به گزارش «قاصدنیوز» اگرچه هر پنج فرزند آقای هاشمی رفسنجانی در فضای سیاسی، اقتصادی و رسانهای کشور پرتحرک و جنجالآفرین بودهاند، اما در این میدان رقابت، فرزند چهارم خانواده هاشمی با اختلاف چشمگیری از خواهران و برادران خود پیشی گرفته است. مهدی هاشمی بهرمانی متولد سال 1348 در تهران، فردی است که نامش در اذهان عموم جامعه با اتهامات بزرگ امنیتی، سیاسی و اقتصادی عجین شده است.
پای مهدی هاشمی از اواسط دولت سازندگی به وزارت نفت باز شد و بلافاصله به مدیرعاملی شرکت «مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی ایران» رسید. حضور مهدی هاشمی در این شرکت و طرف قرارداد شدن با شرکتهای بزرگ چندملیتی مانند استات اویل و توتال سبب شد تا نام مهدی هاشمی در اروپا و آمریکا نیز مطرح شود. مهدی هاشمی تا سال 1377 به عنوان مدیرعامل در شرکت تأسیسات دریایی بود و پس از آن به عنوان رئیس هیأت مدیره فعالیت کرد. در ادامه مهدی هاشمی به بخش دیگری از وزارت نفت یعنی «سازمان بهینهسازی مصرف سوخت» رفت. مهدی هاشمی همزمان فعالیتهای سیاسی خود را دنبال میکرد و در انتخاباتهای مختلف، کمیتهای غیرقانونی تحت عنوان «کمیته صیانت از آرا» را هدایت و فرماندهی میکرد. ریاست ستاد انتخاباتی اکبر هاشمی رفسنجانی در سال 1384 نیز یکی دیگر از عرصههای حضور مهدی هاشمی بود.
پیشینه تشکیل پرونده قضایی مهدی هاشمی اما به سال 1388 و اغتشاشات پس از انتخابات ریاست جمهوری بازمیگردد. وی در آن زمان در رأس متهمان کمیته صیانت از آرا قرار داشت؛ کمیتهای که پیش از انتخابات شبههسازی و طرح اتهام تقلب را کارویژه خود قرار داده بود. در ادامه روند تحقیقات قضایی، برخی از اتهامات امنیتی دیگر مهدی هاشمی کشف شد و مورد بررسی قرار گرفت. به موازات طرح اتهامات امنیتی متعدد، اتهامات اقتصادی مهدی هاشمی نیز مجدداً به زیر ذرهبین دستگاه قضا رفت. اختلاس بزرگ در سازمان بهینهسازی مصرف سوخت و ارتشاء در قرارداد استات اویل، بیشتر از سایر اتهامات اقتصادی مهدی هاشمی مورد توجه قوه قضائیه قرار گرفته بود.
در هر حال به دنبال زمزمههای در جریان افتادن یک پرونده قطور و چند روز پیش از چهارمین دادگاه اغتشاشات پس از انتخابات، مهدی هاشمی در پوشش بازرسی از دفتر آکسفورد دانشگاه آزاد اسلامی، از تهران به لندن سفر کرد؛ واحدی که بعدها مشخص شد اصلا وجود خارجی ندارد. سفر چندروزه مهدی هاشمی اما با تغییر کاربری به «سفر تحصیلی» چندساله شد. قوه قضائیه نیز در پایان فروردینماه 1389 حکم جلب مهدی هاشمی را صادر و اعلام کرد به محض ورود وی به کشور، در فرودگاه دستگیر خواهد شد. مهدی هاشمی سرانجام در 2 مهرماه 1391 به کشور بازگشت و رسیدگی قضایی به پرونده قطور او آغاز شد.
در جریان رسیدگی به پرونده مهدی هاشمی در دادگاه بود که جنبههای جدیدی از اتهامات امنیتی، سیاسی و اقتصادی او در مطبوعات بر سر زبانها افتاد. اتهامات به حدی جدی و مستند بود که حتی اسامی مستعاری که مورد استفاده قرار گرفته بود، مطرح شد. مهدی هاشمی در قسمتی از پرونده با نام مستعار «جونیور» ظاهر میشد و در قسمت دیگری با نام «ام.آر.» ناپدید میشد، روزی با اسم مستعار «شُل» میآمد و روز دیگری با نام «ام.اچ.بی» میرفت، یک بار با نام مستعار «گامبو» ایمیل میفرستاد و بار دیگر با آدرس «آقاکپل» ایمیل میگرفت. شمار زیادی از این مسائل بود که بر اهمیت پرونده آقازاده جنجالی میافزود.
این روزها که دادگاه مهدی هاشمی به جلسات آخر خود نزدیک میشود، همگان نگران آن هستند که فشارهای مختلف بر دستگاه قضا، سنگینتر از پرونده متهم باشد و بر پرونده فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تأثیر بگذارد، لیکن امید میرود شمشیر دستگاه قضا تیزتر از زبان رابطها و واسطهها باشد. در ادامه گزارش ویژه «رمز عبور» برای اولین بار ناگفتهها و جزئیات بخشی از اتهامات امنیتی، سیاسی و اقتصادی مهدی هاشمی را بررسی میکند.
***
بخش اول پرونده سیاه مهدی هاشمی
مهدی هاشمی و مسأله تحریمها
9- ارتباط با افسر سرویس MI6 که سند سری و متن لاتین آن از سوی مراجع امنیتی ارائه شد. این اسناد حاوی محورهای مهمی بود که در ملاقات مهدی هاشمی و افسر سرویس اطلاعات خارجی انگلیس رد و بدل شد. صحبتها راجع به اعمال تحریم علیه ایران بود: «تحریمها مهمترین سلاح موثر علیه ایران است. به دلیل مشکلات اقتصادی در ایران و سوءمدیریت، اعمال فشار و تحریمهای اقتصادی تأثیر بسزایی در ساقط کردن ایران دارد. دیگر گفتوگوهای نرم کارساز نیست و نیاز به تحریمهای قدرتمند اقتصادی میباشد.»
گفتوگو راجع به روابط ایران و آمریکا و تحلیل این روابط در موضوعات هستهای، تروریسم فلسطینی و لبنانی، سوءاستفاده از موضوع حقوق بشر در عراق و موضوع افغانستان، نظر پدرش (آقای هاشمی رفسنجانی) راجع به موضوع تأثیر خروج آمریکاییها از عراق بر ایران بدین معنا که مهدی هاشمی میگوید: «پدرم معتقد است خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق باعث سیطره بیشتر ایران به عراق خواهد شد و به صلاح نیست.»
