است:
ما در چند حوزه با چالشهای بسیار مهمی مواجه هستیم که باید آنها را دقیقا بشناسیم:
مسئله اول: رهبری و مرجعیت دینی در ایران
همه ی دشمنان اسلام، تشیع، ایران و انقلاب اسلامی بر سر ضدیت با رهبری و ولایت فقیه اتحاد دارند. لذا وقتی همه ی دشمنان ما بر سر یک موضوع وحدت در دشمنی دارند، ما باید هوشیار باشیم که این جایگاه بسیار حساس است و باید از این جایگاه مراقبت حداکثری انجام دهیم.
مسئله دوم: مدعیان و طلبکاران مرجعیت
مدعیان بسیاری برای مرجعیت قبا دوخته اند اما این افراد که به امید مرجعیت دست و پا می زنند بخاطر داشته باشند که تاریخ تشیع ثابت کرده که هرکس برای مرجعیت شیعه قبا دوخته، آن قبا به تنشان راست نیامده است و جامعه شیعه مرجعیت او را نپذیرفته و درعوض به سمت کسانی رفته است که در نفس خویش هم از مرجعیت گریزان بودهاند.
مسئله سوم: خطر نفوذ دروغگویان
مخاطره دیگر، خطر افراد دغل باز و دروغگویی است که بخواهند با نفوذشان، سیستم رهبری را فریب دهند. این دغل ورزی ها همیشه حول قدرت شکل می گیرد. آسیب مرجعیت آیت الله بروجردی این بود که دفتر ایشان فریب دروغگویان را خورد و نتوانست دروغگویان و دغل بازان را شناسایی کند.
مسئله چهارم: تربیت نیروی انسانی
متاسفانه ما در کشور ساختاری برای تربیت نیروی انسانی نداریم. تربیت نیرو در ساختار حزب اللهی ها وجود ندارد در حالی که انقلاب باید مداوم نیرو تولید کند. به عنوان مثال هم اکنون در کشور ما صدها امام جمعه وجود دارند اما چند نفرشان آموزش دیده اند؟ چند نفرشان می توانند بسیج گر مردم باشند، توان ایجاد انگیزه انقلابی دارند؟ یا تیزهوشی لازم برای شناخت فریب کاران را دارند تقریبا می توان گفت تمام کسانی که از آنها آثاری منتشر کردند کسانی بوده اند که خودجوش و خودرو بودهاند و سیستم آنها را تربیت نکرده است.
این مسئله تربیت نکردن نیرو به جایی رسیده است که خطر انقراض بنده و تاریخ دان هایی مثل بنده از خطر انقراض یوزپلنگ ها جدی تر است؛ و این درحالی است که در طرف مقابل آمریکایی ها به شدت روی تربیت نیرو کار می کنند. آنها همین طور روی تغییر نسل و دیدگاه ما به طور جدی دارند کار می کنند و به دنبال تغییر نگاه جامعه نسبت به رهبری هستند.
دکتر توکلی در پاسخ به این سوال که آیا شما افراد حاضر در این گونه جلسات و حلقه صالحین و... را جزو نیروهای انقلاب نمی دانید، افزودند: بحث ما، بحث نیروی کیفی است، تربیت نیروی کیفی. نیرویی که خوب مطالعه کند تا بتواند یک نویسنده یا کارگردان خوب شود. متاسفانه ما هویت انقلابی خودمان را نمی شناسیم و عمیق نیستیم؛ نیروهای کیفی را باید شناخت، و آن ها را چهره و مشهور کرد. ما باید همدیگر را بشناسیم.
مسئله پنجم: تعدد مرجعیت
بنده در مقابل همه مراجع بزرگوار سر تعظیم فرود می آورم ولی باید دقت داشت تعداد زیاد مراجع به نفع شیعه نیست. رقابتی شدن مرجعیت برای ما مثل سم مهلک است و خطر نفود و انشقاق را در شیعه گسترش می دهد. در طول تاریخ اوج قدرت شیعه در زمانهایی بوده است که مرجعی واحد در راس شیعه قرار داشته است.
وی در پایان این بحث افزود: متعدد شدن مراجع باعث ایجاد تعدد مریدان در جامعه می شود که این مسئله، کشور را به سمت چند هستهای شدن می برد. باید توجه داشته باشیم تا در این مسیر نیرو تربیت کنیم و برای تبعیت از رهبری واحد در جهت قدرت شیعه اهتمام ورزیم.
مسئله ششم: ریاست جمهوری
در قانون اساسی اول، رئیس جمهور با رای مردم انتخاب می شد ولی قدرت اجرایی عملا در اختیار نخست وزیری بود که توسط مجلس انتخاب می شد و در برابر مجلس پاسخگو بود. مناقشاتی که در حوزه اختیارات پیش آمد، منجر به اصلاح قانون اساسی در کشور شد. بعد از اصلاحات، قدرت اجرایی در اختیار رئیس جمهور قرار گرفت و اختیارات رئیس جمهور گسترش پیدا کرد، اختیاراتی که باعث می شد همه ی مسئولین تحت اختیار و فرمان رئیس جمهور باشند. اختیاراتی که نقطه ی امیدی است که می توان با استفاده از این جایگاه، رهبری را مجبور به گرفتن برخی تصمیمات کرد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: چالش ما در این زمینه به این سوال برمیگردد که اگر رئیس جمهور با این اختیارات، اپوزیسیون شود و با جریان انقلاب ناسازگاری داشته باشد، چه باید کرد و تکلیف چیست؟ یکی از حوزه های مخاطرات ما اینجاست. آیا باید اختیارات رئیس جمهور را پذیرفت یا آن ها را تعدیل کرد و یا باید به سیستم پارلمانی برگشت؟
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-1169
ارسال نظر