به گزارش قاصدنیوز، این روزها صحبت از شرکت پدیده و نوسانات بازار ارز این شرکت خصوصی نقل هر مجلسی شده است. عدهای به شرکت پدیده اختلاس گر بزرگ میگویند و عدهای دیگر جلوگیری از فعالیت این شرکت را مانعی برای سرمایه گذاری در کشور می نامند. با دکتر عادل پیغامی کارشناس مسائل اقتصادی پیرامون عادات اقتصادی مردم و مشکل اصلی شرکت هایی نظیر پدیده به گفت و گو پرداختیم.
* به نظر شما چرا مردم ما نسبت به اتفاقات بازار سرمایه گذاری (مثل نرخ دلار و ارز و سکه) خیلی سریع واکنش نشان می دهند؟ همه جای دنیا وضع همین است؟
خیر. در همه دنیا اینگونه نیست. این مسئله به چند عامل بستگی دارد که به طور مختصر خدمت شما عرض می کنم. بخشی از آن برمی گردد به مسائل روان شناختی اقتصاد ما. مردم در طول سالیان مختلفی که گذشته است تجربه های تاریخی گوناگونی در ذهن شان مانده که کمی آشوب ناک است. برای همین سریع نسبت به کوچکترین تغییرات قیمتی واکنش های شدید نشان می دهند. بخشی دیگر مسائل رسانه ای است که اقتصاد ایران رسانه های خوبی در اختیار ندارد.
چقدر ضعف سواد اقتصادی مردم را در این قضیه دخیل می دانید؟
این هم یکی دیگر از عوامل است. چون در نظام آموزشی ما تعلیم و تربیت اقتصادی به صورت مدوّن در برنامه درسی رسمی و آشکار و برنامه درسی غیر رسمی وجود ندارد، به همین خاطر مفاهیم و گفتگو بین نخبگان، بین مردم و بین مسئولان خوب شکل نمی گیرد و این بخشی از ملزوماتی است تا ذهن مردم را آرام کند. من همیشه این مثال را زده ام. مثلا چون مردم اقتصاد را تعلیم ندیده اند «تضعیف پول ملی» را معادل «تضعیف اقتصاد» می دانند در حالی که ممکن است تضعیف پول ملی یا به عبارت دیگر گران شدن نرخ ارز برای یک کشور در حوزه صادرات دارای منافع زیادی باشد و حتی به رفع تحریم ها کمک کند. یعنی ما یک تضعیف خوب داریم و یک تضعیف بد اما متاسفانه مردم این چیز ها را نمی دانند.
به نظر شما بهترین روش برای مردمی که درآمد اصلی شان از طریق سرمایه گذاری حرفه ای ـ مثل تجارت ـ نیست و می خواهند پس انداز خود را سرمایه گذاری کنند چیست؟
سوال دشواری ست. این مسئله به فرد، درجه خطرپذیری و همچنین میزان پولی که دارد بستگی دارد. برای افرادی که خطرپذیرند و حداقل هایی از بازار سرمایه را می شناسند خب بازار سرمایه خیلی خوب است. البته لازم نیست همیشه برای سرمایه برویم سراغ بازار سهامی که نوساناتش خیلی بالاست. ممکن است افراد به شرکت های سرمایه گذاری مراجعه کنند که در این صورت احتمال سوخت و سوز پول خیلی پایین می آید. منتها به همین ترتیب که خطرپذیری کمتر می شود، عایدی نیز کمتر می شود. اگر حجم پول اجازه بدهد خوب است فرد وارد یک فرآیند مولد مانند کارآفرینی و ایجاد بنگاه های زودبازده شود. ولی اگر کسی مثلا دو میلیون پول دارد و می خواهد آن را پس انداز کند ما معمولا به او توصیه می کنیم این پول را صرف نیاز های خودت بکن و خیلی به دنبال پس انداز نباش. یعنی بهتر است پول صرف نیازهای آینده نزدیک شخص شود. مثلا اگر قرار است دختری ازدواج کند، این مبلغ بهتر است صرف خرید سرویس طلایی شود که قرار است به آن دختر شب ازدواج اهدا کنند.
آقای دکتر الان بحث شرکت «پدیده» موضوع روز است. آیا از افزایش توهمی قیمت سهام پدیده می توان به عنوان یک بیماری اقتصادی یاد کرد؟
بله. اصل این موضوع که شکی در آن نیست. در این قضیه یک پایه هایی مفقود است. سهام پدیده باید حتما در فرابورس پذیرفته می شد که نشد. نهاد های نظارتی باید از اجازه چاپ اوراق بهادار خارج از مسیر بازار سرمایه جلوگیری می کردند که نکردند. از آن طرف هم چون ساختار های اقتصادی آشوبناک است به راحتی می تواند شخصی فضای ذهنی مردم را دچار توهم کند. من مورد پدیده را الزاما نمی گویم چون خیلی اطلاعاتی از آن ندارم بلکه یک مسئله کلی را اشاره می کنم. شما به راحتی می توانید با دویست میلیون تومان پول بیست میلیارد تومان مردم را سرکیسه کنید.کافیست فقط دفتری داشته باشید و سروصدایی راه بیندازید تا با دو تا اطلاعیه و نمایش چیزهای عجیب و غریب میلیاردها تومان از مردم کلاهبرداری کنید. البته مردم هم مقصر هستند. چون مشاوره های خوبی نمی گیرند، از ابعاد حقوقی اقداماتی که می کنند آگاه نیستند، از خودشان نمی پرسند که آیا سهامی که من خریداری می کنم اساسا قانونی ست یا خیر؟ و تنها روزی که سرمایه شان به باد می رود آن وقت می گویند واویلا! متاسفانه فکر این مسائل را نمی کنند. صرف اینکه چند تیزر تبلیغاتی دیده اند که مثلا در پنجاه تا شهر پروژه دارد به آن اعتماد می کنند. این ها همه مسائلی ست که برمی گردد به ساختارهای غلط و گاه مدیریت های ناصحیحی که صورت می گیرد و مردم هم تاوان ناآشنایی های خودشان را می دهند.