بر اساس گزارش مخبر وزارت اطلاعات در شهریورماه 1388، مهدی هاشمی در وزارت خارجه انگلیس ملاقات داشته و گزارش اوضاع جاری ایران را ارائه داده است. وی فشار بر مخالفین در داخل را برجسته نموده و گفته است این فشارها باید افزایش یابد و ما دولت را مشروع نمیدانیم و سایه تحریمها و فشارها نباید از سر این دولت برداشته شود و احساس راحتی کنند! مهدی هاشمی در ملاقات شهریور 1388 با MI6 گفته است: «اول ما درباره تحریم علیه ایران صحبت کردیم. تحریمها مهمترین سلاح موثر در تاثیرگذاری علیه ایران است چون اقتصاد ایران متحمل مدیریت از طرف رژیم فعلی است. لذا باید این امر انجام شود تا بتوانیم فشارهای مستقیمی برای ساقط نمودن ایران از طریق تحریمهای قدرتمند و نه از طریق گفتوگوهای نرم به عمل آوریم.»
2- فعالیت تبلیغی علیه نظام و امنیت کشور
الف) یکی از اتهامات امنیتی مهم مهدی هاشمی ایجاد شبهه تقلب در انتخابات و سلب اعتماد عمومی نسبت به مراجع رسمی کشور در انتخابات دوره نهم و دهم ریاست جمهوری و تقابل با مشروعیت نظام با اصرار بر ابطال انتخابات است. حمزه کرمی مدیر روابط عمومی سازمان بهینهسازی به ملاقاتی که با مهدی هاشمی داشته اشاره کرد و به نقل از وی گفت: «انتخابات به جایی رسیده که یا باید انتخابات باطل شود و دوباره برگزار گردد یا اوضاع سر و سامان یابد. با بازشماری آرا شبهات ذهنی مردم حل نمیشود.» حمزه کرمی اظهار داشت: «مهدی هاشمی میگفت انتخابات باید باطل شود و همهاش تقلب بوده است و در حقیقت این انتخابات یک کودتا بود. اگر اجتماعات ادامه یابد انتخابات باطل میشود.»
ب) راهاندازی اتاق فکر مطبوعات در دوره نهم ریاست جمهوری با هدف القائات علیه کاندیداهای رقیب از دیگر موارد اتهامی مهدی هاشمی است. برایناساس هزینههای این مجموعه از محل بودجه واحد فرهنگسازی سازمان بهینهسازی مصرف سوخت کشور تأمین میشد. حمزه کرمی در این خصوص چنین میگوید: «در جریان انتخابان ریاست جمهوری دوره نهم مهدی هاشمی اتاق فکر مطبوعات را با هدف راهاندازی بعضی القائات علیه کاندیداهای رقیب راهاندازی کرد. مثلاً میگفت سعی کنید قالیباف را به عنوان نظامی بکوبید...»
ج) تأسیس و راهاندازی سایت جمهوریت و پشتیبانی مالی آن و همچنین سیاستگذاری و خطدهی کلی به آن نیز در این دسته جای میگیرد. محمدرضا رجبی مسئول امور مالی دفتر رئیس هیأت امنای دانشگاه آزاد در این خصوص میگوید: «کلیه امور سایت جمهوریت اعم از خبر و مقاله در دفتر دانشگاه توسط مهدی هاشمی انجام میپذیرفت، مثلاً موضوع تقلب در انتخابات و تشکیل کمیته صیانت از آرا برای جلوگیری از تقلب از مواردی بود که مهدی هاشمی به آن اصرار میورزید و محور کار خود را در این انتخابات معطوف به همین موضوع نموده بود.»
مدیر روابط عمومی سازمان بهینهسازی میگوید: «سایت جمهوریت بهوسیله مهدی هاشمی تأسیس و پشتیبانی میشد، یعنی ماهیانه هر میزان پرسنل کار کرده بودند تقریبا حدود 77میلیون میشد، از سوی وی پرداخت شد و بنده هم به سردبیر تحویل دادم...»
حمزه کرمی نیز در این خصوص گفت: «سایت جمهوریت مربوط به آقای مهدی هاشمی بود و سردبیر آن به ترتیب محمد نوربخش سردبیر اصلی، ایرج جمشیدی و پیمان مقدم و مسعود باستانی سردبیران شیفتی سایت بودند. آنها چندین جلسه با مهدی هاشمی برگزار کردند و سیاست اصلی از سوی مهدی هاشمی به آنها ابلاغ شد. ثبت سایت به نام سیدصادق موسوی از بستگان دور مهدی است. من هم نقش رابط مهدی با بدنه را داشتم... به لحاظ مالی سایت جمهوریت از طریق مهدی هاشمی پشتیبانی میشد، البته علاوه بر پشتیبانی مالی خطوط کلی را هم ایشان به بقیه میدادند.»
همچنین مسعود مرادی باستانی پیشنهاد راهاندازی سایت را از مهدی هاشمی دانسته است. مهدی هاشمی از راهاندازی این سایت اهداف زیر را دنبال میکرد:
1- تخریب دولت و ایجاد فضای روانی و التهاب در سطح جامعه علیه دولت و مسئولان:
محمدرضا نوربخش در این خصوص چنین میگوید: «حمله به دولت و کروبی بهخصوص کروبی در هفته آخر و دستور کار ما بود و بهخصوص اعلام حمایت شخصیتها از میرحسین موسوی و مانور بر روی حضور گسترده مردم در خیابانها در حمایت از میرحسین در تهران و شهرستانها در مجموع پیش از آن که ما به کمیته صیانت از آرا بپردازیم. سایت جمهوریت به شکاف در بین حامیان دولت، بحث سیب زمینی که بسیار مشهور شد، نقد صدا و سیما که معتقد بودیم از احمدینژاد حمایت میکند، پاسخ نقدهای حامیان کروبی به موسوی، حمله تمامعیار به دولت در حوزههای مختلف، به چالش کشیدن حامیان احمدینژاد، یک مصاحبه هم موسوی لاری در مورد نحوه برگزاری انتخابات داشتیم و بحث افزایش صندوقهای سیار را مطرح کرد و این که این مسأله امکان تقلب را بیشتر میکند.»
