آیت الله محمدتقی مصباح یزدی عضو مجلس خبرگان رهبری و رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) بعدازظهر امروز در حسینیه نصرت مشهد در همایش 25سال زعامت امام خامنه ای(حفظه الله) که به همت هیئت فرهنگی مذهبی عمار برگزار شده بود به ایراد سخنرانی پرداختند. مشروح اهم سخنان ایشان در پنج محور بدین شرح است:
محور اول: اهمیت شناخت نعمت های خدا و عواقب کفران نعمت
- نعمت های خدا آنقدر زیاد است که خودش فرموده توان شکرگزاری آن را ندارید.
- یکی از شیوه های تربیتی قرآن کریم این است که انواع نعمت های خدا را گوشزد می کند واشاره می کند این شکر این نعمت ها برای شما مقدور نیست.
- گاهی در میان نعمت های خدا یکی از آنها با هزاران و میلیون ها نعمت دیگر برابری می کند. اگر همه نعمت ها را داشتیم و هیچ خستگی و زحمتی هم نمی داشتیم اما عقل نمی بود، همه اینها در مقابل بی عقلی چیزی به حساب می آمد؟ می شدیم حیوان. حتی اگر همه اینها را به علاوه عقل داشتیم و ارتباط با خدا را درک نمی کردیم، بازهم انسانیت ما به فعلیت نمی رسید.
- خدا وقتی این نعمت ها را برای ما یادآوری می کند ما هم باید یادآوری کنیم تا بدانیم خدا چه داده که با هیچ نعمت برابر نیست.
- بنده الان که دارم حرف می زنم توجه به این ندارم که سلامتی و توان حرف زدن در من وجود دارد. این انگیزه می شود که شکر کنم. در شرایط عادی می توانیم به یک تا نهایت ده موضوع توجه کنیم، در همین حال هم به بقیه نعمت ها توجه نداریم تا تشکر کنیم. این جور شکر بجانیاوردن ها تا حدود زیادی قابل اغماض است چون در یک لحظه نمی توان به همه چیز توجه کرد.
- اما در این میان اگر کسی بگوید چشم اصلا نعمت نیست، اصلا چه ربطی به خدا دارد. این بدترین کفران نعمت است. خدا از این نمی گذرد. می فرماید اگر سپاس نعمت به جا بیاورید نعمتتان را افزون می کنم اما اگر کفران و حق نشناسی کنید منتظر عذاب باشید.
محور دوم: نعمت وجود نظام اسلامی
- در این دوران خدا به ما نعمتی داد که در طول 1400 سال مشکل میشوند نظیری برای آن پیدا کرد. در مقابل نعمت وجود امام و نظام اسلامی آن هم در زمانی که تمام دنیا علیه نظام و ایران و اسلام بوده اند، نظیر این نعمت را در طول تاریح نمی توانیم پیدا کنیم.
- تاریخ را اگر مرور کنید؛ که آن را هم پادشاهان ثبت کرده اند-دوران هخامشنیان و اشکانیان و... تا امویان و صفویان و قاجاریان و اعلیحضرت کبیر!- بعضی از آنها عقل داشتند که مردم دوست شان داشته باشند مثل انوشیروان عادل(اگر تاریخ صحت داشته باشد این نشانه عقلانیت اوست)
- در نزدیکی تاریخ ما نیز برخی سلاطین دیده اند که اگر از روحانیت شیعه حمایت کنند(مثل صفویه که شاه مملکت قطب صوفیه بود) نفعشان در این است. انشاالله نیتشان خیر بوده اما اصل کار سلطنت بوده است. در طول تاریخ یادمان نمی آید که یک حرکت عمومی و اسلام خواهانه شروع بشود به نتیجه برسد و خودش یک قدرت پیشرو و بالنده شود و عظمت بیشتری در دنیا داشته باشد.
- تاریخ را اگر مرور کنید؛ که آن را هم پادشاهان ثبت کرده اند-دوران هخامشنیان و اشکانیان و... تا امویان و صفویان و قاجاریان و اعلیحضرت کبیر!- بعضی از آنها عقل داشتند که مردم دوست شان داشته باشند مثل انوشیروان عادل(اگر تاریخ صحت داشته باشد این نشانه عقلانیت اوست)
- اگر بخواهیم این نعمت نظام اسلامی را ارزشیابی کنیم با کدام نعمت قابل مقایسه است؟
- مثلا در زمان رژیم گذشته یک عالم در شهری برای اینکه خدمت کوچکی انجام دهد یا باید تملق می کرد یا باید یک حرکت بزرگی انجام می داد. مثلا حاج آقا حسین قمی برای گذاشتن یک درس قرآن در مدارس اسلامی زحمات فراوان کشید.
