مهدی محمدی در روزنامه وظن امروز نوشت:
بدون تردید، سخنان روز گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامی مسیر دیپلماسی هستهای ایران و 1+5 را تغییر خواهد داد.
مسیری که تا پیش از این فرمایشات در حال طی شدن بود، چند ویژگی اساسی داشت:
1- در مسیر پیشین، توافق سیاسی درباره اصول، از توافق درباره جزئیات تفکیک شده بود.
2- تیم مذاکرهکننده ایرانی تقریبا پذیرفته بود چارهای جز پذیرش یک جدول زمانی بلندمدت برای تعلیق و لغو تحریمها ندارد.
3- طرف غربی عمیقا دچار این سوءتفاهم بود که ایران جز تداوم مذاکره و رسیدن به یک توافق ولو توافق بد ـ چارهای ندارد.
این سخنرانی همه معادلات را تغییر خواهد داد. سخنان روز یکشنبه به این معناست که روشهای پیشین نمیتواند ادامه پیدا کند و محاسبات آمریکا درباره الگوی رفتار ایران از بیخ و بن نادرست بوده است. مهمترین نکته در اینجا این است که سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی نشاندهنده این است که هیچ مکانیسم اجباری برای توافق میان ایران و 1+5 وجود نخواهد داشت و ایران فقط توافقی را میپذیرد که آن را به اندازه کافی خوب بداند.
در اینجا چند نکته بسیار اساسی وجود دارد:
یکم- روند مذاکرات این تصحیح مسیر را ایجاب میکرد. آنچه روز یکشنبه اتفاق افتاد یک تصحیح ملی در مسیر مذاکرات است که بر خلاف آنچه ممکن است ظاهرا به نظر برسد روی تغییر محاسبات آمریکا تمرکز دارد نه روی اصلاح رفتار تیم مذاکرهکننده ایرانی. برای هر کسی که اندکی به مذاکرات اشراف داشته باشد روشن است که آمریکاییها مذاکرات را به بنبست کشاندهاند. آمریکا خواهان آن است که ظرفیت غنیسازی ایران برای یک زمان بسیار طولانی تعطیل شود بیآنکه رژیم تحریمها دست خورده باشد. محاسبهای که آمریکاییها براساس آن چنین موضعی در مذاکرات گرفتهاند این است که تبعات عدم توافق برای ایران آنچنان سنگین است که ایران چارهای جز پذیرفتن هر پیشنهادی که روی میز گذاشته شده باشد ندارد و در نتیجه هیچ نیازی به بهبود پیشنهادهای روی میز نیست. سخنان روز یکشنبه رهبر معظم انقلاب اسلامی این موضوع را کاملا برای آمریکاییها روشن میکند که شرایطی وجود دارد که تحت آن شرایط، ایران توافق نکردن را به تن دادن به یک توافق ترجیح میدهد. بر خلاف آنچه بسیاری میپندارند، اتخاذ این موضع به جای اینکه آمریکا را سرسخت کند، منعطفتر خواهد کرد. آمریکا اگر تا دیروز دچار این توهم بود که ایران چارهای جز توافق با هر شرایطی ندارد، امروز میداند که برخی اشکال توافق وجود دارد که ایران در رد کردن آن تردید نمیکند و خصوصا اگر مذاکرات با روال فعلی پیش برود قطعا توافقی حاصل نخواهد شد. این پیامی است که آمریکاییها به شنیدن آن از زبان عالیترین مقام در ایران نیاز داشتند و اکنون یا باید آن را در مواضع خود لحاظ کنند یا اینکه در انتظار شکست قطعی مذاکرات باشند. این کمک بزرگی به تیم مذاکرهکننده است تا بتواند در این مقطع بسیار حساس از آمریکا امتیاز بگیرد. علاوه بر این، آزمونی مهم برای آمریکا هم هست که روشن شود این کشور واقعا به دنبال دستیابی به توافقی است که در آن نگرانیهای مرتبط با عدم اشاعه رفع شده باشد یا اینکه میخواهد توافق هستهای را به یک ابزار فشار تاریخی بر ایران تبدیل کند؟