همچنین اظهارات محمدرضا نوربخش حاکی از آن است که اخباری که در سایت جمهوریت منتشر میشد، درست و واقعی و منصفانه نبوده و تخریب علیه دستاوردهای نظام بوده است. به عنوان مثال وی اظهار داشت: «چه در جریان تلویزیون، چه احمد توکلی و بسیاری موارد دیگر اطلاعات اندکی داشتیم که به مستند بودن همانها هم مطمئن نبودیم، اما باید تبدیل به گزارش میشد. قطعاً در این موارد نشر اکاذیب توسط سایت جمهوریت انجام شده است. منطق مهدی هاشمی این بود که سایت برای انتخابات است. اگر بعد از 22 خرداد فیلتر شد مهم نیست، قبل از آن هم فیلتر نمیکنند. به همین دلیل برای کمک به ما برای مصاحبه با افراد شاخص میگفت تیتر تند بیشتر جواب میدهد.»
مسعود مرادی باستانی نیز در خصوص خبر ده برابر شدن صندوقهای سیار گفت: «از آقای نوربخش یا کرمی شنیدم که بحث ده برابر شدن صندوقهای سیار در دستور کار قرار گرفته است. الان دقیقاً به خاطر ندارم که آن گزارش را چه کسی نوشت ولی میدانم که سوژه از طرف آقای مهدی هاشمی به سایت جمهوریت ارجاع داده شده است که گزارشی تحت عنوان «چرا ناگهان صندوقهای سیار ده برابر شدند» در سایت ارسال کردیم که بعداً هم تکذیب شد و معلوم شد اختلاف آماری بوده است.»
تأمین سایت جمهوریت در راستای انجام فعالیتهای انتخاباتی برای ستاد میرحسین موسوی به دستور مهدی هاشمی رفسنجانی بوده است و محتوای آن هدف گرفتن مشروعیت نظام جمهوری اسلامی از طریق القای شبهه تقلب در انتخابات، ایجاد التهاب در سطح جامعه، تضعیف و تخریب نهادهای رسمی قانونی بود که به صورت همسو با تبلیغات و اقدامات ضدانقلاب و دشمنان جمهوری اسلامی ایران در جهت انجام کودتای مخملی صورت گرفت. مسعود مرادی باستانی در این خصوص چنین اظهار داشت: «وظیفهای که برای ما مشخص شده بود تخریب و تضعیف چهره دولت و ریاست جمهور و ارکان وابسته به حاکمیت از جمله شورای نگهبان، سپاه پاسداران، صدا و سیما، بسیج و... بود؛ به طوری که با اخبار خلاف واقع و جهتداری، سیاست ایجاد التهاب در سطح جامعه را دنبال میکردیم و آن را به تمام اقشار و آحاد جامعه شرح میدادیم. ما میبایستی انتشار اخبار جهتدار و خلاف واقع و شایعه تقلب در صندوقهای رأی را از طریق این سایت ترویج میکردیم تا حاکمیت را دچار یک فشار مضاعفی بنماییم که دستور این اقدامات از سوی مدیریت سایت حمزه کرمی و مهدی هاشمی صادر میشد.»
بر اساس اظهارات و اعترافات حمزه کرمی در سایت جمهوریت سیاستهای دولت مغرضانه قلمداد میشد و اخبار کذب علیه ارکان نظام درج میگردید. وی اذعان کرده است که در عمل سردبیران سایت تندروی میکردند و در بخشهایی که مربوط به تقلب بود، مصاحبههای کمیته صیانت از آرا را بزرگ میکردند و نوعی شیطنتهای رسانهای و مطبوعاتی صورت میگرفت. حمزه کرمی اذعان دارد که متأسفانه سیاست تندروی داشته و برخی مطالب خلاف واقع منتشر کرده و جو جامعه را ملتهب نموده است و سایت، سهواً و عمداً توهین و افترا به مسئولان عالیرتبه نظام را در بردارد و در نهایت به سایتی برای تضعیف دولت و برخی نهادهای رسمی و تضعیف ارکان نظام –از جمله شورای نگهبان و وزارت کشور- و بیان نقطه ضعفها بیش از حد انصاف و برجسته کردن بحث صیانت از آرا و احتمال تقلب در انتخابات و برجسته کردن اختلافهای بین مسئولین تبدیل شده بود. وی در تاریخ 3/6/88 در جلسه چهارم دادگاه رسیدگی به اتهامات متهمان کودتای مخملی میگوید: «...این سایت با فشارهای مهدی هاشمی به سایت تضعیفکننده سازمان نظامی از جمله سپاه و بسیج و سازمانهای دولتی تبدیل شد... تا به تلقین شبهه تقلب در انتخابات پرداخت.»
2- ایجاد شبهه تقلب در انتخابات و تبلیغ علیه نظام:
مسعود مرادی باستانی در اظهارات مورخ 3/6/88 در دادگاه مهر تأیید دیگری بر موضوع زده است: «محورهای ارائهشده از سوی مهدی هاشمی به سایت جمهوریت عبارت بودند از: حمله به عملکرد چهارساله دولت و تضعیف شخص احمدینژاد، ایجاد شبهه در انتخابات، ارائه اخبار ضد و نقیض مبنی بر سوءاستفاده از اموال دولتی، القای تقلب در انتخابات جزء محورهایی بود که در راستای وحدتشکنی و ایجاد التهاب در جامعه در دستور کار داشتیم. سوژه ده برابر شدن صندوقهای سیار از سوی مهدی هاشمی به سایت جمهوریت داده شد و شبنامه موج توسط وی و سایر گردانندگان سایت جمهوریت حمایت و هدایت شد.»
اظهارات محمدرضا نوربخش در دادگاه نیز به شرح زیر بود: «سیاستهای کلی سایت جمهوریت با مهدی هاشمی بود. محتوای سایت خبرسازی، تضعیف دولت و نهادهای رسمی و نظام و القای شبهه تقلب در انتخابات و نهایتاً تبلیغ علیه نظام بود.»
همچنین محمدرضا نوربخش هدف از راهاندازی سایت جمهوریت در قبل و بعد از انتخابات 88 را این چنین اعلام نمود: «1- تخریب دولت و شخص رئیس جمهور، 2- طرفداری از خانواده هاشمی به دستور مهدی هاشمی، 3- ایجاد فضای روانی در سطح جامعه علیه دولت و مسئولان، 4- ایجاد بدبینی نسبت به دولت و القای آن در سطح افکار عمومی... هدف سایت و مجموعه فعالیتها این بود که آقای احمدینژاد رئیس جمهور بعدی نباشد... در حوزههای مختلف از ورزش گرفته تا سیاست حمله به دولت آغاز شد.»