- برای خودما اینگونه بوده که ما استاد قرآن نداشتیم. یک معلم زرتشتی داشتیم به نام رستم که کلمه خوانی قرآن را از او می پرسیدیم! در خیابان های مشهد متعدد مشروب فروشی و مراکز فساد بود که به برکت انقلاب برچیده شد. اینها چیزی است که اگر علما دهها سال زحمت می کشیدند یکی از این ها حاصل نمی شد. البته کمبودهایی هست. اینگونه نیست که در زمان پیامبر و امیرالمومنین هیچ نقصی وجود نداشت و اینگونه نبود که همه فرماندارها و مدیران و والیان سالم باشند. باید بخش پر لیوان را ببینیم ونه لبه خالی آن را.
محور سوم: مقام معظم رهبری نسخه بدل امام است.
- امام بعد از 25 سال مبارزه و تبعید از میان ما رفت. وقتی از تلویزیون اعلام شد انا لله و انا اله راجعون، متدینین احساس کردند بزرگترین مصیبت بر سرشان آمد و چه کسی می تواند جای ایشان باشد. من صادقانه عرض کنم که قبل از رحلت امام وقتی به این مسئله فکر می کردم آنقدر وحشتم می گرفت که خودم را اصلا از این فکر منصرف می کردم. پس از رحلت امام آنقدر ما نگران بودیم که اشتهای بر غذا نداشتیم. نگران از اینکه تکلیف انقلاب چه خواهد شد. تا اینکه اعلام شد حضرت آیت الله خامنه ای به رهبری برگزیده شدند. این خبر مثل آب خنکی بود بر دلهای سوخته. این دو نعمت بود که به ما داد. اول اینکه به دل خبرگان انداخت که چه کسی را انتخاب کنند. در حالی که معمولا علما زود اعلام نظر نمی کنند. دوم آرامشی بود که خدا به دل های مردم داد .
- بنده از سالهای قبل خدمت این بزرگوار ارادت داشتم و علاقه مند بودم اما نمی دانستم که خدا چه استعدادها و توان هایی را در وجود این مرد قرار داده است. در طول این 25سال هر روز یکی از ویژگی های ایشان برای ما ظاهر می شود. برخی از این ویژگی منحصر به فرد هستند. در یک جمله می توان گفت همه ویژگی های این بزرگوار به طور خلاصه کپی امام است با اندکی تفاوت بعضی جاها کمتر و برخی جاها بیشتر.
- اگر بخواهیم ایشان را معرفی کنیم باید امام را بشناسیم. امام را هم نمی توانیم تماما بشناسیم.
محور چهارم: بزرگترین خدمت امام چه بود؟
- بزرگترین خدمت امام به جامعه ایرانی اسلامی و بشری چیست؟ این جواب تابع نظام ارزشی حاکم بر زندگی هر فرد است. تبعا همه به یک شکل جواب نمی دهندد. مارکسیست ها می گویند ویژگی خاص امام مبارزه با سرمایه داری بود. و شاید با ادبیات ما بگویند عدالت خواهی.
- اگر افراد دارای گرایش ناسیونالیستی باشند میگویند ایران را سربلند کرد چون محور ارزش هایشان کشور ایران و نیاکان و... است.
- یادم هست قبل انقلاب آقای مهندس بازرگان گفته بود فرق من با امام این است که من اسلام را برای ایران می خواهم و او ایران را برای اسلام می خواهد.
- در مقابل این نگاه ها امام آمد تا اسلام را احیا کند. از روز اول می گفت ای علمای اسلام به داد اسلام برسید. من احساس خطر برای اسلام می کنم.
- به برکت احیای اسلام دین های دیگر هم جرئتی پیدا کردند . صدراعظم اتریش در مضمونی گفته بود به برکت انقلاب اسلامی که اسلام را زنده کرد ما هم جرات کردیم از مسیحیت مان دفاع کنیم.
- عدالت ، بهداشت عمومی، رفاه و...مقدمه ای برای خداشناسی و رسیدن به قرب خدا. امام می فرمود حتی هدف اصلی اسلام عدالت نیست. اینها هدف میانی است. و الا جامعه میشود مثل جامعه زنبور عسل تا کار کنند و بخورد و زندگی کند. انسان فرقش با زنبور چیست؟ این ها حیوانیت است. اینها مال زندگی چندروزه است. اینها آخرش چه؟ اینها برای آن است که خلیفه الله بشود. جایش بشود پهلوی خدا (فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر) نزد فرمانروای با اقتدار برود.. ما آمده ایم برای ابدیت. انسان ابدیت دارد. مقامی که هیچ اسمی نمیشود برایش گذاشت جز اینکه در جوار خدا قرار گیرد.
