به گزارش «قاصدنیوز»، امروز 29 خرداد سالروز وفات علی شریعتی نویسنده، جامعهشناس، تاریخشناس، فیلسوف و پژوهشگر دینی اهل خراسان است.
علی شریعتی در سال 1312 در روستای مزینان از توابع سبزوار متولد شد. پدر او استاد محمدتقی شریعتی مردی اخلاقمدار و عالم به علوم نقلی و عقلی و استاد دانشگاه مشهد بود.
پس از اتمام تحصیلات مقدماتی در ۱۶ سالگی وارد دانشسرای مقدماتی مشهد شد. در جریان وقایع ۳۰ تیر سال ۱۳۳۱ که در اعتراض به روی کار آمدن قوام به وقوع پیوست، برای نخستین بار بازداشت شد. در همین زمان وی که در سال آخر دانشسرا بود به پیشنهاد پدرش شروع به ترجمه کتاب ابوذر کرد. در اواسط سال ۱۳۳۱ تحصیلاتش در دانشسرا تمام شد و وی پس از مدتی شروع به تدریس در مدرسه کاتبپور احمدآباد کرد و همزمان به فعالیتهای سیاسیاش ادامه داد.
در سال ۱۳۳۴ به دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد وارد گشت و رشته ادبیات فارسی را برگزید. در همین سال با یکی از همکلاسان خود ازدواج نمود.
دوران تحصیل او همزمان با جریان نهضت ملی ایران به رهبری مصدق بود که او نیز با قلم و بیان خود از این حرکت دفاع مینمود. در مهرماه سال ۱۳۳۶ وی به همراه ۱۶ تن از اعضا و پیروان نهضت مقاومت ازجمله استاد محمدتقی شریعتی و... دستگیر و به زندان قزلقلعه تهران منتقل شدند.
در سال ۱۳۳۷پس از دریافت لیسانس در رشته ادبیات فارسی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت. در آنجا به تحصیل علومی چون جامعهشناسی، مبانی علم تاریخ و تاریخ و فرهنگ اسلامی پرداخت.
اندکی پس از رسیدن به پاریس به گروه فعالان ایرانی نظیر ابراهیم یزدی، ابوالحسن بنیصدر، صادق قطبزاده و مصطفی چمران پیوست و در سال ۱۳۳۸ «نهضت آزادی ایران» بنیان گذاشته شد. حدود 2سال بعد وی جبهه ملی ایران در آمریکا و اروپا را تأسیس کرد.
در این ایام بود که علاوه بر نهضت آزادیبخش الجزایر با دیگر نهضتهای ملی آفریقا و آسیا، آشنایی پیدا کرد. به دنبال افشای قتل پاتریس لومومبا در تظاهرات وسیعی از سوی سیاهپوستان در مقابل سفارت بلژیک در پاریس سازمان یافت که منجر به حمله پلیس و دستگیری عده زیادی ازجمله شریعتی شد. دولت فرانسه که با بررسی وضع سیاسی او، تصمیم به اخراج وی گرفته بود، با حمایت قاضی دادگاه، مجبور شد اجرای حکم را به تعویق بیندازد.
او در اروپا، به جمع جوانان نهضت ملی ایران پیوست و در سازمانهای دانشجویی ایران در اروپا از جمله اتحادیه دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه و کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور فعالیت کرد و در نوشتن اعلامیهها و قطعنامهها همکاری بسیار نزدیکی با آنها داشت.
در سال ۱۹۶۳ از رساله خود دفاع کرد و رسماً از دانشگاه با درجه دکتری فارغالتحصیل شد. پس از مدتی به همراه همسر و سه فرزندش راهی ایران شد اما پیش از ورود به کشور در مرز بازرگان توسط مأموران ساواک دستگیر شد و تا اوایل شهریور ۱۳۴۳، در زندان ماند.
بعد از چند ماه آزاد و به خراسان زادگاهش برمیگردد. در سال ۱۳۴۴مدتی پس از بیکاری، اداره فرهنگ مشهد او را بهعنوان دبیر انشاء کلاس چهارم دبستان دریکی از روستاهای استخدام میکند، و سپس در دبیرستان به تدریس میپردازد و بالاخره بهعنوان استادیار تاریخ وارد دانشگاه مشهد میشود.
