به گزارش«قاصدنیوز»، حجتالاسلام سیدحسن نصرالله دبیرکل فعلی جنبش حزب الله لبنان در طی یادداشتی با عنوان "دستاوردهای نبرد با آمریکا در لبنان" در شماره 93 ماهنامه "پاسدار اسلام" شهریور سال 1368 یعنی همان سالی که در شهر قم حضور داشت، به بیان نکاتی پرداخته است که بازنشر و دقت به آن در فضای این روزهای کشور و منطقه خالی از لطف نیست.
«قاصدنیوز» گزیده ای از این یادداشت را بدین شرح منتشر کرده است:
« فقاتلو ائمة الکفر انهم لا ایمان لهم لعلّهم ینتهون »
همانا با سردمداران کفر کارزار کنید، چراکه آنها به تحقیق پیمان ندارند شاید که دست از جنایت بردارند.
قدرت آمریکا در لبنان، قبل از پیروزی انقلاب
ما سرزمین لبنان را در موقعیت کنونی، از مهمترین میدانهای نبرد با شیطان بزرگ آمریکا و دستنشاندگانش در منطقه میدانیم. و میتوان گفت این تنها میدانی است که اکنون شاهد نبرد رویاروی خونین با غدّهی سرطانی منطقه یعنی اسرائیل میباشد چراکه پیوسته عملیات جهادگرانه مجاهدین نهضت اسلامی در آن ادامه دارد .
این تحول بزرگی که در لبنان رخ داده است و از یک حالت شعارگونه به حالت عمل و نبرد حقیقی و سهمگین با آمریکا درآمده است، این تحوّل تصادفی یا حادثهای زودگذر یا عکسالعملی موقت نیست بلکه یک حادثهی تاریخی شگرف است که دارای زمینههای فکری و درونی میباشد که این زمینه، به آن پیوستگی و استمرار بخشیده است.
از سویی دیگر، این تحول بهسوی نبرد با شیطان بزرگ در لبنان نتیجه حرکت و نهضت امام خمینی «رضوانالله تعالی علیه» است و نتیجه رهنمودها و دستورها و خط و فرهنگ آن حضرت است که در بین مسلمانان تبلیغ و نشر شد و این نتیجه شجاعت و حماسهای است که او در دلها و روانهای مسلمانان دمید. زیرا ما در لبنان شاهد وضعیت دگرگونی و اندیشه دیگری نزد بیشتر مردم لبنان نسبت به آمریکا و روش برخورد با آن بودیم. مثلاً ده سال پیش و دقیقاً پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، آمریکا ارج و مقام ویژهای در سطح سیاسی و معنوی لبنان داشت و بیشترین تأثیر در جریان حوادث، از آن او بود و لبنان سرزمین باز و گشوده بر روی آمریکائیها بود که هر چه میخواستند انجام میدادند و در هر سوی که میل داشتند، حرکت میکردند، بلکه بالاتر که ما میتوانیم سفارت آمریکا را در آن دوران بهعنوان قویترین و نیرومندترین قدرت سیاسی و عملی در لبنان بهحساب آوریم که بر تمام گروهها و احزاب راستگرای مسیحی سلطه کامل داشت و گاهی برخی احزاب ملیتها و برخی شخصیتهای مسلمانان که بهظاهر خود را پیشرفته و ملّی معرفی میکردند نیز در ارتباط مستقیم با آن بودند.
در فراگیری چنین حوادث و نبردها و مصیبتهایی که جامعه لبنانی با آن دستبهگریبان بود، نیروهای سیاسی گوناگون به آمریکا از دید تنها نجاتدهنده و خلاص کننده و قدرتی که میتواند حلی عادلانه برای بحران لبنان بیابد، مینگریستند این در حالی بود که غفلت داشتند از رابطه تنگاتنگ و عمیق آمریکا و بسیاری از نیروهای سیاسی که لبنان را به ویرانی کشانده بودند و همچنین غفلتی بزرگ وجود داشت از ارتباط عمیق با آمریکا و رژیم صهیونیستی که خود علت اصلی تمام ناآرامیها بود.
علاوه بر آن، منافع آمریکا در لبنان مصون بود و کسی جرئت نداشت متعرض آن شود زیرا از قدرت فوقالعاده و اسطورهای آمریکا هراس و وحشت داشت. و روحیهی عمومی، روحیه ضعف و ذلت در برابر هر آمریکائی بود تا جایی که بزرگترین مسئول در نظام لبنان یا در احزاب سیاسی، در برابر کارمندان آمریکائی موجود در منطقه و یا حتی دورهگردهای آمریکائی، خود را کوچک و حقیر میدانست.
