مسئله فرهنگ سازی یکی از دغدغه های همیشگی مدیران و مسئولان بوده و هست. در این بین هر کس یک سری فعالیتهای فرهنگی انجام می دهد که گاهی موفق می شود و گاهی ناموفق.
از طرف دیگر روشن است که کار فرهنگی بدون کار تشکیلاتی منسجم معمولا شکست می خورد و یا حداقل تأثیر کمی دارد.
در کار تشکیلاتی نیز هر مدل و الگویی پاسخگو نیست و باید از الگویی پیروی کرد که بیشترین تأثیر را در فرهنگ سازی داشته باشد.
در حال حاضر یکی از مهمترین مشکلات کار فرهنگی ناکارآمدی مدل و الگو است. اما به راستی از چه مدلی برای فعالیت فرهنگی استفاده کنیم؟ چرا کارهای فرهنگی ما کارآمدی چندانی ندارند؟ چرا برای حل یک مشکل ساده اجتماعی از انجام یک کار فرهنگی ساده باز می مانیم؟ و...
روشن است راه حل صحیح، شناخت و تحلیل مدلهای فرهنگی و الگوگیری از بهترین آنهاست.
به نظر نگارنده، بهترین مدل و الگوی فعالیت فرهنگی در زمان کنونی همان مدل فعالیت فرهنگی قبل انقلاب است. مدلی که توانستیم به وسیله آن چنگال چند صد ساله استعمار را از کشور کوتاه کنیم و به انقلاب اسلامی دست یابیم.
شاید اشکال شود که این مدل، شیوه های خاصی داشت که در شرایط خاص آن زمان پاسخ می داد اما الان که شرایط و اقتضائات به کلی فرق کرده، دیگر جواب نمی دهد.
این اشکال زمانی پاسخ داده می شود که ما به طور دقیق آن مدل را تحلیل کرده و عناصر، ویژگی ها، ابزار، شرایط، اهداف، برنامه ها و عوامل موفقیت آن را بررسی کنیم.
به راستی چه عواملی باعث شد فعالیت های فرهنگی قبل از انقلاب به خوبی جواب دهد و باعث پیروزی و غلبه بر تهاجمات فرهنگی شود؟
نکته مهم اینکه در بررسی این مدل، هدف فعالان فرهنگی از کار فرهنگی را نباید تنها رژیم پهلوی دانست. بلکه فعالان فرهنگی آن زمان تنها با رژیم منحوس پهلوی طرف نبودند. بلکه با افکار منحرف فرقه های گوناگون، جریانهای اجتماعی و سیاسی، روشنفکران، و حتی برخی روحانیون نیز مبارزه می کردند.
توجه به این نکته باعث می شود این مدل را مخصوص آن زمان ندانیم.
در اینجا خیلی کوتاه به اصلی ترین عوامل موفقیت آن اشاره می کنیم.
- محوریت فعالیتهای فرهنگی امام بود. همه دغدغه های فعالان فرهنگی چاپ، توزیع و عمل به دستورات، سخنرانیها و اعلامیه های امام بود. چون آنها باور داشتند که پیشوای فعالان فرهنگی به خاطر جایگاه اجتماعی و دینی اش مهمترین نقش را در موفقیت کار فرهنگی دارد. آن زمان به گونه ای بود که اگر امام صحبتی می کرد همه به دنبال عمل مو به مو به همان سخنان بودند و با آن سخنان نیز نیرو می گرفتند.
- فضای اعتراضی و نقد شدید به وضعیت فرهنگی آن زمان. تعبیر اعتراض و نقد جدی عبارة اخرای همان امر به معروف و نهی از منکر است. در مدل کار فرهنگی آن زمان، نقدها و نهی از منکرها بسیار جدی و پیگیرانه و همراه با اقدام بود.
- کارهای فرهنگی جهادی انجام می شد. همه فعالیت های فرهنگی به صورت جهادی بود. تمام ملاکهای یک کار جهادی را در خود داشت. از همه مهمتر کار را با اخلاص و برای رضای خدا انجام می دادند. اگر امکانات نبود از امکانات شخصی خودش استفاده می کرد نه بالعکس. دائم در تحرک و جوشش بودند. کمتر می خوابیدند، از این منطقه به آن منطقه و از این شهر به آن شهر می رفتند. خودشان رصد کننده و عملیات کننده بودند. نمی فهمیدند کی غذا می خورند و کی استراحت می کنند. و به معنای تمام کلمه خود را در میدان مبارزه و جهاد می دانستند و با این روحیه کار می کردند.
- بدون تشکیلات فعالیت نمی کردند. یکی از مهمترین عوامل موفقیت این مدل داشتن تشکیلات قوی بود که هر روز نه تنها ضعیفتر نمی شد بلکه قوی تر و منسجم تر می شد. نکته مهمتر آنکه فعالیت های تشکیلاتی غالبا به صورت چراغ خاموش بود. با اینکه برخی مواقع می توانستند با اسم و رسم کار کنند اما بدون تابلو و چراغ فعالیت می کردند.
- دارای شبکه قوی مردمی بودند. اصلی ترین بدنه کار فرهنگی که خود مردم بودند به صورت شبکه ای به هم متصل بودند و خیلی سریع از انجام کاری مطلع می شدند و همه با هم اقدام می کردند.
اگر دستوری یا اعلامیه ای از امام می رسید در عرض 24 ساعت بسیاری از مردم از محتوای بیانات امام مطلع شده و اقدام می کردند. مانند دستور امام به پوشیدن لباس مشکی که در 24 ساعت اکثر مردم مطلع شده و اقدام کردند.
آنچه ذکر شد صرفا ارائه یک ایده و فرضیه ای است که برای اهل فن مطرح کردم و امیدوار دلسوزان کار فرهنگی بیشتر و بهتر این مسئله را بررسی کرده و در نهایت به آن عمل کرد.
طلبه حوزه علمیه خراسان و نویسنده کتاب «نگاهی قرآنی، روایی، عقلی و تاریخی به نسبت حوزه و نظام»
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-611
ارسال نظر