د) راهاندازی کمیته صیانت از آرا و نظرسازی به جای نظرسنجی و مصاحبه با خانم فتحی نماینده واشنگتن پست و تأکید بر تقلب در انتخابات که نتیجه این شبهه تجمعات بعد از انتخابات بود. حمزه کرمی، مهدی هاشمی را دارنده نقش اصلی در کمیته صیانت از آرا دانست و اظهار داشت که در کمیته مذکور، با استفاده از تجربه هاشمی در انتخابات خبرگان، هاشمی به همراه دیگران به آموزش ناظرین سر صندوق آرا و راهاندازی سیستم ارتباطگیری پرداخت. به علاوه محمدرضا رجبی در این خصوص گفت: «اولین بار در شروع مقدمات انتخابات دهم بحث تقلب در آرا را من از زبان مهدی هاشمی شنیدم. در انتخابات دهم قبل از شکلگیری تبلیغات کاندیداها، مهدی هاشمی به طور جدی بحث احتمال تقلب در انتخابات را مطرح کرد. برای همه جا انداخت که احتمال تقلب در انتخابات بسیار بالاست. میگفت به طور قطع و یقین احمدینژاد برنده انتخابات نخواهد بود و فقط باید مسئولین ستادها بیشتر روی جلوگیری از تقلب کار کنند و کمیته صیانت از آرا را باید فعال کنیم... بر سر القای پیروزی ایشان [میرحسین] در انتخابات، نرمافزار از خارج کشور تهیه کرد که میتوانست خطاهای آماری را در تقلب استخراج کند. این برنامهریزی تشکیلاتی در انتخابات به یک پروژه تبدیل شد... کلمه دروغ را قبل از انتخابات با یک برنامهریزی تشکیلاتی منسجم کلید زد و از آقای فاتح هم خواست که تمام سخنرانیهای رئیس جمهور را بررسی کند و تناقضات را بزرگ جلوه کند. این را خوراک مطبوعاتی و تبلیغاتی در آورده بود. یک هفته قبل از انتخابات که... آقای عماد هاشمی مقداری موبایل GPSدار را خریداری کرد و در اختیار افراد فامیل قرار دادند تا در استانها نظرسنجی کنند و کسی جز خودش اجازه نداشت از آمار مطلع باشد. خیلی مهم بود که فقط آمار به خودش برسد. ایشان با همان پردازش 56% میرحسین اعلام خبر میکرد. تمام سعی و تلاش خود را در کمیته صیانت از آرا متمرکز کرد و تمام برنامهریزی هم در قالب سیستم مخابراتی در شبکه بود، در حالی که خودشان هم اذعان داشتند که روز انتخابات شبکه قطع میشود... علت اصلی قطع خطوط تلفن این بود که آماری که در خصوص نتایج لحظه به لحظه آرای مردم در انتخابات به ایشان میرسید، با پیشبینی آقای مهدی هاشمی و آمارها و نظرسنجیهایی که کرده بود مطابقت نداشت و سریعاً میخواست موضوع را حل کند. لذا دستور قطع (پنهانی) خطوط مخابراتی را دارد و بعداً اعلام کرد مخابرات قطع کرده است...»
«مهدی هاشمی گفت زنگ بزن به خانم فتحی نماینده واشنگتن پست، هنوز ایران هستند. بگو بیاید دفتر که آنها هم آمدند. آن قدر که فارسی صحبت شد بحث تقلب در انتخابات و این که مردم بعید است دست از اعتراضات بکشند بود... موقع خروج وقتی در حال رفتن بود مهدی از بقیه همراهان خواست تا تنهایی با آن خبرنگار آمریکایی پایین برود، چون مطلب خصوصی دارند. قبل از خروج یکسری تجهیزات که در اتاق پشت بود مثل شبکه کامپیوتر و... به عنوان تجهیزات صیانت از آرا را به ایشان نشان داد، مبنی بر این که مطمئن است تقلب شده است. [صیانت از آرا] با القای مهدی هاشمی و فقط برای جا انداختن بحث تقلب بود، نه نتیجه آرا. این شبهه نیز دستآویزی برای تجمعات بعد از انتخابات شد، خصوصاً با اطلاعات و آمار غلط و نظرسنجی که به میرحسین موسوی دادند و ایشان بر اساس این مصاحبه کرد.»
علاوه بر این حمزه کرمی نیز اظهار داشت: «مهدی میگفت من در همه بخشهای ستاد موسوی، حتی در پشتیبانی فعال هستم اما نقش اصلی مهدی هاشمی در ستاد میرحسین موضوع صیانت از آرا بود که در کمیته مذکور به همراه محتشمیپور و دیگران با استفاده از تجربهاش در انتخابات خبرگان به آموزش برای ناظرین سه صندوق آرا و راهاندازی سیستم ارتباطگیری... میپرداخت.»
همچنین کرمی در تاریخ 25/3/88 گفت: «مهدی هاشمی میگفت باید انتخابات باطل شود. همهاش تقلب بوده است و در حقیقت این انتخابات یک کودتا بود. او معتقد بود اگر اجتماعات ادامه یابد انتخابات باطل می شود... در جریان انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم مهدی هاشمی اتاق فکر مطبوعات را با هدف راهاندازی برخی القائات علیه کاندیداهای رقیب راهاندازی کرده بود مثلاً میگفت قالیباف را به عنوان نظامی بکوبید... با اصرار و حمایت مهدی هاشمی سایت جمهوریت با امکانات دانشگاه آزاد راهاندازی و ادامه کار داد... من [حمزه کرمی] رابط مهدی هاشمی با سایت جمهوریت بودم و کمکهای مالی مهدی را در پایان هر ماه به نوربخش میدادم و گاهی دستورات ایشان را در مورد مطالب سایت و موضوعاتی که تأکید داشت چاپ شود به آنها میرساندم... سایت جمهوریت ابتدا در ساختمان دانشگاه آزاد واقع در خیابان بنیهاشم مستقر بود. سپس در محل روزنامه فرهیختگان کارها بسیار انجام میشد و در سال جاری در خیابان فلسطین، محلی رهن و اجاره شد. این محل با پول مهدی هاشمی که از آقایی به نام ایروانی گرفت و به من داد، با ماهی 550هزار تومان و 3میلیون تومان پیش اجاره شد. مهدی هاشمی هر روز دستوراتی برای دفاع از خود و پدرش در سایت میداد. از جمله در شب انتخابات به من گفت که خبری در مورد این که طائب فرمانده بسیج مسئول خرید اسلحه از روسیه بود و پورسانت گرفته است و به بسیجیها دستور داده علیه موسوی کار کنند. مورد دیگر درج گزارش وزارت اطلاعات در مورد بیگناهی مهدی هاشمی در پرونده استات اویل بود که پس از درج آن در سایت، آقای احمدی از فرهنگی و وزارت اطلاعات به من زنگ زد و به من اعتراض کرد که من به محل کار وی در ستاد صیانت از آرا رفته و تلفن احمدی را گرفته و گوشی را به مهدی دادم و آنها بعد از بحث قرار گذاشتند که با اصلاحاتی مطلب درج شود... سایت سیاستهای دولت را به تندی نقد میکرد که موجهای اصلی آن مربوط به مهدی هاشمی و خبرهایی میشد که او میداد. مانند خبر مخالفت جامعه روحانیت با کاندیداتوری احمدینژاد و یا خبر مخالفت آقای جنتی و یزدی در شورای نگهبان با صلاحیت میرحسین موسوی که مهدی تأکید داشت که حتما این خبر در سایت درج شود.»
