به گزارش قاصدنیوز، «کلید حل مشکلات ایران در دست من است و مشکلات مشهد نیز از این امر مستثنا نیست.» این وعده حسن روحانی در فرصت حضور جشن انتخاباتی او در مشهد بود. حالا بیشاز یک سال از عمر دولت و این وعده میگذرد، اما کلیدی که در دست رئیس دولت یازدهم است، هنوز در قفل مشکلات نچرخیده و مشهد با دشواریهای فراوانی روبهرو است که بعضی از آنها عمر چند دولت را دارند. در مطلب پیش رو هشت مطالبه مشهد از هفتمین رئیسجمهور در هشتمین سفر انتخاباتیاش را مطرح کردهایم تا ببینیم هفتمین رئیسجمهور چقدر پای وعده هایش است؟
١. حاشیه، مشهد را به حاشیه کشانده است
یک مشهد است و یک حاشیهشهر و یک جمعیت کلان حاشیهنشین که هنوز واقعا نمیدانیم چقدر است. آمارهای رسمی که مسئولان در پنجماهه اول سال دراینباره اعلام کردهاند نیز هرکدام روایتی دارد برای خودش. آقای وزیر کشور به ٢٥٠هزار نفر اعتقاد دارد و معاون شهردار از ٨٨٣هزار نفر میگوید. معاون استاندار روی یکمیلیونو١٠٠هزار نفر انگشت گذاشته و معاون دانشگاه علومپزشکی از احتمال یکمیلیونو٥٠٠هزار نفر سخن میگوید و رئیس دانشگاه علومپزشکی مشهد هم یک بار از یکمیلیونو٢٧٥هزار نفر میگوید و بار دیگر از یکمیلیونو٢٦٦هزار نفر حرف میزند و این نشان میدهد که برای حاشیهشهرمان تا دلتان بخواهد برنامه داریم؛ آنقدر که حتی نمیدانیم باید برای چند نفر برنامهریزی کنیم.
دولت باید چه کند؟
واقعیت این است که حاشیهشهر مشهد اگر با فرض بیشاز یک میلیون نفر حسابش کنیم، برای خودش مشکلات زیادی دستوپا کرده است. جرمخیزی فراوان در این منطقه بهتنهایی دوسوم جرائم شهر را به خود اختصاص داده، حضور ٣٠٠هزارنفری اتباع بیگانه در این حاشیه و افزایش روزافزون آمار اعتیاد و بزههای اجتماعی در این مناطق و نیز حضور فرقهها و گروههای ضددینی از دیگر مشکلات متعدد حاشیهشهر مشهد است. ضمن اینکه بنابر آمارهای رسمی، بیشاز دوسوم ساختوسازهای غیرمجاز مشهد در همین مناطق حاشیهشهر اتفاق میافتد، بهگونهای که بنابر آمار رسمی اعلامشده ازسوی مراجع صلاحیتدار، تا چندی پیش روزانه ٤٠ساختوساز غیرمجاز در حاشیهشهر مشهد انجام میشد و حالا کار به جایی رسیده که بیم بروز فاجعه انسانی در این مناطق درصورت وقوع کوچکترین زلزله می رود.
٢. تشنهایم، آقای رئیسجمهور!
سال٩٥، افق اتفاقات زیادی در کشورمان است؛ پروژههایی که به پایان میرسند، طرحهایی که سرانجام مییابند و چشماندازهایی که رنگ تحقق به خود میگیرند، اما برای ساکنان دشت مشهد، رسیدن برگهای تقویم به این سال بهمعنای نزدیکشدن به یک بحران است: «بحران آب پاک». مسئولان و کارشناسان از همین حالا و بهطور ضمنی به این مسئله هشدار میدهند. آنها کلمه «بحران» را برای ما و شما اینطور تعریف میکنند: «پیشبینی میکنیم منابع آب پاک در دشت مشهد، باتوجهبه روند فعلی مصرف در بخشهای مختلف تا دو سال دیگر تمام شود و در آن برهه، بحران برای ما نه «بیآبی» که وابستهشدن ما به منابع آبی آلوده خواهد بود. این یعنی باید فاضلابها و پسابهایی را استفاده کنیم که بهواسطه هزینههای زیاد، احتمالا تصفیه نمیشوند و مردم آبی را نوشجان میکنند که نه پاک است و نه گوارا!»
