تاریخ خبر: کد خبر: 4415

خاتمی را سانسور نکنید!

به قلم: غلامرضا نادمی سردبیر هفته نامه پیک خورشید

این یادداشت حاشیه ای است بر سخنان آقای محسنی اژه ای که در کنفرانس خبری خود ممنوع التصویری رییس دولت اصلاحات را اعلام کرد. این خبر اگرچه به مذاق عده ای از هواداران اصلاحات و البته قطعاً به مذاق فتنه گران سال 88 خوش نیامد، اما واکنشی دیرهنگام به تلاش سیدمحمد خاتمی برای رسانه ای شدن بعد از نقش آفرینی در فتنه 88 بود.

 

اما یک سؤال در مورد این تصمیم قضایی مطرح است که آیا ممنوع‌التصویری خاتمی به معنای عدم پوشش رسانه‌ای فعالیت‌های وی است یا منظور فقط عدم چاپ عکس وی است؟ و یا اینکه هرگونه تحلیل و نقدی پیرامون این فرد ممنوعیت دارد؟

 

غرض از شمارش تمامی حالات بیان‌شده برای ممنوع‌التصویری خاتمی، اشاره به اشتباهی تاریخی در تاریخ معاصر کشورمان است، اشتباهی که شاید بتوان گفت در مورد بعضی شخصیت‌های تاریخی صدر اسلام و طول تاریخ 1400 ساله تا به امروز به آن دچاریم.

 

سؤال جدی اینجاست که اگرچه به‌حق هزاران کتاب در شأن امیرالمؤمنین (ع) نگارش یافته و اگر هزاران هزار کتاب دیگر هم بنویسند نمی‌توانند حق مطلب را ادا کنند، ولی بزرگی شخصیت والامقامی چون علی بن ابی‌طالب (ع) سبب شده کمتر به زوایای پنهان شخصیت‌های اطراف این بزرگان، خصوصاً دشمنان و فتنه گران هم‌عصرشان پرداخته شود. شاید آن‌قدر تلخ بوده است ضرباتی که بزرگانی همچون طلحه و زبیر به پیکره جامعه اسلامی آن روزگار وارد کرده‌اند که دیگر مورخان و تحلیل گران کمتر به سراغ آنان می‌رفته‌اند.

 

و هم امروز تحلیل گران و مورخان و خطبا کمتر به تحلیل شخصیت خواص منفی صدر اسلام می‌پردازند و همین سانسور خودخواسته سبب شده است که کمتر از پند و اندرزهای نهفته در تاریخ، نسل امروز بهره ببرند. مگر نه اینکه در جنگ جمل، همسر پیامبر و دو صحابه نزدیک پیامبر در مقابل جانشین برحق پیامبر ایستادند؛ پس نباید مردم این روزگار فریب دکان و دستگاه‌هایی که بعضی از نزدیکان (اعم از همسر و فرزند و برادر و ...) بزرگان انقلاب به راه انداخته‌اند را بخورند.

 

متأسفانه باید گفت همین اشتباه تاریخی در انقلاب اسلامی ما نیز بسیار تکرار شده است. چه بسیار شخصیت‌های سیاسی و اثرگذار در دوره‌ای از انقلاب که هرکدام به علتی بعدها مسیری متفاوت از راه مردم و رهبری نظام گرفتند و بعضاً صداوسیما و رسانه‌های علاقه‌مند به انقلاب اسلامی باسیاست چشم‌پوشی و فراموشی آن شخصیت‌ها از تاریخ انقلاب سعی کرده‌اند کمتر فتنه‌ها و حوادث تلخی که بر کشور به‌واسطه عملکرد بد آن‌ها گذشته است، بیان شود. به یک معنا به‌جای پرداختن به ابعاد شخصیتی آن‌ها و علل سقوط آن‌ها، ترجیح داده‌اند صورت‌مسئله را پاک کنند و با نپرداختن به آن‌ها، طوری از کنار آن‌ها بگذرند که گویی اصلاً چنین شخصیتی در تاریخ نبوده است.

 

برای مثال تصویر مهدی بازرگان نخست‌وزیر دولت موقت در رسانه ملی فقط سالی یک‌بار در دهه فجر پخش می‌شود ولی آیا نقش بازرگان در کشور به‌اندازه همین یک تصویر است؟ شاید نسل اول یا دوم انقلاب عملکرد نهضت آزادی را به یاد داشته باشد، ولی قطعاً نسل سوم و چهارم انقلاب نبوده است که به یاد داشته باشد. فاحش‌ترین اشتباه ممکن آن است که بگوییم نیازی ندارد! درصورتی‌که در دل تاریخ درس‌ها و عبرت‌ها نهفته است. اگر نسل سوم و چهارم انقلاب بداند که نهضت آزادی چه روابطی با آمریکایی‌ها و لانه جاسوسی داشته است و همان‌ها بوده‌اند که با حکم الهی قصاص مخالفت کرده‌اند و امام در سال‌های آخر عمر انتخاب آن‌ها را برای سپردن مسئولیت دولت موقت اشتباه عنوان کرده‌اند، آیا زاویه نگاهش با سیاستمداران امروزی که با بازماندگان نهضت آزادی ارتباط دارند تغییر نخواهد کرد؟

 

ابراهیم یزدی و صادق قطب‌زاده و بنی‌صدر ازجمله افرادی بودند که در پرواز انقلاب همراه با امام وارد ایران شدند. استثنائا پرونده عملکرد بنی‌صدر بعد از فتنه 88 بیشتر موردبررسی رسانه‌ها قرار گرفت؛ ولی چرا نباید نسل‌های جوان امروزی انقلاب بدانند سرنوشت یزدی و قطب‌زاده به کجا رسید؟

 

داستان آیت‌الله شریعتمداری و آیت‌الله منتظری و خونی که به دل حضرت امام کردند اگر گفته بشود و صداوسیما سانسورش نکند، قطعاً از فتنه‌های مشابه آن‌ها جلوگیری خواهد کرد. در طول سال‌های گذشته چقدر عکس و فیلم از سید مهدی هاشمی معدوم، جنایت‌هایی که انجام داده است و رابطه وی با آقای منتظری منتشرشده است؟ چقدر رنج‌نامه مرحوم سید احمد خمینی خطاب به آقای منتظری در رسانه  ملی مورد تحلیل قرارگرفته است؟

 

تمام آنچه گفته شد برای بیان این مطلب بود که سرنوشت آقایان موسوی و کروبی و خاتمی را مانند شریعتمداری و قطب‌زاده و منتظری نکنیم که کرکره ویترین دکان تاریخ را پایین بکشیم تا خیانت‌ها و اشتباهات تاریخی بزرگان از معرض دیدگان مردم پنهان شود و به‌مرور از اذهان مردم هم پاک شود بلکه برعکس، باید دقیق و روشن و مستند برای مردم بازگو شود.

 

برای همین است که خاتمی را نباید سانسور کرد بلکه باید عملکرد وی در به عقب افتادن کشور در فتنه 88 تشریح و تحلیل کرد؛ تا آیندگان این کشور به امثال او دیگر اعتماد نکنند.

 

کلمات کلیدی

ارسال نظر

تریبون