ه) تهیه بولتن کذب تحت عنوان نظرسنجی که در واقع نظرسازی شخصی مهدی هاشمی بوده است:
اظهارات محمدرضا رجبی در خصوص نظرسنجی به عمل آمده است تحت نظر مهدی هاشمی نیز شنیدنی است: «در این ایام با آمادهسازی (برای این که هنوز واحد نظرسنجی زیر نظر مهدی هاشمی راهاندازی نشده بود) به سایت جمهوریت اعلام نظرسنجی میکرد که بیشتر تحلیل بود تا واقعیت؛ یعنی مهدی بدون داشتن واحد نظرسنجی فقط نظرات شخصی خود را القا میکرد و صراحتاً به آنها میگفت من همه نظرسنجیها را دارم. این یک زمینه و جوسازی روانی برای بحث تقلب شده بود.»
و) مشارکت در تهیه و توزیع سیدی موسوم به 90سیاسی
ز) مشارکت در تهیه و توزیع شبنامههای مختلف مانند موج دولت باجناقها
در اظهارات مهدی محمدحسینزاده در تاریخ 15/6/88 آمده است: «انتشار شبنامهها علیه سایر کاندیداها بدین صورت بود که محتوای آن را مهدی به آنها ارائه کرده و حدوداً از هر شبنامه 200هزار نسخه چاپ و در سطح شهر توزیع میگردید و سندی در مورد مطالب شبنامه وجود نداشته و مصداق نشر اکاذیب و توهین و افترا بوده است... با اخباری که از مهدی هاشمی میگرفتیم مانند کشف رأی سفید در انتخابات به میزان 3میلیون و درج خبر چاقو زدن کارکنان ستاد آقای هاشمی که به صورت کذب منتشر شده بود و همچنین کشف دروغین تقلب در انتخابات نهمین دوره بهطور گسترده در پنج استان کشور، قصد داشتیم جو جامعه را ملتهب کنیم و باعث تشویش اذهان عمومی گردیم.»
وی در خصوص هدف از تشکیل اتاق فکر تخریب برخی از ارکان نظام مثل سپاه و نیروی انتظامی اظهار داشت: «در تبلیغ علیه نظام از اخباری که از سوی آقای هاشمی و توسط اینجانب صورت پذیرفت، انجام گردید که متأسفانه با این اقدام خود، اقدام تبلیغی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی کردهام که از این بابت شرمندهام.»
مهدی محمد حسین زاده مسئول اتاق فکر مطبوعاتی در تاریخ 11/7/91 نیز اظهار داشت: «یک بار در اتاق فکر موضوع تهیه شبنامه علیه آقای قالیباف به عنوان اصلیترین رقیب آقای اکبر هاشمی مطرح شد. موضوع شبنامه مربوط به نحوه برخورد نیروی انتظامی با وبلاگنویسان بود که در آنجا نیروی انتظامی برخورد خشنی با وبلاگنویسان داشت. این موضوع را به آقای مهدی هاشمی گفتیم و ایشان موافقت کردند و گفتند این کار انجام شود که یکی از روزنامهنگاران به نام روزبه ابراهیمی محتوایش را تهیه کرد و به پیشنهاد مهدی هاشمی، آقای هادی دادمان مسئولیت توزیع شبنامه را بر عهده گرفت... یک بار در خاطرم هست که مهدی به من زنگ زد و گفت تقلب بزرگی در بین مراحل اول و دوم انتخابات صورت گرفته و از ما خواست که این موضوع را به صورت خبری در جراید کار کنیم ولی من چون به خصوصیات ایشان آشنا بودم میدانستم این حرف پشتوانه فنی ندارد و ایشان فقط میخواهد یک فضای مطبوعاتی سنگینی جهت پیروزی در مرحله دوم انتخابات ایجاد کند.»
ح) ارسال فیلم برخورد نیروی انتظامی با دانشجویان کوی دانشگاه به شبکه بیبیسی:
به دنبال پخش فیلم برخورد نیروی انتظامی با دانشجویان کوی دانشگاه، در پیگیریهای صورتگرفته نهادهای امنیتی مشخص شد این فیلم در آذرماه 88 توسط مهدی هاشمی در اختیار مهرداد فرهمند خبرنگار تلویزیون بیبیسی در بیروت قرار گرفته و در سفر اسفندماه صادق صبا به بیروت، مورد توجه صبا قرار گرفته و از تلویزیون بیبیسی پخش شد.
5- ارتباط با عناصر ضدانقلاب
مهدی هاشمی با برخی از عناصر ضدانقلاب بدین شرح در ارتباط بوده است:
1- علیرضا نوریزاده: بنا بر گزارش موثق نهادهای امنیتی، مهدی هاشمی ارتباطات نزدیکی با علیرضا نوریزاده عنصر برانداز و عامل سرویس اطلاعاتی بیگانه داشته است. مهدی هاشمی طی یکی از این ارتباطات توانسته از طریق نوریزاده بر روند اجرای برنامه شبکه VOA در خصوص هوشنگ بوذری تاثیرگذاری نموده و روند برنامه را در سوگیری به سمت خود و خانواده هاشمی متوقف نماید. نوریزاده در این خصوص مدعی شده که مهدی هاشمی به وی گفته: «بالاخره این مهدی فلاحتی [مجری برنامه در صدای آمریکا] میخواهد راجع به این پرونده [دستگیری منوچهر نوذری در این رابطه با اعمال نفوذ مهدی هاشمی] با بوذری مصاحبه کند. یک ندایی بهش بده بگو [...] زیادی نخوره چون سرشو میکنم...»
نوریزاده اضافه نموده پیرو این تهدید با مهدی فلاحتی تماس گرفته و از وی خواسته است برنامه را به نوعی هدایت کند که مشکلی پیش نماید. همچنین پس از آن نوریزاده تلاش نمود از طریق تاثیرگذاری به بوذری وی را از تقابل با مهدی هاشمی منصرف نماید.