و بهعبارتدیگر دیدگاه عمومی بیشتر سیاسیون و روشنفکران و ساده اندیشان لبنانی این بود که آمریکا بزرگترین نیرویی است که هرگز نمیشود در برابرش ایستاد بلکه باید خاضع در مقابل آن بود و کلید تمام راهحلهای مشکلات در دست آمریکا است و اگر ما خواهان پیشرفت کشورمان هستیم یا خواهان بازگرداندن حقوقمان میباشیم، فقط باید متوسل این قدرت بزرگ شویم!! و بدینسان عتبه بوسان سفارت آمریکا همواره بر جلب رضایت آنها و نیرو گرفتن از پشتیبانیشان، به آنسوی رو میآورند و هرگز فرهنگی وجود نداشت که آمریکا با عنوان یک شیطان یا دشمن ملتها و حقوق انسان بشناسد جز برخی کلمات کمرنگ و محدود که در سطحی بسیار ناچیز گفته میشد و به درجهای نبود که یک خطر جدی تلقّی شود. و همچنین دانشگاه آمریکائی بیروت تأثیر بسزایی برخِرَدها و اندیشههای سیاسیون و روشنفکران نهتنها در لبنان که در جهان عرب عموماً داشته و دارد. و تاکنون توانسته است گروههای زیادی از مسخ شدگان فکری و سیاسی به جامعه تحویل دهد که دانسته یا ندانسته ـ درنتیجه تلقینات دشمن ـ تنها در خدمت منافع و برنامههای آمریکا باشند.
اوج نهضت در لبنان پس از پیروزی انقلاب
پس از پیروزی انقلاب مقدّس اسلامی در ایران، فریادهای امام امّت، گوشهای مسلمانان و مستضعفین جهان راپر کرد و سخنان شجاعانه و مخلصانهاش به ژرف نای قلوب و اذهان آنان نفوذ کرد و وجدانها را به حرکت درآورد و مسلمانان را از خوابی عمیق که صدها سال به طول انجامیده بود، بیدار و هوشیار ساخت. و شاید به علتهای مختلف، مسلمانان لبنان ، از همه بیشتر و پیشتر توانستند به افکار امام متأثر و هماهنگ شوند تا آنجا که کمکم بهصورت یک فرهنگ نوین نزد مسلمانان درآمد و دیدگاه اصلی حرکت برای نبرد سیاسی در جهان و خاورمیانه و مبارزه برای مقابله با نیروهای استکبار بهویژه آمریکا شد. و این فرهنگ اصیل اسلامی و دیدگاه روشن، بهصورت یک واژهی سیاسی خشک و بیمحتوا نبود بلکه تمام انگیزهها و امکانات انسانی و لغوی و جهادی برای حرکت در مسیر حرکت و برگرداندن اندیشهها به حقیقت و ترجمه دشمنی روانی و درونی به مبارزهای وقفهناپذیر با دشمنان اسلام بهویژه شیطان بزرگ را یافت؛ و ازاینجا تحول بزرگ در لبنان رخداد و وضعیتهای گوناگون به خود گرفت.
1ـ در سطح شعار سیاسی، باقدرت شعار «مرگ بر آمریکا» و «آمریکا سرمنشأ تمام مصیبتها و گرفتاریها» مطرح شد و یک حالت روانی دشمنی خیز با آمریکا در اثر انتشار این شعارها از سوی امام امّت «ره» اوج گرفت و دیدگاهها بجای نگریستن به عوامل، نگرش خود را به متوجه سرمنشأ تمام جنایات و گرفتاریها کردند. و بدینسان آمریکا، مقام معنوی خود را بهعنوان واسطه حل مشکلات لبنانیان از دست داد و سیمای زیبای مدافع حقوق انسان، به سیمای زشت دشمن انسانها، مبدّل گشت.
2 ـ نابودی منافع آمریکا در لبنان بهویژه ویران ساختن ساختمانها و مراکز پیدایش آمریکائیها و سفارت آمریکا و شعبههایش در لبنان.
3 ـ شکست بزرگ آمریکا در حادثه مارینز.
