به گزارش قاصدنیوز، دکتر علیرضا زاکانی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی عصر دیروز در سلسله نشست های بزم اندیشه در محل موسسه جوانان آستان قدس رضوی به سخنرانی پرداخت. اهم مطالب ذکر شده بدین شرح است:
- آنچه در خصوص مقوله بصیرت از بیانات امام خمینی و رهبر معظم انقلاب به دست میآید، این است که بصیرت بهعنوان قابلیت بالا و روشمندی مبتنی بر توانمندی جهادی است که فرد در لحظه، موضع فعال داشته باشد. ما در شرایط فعلی در دوره جهاد اکبر قرار داریم و قطعا کسی که بتواند در این شرایط موفق باشد، ارزش این موفقیت بسیار بیشتر از دوره جهاد اصغر است.
- مسلمین میتوانند با استفاده از بصیرت خود، وسعت میدان مطالبات رهبری را افزایش دهند. ما میتوانیم مسیر را طوری دنبال کنیم که رهبری مطالبات بالاتری را دنبال کنند که این موضوع بستگی به دریافت درست و میزان حضور در صحنه دارد. انقلاب اسلامی دارای دو ارزش و قیمت اسلام و مردم است.
- اسلام بود که قطب سلطهستیز را در جهان پایهگذاری کرد. انقلاب اسلامی در میان دو کشور ترکیه و عربستان سعودی که معرف اسلام سکولار و متحجر بودند، توانست اسلام ناب را معرفی کند. ما امروز در جهان اسلام، اوج قدرت را در اختیار داریم. این الگوی جدیدی که با توجه به اصول و عقاید، منطق در آن موج بزند و سرآمد الگوها باشد، پاتکی به دشمن است.
- در سطح نظام بینالمللی، آمریکا بهعنوان سلطهگر مسئله جهانیشدن را مطرح میکند و سلطهپذیر نیز اکثر کشورها را شامل میشود که فرهنگ ذلتپذیری را ایجاد کردهاند. در چنین شرایطی، ملت لبنان در جایگاه ملتی الگو و اسوه، با کنارگذاشتن فرهنگ سلطهپذیری به دامان اسلام ناب آمده است. ایران اسلامی نیز محور سلطهگریز است و ما به دنبال جهانیشدن از جنس پیام فرهنگی هستیم؛ در حالی که پیام دشمن خون آشامی است.
- بیانات رهبر معظم انقلاب پس از ترخیص از بیمارستان نشاندهنده این بود که ایران اسلامی در قدرت است و تحلیل آن فرمایشات خیلی ساده است و مشخص است که رهبر معظم انقلاب، بازی منطقهای و جهانی در کنفرانس پاریس را برهم زده است. آمریکا و غرب به دنبال یکپارچهسازی جهانی هستند و امروز با دست و پا زدن 40 کشور را در کنفرانس پاریس با خود همراه میکنند اما نمیتوانند اثری بگذارند زیرا تنها این مسائل در صورتی اثرگذار است که ایران در آن حضور داشته باشد.
- جنگ بین شیعه و سنی و درگیری قبایل، آنچیزی بود که آمریکاییها در سوریه و عراق هدفگذاری کردند اما در هر دو موضوع شکست خوردند. اگر ایران در سوریه و عراق حضور نداشت، به طور حتم این دو کشور سقوط کرده بودند. در یمن حادثهای بزرگتر از لبنان در حال وقوع است؛ 90 درصد صنعا در دست انقلابیون یمن است و در حال حاضر 10 تا 12 میلیون زیدی و اسماعیلی شیعه در این کشور وجود دارد و اهل سنت نیز شافعی هستند.
- آمریکا در حال از دستدادن همه چیز است. حتما پس از یمن نوبت به عربستان میرسد. سوریه اگر میخواست مسیر حافظ اسد را برود، پیروز نمیشد. در عراق نیز قبل از وقوع این رویدادها و مسائل، همه چیز برای رشد مهیا بود مگر دو عامل، تفرقه برای قدرت و فساد اقتصادی.
