تاریخ خبر: کد خبر: 839

شعر محمدکاظم کاظمی برای حضرت خدیجه(س)

این شعر، شعری روایی با روایتِ اول‎شخص و اصطلاحا «زبان حال» حضرت خدیجه (س) است. پنج بیتِ نخست روی سخن با پیامبر اسلام (ص) (همسرشان) است و دو بیت آخر، مخاطب حضرت خدیجه (س)، حضرت فاطمه (س) (فرزندشان) است.

شعر محمدکاظم کاظمی برای حضرت خدیجه(س)
به گزارش قاصدنیوز، به نقل از فارس، محمدکاظم کاظمی شاعر و پژوهشگرِ برجسته‎ افغانستانی ساکن مشهد، از معدود شاعرانِ مسلمان است غزلی با موضوع حضرت خدیجه (سلام الله علیها) سروده است. شعری که تا هنوز در هیچ‎کدام از کتاب‎های کاظمی منتشر نشده است و نخستین بار سال گذشته در وبلاگ این شاعر ارائه شد.
 
 
این شعر، شعری روایی با روایتِ اول‎شخص و اصطلاحا «زبان حال» حضرت خدیجه (س) است. پنج بیتِ نخست روی سخن با پیامبر اسلام (ص) (همسرشان) است و دو بیت آخر، مخاطب حضرت خدیجه (س)، حضرت فاطمه (س) (فرزندشان) است. از جمله نکات مهم این غزل این است که شاعر در دوبیتِ آخر شعر به همین غربتِ حضرت خدیجه در بین مسلمانان (و شاید شاعران مسلمان) اشاره می‎کند.
 
 
این شعر در پایگاه اطلاع‌رسانی شهرستان ادب نیز منتشر شده است.
 
 
«گم‎شده»
 
تن و جان و سر و مالم به فدای قدمت
 
ای شریک دو جهانم! کم ما و کرمت
 
 
 
از تماشای چه گلزار فراز آمده‌ای؟
 
بوی گل می‌دهد امروز، دم و بازدمت
 
 
 
دست تنهای بشر! دست مرا هم بپذیر
 
و از این دست، مبادا برسد هیچ غمت
 
 
 
شعب دلخواه! من و رنج مرا در بر گیر
 
شهر گمراه! تو خوش باش به سنگ و صنمت
 
 
 
کفنی نیست اگر، پیرهن دوست که هست
 
مرگ محتوم! بیا، با دل و جان می‌خرمت
 
 
 
دخترم! بخت تو خوش باد که تا دامن حشر
 
عالَمی سینه‌زنان‌اند به گِرد علمت
 
 
 
من میان دل مردان و زنان گم شده‌ام
 
از تو گم گشته اگر سنگ مزار و حرمت

کلمات کلیدی

ارسال نظر

تریبون