دولت باید چه کند؟
«آب» از آن مسائلی است که تعارف نمیپذیرد، در مشهد هم زائر و هم مجاور از یک منبع محدود آبی بهره میبرند پس بیشتر از طرحهای تخیلی انتقال آب، به مدیریت منابع و تخصیص اعتبارات ویژه نیاز دارد.
٣. کارگروهی که تشکیلنشده، منحل شد
تیر خلاص دولت یازدهم به «کارگروه ملی زیارت»، انتظار مشهدیها را برای بهثمررسیدن ٣٠مصوبه این کارگروه، ناکام گذاشت و بهاینترتیب پرونده اولین کارگروهی که برای ساماندهی امور زائران در مقیاس ملی تشکیل شده بود، منحل شد. اما حالا که دولت، مشهد را مقصد هشتمین سفر خود قرار داده است، خیلیها امیدوارند شاید کارگروهی که پنج سال پیش در میلاد حضرترضا(ع) تشکیل شده و کمتراز سه ماه پیش منحل شد، دوباره دولت به آن عنایت کند و امور زائران از برکت این ساختار دوام و قوامی یابد. این کارگروه مصوباتی داشت که از تشکیل بنیاد ملی زائر تا تعیین وضعیت فرودگاه مشهد را شامل میشد. آن ٣٠مصوبه مهم برگرفته از پنج جلسه این کارگروه، بلاتکلیف هستند و به عملگرایی دولت یازدهم نیاز دارند. همان نکتهای که شخص رئیسجمهور بر آن بهعنوان مبنای سفرهای استانی خود پامیفشارد.
٤. نفس تنگ مشهدیها
سهم خودروهای فرسوده برای آلودگی هوای مشهد چیزی معادل ٨٠درصد است. باوجود یکهزارو٢٠٠اتوبوس فرسوده و دودزا که بهدلیل تخصیصنیافتن بودجه دولتی، شبکه حملونقل درونشهری مشهد هنوز مجبور به استفاده از آنهاست، باوجود بیشاز چهارهزارو٥٠٠مینیبوس فرسوده که مالکان آن هنوز با گزینه مناسب و بازپرداختهای منطقی برای تعویض آن مواجه نشدهاند و درحالیکه بیشاز پنج هزار تاکسی فرسوده بهدلایل مشابه دلایل فوق همچنان در مشهد تردد میکنند، آیا میتوان امیدی به بهبود وضعیت فوق داشت. همه اینها درحالی است که همین حالا بیشاز ٢٠٠هزار خودرو فرسوده در خیابانهای مشهد تردد میکنند و عامل اصلی آلودگی زیستمحیطی شهر هستند. به اینها، نرسیدن سوخت یورو٤و ٥ را هم بیفزایید که باعث شده آنچه در خودروهای مشهدی میسوزد، حنجره شهروندان را نیز بسوزاند.
دولت باید چه کند؟
شهر زیارتی ایران در چهار ماه اول سال، فقط ١٥روز هوای پاک داشت و این امر ضرورت رسیدگی بیشتر و جدیتر به این ماجرا را متوجه دولت میکند. واقعیت این است که برای برطرفکردن مشکل آلودگی هوا در مشهد، بیشاز برنامهریزی و شعار، اعتباری مداوم و کلان لازم است تا اتوبوسهای فرسوده از رده خارج شود، تاکسیهای نو جایگزین شود و خودروهای شخصی نیز امکان استفاده از تسهیلات ارزانقیمت برای تعویض خودروی فرسوده خود را داشته باشند.
٥. بافت فرسوده و یک صندوق وعده
مشهد که پساز تبریز، بیشترین سطح بافتهای فرسوده کشور را به خود اختصاص داده و بهدلیل همسایگی بخش بزرگی از آن با حرم مطهر، ابعادی ملی دارد، هنوز منتظر اعتبارات ملی و بسترسازی مناسب است. روند کُند نوسازی این بافت، اکنون بیم نیمهتمامماندن این پروژه را بیشتر کرده و بدیهی است که دود این وضعیت بیشتر به چشم زائرانی میرود که امنیت و رفاهشان در کوچهپسکوچههای این بافت، تهدید
میشود.
