به گزارش «قاصدنیوز»، احسان مینایی راد نوشت: آبگرم کن خانه خراب شده بود و از دوستان سراغ تعمیرکار تاسیسات را گرفتم. یکی از بچه های پایگاه گفت زنگ بزنید به آقا مرتضی. هم فنی است و کار درست و هم با انصاف. شماره آقا مرتضی را گرفتم، زنگ زدم و قرار گذاشتیم.
به موقع آمد. جعبه ابزارش را از عقب موتور باز کرد و یالله کنان آمد بالا.
از سرکار دیگری میآمد و باید بعد از منزل ما می رفت جایی دیگر. اما خسته نبود و لبش خندان بود. هم صحبت که شدیم، کلی وجه مشترک پیدا کردیم! از فعالیت در مسجد امام صادق(علیه السلام) تا فعالیت در پایگاه بسیج. من فرمانده پایگاه مسجدی بودم که بنایش را امثال آقا مرتضی گذاشته بودند.
گفت بحمدلله مخزن آبگرمکن سالم است و مشکل زیادی ندارد، سریع تعمیر و تستش کرد. درست شد. شماره همراهش را روی بدنه آبگرمکن نوشت و گفت هر وقت مشکلی پیش آمد زنگ بزن. گفتم حالا که آمدی همین شیرهای آب را هم چکی بکنید و همچنین بخاری را که شعله اش مشکل داشت. با اینکه عجله داشت همه را چک و آچارکشی کرد و برای هر کدام هم توصیه فنی لازم را داد.
همانطور که بچهها گفتند منصفانه حساب کرد و ماهرانه کارش را انجام داد و رفت.
اواخر تابستان بود و در گروه تلگرامی هیات، بچه ها عکس یکی از شهدای مدافع حرم را گذاشته بودند و زمان تشییع جنازه را.
خدایا چه قدر این تصویر برایم آشنا بود. هرچه بیشتر فکر می کردم، بیشتر اذیت می شدم، که من ایشان را کجا دیده بودم. یک آشنایی غریبی بود، حس خوبی داشتم و از طرفی گیجی سنگین.
یک دفعه متوجه شدم که بعله ... "شهید مدافع حرم" همان "آقا مرتضی عطایی" خودمان است. همان تاسیساتیِ کاردرست و با انصاف. تمام آن لحظات که آمده بود برای تعمیر آبگرمکن، در ذهنم مرور شد. خنده هایش، توصیه هایش، خاطراتش از ساخت و ساز مسجد و .... .
چه هدیه ای والاتر از عند ربهم یرزقون برای تو مرتضی عزیز
گوارا باد بر این شهیدان، لذت انس و همجواری شان با انبیای عظام و اولیای کرام و شهدای صدر اسلام، و گواراتر بر آنان باد نعمت رضایت حق، که «رضوانٌ من الله اکبرُ ». (1)
آقا مرتضی تولدت مبارک. قرار بود اگر مشکلی پیش بیاید به شما زنگ بزنم. برادر، خیلی محتاج شفاعتیم.
1: امام خمینی (رحمه الله علیه)
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-8572
ارسال نظر