به نظر شما مشکلی که برای پدیده پیش آمده بخش خصوصی ما را برای سرمایه گذاری در ایران بی میل نمی کند؟
عرض کردم من اطلاعاتی در مورد پدیده ندارم. کسی هم به جامعه دانشگاهیان و نخبگان کشور اطلاعات دقیقی ارائه نمی دهد که بتوانیم یک تحلیل دقیق داشته باشیم. اما به طور کلی اگر بخواهم بگویم، افزایش قیمت سهام پدیده الزاما توهمی نیست.کافی ست تا اوراق بهاداری متقاضی پیدا کند آن وقت ممکن است قیمتش ده برابر افزایش پیدا کند .ممکن است یک سهام هزار تومانی ظرف مدت شش ماه ده هزار تومان بشود. منتها بحث اینجاست که آیا تقاضایی که مردم دارند پایه های واقعی دارد؟ از نقصان اطلاعاتی مردم نیست؟ اساسا به این سوال باید مسئولین پاسخ بدهند زیرا نهاد بازار سرمایه اصلا کارش به اشتراک گذاشتن اطلاعات است تا افراد تصمیمات درستی را اتخاذ کنند. من از پشت صحنه ها هیچ خبری ندارم. اگر پشت صحنه این است که عده ای مثلا از رانت و فرصت هایی که پدیده توانسته بود برای خود ایجاد کند ناراضی اند، یعنی می گویند ما هم باید شریک باشیم، آن وقت ممکن است بخش خصوصی دل سرد شود. چون عده ای اینگونه جلوه می دهند که بعضی ها با بزرگ شدن هرکسی در کشور مخالفند. مثلا وقتی یک پروژه ای در کشور بعد از ده سال تمام می شود خب این نشان دهنده ناکارآمدی ست. عده ای می گویند پدیده تقصیری نداشته جز اینکه ناکارآمدی بعضی ها را در کشور برملا کرده است. عده ای هم نه، می گویند دقیقا پدیده به دلیل فلان مسائل کاملا مرتکب اعمال خلاف قانون شده و باید مجازات شود. بنده باز هم عرض می کنم هیچ اطلاع خاصی درباره ماجرای پدیده ندارم .نه علیه پدیده و نه له پدیده.
اگر اجازه بدهید چند سوال هم پیرامون اقتصاد مقاومتی داشته باشم. تا حالا در دنیا مدلی به نام«اقتصاد مقاومتی» داشته ایم؟
ببینید خود مقوله مقاوم سازی و استحکام و پایداری یک مقوله عقلی ست. برای همین تمام سیستم های دنیا وقتی که خودشان را می سازند هم زمان به این مسئله هم می اندیشند که چگونه مقاوم باشند. ما در دنیا بیش از ده نظریه داریم در اقتصاد که هرکدام به نحوی زاویه ای از مقاوم سازی اقتصاد را دنبال می کنند. این مسئله در دنیا سابقه ای طولانی دارد. به ویژه در دو دهه گذشته که تلاطم ها و بحران های اقتصاد سرمایه گذاری بیشتر شد این نظریه ها هم شتاب بیشتری به خودش گرفته است. البته آن چیزی که ما اسمش را اقتصاد مقاومتی می گذاریم تمام آن چیز هایی که آنها در قالب نظریه بیان کرده اند را در برمی گیرد مضاف بر اینکه ما نظرات خودمان را نیز در آن لحاظ می کنیم. مقتضیات انقلاب اسلامی، مسائل ارزشی و بحث های اعتقادی خودمان را. قرآن می گوید: اِن هذا القرآن یّهدی لِلَتی هی اَقوَم. یعنی من می دانم که بشریت خودش می رود به سمت قوام و مقاوم شدن اما من راهی را پیشنهاد می کنم که اَقوَم است. یعنی از همه مقاوم تر. پس آنچه را که علم بشر به آن دست یافته ما قبول داریم و مورد تایید ماست منتها ما چیزهایی داریم اضافه بر آنها که از وحی دریافت کرده ایم که ما را اقوم می کند.
شما آغاز راهکار های اقتصاد مقاومتی را از درون دولت می دانید یا خانه های خودمان؟
ببینید این یک منشوری ست که شما هر طرف آن را بگیرید یک معنایی دارد. ولی من اگر بخواهم از یک جا شروع کنم معتقدم که اقتصاد مقاومتی از قوه مقننه باید شروع شود.
به نظر شما اینکه رهبری بعد از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی بحث اقتصاد«مقاوم» را مطرح می کنند، معنایش این است که اقتصاد کنونی ما سست و لرزان است؟
خیر! معنایش این نیست. ما الان هم اقتصاد مقاومی هستیم. منتها مقاوم سازی اقتصاد یک مقوله تشکیکی ست. شما خودرویی دارید که همیشه با سرعت سی کیلومتر در حال حرکت است.خب این در حد خودش مقاوم است.ا قتصاد ایران شتاب یافته است و شتاب نیازمند درجات بالاتری از مقاوم سازی ست. راهبردهای دشمن در طول این سال ها تغییر کرده و ما نباید ایستا فکر کنیم. وقتی دشمن راهبرد خود را تغییر می دهد قاعدتا آن حدی از مقاومت را که اقتصاد ایران قبلا داشته نیازمند ارتقا و رشد است.
منبع: شجر
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-3921
ارسال نظر