نوریزاده طی ایمیل مورخ 19/6/2010 به عنوان حسین اهوازی از عناصر خلق عرب مرقوم داشت: «مهدی هاشمی بین لندن و دوبی در رفت و آمد است. او در درجه اول در فکر بازگشت بود اما پدرش و دوستانش مانع از رفتنش شدند. وقتی مهدی پیش من آمد با پررویی گفت میتوانی از ایرانیهای پولدار پول بگیری تا تلویزیون بزنیم... در لندن مهدی با من و مسعود بهنود در تماس است و در فرانسه با مخملباف و ...» این ایمیل حکایت از ارتباط تنگاتنگ و ملاقاتهای مهدی هاشمی با علیرضا نوریزاده دارد. لازم به ذکر است شکایت هوشنگ بوذری از مهدی هاشمی در دادگاه عالی آنتاریو در کانادا منجر به صدور حکم غرامت 13میلیون دلاری علیه مهدی هاشمی گردیده است. در این پرونده هوشنگ بوذری مدعی است دلیل دستگیری او در ایران در سال 72 اعمال نفوذ مهدی هاشمی به خاطر رقابت اقتصادی با وی از جمله درخواست رشوه 50میلیون دلاری توسط مهدی هاشمی از او بوده است.
2- فرشته قاضی: بنا به گزارش موثق واصله مهدی هاشمی در زمان اقامت در انگلستان 100 سند طبقهبندیدار از اسناد مکتوب صوتی، تصویری و دیجیتال متعلق به مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی امنیت ملی و... را به فرشته قاضی، عنصر ضدانقلاب و خبرنگار سایت روزآنلاین داده و از وی خواسته بود تا در صورت دستگیری در مراجعت به ایران این اسناد را به تدریج منتشر نماید. به گفته فرشته قاضی اظهارات موسوم به سردار مشفق در مشهد، یکی از این اسناد بود که در مقطع فتنه توسط مهدی هاشمی منتشر گردید. مهدی هاشمی نیز به مصاحبه با فرشته قاضی در مورد بوذری اقرار نموده است.
3- حنیف مزروعی: بر اساس گزارش نهادهای امنیتی مهدی هاشمی ارتباط نزدیکی با حنیف مزروعی، عنصر فراری جریان فتنه داشته است. این اطلاعات حاکی است حنیف مزروعی بخشی از برنامههای رسانهای مهدی هاشمی را در مدت اقامت در خارج از کشور اجرایی نموده است که درج خبر جعلی نامه آیتالله لاریجانی به مقام معظم رهبری در سایت جرس از این جمله میباشد. علیالظاهر مهدی هاشمی از طریق حنیف مزروعی به جرس اطمینان داده بود که به زودی تصویر نامه را در اختیار سایت قرار خواهد داد.
4- امیرحسین جهانشاهی: بنا بر اطلاعات موثق موجود، محمدرضا مدحی مدعی است از ملاقاتهایی که در فرانسه با دو تن از سران ضدانقلاب به نامهای امیرحسین جهانشاهی و مهرداد خوانساری که عناصر اصلی موج سبز هستند و عهدهدار تشکیل دولت در تبعید بودند مدارکی دارد. وی همچنین مهدی هاشمی را در محل ساختمان متعلق به جهانشاهی مشاهده نموده است. به گفته محمدرضا مدحی، مهدی هاشمی از مدتها قبل توسط مرسده، منشی جهانشاهی و با واسطهگری مسعود بهنود تلاش کرده بود که از جهانشاهی وقت ملاقات بگیرد که جهانشاهی نیز برای تحقیر مهدی هاشمی برای وی وقت دوماهه تعیین کرده بود. در بخش دیگری از گزارش مدحی آمده است: «رئیس به من گفت شما باید در جلسهای با عنوان گودالوپ2 در فرانسه شرکت کنید... در آنجا به هیچ وجه وارد بحث هاشمی رفسنجانی نشوید. شما و هاشمی هر دو یک طرف قرار دارید. اختلافات را ما حل میکنیم...»
5- باربا اسلاوین خبرنگار آمریکایی یواسدی تودی: مهدی هاشمی قبل از انتخابات سال 1384 با باربا اسلاوین خبرنگار معروف آمریکایی مصاحبه نموده که در روزنامه یواسدی تودی منتشر شده است. این گزارشگر آمریکایی در بخشی از گزارش خود به نقل از مهدی هاشمی آورده که پدرش میخواهد مسأله آمریکا را حل کند، زیرا اگر مسأله آمریکا را حل کند مشکلات ایرانیان به این ترتیب حل شده است. این گزارشگر افزوده است: «پسر رفسنجانی میگوید اگر پدرش به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود، قانون اساسی ایران را به منظور کاهش قدرت رهبری معظم دینی تغییر خواهد داد و آن را به یک نقش تشریفاتی برابر با شاه انگلیس تبدیل خواهد کرد. هاشمی میگوید فقط پدرش میتواند مانع از کم شدن ظواهر پلورالیستی با وجود یک گروه کوچک نخبه پشت گرم به مذهب شود. وی ادامه میدهد اگر پدرم نامزد ریاست جمهوری نشود، کشور تحت مالکیت یک گروه در خواهد آمد و بعد از آن ما هیچ انتخابات آزادی نخواهیم داشت.»
علاوه بر تمامی موارد فوق در گزارش یکی از دستگاههای اطلاعاتی کشور از مهدی هاشمی نیز به نکات بسیار مهمی اشاره شده است:
«1- تضعیف ارکان نظام از طریق برنامهریزی: راهاندازی کمیته صیانت از آرا با مشاوره و همفکری برخی از سران فتنه و گروهها و احزاب مخالف ارزشهای انقلاب اسلامی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1388
2- انجام فعالیتها و اقدامات غیرقانونی و ساختارشکنانه در خصوص کمیته صیانت از آرا مانند نحوه پشتیبانی مالی، ایجاد سیستم صوتی و تصویری جهت دریافت کانالهای ایران و بیبیسی و سیانان جهت جمعآوری اخبار انتخابات و میتینگها و تقابل با سیاستهای اجرایی صدا و سیما در خصوص انتخابات مانند تلاش برای مشارکت حداکثری...، پشتیبانی مالی ستادهای انتخاباتی با استفاده از رانت دولتی، مشارکت در اخذ کارتهای اعتباری از رابط خارجی
3- برنامهریزی، سازماندهی و هدایت مجموعه پروژههای جنگ روانی در جامعه در انتخابات سال 1384، با توجه به اقبال آحاد جامعه به سمت آقای محمود احمدینژاد و کشیده شدن انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری 1384 به دور دوم و همچنین رقابت شدید بین وی و آقای هاشمی... مهدی هاشمی در اقدامی علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی، طی سخنرانی در ستاد خیابان سمیه، استراتژی انتخاباتی پدر خود را جنگ روانی اعلام کرد و طی دستوری از همه اعضای ستاد خواسته تا کلیه فعالیتها و اقدامات خود را معطوف به انجام جنگ روانی، شایعهسازی در بین مردم و ایجاد ترس و واهمه در بین مردم در صورت پیروزی آقای احمدینژاد نماید.
