ابتذال استدلال یاوه گویان و علم «سرشکن» آقا

حق و مردان راه حق همیشه در معرض شبهه پراکنی و چنگ اندازی انسانهایی بوده اند که می خواهند حقارت ذاتی خویش را با مخدوش جلوه دادن حقایق و نقل سخنان یاوه درباره بزرگان بپوشانند تا شاید چند صباحی در روزگار دنیا کارشان رونق یابد. 

 

چندی است که حمله به وجهه علمی مرجعیت شیعه و بالاخص مقام عظمای ولایت از سوی افرادی که در غرض و غیض آنها نسبت به نظام و رهبری مقدس آن شکی نیست ، ارادتمندان و معتقدین به ایشان را به دفاع از ساحت نورانی ایشان واداشته است اما بنده نیز در این مجال به چند نکته کوتاه و سخنی زیبا از زبان خود معظم له در پاسخ به یاوه گویان اشاره می نمایم. 

 

نخست آنکه تمام دست و پایی که امثال آقای کدیور می زنند غایت الامر در برهه قبل از انقلاب می تواند بدانجا برسد که دلیلی اثباتی در مورد اجتهاد شخص مقام معظم رهبری در قبل از انقلاب نیست که بر همه روشن است که ادعای نبودن دلیل اثباتی از سوی اشخاصی مثل آقای کدیور نفی ثبوت مطلب مذکور را نمی کند -جدا از آنکه دلایل و قراین مفصلی بر آن در مقام خود ارائه شده است- و به دیگر سخن برای اهل علم بدیهی است که عدم العلم ،به هیچ و جه دلیل بر عدم یک موضوع نیست. 

 

دوم آنکه بی شک برای چشمان باز و وجدان های بیدار با شروع درس خارج معظم له بعد از انقلاب و شرکت علما و فضلا در درس ایشان برای آندسته از کسانی که باز در علمیت ایشان شک و شبهه ای داشتند صلاحیت علمی معظم له به رای العین کشف گردید به علاوه آنکه از همان زمان تا کنون بخش هایی از درس ایشان برای قضاوت انسان های منصف و بی غرض منتشر گردیده است. 

 

سوم تایید اجتهاد ایشان توسط چهل نفر از مجتهدین که با فرض تمام وسواس و بدبینی جناب کدیور باز نمی توان در اجتهاد و صلاحیت و تایید عده کثیری از آنها شک و شبهه نمود، کسانی که عده ای از آنان از مراجع بزرگ شیعه در روزگار معاصر شناخته می شوند و از همه اینها که بگذریم انگشت اشاره خمینی کبیر بر تمام صلاحیت های این سید نورانی برای اهل معنا حجتی بی چون و چراست. 

 

اما حضرت امام خامنه ای، خود در خاطره ای از ایام مبارزه و قبل از انقلاب نقل می فرمایند: در دوران مبارزات طولانی در آن سالهای اختناق که شماها در دنیای مخصوص آخوندی و طلبگی ماها نبودید (خطاب به هنرمندان) می گوید:

 یکی از کارهایی که معمول بود، این بود که روحانیون مبارز را به بی‌سوادی رمی کنند؛ در صورتی که این‌ها از خیلی از آن‌ها باسوادتر بودند! ما در مشهد مسجدی به نام مسجد کرامت‌ داشتیم، که اجتماع عظیمی از جوانان و نوجوانان در آنجا گرد می‌آمدند. من یک‌وقت در آنجا در خلال صحبت، به یکی از این حرفهایی که در باره‌‌ی ما گفته شده بود، اشاره میکردم، این شعر که ظاهراً متعلق به میرزا حبیب است به زبانم آمد: 

زین علم که رسمی است پی بحث و جدل نیز   /    افزون ز تو چندین ورق باطله داریم‌ 

بعد گفتم اگر نوشته‌های علمی و نوشته‌‌های فقه و اصولیم را به سر هر کدامتان بزنم، سرتان می‌شکند؛ این‌قدر زیاد است!  بیانات در دیدار با جمعی از هنرمندان 04/ 09/ 1370

 

کم نیستند امثال آقای کدیور که با زبان و قلم خود در پی دشمنی با ولایت و شخص ولی امر مسلمین بر آمده اند که البته جز خشم خدا و اولیای خدا و مردم فهیم چیزی نصیبشان نخواهد شد،حضرت استاد فاطمی نیا در این باره می فرمایند:   

بنده روی منبر امام حسین(علیه السلام) ، در خانه خدا، آن هم در مجلس حضرت زهرا(سلام الله علیها) اگر چیزی را یقین نکنم، نمی‌گویم. بدانید و آگاه باشید هرکس کوچک‌ترین حرفی در تضعیف مقام رهبری بزند، هرکس اندیشه‌ای داشته باشد که ضد مقام رهبری باشد، خدا او را نخواهد بخشید. این را یقین بدانید.اگر کسی گوش به حرف کسی بدهد و خدای نکرده با این مرد بزرگ که امروز آبروی اسلام است، عزّ اسلام است، این فرزند حضرت زهرا (سلام الله علیها) بخواهد مخالفت کند، عاقبت بخیر نمی‌شود.