- مهمترین خدمت امام به مردم این بود که آنها را با این مفاهیم آشنا کرد و شوکی در جامعه بوجود آورد و گفت شما برای معرفه الله آمده اید.
محور پنجم: جانشین امام برای دنیا و آخرت مردم باید چه کند؟
- جانشین امام چه باید بکند؟ آیا فقط باید نان بیاورد و فقط با بیکاری مبارزه کند و فقط تحریم ها را بردارد؟ کار اصلی او این است که فرهنگ اسلام را احیا کند. این کاری بود که مقام معظم رهبری ابتدای امسال انجام دادند.
- بزرگترین کار رهبر انقلاب در طول سالهای گذشته این بود که با توجه به شرایط، رویکردهای سیاسی، تعرضات دشمن و... زمینه را فراهم کند تا بتواند بگوید مهمترین هدف ما فرهنگ اسلامی، انقلابی است.
- شارح معتزلی نهج البلاغه می گوید بعد از خلیفه دوم شورای شش نفره تشکیل و نتیجه اش بر این شد که با عثمان بیعت شود. بنی امیه جایی جمع شدند و اظهار شادی کردند که ما در انتخابات برنده شدیم. ابوسفیان سخنرانی کرد و گفت کسی نامحرمی در جلسه نیست؟ گفت ای فرزندان امیه! این ریاستی که بعد از پیامبر عهده دار شده اید توپی است که داده اند به شما. این توپ در میدان بازی از دست بنی هاشم بیرون رفت. امروز شما این توپ را برباید و الا نه از بهشت خبری هست و نه از جهنم. گویند آنقد رسوایی به بار آمد که عثمان گفت از جلسه بیرونش کنید.
- امروز هم کسانی می گویند بهشت و جهنمی وجود ندارد. دنیا یعنی سود و آخرت یعنی ارزش. می گویند خیال نکنید آخرت یک مرز جغرافیایی دارد. و آخرت همین جاست و اگر زندگی تان بر اساس سود بود، درست است.
- امروز هم کسانی همین خیال را دارند. مرحوم مهندس بازرگان در کتاب راه طی شده گفته بود که بهشت در یکی از کرات آسمانی است و انسان ها با پیشرفت علم می توانند به آن برسند! آخر اوج فکرشان همین هاست. پایه شناختشان همین است. زندگی یعنی خوردن و خوابیدن و پایین و بالای شکم و ریاست.
- ممکن است عده ای همین چیزها را به خورد ما بدهند. بعد از امام خیلی تلاش شد تا همین چیزها ترویج بشود. نهایت در دوران اصلاحات کتاب نوشتند برای سکولاریسم و گفتند ممکلت را با عقل باید اداره کرد. حتی در حلقه کیان نوشتند که اسلام هم، باید دین سکولار بشود. امروز هم شاید کسانی باشند که بگویند دین فقط حسین حسین کردن و سینه زنی است. با این دین کسی کاری ندارد! شاه در کاخ خودش عزادرای می کرد و در رادیو پخش می شد. قرآن چاپ می کرد و به حج می رفت و عکسش را با لباس احرام در ادارات نصب می کردند. می گفتند شاهنشاه اسلام پناه. اگر اسلام این بود پس چرا امام می گفت اسلام در خطر است؟
- اگرالان صدای اذان به گوش شما نمی رسد، آن زمان سحرها همه شهر از صدای اذان پُر بود. اگر اسلام این است، که اسلام زمان شاه خیلی بهتر بود اما امام فریاد می کشید اسلام در خطر است و می گفت هرکس فریاد نزند گناهکار است.
- نعمت آشنایی با خدا و دین و ولایت آثارش ابدی است. تازه بعد از مرگ آثارش ظاهر می شود. ما قدر این نعمت را وقتی می دانیم که اهمیت اسلام و دین را در زندگی خود درک کنیم باید سعی کنیم بفهمیم دین در زندگی ما چه کاره است و اگر نباشد چه می شود؟ اگر نباشد می شود فرهنگ آمریکایی و تمام منافع اسلام در خدمت منافع صهیونیستی می شود.
- بالاترین خدمت به بشریت حفظ نظام اسلامی است.
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-275
ارسال نظر