حضور جناب دکتر زیبا کلام
عرض درود و تحیت
عرض درود و تحیت
از آنجایی که می بایست سلسله مراتب در ارتباط با بزرگان مذهبی و سیاسی رعایت شود و شأن اساتید بزرگواری همچون آیت الله علم الهدی و آیت الله خاتمی اجل از مشغولیت به جوابیه هاست، بر خود لازم دانستم تا نکاتی در پاسخ به سوالتان عرض کنم
نخست آنکه گذشته از متخصصان دینی، مطلعان مذهبی نیز می دانند قرآن کریم و سیره پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله و آراء فقیهانه امام راحل رضوان الله تعالی علیه مملو از ادله ادای تکالیف اجتماعی در قبال مفاسد اجتماعیست.
بعنوان نمونه چند مورد خدمتتان عرض می شود:
* لعلک باخع نفسک علی آثارهم ان لم یومنوا بهذا الحدیث اسفا
(ای پیامبر) نزدیک است جانت را به خاطر تأسف از اینکه ایمان نمی آورند از دست بدهی
این آیه و نظائر آن نشان از سیره دلسوزانه و دغدغه مندانه پیامبر عظیم الشأن در دعوت امت بر ایمان و التزام دارد.
این آیه و نظائر آن نشان از سیره دلسوزانه و دغدغه مندانه پیامبر عظیم الشأن در دعوت امت بر ایمان و التزام دارد.
* الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوة و آتوا الزکوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبة الامور
آنانکه اگر در زمین امکانی یابند نماز برپا دارند و زکات بپردازند و امر به نیکی ها کنند و از زشتی ها پرهیز دهند و عاقبت کارها از آن خداست.
امکان یافتن در زمین چیزی جز یافتن حکومت نیست. چراکه در غیر حال امکان حکومت یعنی در تنهایی نیز میتوان اقامه نماز کرد. نکته نهفته در آیه اولویت بخشیدن به نماز در بستر حاکمیت است. همچنین امر به معروف و نهی از منکر در رابطه با مومن و دیگر مومنین مطرح میشود نه منفک از اجتماع. حاکمان که خود را متولیان امور معیشتی مردم می دانند آیا به اولویت مطرح شده این آیه عمل میکنند؟
* فاستقم کما امرت و من تاب معک و لا تطغوا انه بما تعملون بصیر
همانگونه که امر شدی استقامت کن و نیز آنها که با تو بازگشته اند و طغیان نکنید همانا او به اعمالتان بیناست.
این همان آیه است که پیامبر فرمود سوره هود با این آیه اش مرا پیر کرد. استقامت پیامبر 'به شکلی که امر شده' سخت هست اما نه آنقدر که دیگران راهم بخواهد همانطور نگاه دارد. این آیه وظیفه سنگین اجتماعی پیامبر را گوشزد میکند.
* ولتکن منکم امة یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون
باید از میان شما گروهی باشند که دعوت به خیر میکنند و امر به معروف و نهی از منکر می نمایند و آنانند رستگاران
اگر این آیه امر به معروف و نهی از منکرش گریبان آحاد 'مسئول و غیر مسئول' را نگیرد که میگیرد، قطعا آن "گروهی که باید دعوت به خیر کنند" عده ای خاص با جایگاه و موقعیت سیاسی اجتماعی را در بر میگیرد.
* پیامبر اسلام چرا جنگ هایی با دسته هایی از کفار و مشرکین در سایر بلاد داشتند؟ آیا چیزی جز برداشتن موانع هدایتی مردم بی خبر آنجا دلیل این فتوحات بود؟
آیا این امر دخالت در هدایت آنها نیست
* احکام عبد و کنیز در صدر اسلام را و حقوق آزاد بر عبد که در بلاد کفر به اسارت رفته است را چگونه توجیه میکنید? مگر نه اینکه ایجاد نوعی جبرهای سازنده برای دعوت به اسلام اسرای مشرک و کافر در اختلاط با مسلمین بوده? و مگر نه اینکه بسیاری از همانها اسلام می آورده و جزو مومنین می شده اند؟
* امام علی ع به ابن عباس کفش کهنه ای که داشتند پینه میزدند را نشان داده و پرسیدند قیمت این کفش چقدر است؟
ابن عباس گفت: قیمتی ندارد. بی ارزش است.
امام فرمودند: والله حکومت بر شما از این کفش برایم بی ارزش تر است مگر آنکه حقی را اقامه کنم یا باطلی را با آن دفع کنم.
این بیان صراحت دارد بر اینکه حکومت به خودی خود ارزشی ندارد مگر آنکه بستر اقامه حق باشد و دافع زمینه های باطل.
اینها تنها نمونه ای از آنچه که خواستید بدانید و البته مورد نیازتان هست بود. گویا شما در فهم " وما علیک الا البلاغ المبین" دچار همان اشتباهی را شدید که عده ای در فهم " لا اکراه فی الدین"!
اما نکته دیگری که اشاره کردید بودجه کلان فرهنگی کشور و نهادهای هم عرض فرهنگ ساز بود. در این باره ذکر دو مطلب خالی از لطف نیست.
یکی اینکه این ارقام مثلا کلان را در قیاس به چه چیزی بزرگ میدانید؟ آیا در مقایسه با رقم بودجه فرهنگی سایر کشورهاست و یا هزینه های سنگین شبکه های ماهواره ای، سایتهای ضد فرهنگی و دلارهای گزاف خرج شده از جهات مختلف برای القای بیگانگی فرهنگی و دین گریزی هم در نظر گرفته اید؟
رقم سالانه دخالت سیاسی فرهنگی مصوب در کنگره امریکا را می دانید؟
هزینه ترویج شیطان گرایی در کشور را که اسراییل از طریق امارات سرازیر این کشور کرد را با خبرید؟
و دوم آنکه در بیانتان دچار نقض غرض شده اید و با اذعان به کافی نبودن تلاشهای ارگان های فرهنگی، بجای بکار گرفتن بیشتر حاکمیت و نهادهای دولتی، دنبال سلب مسئولیت از آن هستید.
اکنون چند پرسش دوستانه از شما:
√ چه دغدغه ای در شما هست که شما را به مقابله با "دغدغه مندان" دعوت میکند؟ خب شما هم همانگونه که میفرمایید سر در گریبان کرده و به اظهارات دیگران و رفتارشان واکنش نشان ندهید و آیا از چه رو دغدغه داشتن شما مجاز باشد و دلسوزی دیگران غیر مجاز؟
√ به نظر شما و هم فکرانتان مقصود امام عزیز از جمله " جمهوری اسلامی نه یک حرف بیشتر و نه یک حرف کمتر " دقیقا چیست؟ آیا در تفسیر شما از دولت اسلامی، جایی برای اسلام هم هست یا جمهوریت همه جایش را گرفته است؟
√ و در پایان آیا در برابر آن همه هجمه ناجوانمردانه دشمن، تکلیف دولت اسلامی هم سویی با ارگانهای مسئول که نام بردید است یا هم نوایی با دشمنان؟
والسلام علی من اتبع الهدی
محمد ف / مدرس حوزه و دانشگاه / مشهد مقدس
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-244
ارسال نظر