امیرسعادتی نوشت: این یادداشت دربارۀ شعرخوانی دکتر میثم مطیعی در روز عید فطر در مصلای تهران و حاشیههای شکلگرفته حولوحوش آن است. بگذارید زیاد صغریکبری نچینم و توئیتروار حرف آخر را همین اول بگویم و بعد بهاندازۀ مجالی که هست کمی آن را تشریح کنم. معتقدم رئیسجمهور روحانی باید مؤدبانه از دکتر مطیعی و دکتر سیار و دیگر شاعران مثنوی حماسی عید فطر تشکر کند، اما چرا؟
دو- شاید در نگاه اول این حرف، بهخصوص برای طرفداران دوآتشۀ دولت، خیلی دور از آبادی و خندهدار به نظر برسد، اما چه کنیم؛ واقعیت این است که وقتی تراژدی به اوج میرسد تازه کمدی شروع میشود.
سه- بیایید فارغ از حب و بغضهای سیاسی و به چپ و راست زدنهای معمول دوباره به متن این اثر هنری و شرایط زمانی و مکانی و اوضاع سیاسی و اجتماعی شکلگیری آن نگاهی بیندازیم.
مثنوی حماسی عید فطر به لحاظ محتوایی چند مضمون و محور اصلی دارد: اشاره به بیوفاییهای مکرر و بدعهدیهای جدید آمریکاییها دربارۀ برجام و اینکه چیزی از آن نصیب ملت و دولت ایران نشده است، تقدیر از حملۀ موشکی سپاه، رجزخوانی و حمله به تکفیریها و حامیان سعودی و یهودی آنها، ابیاتی دربارۀ عدالت اجتماعی و مطالبۀ خدمت به مردم از مسئولان تحتعنوان «صفاولنشستهها» و... .
چهار- شاید بیشاز ۹۰درصد مضامینی که در روز عید فطر با زبان هنر گفته شد بارها و بارها در ماهها و روزهای اخیر بر زبان دکتر روحانی و دولتمردان او آمده است. نقطۀ عطف این اظهارات اعتراف تلخ دکتر ظریف در یادداشت انتقادی او به خانم موگرینی است که در آن اشاره میشود نهتنها «روح» که «جسم» برجام نیز نقض شده. درواقع دولت در عمل بارها به دکتر مطیعی و شاعران همتیمی او گفته است: جانا سخن از زبان ما میگویید!
پنج- هر ایرانی عاقل و منصفی آرزو داشته و دارد حالا که در ماجرای برجام ما به همۀ تعهدات خود عمل کردهایم، دولت و ملت ایران نیز از تعهدات طرف مقابل و عواید وعدهدادهشده در این قرارداد بهرهمند شوند. اما یک سناریوی بدبینانه که قرائن بسیاری نشان میدهد متأسفانه درحال پیشروی و تحقق است، این است که طرف مقابل بهخصوص آمریکاییها همچنان به بدعهدیهای خود ادامه دهند (که دارند میدهند) و کارد به استخوان دولتمردان ما و دیگر خوشبینها و دلسپردگان به برجام نیز برسد (که دارد میرسد)؛ در چنین شرایطی دولت چه باید بکند؟
شش- دولت بهخوبی میداند اگر شرایط با همین فرمان پیش برود نوزاد برجام را هرچه زودتر باید سقط جنین کند و چه بهتر که این کار چراغ خاموش انجام شود. ازطرفی باید پاسخگوی افکار عمومی بهخصوص طرفداران خود نیز باشد. این روزها حنای نقد به دولت گذشته نیز دیگر برای افکار عمومی رنگی ندارد. چون دیگر میتوان گفت دولت گذشته، دولت خود روحانی است. منظور اینکه یک فصل کار و یک دوره فرصت خدمت بر او گذشته است و حالا دولت یازدهم خود نیز دارای تاریخ، عملکرد و کارنامه است. این موضوع شرایط را برای دولت پیچیدهتر کرده است.
هفت- با ادامۀ این روند و همچنین رو شدن چهرۀ وحشی و ترامپی آمریکا و غرب، چیزی که همۀ مردم و جریانات سیاسی ما به آن نیاز دارند، رهایی فکری و روانی از شر تجربۀ برجام است. محتاجترین جریان سیاسی کشور به ارائۀ مضمون این شعر حماسی برای افکار عمومی نیز خود جریان حامی دولت است. نشانههایی نیز از این خواستۀ قلبی دولت که دوست دارد بهمرور زمان از شر برجام خلاص شود، دیده میشود. اینکه (بهدرستی) گفته میشود مجلس اصولگرا برجام را تصویب کرده و یا (بهنادرستی) انتظار میرود رهبری دستور به عبور از برجام را صادر کند، ازجملۀ این نشانههاست. از این منظر مثنوی حماسی عید فطر درراستای منافع ملی، پاسخ به یک نیاز روحی و بهترین زمینهچینی و کمک به دولت برای رهایی از این مخمصۀ روانی است.
هشت- البته مثل همیشه، زمان دربارۀ دکتر روحانیها و دکتر مطیعیها و این یادداشت قضاوت خواهد کرد. به قول حضرت روحا... «تاریخ معلم انسانهاست»، البته اگر کسی سر کلاس او نشسته باشد.
منبع: شهرآرا
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-8932
ارسال نظر