چاپ کتاب «اسلامشناسی» و موفقیت درسهای او در دانشکده مشهد و آغاز سلسله سخنرانیهای او در حسینیه ارشاد تهران موجب شد که دانشکدههای دیگر ایران از او تقاضای سخنرانی کنند. سخنرانیهایی که از نیمه دوم سال ۱۳۴۷ آغاز شد. مجموعه فعالیتهایش در دانشگاه منجر به دستور شفاهی ساواک به دانشگاه مشهد شد و کلاسهای درس او، از مهرماه ۱۳۵۰ رسماً تعطیل گردید.
در سالهای۵۰-۴۹ بهمرور زمان و به دلیل برخی اختلافنظرهای شهید مطهری با مدیر حسینیه ارشاد، شهید مطهری و جمعی دیگر، حسینیه ارشاد را بایکوت کردند. دکتر شریعتی اما با اصرار میناچی به حسینیه ارشاد برگشت. او میکوشید ارشاد را از یک موسسه مذهبی به یک دانشگاه تبدیل کند.
از اواخر سال ۵۰ تا ۵۱ اجرای نمایش «ابوذر» در حسینیه ارشاد باعث ترس ساواک شد تا حدی که در زمان اجرای نمایش بعد به نام «سربداران» در ارشاد، حسینیه تعطیل شد. ساواک به دنبال شریعتی بود و از تعطیلی حسینیه ارشاد به بعد، متن سخنرانیهای وی با اسم مستعار به چاپ میرسید.
از اواخر آبان ماه ۵۱ زندگی مخفی شریعتی آغاز شد و پس از چند ماه در مهرماه سال ۱۳۵۲ خود را به ساواک معرفی کرد و تا ۱۸ ماه او را در سلول انفرادی زندانی نگه داشتند.
در 2سال آخر زندگی و دوران خانهنشینی فرصت یافت تا به فرزندانش توجه بیشتری کند. در سال ۵۵ بود که او که از فضای بسته و خانهنشینی به تنگ آمده بود، با فرستادن پسرش به خارج از کشور فرصت یافت تا مقدمات برنامه هجرت خود را فراهم کند. او نهایتاً در سال ۱۳۵۶ از ایران، به مقصد بلژیک هجرت کرد و پس از اقامتی سهروزه، عازم انگلستان شد. درحالیکه یک ماه از سفرش به انگلستان میگذشت، در 29 خرداد 1356 در ساوتهمپتون درگذشت. دلیل رسمی مرگ وی حمله قلبی اعلام شد، هرچند مرگ وی به دلیل نداشتن سابقه بیماری قلبی مشکوک بود.
او وصیت کرده بود که وی را در حسینیه ارشاد دفن کنند، اما درنهایت با مشورت استاد محمدتقی شریعتی و کمک شهید دکتر چمران و امام موسی صدر در قبرستانی کنار آرامگاه حضرت زینب(س) در شهر دمشق به خاک سپرده شد.
از جمله آثار وی عبارتند از: خودسازی انقلابی، ابوذر، بازگشت، فاطمه، فاطمه است، ما و اقبال، تحلیلی از مناسک حج،شیعه، نیایش، تشیع علوی و تشیع صفوی، جهتگیری طبقاتی در اسلام، تاریخ تمدن، هبوط در کویر، تاریخ و شناخت ادیان، حسین وارث آدم، چه باید کرد؟، زن، مذهب علیه مذهب، انسان بیخود، علی حقیقتی بر گونه اساطیر، میعاد با ابراهیم، اسلامشناسی، هنر، گفتگوهای تنهایی، امت و امامت، نامهها، آثار جوانی و...
با وجود انتقادات وارده به روش، مشرب و مبانی فکری مرحوم علی شریعتی، نقش وی در به صحنه آوردن جوانان و دانشگاهیان برای مبارزه علیه طاغوت، قابل توجه است.
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-8915
ارسال نظر