- در یمن دو میلیون نفر سازماندهی شدهاند و ما در حال پیمودن مسیر پیروزی کشورهای انقلابی و اسلامی منطقه هستیم. ایران در حال حاضر سه پایتخت دارد،؛ بغداد، دمشق و بیروت که در آینده صنعا نیز وارد پایتختهای ایران میشود و ما به دنبال یکپارچهسازی کشورهای اسلامی هستیم. هرگاه فلسطین، سوریه، لبنان، عراق و یمن نام ایران را میآورند به وحدت میرسند. به برکت اسلام و هدایت رهبری معظم انقلاب است که ایران اینگونه مورد اطمینان قرار گرفته است.
- نظام سیاسی ِ مطلوب، نظامی است که هرکه پیروز میدان شد، سایر گروهها نیز از آن اطاعت کنند؛ هرچند رقیب ما باشند. وظیفه ما در حال حاضر این است که به دولت کمک کنیم، اگر کسی برخلاف این موضوع عمل کند عقاید و دیدگاههایش با امام سازگاری ندارد. نگاه ما نباید فرقهای و جناحی باشد. وحدت قابل وصول و دسترسی است و امیدواریم این وحدت حداکثری در میان اصولگرایان تقویت شود.
- اصلاحطلبان در نظام جمهوری اسلامی غیرخودی نیستند اما فتنهگر غیرخودی است. آقای عارف زمانیکه در شورای نگهبان تایید میشود یعنی خودی است و میبینیم که فتنهگر تأیید نمیشود. آقای خاتمی نیز باید تکلیف خود را با فتنه مشخص کنند، فتنه جریان انحرافی بود نه انحراف سلیقهها و هنوز شکافهای این فتنه در جامعه وجود دارد.
- اصلاحاتیها خودی ِمتأخر هستند و متأخر بودنشان از باب عقبماندن از انقلاب و ولایت فقیه است. نامه اخیر آقای خاتمی به رهبر معظم انقلاب، نوشتهای برای خروج خود از انفعال بود. ایشان تا زمانیکه توبه نکنند و به مردم نگویند که دروغ گفتهاند نباید از مردم توقع باورکردن حرفایشان را داشته باشند.
- در حال حاضر شرایطی وجود دارد که خطوط قرمز انقلاب از هرگونه آفتی مصون است. این در حالی است که رهبری قبل از نشست ژنو پنج، اصولی را برای حفظ خط قرمزها ایراد کردند. اگر تفاهم و توافقی صورت بگیرد، قطعا از سر استیصال و مجبوری غرب است. در منطقه دو مسئلهی هستهای و بیدار اسلامی وجود دارد که مهمترین ضربه را بیداری اسلامی به آمریکا میزند.
- هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری خدماتی را به انقلاب اسلامی داشتهاند، البته خطاهای ایشان هم زیاد است. ما نباید خطاهای ایشان را توجیه کنیم. آقای هاشمی زمانی دانشگاه را محل فعالیتهای سیاسی نمیدانستند اما در حال حاضر نکاتی را مطرح میکنند که پاشنه آشیل نظام ارزشی ما است. تمامی فسادهای حوزه نفت، پای مهدی هاشمی است. انتظار بنده این است که آقای هاشمی از فرزندشان عبور کنند. آقای هاشمی هم مثل اصلاحاتیها خودی متأخر هستند. در مورد آقای ناطقنوری نیز با توجه به شرایط، ایشان فردی ملازم هستند و ملازم بودن ایشان به خاطر همسویی و همگامی با رهبری است و نیروی مثبتی برای متأخرها هستند که این را ما به عینه در انتخابات ریاست جمهوری برای روی کار آمدن آقای روحانی دیدیم که این مسئله نشان تأسف و تأثر است.
- دوستان اصولگرای ما در انتخابات آینده یک جبهه پیروز و متحد و انقلابی تشکیل دهند.
منبع: نسیم
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-1908
ارسال نظر