دوم- قلب فرمایشات روز یکشنبه رهبر معظم انقلاب اسلامی جایی بود که برای دومین بار در یک ماه گذشته تاکید فرمودند در هرگونه توافق نهایی همه تحریمها باید یکجا برداشته شود. این مهمترین ضابطه یک توافق خوب از نظر ایران است. اطلاعات موجود در منابع غربی ظرف هفته گذشته نشان میداد آمریکاییها میخواهند در توافق نهایی تحریمها را برای یک بازه زمانی طولانیمدت گروگان بگیرند. ایران باید در همان لحظه امضای توافق امتیازهای فراوانی را واگذار میکرد اما به مدت یک دهه – و شاید هم بیشتر- منتظر میماند تا آمریکا تحریمها را به تدریج، تعلیق – نه لغو - کند. اکنون معنای مفهوم توازن در توافق نهایی روشنتر شده است. از دید ایران، فقط توافقی یک توافق متوازن محسوب میشود که در همان لحظه نخست پس از امضای آن، همه انواع تحریمها لغو شود. این مشکل ایران نیست که دولت آمریکا اختیارات کافی برای راضی کردن کنگره به چنین کاری را دارد یا نه؛ همانطور که ایران متعهد است در صورت حصول توافق، مشکلات داخلی خود را حل کند، دولت آمریکا هم خود باید بار حل و فصل مشکلات سیاسی در واشنگتن را به دوش بکشد. مهمتر از این، ایران به خوبی میداند اگر بلافاصله پس از حصول توافق، تحریمها برچیده نشود، پس از آن، احتمال برچیده شدن تحریمها بسیار اندک است. اگر قرار باشد آمریکا به ایران امتیازی بدهد آن را در همان لحظهای خواهد داد که چیزی از ایران میخواهد – لحظه امضای توافق - و اگر ایران بدون گرفتن امتیاز مدنظر خود تن به توافق بدهد، پس از آن، آمریکاییها که هر چه میخواستهاند را گرفتهاند، دیگر انگیزهای برای امتیازدهی نخواهند داشت.
سخنان روز یکشنبه، مطالبه لغو یکباره و یکپارچه تحریمها را به یک مطالبه ملی تبدیل خواهد کرد. مخاطب ملیسازی این شعار، مذاکرهکنندگان آمریکایی هستند که تصور میکردند اگر زیر بار لغو یکباره تحریمها نروند و بر «درگیر شدن ایران در یک جدول زمانی 2دههای» برای لغو تحریمها اصرار کنند، ایران درنهایت چارهای جز پذیرش آن نخواهد داشت. اکنون 2گزینه پیش روی همه کسانی است که صحنه مذاکرات را رصد میکنند؛ توافق هستهای با لغو تحریم و توافق هستهای بدون لغو تحریم. سخنرانی روز یکشنبه به همه این ناظران میگوید گزینه دوم منتفی و گزینه نخست کاملا در دسترس است.
سوم- خروج از تله توافق 2مرحلهای، فوریترین و از جنبه تاکتیکی مهمترین موضوع در سخنان رهبر معظم انقلاب بود. همه اطلاعات از کانالهای مختلف داخلی و خارجی در هفته گذشته نشان میداد 2 طرف در آستانه رسیدن به یک توافق سیاسی روی کلیات هستند بیآنکه جزئیات بسیار مهم بویژه در زمینه جدول زمانی لغو تحریمها را نهایی کرده باشند. سخنرانی دیروز، این پروژه را منتفی کرده و کشور را از تلهای که در آستانه فرو افتادن در آن بود رهانده است. به چند دلیل بسیار مهم، ورود به یک توافق سیاسی بدون نهایی کردن جزئیات میتوانست برای کشور بسیار خسارتبار باشد:
1- قبل از هر چیز آنچه در اینجا نام آن جزئیات گذاشته شده و تلاش میشود به این ترتیب از اهمیت آن کاسته شود، در واقع اصلیترین مسائل مورد نظر ایران است. موضوعاتی مانند تعداد و نوع ماشینها، ذخیره مواد، طول زمان گام نهایی، جدول زمانی لغو تحریمها، اراک، فردو و... موضوعاتی نیست که تعبیر جزئیات بتواند چیزی از اهمیت آنها کم کند.
