با سقوط دیکتاتورهای دست نشانده در کشورهای عربی، نه تنها آرایش سیاسی این کشورها به هم ریخته است بلکه به تبع آن آرایش استعماری جهانی هم در حال فرو پاشی است و زمینه برای شکل گیری نظمی نوین در دنیا فراهم شده است که بنا به گفته مقام معظم رهبری ما باید هرچه زودتر جایگاه انقلاب، اسلام و ایران را در این نظم جدید تعیین کنیم
]ما باید[خودمان را آماده کنیم براى ایفاى نقش در پدید آوردن نظم جدید؛ کشور را آماده کنیم براى اینکه نقشآفرینى کند... تقویت کشور متوقف است بر استفادهى از همهى ظرفیتها و توانایىهایى که ما در داخل کشور و در بیرون کشور داریم. توجه بکنیم که ظرفیتهاى ما و توانایىهاى ما، فقط آن چیزهایى نیست که ما در داخل داریم؛ ما در بیرون کشور هم ظرفیتهاى مهمى داریم؛ طرفدارانى داریم، عمق راهبردى داریم؛ در منطقه، در کشور؛ بعضى بهخاطر اسلام، بعضى بهخاطر زبان، بعضى بهخاطر مذهب شیعه؛ اینها عمق راهبردى کشور هستند؛ اینها جزو توانایىهاى ما هستند
غالباً وقتی صحبت از صدور انقلاب و تاثیر گذاری بر کشورهای منطقه می شود ما به دلیل دور بودن از این کشورها و حاکم بودن جو خفقان و استعماری بر آنها، بهترین و سریعترین راه ارتباط را استفاده از اینترنت و شبکه های مجازی می دانیم و دامنه فعالیت خود را به شبکه های اجتماعی، سایت های خبری، وبلاگ ها و... محدود می کنیم اما غافل از اینکه همیشه سریعترین راه بهترین راه نیست! و هیچ وقت یک ارتباط مجازی و از راه دور نمی تواند جای یک ارتباط نزدیک و چهره به چهره را بگیرد . خوشبختانه ما در کشور خود ظرفیت هایی داریم که می تواند این ارتباط مستقیم و چهره به چهره با مردم منطقه را برای ما فراهم کند اما متاسفانه غفلت و سهل انگاری ما تا کنون نگذاشته آن طور که باید و شاید از این ظرفیت ها استفاده کنیم.
یکی از این ظرفیت های عظیم که روز به روز هم بر درجه اهمیت آن افزوده می شود حرم مطهر امام هشتم در شهر مشهد مقدس است. شهر مشهد به یُمن وجود حرم مطهر امام رضا(علیه السلام) نه تنها به پایتخت معنوی ایران بلکه به یک پایتخت معنوی فراملی و بین المللی تبدیل شده است که دیگر نباید تنها به دید یک شهر مذهبی به آن نگاه کرد. وجود زائرانی با ملیت های مختلف عربی، آفریقایی، اروپایی، غرب آسیایی و... فرصتی را در این شهر بوجود آورده است که چنین فرصت تبلیغاتی در هیچ شهر ایران حتی در تهران باهمه ویژگی های رسانه ای و جمعیتی اش هم یافت نمی شود.
علاوه بر این شهر مشهد به دلیل اینکه در کشور ایران، پایگاه اصلی انقلاب اسلامی قرار دارد محدودیت ها و ممنوعیت های دیگر شهرهای مذهبی جهان اسلام همچون مکه، مدینه، نجف و کربلا را برای ترویج گفتمان انقلاب و اسلام اصیل ندارد و از طرف دیگر نزدیکی و همجواری با کشورهای فارسی زبان، موقعیتی را در این شهر بوجود آورده است که هرسه مولفه راهبردی اسلام، تشیع و زبان در آن جمع شده است تا این شهر به پل ارتباطی بین ایران با عمق راهبردی اش تبدیل شود.
علی رغم تمام این مزایا و محاسنی که برای مشهد مقدس یاد شد اما آنچه که در عمل در این شهر و به خصوص در حرم رضوی دیده می شود یک رابطه نه چندان گرم و کاملا تجاری بین زائران ایرانی و غیر ایرانی است که این نه در شان کشوری چون ایران است که از قدیم به مهمان نوازی مشهور بوده است و نه در شان انقلاب اسلامی که خود را حامی مستضعفان جهان می داند چرا که این زائران بیچاره با هزاران امید و آرزو از کشورهای تحت ظلم و فشار خود راهی ایران، سرزمین موعود خود شده اند و اگر ما آنچنان که در شان یک برادر دینی و انقلابی است با آنها رفتار نکنیم در بلند مدت تصور نا مطلوب و غیر واقعی ای از جمهوری اسلامی ایران در ذهن آنها شکل خواهد گرفت.
مضاف بر این چند دستگی ها، خادمان آستان قدس رضوی هم برای راحتی حال زائران عرب زبان( که بیشترین تعداد زائران غیر ایرانی را تشکیل می دهند ) در امر زیارت و عبادت، یک صحن جداگانه با برنامه های کاملا عربی به آنها اختصاص داده اند که این امر هم به جدایی بیشتر بین زائران عربی و ایرانی انجامیده است و به جرات می توان گفت تنها برنامه ای که تا اندازه ای این چند دستگی را به هم زده است نماز جمعه های حرم مطهر است که اگر خطبه های عربی حضرت آیه الله علم الهدی نبود همین اندک رابطه هم به سردی می گرایید.
برای برون رفت از این اوضاع نه چندان مطلوب، راهکار های متعددی می توان پیشنهاد داد که در اینجا تنها به دو روش از ساده ترین و کم هزینه ترین آنها اشاره می شود:
یک روش آن است که متولیان برگزاری مراسم در حرم مطهر رضوی تا آنجا که می توانند برنامه های مشترک عربی- ایرانی را به خصوص در مناسبت ها افزایش دهند تا همین اختلاط به همگرایی بیشتر بین زائران ایرانی و غیر ایرانی بیانجامد.
دومین روشی که به عمیق شدن پیوند بین ما و این برادران دینی مان می انجامد ارتباط چهره به چهره و مستقیم ما با آنهاست. در این ارتباط مستقیم هر یک از طرفین می توانند به بیان آداب و رسوم و اوضاع حاکم بر کشور خود بپردازند تا آشنایی دو طرف از یکدیگر بیشتر شود و در خلال همین گفتگو ها جوانان انقلابی می توانند اهداف جهانی انقلاب اسلامی ایران را برای آنها تشریح و علاقه خود را به گسترش بیداری اسلامی را در عمل هم نشان دهند تا یک ذهنیت انقلابی و مثبت از مردم ایران در آنها شکل بگیرد و این زائران به مبلغان فرهنگی ایران در کشور خود تبدیل شوند.
در همین حال بارها جوانان فعال و دغدغه مند صدور انقلاب این گلایه را از مسئولین آستان قدس رضوی داشته اند که آنطور که باید و شاید اجازه فعالیت در این زمینه به آنها داده نشده است و این فرصت حضور زائر در حرم مطهر رضوی نتوانسته میدانی باشد برای فعالیت و تبلیغ این جوانان انقلابی. البته این گلایه در خصوص وقایع داخلی نیز مطرح است.
با این وضع و علی رغم تلاش های فردی و نقطه ای صورت گرفته، آستان قدس رضوی در حوزه تبلیغی حرم مطهر به یک نهاد حاکمیتی سکولار و بدون نمایه های انقلابی تبدیل شده است.
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-1990
ارسال نظر