به گزارش «قاصدنیوز»، در 6 یا 7 سالگی به مکتبخانهای در بروجرد رفت. در 10 سالگی به همراه خانواده و برخی از بستگان به مشهد مهاجرت کرد. با هجرت به مشهد به دبستان رفت و پس از قبولی در امتحان، در کلاس چهارم ابتدایی مشغول به تحصیل شد و همواره از شاگردان نمونه بود. از ابتدای جوانی قرآن را حفظ کرد و به دلیل علاقهمندی فراوان به کتاب نهجالبلاغه حافظ این کتاب شد و به گفته خودش در سطح ایران اول و در سطح بینالمللی دوم شد.
در فاجعه مسجد گوهرشاد، نوجوانی دهساله بود که فردای حادثه، با پدرش در محل حاضر شده بود و خود میگوید فجایع رژیم پهلوی چنان بود که بر من تأثیر گذاشت و آن شب تب کردم.
در 17 سالگی برای کمک به امرارمعاش خانواده به کسبوکار مشغول شد اما مدت زیادی طول نکشید که به تحصیلات حوزوی علاقهمند و وارد حوزه مشهد شد. در این دوران پای درس شیخ علیاکبر دامغانی، محقق قوچانی و شیخ هاشم قزوینی نشست.
برای تکمیل معلومات به قم رفت و در درس آیتالله بروجردی، امام خمینی، محمدتقی بهجت، جواد خندق آبادی، علامه طباطبایی، سید حجت کوه کمری، محمدتقی خوانساری شرکت کرد. در این دوران با افرادی همانند شهید مطهری و بهشتی و آیتالله ربانی شیرازی نیز همراه بود.
مشاهده شخصیت امام خمینی(ره) در زمان تحصیل و ارتباط نزدیک با ایشان باعث علاقهمندی و قدم گذاشتن در مسیر مبارزات علیه رژیم پهلوی شد. آیتالله بروجردی نیز علاقه ویژهای به وی بهعنوان یکی از شاگردان برجسته خود داشت.
در اواخر دهه30 که برای تبلیغ به رفسنجان رفته بود به خاطر ایستادگی در مقابل جریان سرمایهداران مفسد، به جرم مبارزه با شاه دستگیر و به گناباد تبعید شد. قرار بود بعد از محاکمه اعدام گردد اما با پیگیریهای آیتالله بروجردی از این اتفاق جلوگیری شد. در منبرهایش برای فدائیان اسلام تبلیغ میکرد. در قم به دیدن نواب صفوی رفت که نواب با خوشحالی گفت: «یازده نفر در آبادان به دلیل صحبتهای شما به فدائیان اسلام پیوستهاند.»
در ماجرای انجمنهای ایالتی و ولایتی حامل پیام امام برای علمای نجفآباد شد. همچنین در فروردین 1343 به دیدار امام رفت. به دستور امام بر منبر رفت و در سخنرانی معروفی، کذب بودم مطلب روزنامه اطلاعات که امام را سازشکار با حکومت معرفی کرده بود را افشا کرد. سال 1349 به خاطر امضای اعلامیه تائید مرجعیت امام به زابل تبعید شد. در سال 1352 به خاطر حمایت از امام به بندر گناوه و بار دیگر به دامغان تبعید گردید. در سال 1354 که برای سخنرانی در مسجد الجواد(ع) از قم به تهران میآمد، بعد از مدتی دستگیر و به زندان قزلقلعه برده شد و 48 روز در سلول به همراه جوانی ارمنی زندانی بود که آن جوان در اثر مجاورت با وی تأثیر پذیرفت و مسلمان شد.
پس از زندان به همراه آقایان مکارم شیرازی، نوری همدانی، محمد یزدی و... بهعنوان محرکان واقعه 19دی56 قم به سه سال تبعید محکوم شد که این بار چون به مشی مخفیانه روی آورده بود، ساواک را ناکام گذاشت. در همین ایام خبر شهادت فرزندش در قم به خاطر پخش اعلامیه چهلم شهدای تبریز در خیابان به دست او میرسد که صبر او در این حادثه مثالزدنی بود.
پس از پیروزی انقلاب مسئولیتهایی همانند عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی شورای نگهبان و 3 دوره نماینده مردم خراسان در مجلس خبرگان رهبری و دبیر کلی بنیاد بینالمللی غدیر را برعهده داشت.
در فتنه 88 و پسازآن مواضع شفاف و قاطعی علیه فتنه گران داشت و از فرزند خود که در جریان فتنه نقشآفرین بود، بارها اعلام برائت کرد.
سرانجام پس از طی دوره نقاهت طولانی، ۲۵ شهریور ۱۳۹۴ در سن ۹۰ سالگی و در تهران رحلت نمود و پیکرش در دارالزهد حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد.
رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیت به مناسبت رحلت وی آورده است: "درگذشت عالمِ عامل و پرهیزگار مرحوم آیتالله آقای حاج شیخ ابوالقاسم خزعلی رحمتالله علیه را به خاندان محترم و همهی بازماندگان و نیز به دوستان و ارادتمندان ایشان تسلیت عرض میکنم. عمر بابرکت این روحانی بافضیلت، سرشار از نقطههای درخشان است، سالیان دراز بهرهگیری از درس امام خمینی و دیگر فقهای بزرگ در قم و مشهد، همراهی با امام بزرگوار از آغازین روزهای نهضت انقلابی و دفاع شجاعانه از آن بزرگمرد و در دوران دشوار اختناق طاغوتی با بیانی رسا و صریح، حضور در مسئولیتهای سنگین پس از پیروزی و عضویت در شورای نگهبان و مجلس خبرگان، صبر جمیل بر شهادت فرزندش در قم و در هنگامهی حرکات انقلابی ملت ایران و آنگاه حفظ قرآن و انس با آن و با دریای بیپایان حدیث و نیز فعالیت بلندمدت در تبلیغ و بیان معارف اسلامی، و آنگاه ثبات قدم در خط اصیل و صراط مستقیم انقلاب در همه حال و تا پایان زندگی... اینها سرفصلهای مهم زندگی این عالم متقی و پرکار است که در دیوان الهی مضبوط و مأجور است انشاالله."
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-9039
ارسال نظر