2- توافق سیاسی بدون توافق روی جزئیات باعث میشد:
اولا- عدم توافق روی جزئیات غیرممکن شود. منطقی نیست که دوطرف درباره اصول یک موضوع توافق کنند اما در جزئیات آن به بنبست برسند. اگر ایران بدون تعیین تکلیف آنچه جزئیات خوانده شده توافق سیاسی را امضا میکرد، چارهای نداشت جز اینکه در جزئیات آنقدر امتیاز بدهد تا نظر آمریکا تامین شود.
ثانیا- انگیزه آمریکا برای توافق روی جزئیات بشدت کاهش پیدا کند. وقتی آمریکا امتیازهای اصلی را که از ایران میخواهد در توافق سیاسی بگیرد، چه انگیزهای برای امتیازدهی به ایران هنگام بحث درباره جزئیات خواهد داشت؟ این اصل کلی را هرگز فراموش نکنید که «کسی که چیزی از شما نخواهد چیزی هم به شما نخواهد داد».
ثالثا- امتیازگیری از آمریکا در حوزه لغو تحریمها بسیار دشوار و بلکه غیرممکن شود. اتفاقی که عملا رخ میداد احتمالا این بود که در توافق سیاسی یک جمله کلی نوشته میشد که همه تحریمها «مطابق توافقی که در آینده درباره جزئیات انجام میشود» برداشته خواهد شد اما بعد هنگامی که نوبت به جزئیات میرسید آمریکاییها روی همان عدد حداقل 10 سال اصرار و تاکید میکردند و آن روز هم دیگر برای مخالفت دیر شده بود، چرا که امضای کشور زیر یک توافق کلان وجود داشت و خروج از آن میتوانست تبعات بسیار جدی داشته باشد.
بر همین اساس، رهبر معظم انقلاب اسلامی جلوی این بازی خطرناک را در مذاکرات گرفتند. مساله اصلی در اینجا این است که اگر واقعا آمریکا قصد جرزنی در مذاکره درباره جزئیات را ندارد، چرا همین حالا و در کنار کلیات، تکلیف مباحث جزئی را هم روشن نمیکند؟ وقتی آمریکا اصرار میکند مذاکره درباره جزئیات به زمانی دیگر موکول شود، با توجه به سابقهای که در توافق ژنو از آن بر جای مانده، باید عمیقا بدگمان بود که آمریکا اساسا قصد توافق درباره جزئیات بویژه حوزه تحریمها را ندارد و تنها چیزی که در پی آن است متعهد کردن ایران به یک سلسله تعهدات بلندمدت طی یک توافق سیاسی است.
چهارم- مسلما سخنان دیروز رهبر معظم انقلاب اسلامی به مذاق کسانی که به دستیابی به یک توافق هستهای به هر قیمت فکر میکردند یا قول داده بودند مشکل را در تهران حل میکنند یا کسانی که آینده سیاسی خود را در گرو توافق هستهای میدانند یا آنها که هیچ برنامهای برای اداره کشور بدون یک توافق هستهای ندارند، خوش نخواهد آمد. این سخنان برای آمریکایی هم که خود را آماده بلعیدن یک لقمه تاریخی کرده بود، بسیار ناگوار خواهد بود. از همین امروز باید انتظار داشت که ماشین عملیات روانی دشمن به کار بیفتد و با دروغبافی و جنجال، جریان انقلابی را مانع اصلی توافق هستهای جلوه دهد. باطلالسحر این پروژه جز این نیست که تمام ملت ایران بدانند که مانع اصلی توافق کسانی هستند که بر حفظ تحریمها و تحقیر ایران تاکید دارند. مقامهای آمریکایی اتفاقا در این یک مورد خاص کاملا صریح و شفاف بودهاند و به همین دلیل مقصر هرگونه شکست احتمالی در مذاکرات خواهند بود. آمریکاییها دیروز این پیام را از زبان رهبر ملت ایران شنیدند. در 22 بهمن، آن را از زبان خود ملت هم خواهند شنید.
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-4062
ارسال نظر