4 ـ دربند کشیدن جاسوسهای آمریکائی .
دست آوردهای گروگانگیری:
1 ـ رسوا ساختن آمریکا و نشان دادن دشمنی واقعی آن نسبت به مسلمانان و انگشت گذاشتن روی مسئولیت کامل آمریکا نسبت به حوادثی که میگذرد خصوصاً حوادثی که در لبنان و فلسطین توسط رژیم صهیونیستی و گروههای سیاسی مارونی و امثال آن در لبنان.
2 ـ ایجاد حالت محکومیت همیشگی نسبت به هر نقشه سیاسی آمریکائی در لبنان و منطقه و تلاش برای شکست دادن و به سکوت کشاندن تمام طرحهای خائنانه آمریکا از هر طریق ممکن و دعوت به جهاد و پیکار مستمر تا طرد کامل آمریکا از لبنان و منطقه.
3 ـ ترس و اضطراب همیشگی آمریکا بر سازمانها و منافعش در لبنان، زیرا پسازاین دیگر این سرزمین، چندان جای امنی برای سیاستمداران و جاسوسان و نیروهای نظامی آمریکا نمیتواند باشد. بلکه مبدّل به زمینی شده است که همواره زیر پای آنان به لرزه درآمده و چون آتشفشانهای غضبناک خوابهایشان را آشفته و وجودشان را تحدید مینماید.
4 ـ و ازنظر معنوی، به ذلت و خواری کشاندن آمریکا تا آنجا که با یأس و نومیدی عقبنشینی کند و نیروهایش را خارج سازد.
5 ـ به ذلت نشاندن آمریکا و شرایط خود را به آن تحمیل کردن، مثلاً در قضیّه ربودن هواپیمای ( تی ـ دبلیو ـ اِ ) آمریکائی، مبارزین مسلمان توانستند آزادی صدها مسلمان لبنانی فلسطینی زندانی در سیاهچالهای فلسطین اشغالی را بر آمریکا و اسرائیل تحمیل کنند.
6 ـ به نمایش گذاشتن ناتوانی آمریکا در برابر تصمیم مبارزین مسلمان. و بهعبارتدیگر: به اثبات رساندن صحت قول امام (ره) که فرمود: ((آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند )).
این مطلب، درسی است بزرگ برای تمام مستضعفین و اثباتی است روشن برصحّت اندیشه امام امّت (قدس سره) که همواره میفرمودند: اگر ملّت درصحنه باشد و در برابر مستکبرین بایستد، آنان را درنهایت طرد و پیروزی را برای خود به دست میآورد. ...
* * *
ما از امام بزرگوارمان یاد گرفتهایم که هنگامیکه بر سرزمین خود میایستیم و با تصمیمی آتشین و عزمی استوار مبارزه میکنیم، از تمام مستکبران و زورگویان عالم نیرومندتر هستیم و این درسی است الهی که هم از امام به ارث بردیم و هم تجربه مبارزین مسلمان ما در لبنان به ما آموخت.
در پایان اعلام میداریم که نبرد با آمریکا در لبنان و منطقه، به خواست خداوند ادامه خواهد داشت چراکه اینیک موضوع زودگذر نبوده و نیست بلکه نبردی است تاریخی، ایدئولوژی و پیشرفته؛ این نبرد ابراهیم علیهالسلام با نمرود، و موسی علیهالسلام با فرعون و حضرت محمد صلیالله علیه و آله با ابوجهل و ابوسفیان، و امام حسین علیهالسلام با یزید در امتداد تاریخ است و در آینده به آنچنان اوجی خواهد رسید که وعده الهی تحققیافته و مستضعفین وارث زمین گردند. و تازه این نبرد از دنیا نیز فراتر رفته، به آخرت خواهد رسید و راه رسیدن به رضوان الهی و بهشت برین خواهد بود انشاءالله. و بدینسان ما در این راه بزرگ و مقدّس، پیشروی خواهیم کرد و هرگز از مبارزه بازنخواهیم ایستاد تا قطع دستهای پلید متجاوزین و تا برپائی حکومت عدل الهی بر آن سرزمین و با امام عزیز خود پیمان میبندیم که این راه مقدّس را بدون هرگونه ضعف و سستی ادامه خواهیم داد تا اینکه به (( احدی الحسنیین )) یا پیروزی و یا شهادت دستیابیم. والسلام.
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-5936
ارسال نظر