4- برابر اعترافات و اقاریر برخی از متهمان و محکومان فتنه 88 این راهبرد انتخاباتی اعلامی از سوی مهدی هاشمی باعث ازسرگیری و بهاصطلاح جان گرفتن ستادها شده و در این راستا فعالیتها و اقداماتی مانند شایعهسازی، ترساندن مردم از آقای احمدینژاد و تفکرات وی کلید خورده و بر همین اساس سیستمهای جنگ روانی نسبت به طراحی شایعه و مطالب کذب و موهن از طریق سامانه پیام کوتاه بین مردم منتشر گردید که اسناد و مدارک این مهم در بین اقاریر و اعترافات متهمان و محکومان حوادث 88 موجود است.
5- از جمله شایعات دیگر که به صورت سازمانیافته و وسیع، برنامهریزی و در کشور منتشر گردید شایعه بیماری مقام معظم رهبری در سال 86، جذب افراد طردشده دولت آقای احمدینژاد توسط رهبر معظم انقلاب در شورای راهبردی روابط خارجی و القای اختلافات ایشان با رئیس جمهور، القای تبلیغ تقویت شرکتهای اقتصادی شعبه نظامی با اعلام سیاستهای اصل 44 از سوی مقام معظم رهبری میباشد.
6- در انتخابات سال 1388 نیز از ماهها قبل از انتخابات، پروژه عملیات جنگ روانی توسط مهدی هاشمی برنامهریزی، سازماندهی و هدایت میشد. به طوری که از ماهها پیش نظرسنجیهای جعلی انجام و در خصوص اقبال چشمگیر آحاد مردم نسبت به کاندیدای اصلاحطلبان نظرسازی شده و مبنای فعالیتهای انتخابات قرار گرفت. از جمله دیگر محورهای عملیات جنگ روانی مهدی هاشمی، تخریب گسترده آقای احمدینژاد در دولت بود. در ستاد موسوی نیز جمعی به محوریت صالی مأمور تدوین مشکلات دولت نهم شدند.
7- هماهنگی با عوامل ضدانقلاب خارجنشین مانند ابراهیم نبوی در خصوص پوشش هدایتشده خبری انتخابات سال 84 بر اساس منویات به رسانههای معاند و مخالف جمهوری اسلامی که این مهم نیز در اسناد مربوط به اعترافات محکومان 88 موجود است.
8- ادامه راهکار تخریب آقای احمدینژاد پس از سخنرانی مقام معظم رهبری در کردستان و حمایت تلویحی ایشان از شعارها و تفکرات رئیس جمهور به ویژه تأکید بر تخریب آقای احمدینژاد با همان سرعت قبلی توسط گروه 1388.
9- اقدام علیه امنیت ملی کشور از طریق مشارکت فعالانه در جریان برنامهریزی، سازماندهی، عدم قبول نتیجه انتخابات از سوی سران جریان فتنه به ویژه سیدمحمد خاتمی و تعویض برای عدم پذیرش نتیجه اعلامی از سوی جامعه و افکار عمومی و تقاضای ابطال انتخابات سال 1388 و آماده نگه داشتن افکار عمومی برای نپذیرفتن نتیجه اعتراضات و همچنین همراهی میرحسین موسوی.
10- همکاری و استفاده از عوامل گروه مهدی حسینزاده (از محکومان فتنه 88 که به اتهام جاسوسی و برپایی اغتشاشات خیابانی محکوم شده است) برای تهیه آمارها و تحلیلهای کذب جهت انتشار در سایتهای خبری. از دیگر همکاریهای مهدی هاشمی با حسینزاده راهاندازی اتاق فکر توسط حسینزاده زیر نظر مهدی هاشمی برای برنامههای تخریبی کاندیداهای دیگر در انتخابات میباشد. مهدی هاشمی مبلغ 200میلیون تومان به این گروه پرداخت کرده است.
11- مخالفت صریح نظری و عملی با اصل ولایت فقیه، مهدی هاشمی پیش از انتخابات سال 1382 با خانم باربا اسلاوین خبرنگار یواسدی تودی مصاحبه کرد و در مورد کاندیداتوری پدرش به صراحت اعلام کرد که در صورت انتخاب آقای هاشمی به ریاست جمهوری، ولایت فقیه (اصل 110) را از قانون اساسی حذف خواهد کرد. شایان ذکر است خبرنگار مذکور به دعوت مهدی هاشمی در تهران حضور یافته است.
12- تلاش و برنامهریزی برای مقابله با هدف تضعیف موقعیت مقام معظم رهبری و همچنین حمایت از میرحسین موسوی حتی زمانی که هنوز طیف اصلاحات از سیدمحمد خاتمی حمایت میکرد، تنها به خاطر این که نامبرده استعداد و ظرفیت مقابله با مقام معظم رهبری را دارا میباشد. راهبردهای فوق بر اساس آن بوده که نظر جریان فتنه بر این است که اگر احدی غیر از اصولگراها ریاست جمهوری را در دست بگیرد، به معنای پایان اقتدار مقام معظم رهبری میباشد.
13- تلاش برای تضعیف جایگاه ولی فقیه از طریق مشارکت در پروژه جریان فتنه برای اعمال فشار به مقام معظم رهبری برای قبول ابطال و تجدید انتخابات و یا حداقل شمارش آرای چند شهر به عنوان رهبری جامعه مدنی ایران.
14- برنامهریزی، سازماندهی و هدایت و پشتیبانی اغتشاشات و ناآرامیهای انتخابات سالهای 1384 و 1388. مهدی هاشمی مبالغی را به صورت دلار و یا ریال و از طریق محمدرضا رجبی به افرادی که در اغتشاشات فعال بودهاند پرداخت کرده است. به عنوان مثال میتوان به پرداخت مبلغ 50هزار دلار به صورت نقدی به مهدی حسینزاده اشاره نمود. این مهم نقش فعال و تاثیرگذار مهدی هاشمی را در برنامهریزی و هدایت اغتشاشات انتخابات 1388 که منجر به وارد شدن خسارات به حیثیت و امنیت ملی جمهوری اسلامی گردید محرز مینماید.
