تاریخ آغاز شده است در مکرهای عمروعاصی از آن رو که با لباس سپاه علی(ع) به روستاهای دوردست یورش میبرد تا به خیال خود چهره علی(ع) را منفور سازد! و همچنین هدیه کودکان را به نام علی(ع) به یغما میبرد تا کودکان با بغض علی(ع) بزرگ شوند! کجاست عمروعاص؟ یا بهتر آن است که پرسیده شود، تاریخ در هیبت کدامین ها تکرار شده است؟!
حق ملتزم به شیوه حقیقت است و باطل آزاد است در بهره بردن از تمام شیوههای ننگین و ضد انسانی زان رو که شعارش نیز آزادی از مکارم اخلاق است و الا آزادی جز آن که بود! همواره حقیقت بودن انقلاب عظیم اسلامیمان را براحتی از پریشانی و دروغ پیشگی دشمنان آن شناختیم! انقلاب عزیزی که دشمنان آن از گناه پیشگانان عالمند! آن روز که سینما رکس آبادان را به آتش کشیدند تا چهره انقلابیون را منفور سازند! آن روز که در آرژانتین در ساختمان آمیا رژیم صهیونیستی همکیشان خود را به آتش یک سناریو سوزاند تا چهره ایران انقلابی را در نزد مردمان آزاده جهان وارونه به تصویر کشد! و در دیگر روز که در حادثه ۱۱ سپتامبر سناریوی دیگری به کار گرفتند تا خوراک تبلیغاتی نسلکُشی و لشکرکشی را مهیا سازند! دیروز پرورش بنلادن تا امروز تربیت و تجهیز و آموزش داعش! مدیریت و شانتاژ مالی رسانههای فرقه گرای ضد یکدیگر از یک خزانه و از یک اتاق فکر هم موضوع معمول اذهان مسلمین و مردم جهان است!
از تاریخ چه چیز تغییر کرده است؟! که فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ ۖ فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ زخرف آیه شریفه (25) خودزنی حجاریان تئوریسین اصلاحات در دوران حاکمیت رسانه های شبه افکن بر روان مردم، تا سناریوی شعار تقلب و سناریوی ناکام 72کشته در اغتشاشات! جا دارد نظری به سناریوی اردوغان رئیس جمهور اسلام آمریکائی خواه ترکیه کنیم، آنجا که پس از جنگ 22روزه زبان دشمنان به رئیس جمهور رژیم صهیونیستی گشود و اکنون قداره بند و سگ هار رژیم صهیونستی است که مدام پارس میکشد! این سناریوهای کارنامه عقل امانیستی غربند و بس! فلسفه خود هدفی انسان است که اینگونه به جان انسانیت افتاده است! کجاست هنرمند و روشنفکری تا به خود آید که سنگ چه جریان و فلسفهای را به سینه میزند! دست ظلم و دست باطل در تاریخ چقدر رو است و آنانی که هنوز به این شیوهها امید دارند چقدر مردم را کودن و ابله فرض کردهاند! سناریوی پلید قتل ندا آقا سلطان هنوز گواه عملکرد سیاستبازهای کودتاهای مخملی است! مگر بانوان مظلومی که بر چهره شان اسید پاشیده گردیده است در نظر این سیاست بازها از قربانیان یهودی حادثه آمیای آرژانتین، برایشان عزیزترند؟ یا از شهروندان متلاشی شده خودشان در برجهای دوقلو یا جوانان سوخته در سینما رکس آبادان و یا ندای آقا سلطان، قابل احترام ترند؟ یا اصول و قواعد حاکمیت بر جهان امروز کرامت انسانی برای بانوان ایرانی قائل است که برای شهروندان خود قائل نبوده است؟!
تاریخ هنوز به خاطر دارد که بعد از به شکست انجامیدن حربه کشف حجاب رضاخانی به سیاست انگلیسی دجالهها، در یک سناریوی نه چندان پیچیده هزینهها پرداخت شد که به نام اسلام به زنان بدپوشش یورش برده شود! اگر میخواهید کمی به گذشتهتر برگردیم و به سناریوهایی که در لژهای فراماسونری عهد قجر نظری بیافکنیم! آنجا که به سناریوهای اردشیر ریپورتر فرانسوی گروههای ترور تشکیل تا چهرههای سیاسی هیچگاه برسر یک منفعت ملی مشترک به وفاق نرسند! گروهای تروری که هم از موافقین خود ترور میکردند و هم از مخالفین در هر منسب و هر جایگاه! به راستی که باطل هیچگاه از طی مسیر انسانی حیات نداشته است! که باطل بودن باطل جدای از اندیشههای برخواسته از شهواتش، در استفاده از شیوهای خیانت و تهمت و دروغ نمایان است! تمام این سناریوها جدای از تخریب چهره حقیقت و دینباوری یک هدف دارد و آن چیزی نیست جز اینکه تریبون روشنفکران غربزده در جوامع اسلامی و جوامع مستقل از غرب مخاطب داشته باشد!
جانمایی تیترهای معنادار در روزنامه ها و نشریات منتسب به جریان اصلاحات
این رویه جنجال برانگیز که جناح وابسته به غرب با تمام توانش به میدان آمده است خود گویای مسئلهای نه چندان پیچیده است، که قسمتی از مردم را در مقابل قسمتی دیگر قرار دهند و بدین حربه به خیال واهی خود ایران این جزیره امنیت و ثبات در منطقه را دستخوش سناریوهای تفرقهآمیز کنند! براستی که در دفاع از حجاب همین بس که به یکدیگر متذکر شویم که منادیان به اصطلاح آزادی از به مسلخ بردن هرگونه شهروندی ابا ندارند! در نظر ما میل به حجاب موضوعی است بدیهی آنسان که خدای تبارک و تعالی در قرآن کریم فرمودهاند چون آدم و حوا پس از خلقت خود متوجه جنسیت خود گردیدند با برگها خود را پوشاندند! (سوره مبارکه اعراف آیه شریفه22) بدیهی است که میل به عریانی انسان در آخرالزمان یک نیاز فطری و انسانی نیست! با در معرض جنسیت قرار دادن انسان، با بمب باران جنسی انسان (حتی از قبل از تولد)، تنها بحرانها در درون انسان انباشته میگردد و انسان با زندگی در مرزهای پریشزدگی به انحطاط روانی اسیر و مبتلا خواهد شد! از منظر فطرت چون به انسان نگریسته شود در خواهیم یافت که انسان همواره چون دروغ و تهمت و خیانت و دیگر بداخلاقیها، وجوداً از عریانی و برهنگی متنفر است، تنها مگر آنکه یک جریانی سیاسی، حیات اقتصادی و حاکمیت بر نظام جهانی خود را در گسترش ابتذال یافته باشد که به حربهها و سناریوهای پیاپی رسانهای و میدانی از بازگشت انسان به وجود خود ممانعت کند. و الا انسان اگر به حال خود واگذارده شود، به اصلاح و پوشش انسانی رویآور خواهد بود! و این بازگشت به اصل در وجود ایرانیان که از دیر باز و از قبل از اسلام نیز موحّد و محجّب بودهاند بیشتر و بیشتر نمایانگر خواهد بود!
منبع: عطار نیوز
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-2585
ارسال نظر