«قاصدنیوز»/ مساله موسیقی همواره یکی از مسائل چالشی و بحث برانگیز در بین علما و اهالی فرهنگ بوده است که مهم ترین دلیل آن هم به دشواری های تشخیص مرز بین موسیقی حلال و حرام بر میگردد. حال اگر بخواهیم موضوع اجرای کنسرت های زنده موسیقی را هم به این چالش اضافه کنیم، اوضاع کمی پیچیده تر می شود. در این بین تنها مرجع تقلیدی که به صراحت مواضع و دیدگاه های خود را درباره موسیقی اعلام کرده و راه را از چاه نشان داده است، رهبر انقلاب است. حضرت آیت الله خامنه ای در کنار اینکه ترویج موسیقی را با اهداف عالیه نظام جمهوری اسلامی سازگار نمی دانند اما از طرف دیگر راه را هم برای پیشرفت این رشته هنری نبسته اند و نقطه آرمانی این رشته را هم اینگونه تعریف کرده اند: «موسیقی متعالی، موسیقی ای است که برای هدف متعالی باشد. اگر چنین باشد، آن وقت می شود موسیقی را پاک و مقدس نامید؛ آن وقت می شود ما هم مثل غربی ها کنسرتی داشته باشیم (عنوانش را مثلاً "محفل خوانندگی" بگذاریم تا اصطلاح غربی به کار نبرده باشیم) تا مردم اعم از معمولی و متدین، بلیت تهیه کنند و برای شنیدن ساز و آواز شما، به آن محفل بیایند.»
البته درست است که رهبر معظم انقلاب اجرای کنسرت های موسیقی را با داشتن پیش شرط هایی بلامانع دانسته اند، اما باید دید که آیا محتوای موسیقی هایی که در این کنسرت ها اجرا می گردد چه تناسبی با موسیقی متعالی دارد؟! آیا محتوای این کنسرت ها بیشتر از اینکه به رشد فرهنگی جامعه کمک کند، به ترویج ابتذال و اشرافی گری کمک نمی کند؟! متاسفانه علیرغم تلاشهایی که به تازگی برای قداست بخشی به موسیقی ایرانی انجام شده است، اما اغلب کارهای خوانندگان جوان ما هیچ ارتباطی با موسیقی متعالی ندارد و به جای اینکه دردی از درد های جامعه را درمان کند، بیشتر به ماده مخدری می ماند که شنونده را در یک فضای فانتزی و تخیلی فرو می برد.
کنسرت گروه «سون» در فریمان - تیرماه 93
این بی توجهی به اصالت و ریشه ایرانی و اسلامی تا حدی بوده است که صدای پیشکسوتان این رشته را هم در آورده است و آنها هم لب به اعتراض گشوده اند. شاید به همین دلیل است که آیت الله علم الهدی برگزاری کنسرتهای موسیقی این چنینی را شایسته شهر مشهد نمی دانند. شهر مشهد به یُمن حضور امام هشتم(علیه السلام) چنان جایگاهی یافته است که به «پایتخت معنوی ایران» تبدیل شده است بنابراین هر برنامه ای که در آن برگزار می شود باید حداقل ملاکهای یک شهر مذهبی را داشته باشد تا حریم معنوی آن زیر سوال نرود.
اما در این بین به تازگی یک جریان خزنده در بین متولیان برگزاری کنسرت های موسیقی به راه افتاده است که برای دور زدن قانون، محل برگزاری این مراسم ها را از شهر مشهد به شهرهای کوچک اطراف آن منتقل کرده اند که در این مورد چند نکته مهم وجود دارد:
اول: اکثر شهرهای اطراف مشهد و دیگر شهرهای استان، مناطقی هستند که به علت دور بودن از هجمه های سنگین فرهنگی کلان شهرها، بافت اصیل و سنتی خود را حفظ کرده اند و معمولا هیچ درخواستی هم برای برگزاری این کنسرت ها ندارند! چرا که نه احساس نیازی می کنند و نه هیچ تناسبی بین فرهنگ بومی خود با این کنسرت های وارداتی می بینند.
کنسرت سیروان خسروی در چناران - خرداد93
کنسرت فرزاد فرزین در چناران - دی ماه 92
دوم: بلیط ورودی این کنسرت ها قیمت بسیار بالایی دارد که مردم عادی شهرها ناتوان از خرید آن هستند بنابراین بیشتر شرکت کنندگان این مراسم ها همان ثروتمندان و مرفهینی هستند که در شهر مشهد چنین فرصتی برای آنها فراهم نبوده است.
کنسرت مرتضی پاشایی در تربت حیدریه - شهریور 93
متاسفانه این مهمانان ناخوانده با ورود به شهر مانوری از ماشین های گران قیمت و رفتارهای نابه هنجار فرهنگی را به نمایش می گذارند که موجبات نارضایتی شهروندان این شهرها را هم فراهم کرده است علاوه بر این لباس های نامتعارف، اختلاط و آهنگهای تند و زننده ای که در محیط این کنسرت ها پخش می شود، صحنه هایی را بوجود می آورد که اصلا در شان یک محیط فرهنگی نیست و توهینی نسبت به فرهنگ شهر میزبان به حساب می آید و این سوال را در ذهن ها بوجود آورده است که مدیران فرهنگی با چه توجیهی به این کنسرت های وارداتی مجوز می دهند؟ آیا از نظر آنها تنها راه رشد فرهنگ یک شهر برگزاری کنسرت موسیقی و آن هم از نوع غربی اش است؟!
کنسرت گروه «سون» در فریمان - تیرماه 93
کنسرت شهرام شکوهی در قوچان- دی ماه 92
سوم: عموم دغدغه مندان عرصه فرهنگ دینی و مردم مومن و متعهد این شهرها بارها و بارها نارضایتی خود را نسبت به گسترش این جنس برنامه ها که سعی در تغییر ذائقه فرهنگی آنان دارد اعلام کرده اند اما ظاهرا گوش شنوایی برای شنیدن این حرف ها وجود ندارد! که در اینصورت در آینده ای نه چندان دور باید شاهد وقوع اعتراضات مردمی و تنش های فرهنگی در این شهر ها باشیم که این زنگ خطری است برای مدیران فرهنگی که خود را خادم مردم می دانند نه سرور آنها!
چهارم: بدیهی است در نگاه های کلان فرهنگی، امری که به شدت مورد غفلت واقع شده است ترسیم مدل شادی مطلوب در اسلام و اجرایی نمودن آن در عرصه های مختلف می باشد. لازم است درباره این مشکل که بخشی از آن پا در حوزه های علمیه دارد و بخشی دیگر در کارگزاران دولتی، جناح فرهنگی مومن مطالبه گری را در صدر فعالیت های خود قرار دهد.
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-2355
ارسال نظر