1- انقلابی بودن یعنی سینه سپر کردن برای انقلاب؛ گاه این سپر کردن در مقابل دشمن متجاوز است سلاح به دست، گاه در مقابل تهاجم فرهنگی دشمن است قلم به دست. گاهی نیاز است برای حفظ انقلاب خون داد و گاه خون جگر خورد. امیرالمومنین(ع) برای حفظ دین خدا در غزوات پیامبر شمشیرها زد و به جان خرید چه بسیار زخم تیرها را و بعد از رحلت پیامبر اگر چه صحنهی جهاد تغییر کرد ولی علی، آن بزرگمرد جهاد در راه خدا و اول مدافع دین خدا؛ اینبار به جان خرید تمام زخم زبانهای دوست و دشمن را.
2- در نزدیکی ایام انتخابات مجلس شورای اسلامی بازار لیست دادنهای جریانها و حزبهای سیاسی داغ است. هر روز لیست جدیدی از گوشهای از بازار گرم انتخابات منتشر میشود. این لیست دادنها فینفسه نه تنها عیبی نیست بلکه حسن است که مشارکت سیاسی را بالا میبرد؛ اما نکته در باب مسئولیت نامزدهای ارزشی و انقلابی مجلس است. آیا صرف اینکه ادعای انقلابی بودن دارند کفایت از مسئولیتشان میکند؟ آیا این انقلابی بودن فقط در احساس تکلیف برای نامزد شدن است؟ آیا در دفاع از انقلاب هم حاضرند انقلابی عمل کنند؟ نامزدهایی که خود را در دایرهی عناصر انقلابی پیرو امام و رهبری تعریف میکنند بنا بر تشخیص خود عمل میکنند یا امام و رهبری؟ فراموش نکنیم که نامزدی انقلابی است که مصلحت و منفعت انقلاب را بر منفعت شخصی و حزبیاش ترجیح دهد. سئوال اساسی اینجاست که آیا مردم انقلابی و نامزدهای مدعی انقلابی بودن فقط وظیفه دارند نمایندگان اصلح را داخل مجلس بفرستند؟ آیا وظیفه ندارند از ورود نامزدهایی که دلهایشان به دشمنان کشور دلبسته است جلوگیری کنند؟ اگر رقابت بین دو نامزد مدعی انقلابی بودن سبب شود نامزدی از جریان سازش با آمریکا وارد مجلس شود؛ آیا باز هم میشود آنها را انقلابی خطاب کرد؟ نامزدی که قبل از ورود به مجلس توان تصمیم انقلابی ندارد قطعا در بزنگاههای حساس انقلاب در مجلس نیز این توان را نخواهد داشت!
3- مجلس آینده بر سر دو راهی مقاومت و سازش است. جریان سازش تمام توان خود را منسجم کرده است که با حربهی بزک آمریکا و تحریف امام و اصول امام سبد رای خود را سنگینتر کند. قابل تامل آنکه کمپین علیه بعضی از شخصیتها و عمارهای انقلاب اسلامی راه انداخته است که با تخریب چهرهی آنها از ورود این عناصر انقلابی و مقابلهگر با فتنهی 88 به مجلسین جلوگیری کند. اگر تفرقه در لیستهای انقلابی سبب شود که رای مردم انقلابی شکسته شود و نمایندگان جریان سازش وارد مجلس شوند، تمام تبعات تصمیم های آن مجلس به پای خواصی نوشته خواهد شد که تفرقه را به جای وحدت برگزیدند. جریان سازش در کارنامهی خود در مجلس ششم نامهی تحمیل جام زهر به رهبر انقلاب را دارد، تحصن و استعفای دسته جمعی نمایندگان را دارد. دولت سازش تلاش برای خلع سلاح مقاومت لبنان را در کارنامه دارد. تمام این خسارتهای عظیم به انقلاب اسلامی چه بسا در مجلس آینده تکرار شود؛ اگر سازشکاران مجال حضور در مجلس را یابند از ذبح انقلاب دریغی نخواهند داشت. البته که از جریان سازشکار توقعی بیشتر از این نیست ولی از جریان مدعی انقلابی بودن هم توقعی نیست؟
4- اسم رمز عملیات نفوذ به مجلس شورای اسلامی در تفرقهی جریان ارزشی است. هر چه اختلاف و انشقاق در جریان انقلابی بیشتر شود رخنه در صف انقلابیون سهلتر و نتیجه آنکه نفوذ به مراکز تصمیم گیری حساس نظام راحت تر است. مجلسی که ریلگذار دولت است هم میتواند نقش هدایتکننده داشته باشد و هم بازدارنده. با یک مجلس نفوذپذیر اقتصاد عاریتی اولویت دارد بر اقتصاد مقاومتی. جبههی کدخدا ارجح است بر جبههی مقاومت. مجلس نفوذپذیر ثمرهی تفرقهی نیروهای انقلابی است.
5- نامزدهای انقلابی این دورهی مجلس برای اثبات انقلابی بودن خود امتحان سختی دارند. ماندنشان در میدان انتخاباتی و تعدد لیستهای منتسب به جریان ارزشی، مسیر ورود جریان سازش را به مجلس هموار خواهد کرد. به عبارتی واضحتر جاده صافکن جریان سازش میشوند. آنها که مدعی دفاع از انقلاب هستند عملا خود برای ضربه زدن به انقلاب گام خواهند برداشت. انصراف از نامزدی قرار نیست به نفع یک نامزد دیگر باشد که در اصل انصرافی است به نفع انقلاب. برای انصراف نیاز به فداکاری و ایثارگری است در راه انقلاب. نیاز به پاگذاشتن بر غرور است به نفع انقلاب. امتحان سخت پیشروست و مردم در حال قضاوت هستند که چه کسانی انقلابی اند و چه کسانی فقط مدعی انقلابیگری.
6- نامزدهای منتسب به جریانهای ارزشی و انقلابی در این روزهای باقیمانده تا انتخابات در جلسات مختلف عهد و پیمان می بندند و میثاقنامه امضا میکنند. گروهی به میثاقشان پایبندند و گروهی گلهمند به شکل و سیاق میثاق. نکتهی مغفول آنکه وفای به عهد و میثاق خود یک معیار اسلامی است. اما حتی اگر روند این میثاق نامهها دچار نقص است، عهد و پیمانشان با انقلاب هم دچار نقص است؟ عهد نکردهاند انقلابی باشند؟ عهد نکرده اند انقلاب را فدای خود نکنند و خود را فدای انقلاب کنند؟ وفای به عهد با انقلاب، خود یک معیار است برای سنجش میزان انقلابی بودن.
7- گویند دو زن که ادعای مادری فرزندی را داشتند نزد امیرالمومنین(ع) رفتند برای قضاوت. حضرت حکم دادند که با شمشیری فرزند را بر دو نیم کنند. نیمی قسمت زن مدعی اول و نیم دیگر قسمت زن مدعی دوم. در آن هنگام بود که مادر واقعی سلامت فرزندش را در دوری ترجیح داد بر مرگ فرزندش در نزدیکی. و اینچنین از ادعای خود انصراف داد. وقتی مادر واقعی چنین کرد حضرت نیز حکم به صحت ادعای او داد.
منبع: ضمیمه استان خراسان رضوی روزنامه جوان
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-7906
ارسال نظر