وعدهها چه بود؟
در دولت پیشین علاوهبر برخی وامهای تخصیصدادهشده، دو راهبرد کلان پیگیری شد که اولین آن تعیین استاندار خراسانرضوی بهعنوان نماینده ویژه رئیسجمهور درمورد احیای بافت حریم حرم مطهر بود و دومین آن تشکیل صندوق حرمین که قرار بود با حمایت وزارت مسکن و بانک مرکزی، سرمایه لازم برای نوسازی این بافت را تأمین کند؛ البته این صندوق هیچگاه به اهداف خود نرسید و دولت جدید میتواند کارآمدسازی آنرا دنبال کند.
٦. سرانه زائر؛ ضرورت فراموششده!
مشهد سالانه میزبان ٢٠میلیون زائری است که بهطور میانگین نزدیک به سه روز را میهمان مشهدیها هستند. این جمعیت شناور تقریبا معادل جمعیت شهرستانی است با جمعیت ثابت که انگار به مشهد وصل شده است و از بودجه آن تغذیه میکند.
وعدهها چه بود؟
دولت پیشین قرار بود سالانه بهاندازه اعتبار یک شهرستان ٣٠٠هزار نفری، به مشهد بودجهای باعنوان «سرانه زائر» تخصیص دهد. اعتباری که وزیر بهداشت دولت یازدهم پیشازاین در گفتگو با شهرآرا وعده داد تا پرداخت آنرا البته برای درمان زائران پیگیری کند. بهاینترتیب دولت میتواند بار دیگر با کارشناسی دقیق وعده مطرحشده، تخصیص سرانه زائر به مشهد را مستقل از بودجه زیارت که تکلیف برنامه پنجم است، پیگیری کند.
٧. سهم ناچیز مشهد از اقتصاد ٨هزارمیلیاردی زائران
آنگونه که مسئولان گفتهاند، هر زائر روزانه ٨١هزار تومان در یک شبانهروز اقامت در مشهد، هزینه میکند که با یک حساب ضربوجمع درمجموع ٣٠میلیون زائری که تا پایان سال به مشهد میآیند، حدود هشت هزار میلیارد تومان وارد مشهد میشود، اما از این آورده هشتهزارمیلیاردتومانی چقدر آن سهم مشهد و توسعه آن است و چقدر در بخشهای گوناگون هزینه میشود؟ پاسخش را ما میدهیم: « فقط ١٥درصد»
دولت باید چه کند؟
میدانیم و میدانید که اگر صنعت گردشگری مشهد شکوفا شود، دیگر این شهر نیازی به اعتبارات تخصیصی از خزانه دولت ندارد و حتی میتواند به کمک دولت نیز بیاید. به این شرط که زیرساختهای زیارت در مشهد تقویت شود؛ یعنی فرودگاه مشهد توسعه یابد، ایستگاه شماره٢ راهآهن مشهد تأسیس شود، پایانه مسافربری توسعه یابد، راههای منتهی به مشهد مناسبسازی شده و پروژههای کلانی چون جاده حرم تا حرم و برقیشدن راهآهن تهرانمشهد پیگیری شود. علاوهبر اینها برای رفاه زائران باید جلوی پدیده زوارکشی گرفته شود و صنعت هتلداری توسعه یابد. در کنار اینها میتوان برخی طرحها چون صدور ویزای زیارت برای سفر به مشهد را پیشبینی کرد تا شیب ورود زائران کنترل شود.
٨. توسعه معنوی؛ راهکاری برای مبارزه با آسیبهای اجتماعی
در فرجام باید گفت که مشهد با میزان زیادی از آسیبهای اجتماعی از اعتیاد و تنفروشی گرفته تا تکدیگری و خشونتهای خیابانی مواجه است. رشد بزه در این شهر نسبتی مستقیم با توسعهنیافتگی شهری دارد و به نظر میرسد که بهثمرنرسیدن پروژههای توسعهگرایانه، بر مشکلات موجود افزوده است.
این درحالی است که معنویت نهفته در این شهر، خود فرصتی برای مهار مشکلات موجود است که باید بیشازپیش روی آن سرمایهگذاری شود.
دولت باید چه کند؟
شاید اگر در کنار تحقق وعدههای مادی، به روح معنوی نهفته در مشهد که بهسبب وجود حوزههای علمیه و دانشگاههای قدرتمند، ظرفیتهای بسیاری دارد، توجه شود، بتوان نسخهای کارآمد برای پایاندادن به دردهای این شهر پیچید
منبع: شهرآرا
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-1754
ارسال نظر