15- برنامهریزی، سازماندهی و هدایت فعالیتهای گسترده تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی از طریق راهاندازی سایت خبری جمهوریت تا تأمین مالی از راههای غیرقانونی و اجرای فعالیتهای رسانهای در این سایت، هماهنگ و همراه با رسانههای معاند و مخالف جمهوری اسلامی: در این خصوص اسناد و مدارک وسیعی در اعترافات و اقاریر برخی از کارکنان و دستاندرکاران این سایت وجود دارد که خود از محکومان فتنه 1388 میباشند و معترف به انجام فعالیتها و اقدامات غیرقانونی و ساختارشکنانه براساس راهبردهای اعلامی از سوی مهدی هاشمی و حمزه کرمی میباشند.
16- ایجاد انحراف در افکار عمومی با برنامهریزی، سازماندهی و هدایت پروژه دروغ در سطح وسیع جامعه علیه دولت که در دو بخش جداول اقتصادی و آمارهای بانکی و پروژههای دولت نهم طراحی و اجرا گردید. مفاد مصاحبههای رئیس جمهور در قالب جدولی تهیه در اختیار سایتها قرار گرفته و مابقی موضوعات در قالب تعدادی سیدی 90سیاسی تدوین گردید که این اقدامات مستلزم برخورداری از پشتوانه مالی نیز میباشد. اصرار و تبلیغ گسترده وقوع تقلب در انتخابات سال 1388 حتی ماهها قبل از برگزاری انتخابات و همچنین با استناد به دلایل واهی مانند قطع سیستم پیام کوتاه از سوی مخابرات، در صورتی که در زمان دریافت نتایج اولیه از استانها و محرز شدن پیروزی آقای احمدینژاد، خود وی دستور قطع سیستم تلفن کابلی را در ستاد داده و کلیه اپراتورهایی را که برای گزارشگیری از صندوقها در ستاد حضور داشتهاند مرخص کرده با این دروغ که مخابرات شبکههای مذکور را قطع کرده، این اقدام را برای گواه گرفتن ادعای دروغین خود مبنی بر وقوع تقلب انجام داده که این مهم زیربنای کلیه اقدامات، اظهارات و مواضع ساختارشکنانه جریان فتنه و سران آن محسوب میگردد.
17- برنامهریزی، سازماندهی، راهاندازی و هدایت مرکز نظرسازیهای اجتماعی به عنوان نظرسنجی در مورد انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و ارائه گزارشهای جعلی نظرسنجی با جعل کارت نظرسنجی دانشگاه آزاد اسلامی و درج آمار و ارقام تحلیلهای غیرمستند و جعلی در سایت جمهوریت و سایر سایتهای خبری وابسته. در این زمینه از ماهها پیش از انتخابات، نظرسنجیهای زیر نظر مهدی هاشمی، کاندیداهای اصلاحطلبان را با فاصله زیاد پیروز میدان رقابت انتخاباتی معرفی میکرد.
18- برنامههای تخریبی علیه نظام از طریق ارائه آمار کذب در مورد انتخابات مبنی بر پیروزی 60درصدی میرحسین موسوی و بر همین اساس، تشویق و ترغیب میرحسین موسوی برای مقاومت و ایستادگی در برابر نتایج اعلامی از مجامع رسمی و همچنین به رسمیت نشناختن دولت توسط مجامع بینالمللی و دادن چراغ سبز برای ورود دولتهای استکباری به مسائل داخلی هماهنگ با برخی از سران و عوامل جریان فتنه برای حضور ناظر بینالمللی.
19- اقدام علیه امنیت کشور از طریق برنامهریزی، سازماندهی و هدایت شبکههای اجتماعی با عناوینی مانند گروه 88، موج سوم و یارینیوز در کشور با همکاری حزب مشارکت و محسن امینزاده. مهدی هاشمی بخش عمدهای از پشتیبانی مالی این گروهها را نیز به عهده داشته است. گروههای انسانی مذکور به عنوان لشکرهای خیابانی در جلسات دفتر مهدی هاشمی، طراحی و از طریق امینزاده و اعضای مشارکت اجرایی گردید. شب برگزاری انتخابات به ستادها فراخوان داده شده و با شعار «یا پیروزی یا تقلب» در خصوص برگزاری تجمعات اعتراضی آماده شدند.
در این راستا محمدرضا رجبی اظهار داشته است: «ماهها قبل از انتخابات دهم، مهدی هاشمی به دنبال آمادهسازی جهت تخریب دولت و تبلیغ علیه نظام برآمد. از زمانی که حتی مشخص نبود کاندیداهای شرکتکننده در انتخابات چه کسانی هستند بنده شاهد بودم اولین شخصی که بحث دروغ و تقلب در انتخابات را مطرح نموده مهدی هاشمی بود. من از نزدیک شاهد این موضوع بودم که گروهی را در زمینه اقتصادی با هدف تخریب نظام سازمان داد... لذا در ابتدا پروژه دروغ را کلید زد و با ارتباط مطبوعاتی که در آن زمان داشت بخشی از آن را انتشار داد... با مطرح کردن بحث تقلب در انتخابات و نسبت دادن این گونه اکاذیب به دستگاههای برگزارکننده امر انتخابات، از کلیه امکانات دانشگاه آزاد با مشارکت ما در این جهت استفاده کرد... از راهاندازی نظرسنجی جعلی که از اساس غیرقانونی و با مشارکت من بود و با جعل کارت نظرسنجی دانشگاه آزاد برای اقوام (مرتبطین مهدی هاشمی) اقدام به آمارسازی جهت کاندیدای رقیب نمود... زمانی که وزارت کشور اعلام کرد میپذیرد که کاندیداها بر سر صندوقهای رأی ناظر داشته باشند و (مهدی) متوجه شد اصلا نمیتواند این تعداد ناظر را بسیج و سازماندهی نماید، لذا موضوع را به تیم میرحسین موسوی موکول کرد و خودش با استفاده از امکانات دانشگاهی و پیش کشیدن بحث صیانت آرا مدیریت فنی سایت صیانت از آرا را عهدهدار شد و با هزینههای زیاد این سایت را راهاندازی نمود...» رجبی به نقل از حسین امانی، راننده مخصوص مهدی هاشمی نیز توضیح داد که من و مهدی هاشمی و رضا رجبی در اغتشاشات مورخ 1/4/1388 شرکت داشتیم.»
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-3809
ارسال نظر