دکتر رقیه فاضل/ مسئله حاشیه شهر مشهد، چند وقتی است که با بسامد بالایی در صحبتها و موضع گیریهای مسئولان شهر و برخی تشکل های مردمی مطرح میشود. بهنظر میآید بازخوانی و تبیین ضرورت و اهمیت پرداختن به مسئله حاشیه شهر، گرهگشای خوبی برای انتخاب رویکردها و جهتگیری فعالیت ها باشد.
حاشیهنشینی و تهدید هویت شهر
پرداختن به حاشیه شهر ضرورت دارد؛ چراکه حاشیهنشینی، هویت شهر مشهد را تهدید میکند. البته نه از آن رو که به نمای شهری جلوه بدی میدهد و زائران و مسافران، وقتی از پنجرههای قطار بیرون را نگاه میکنند، در مواجهه اولشان با مشهد، بعضی خانه های بدون نما، نیمهخرابه و نمناک دهمتری منطقه ساختمان و امیرآباد را همچون خراشی بر صورت معماری شهری میبینند؛ بلکه به این دلیل که نشان-دهنده تبعیض و بیعدالتی در دهه پیشرفت و عدالت در پایتخت معنوی جمهوری اسلامی است. وجود پدیده حاشیهنشینی زشت است، چراکه بهشت، نمود عدل است و حاشیهنشینی در شهر بهشت، نشان-دهنده ظلم و اینهمه، شهر بهشت و پایتخت معنوی را بیهویت و پوچ خواهد کرد.
حاشیه شهر، علت یا معلول؟
در یک نگاه، حاشیه شهر علت اصلی و محل پرورش ناهنجاریها و زشتیهای اجتماعی است. این نگاه با وسواس و دقت خاصی از ضرورت پرداختن به حاشیه شهر مشهد و ساماندهی آن خواهد گفت؛ چراکه وظیفه خود را مقابله جدی با گروههای ضدفرهنگ و ضدامنیت، بزهکاری و اعتیاد می داند و بهزعم خود سراغ از بین بردن علت آن در حاشیه شهر میرود
.
از نگاهی دیگر حاشیه شهر، خود معلول یک علت دیگر است. این نگاه نیز ساماندهی حاشیه شهر را ضروری میداند؛ اما حاشیهنشینی را نشانهای از یک شهر مریض و مدیریت ناعادلانه شهری میداند. البته بعد از آنکه تبعیض و فقر و حاشیهنشینی بهوجود میآید، بروز برخی ناهنجاریها در حاشیه شهر پیش-بینیشدنی خواهد بود؛ اما این رویکرد، هیچگاه چشم خود را بر این زنجیره علت ها و علت اصلی بهوجودآورنده ناهنجاریها نخواهد بست.
حاشیه شهر، هم فوریت و هم کار زیربنایی
حاشیهنشینی برای شهر اسلامی ننگ است؛ چراکه خبردهنده از بیعدالتی ساختاری و تبعیض سابقهدار در مدیریت شهر و فراموشی دیرینه مستضعفین در ذهن و عمل برنامهریزان توسعه شهری است. برای مقابله با حاشیهنشینی، باید بهسراغ علت هایی رفت که بسیاری اوقات در مرکز شهر و در ساختارها و تصمیمات ناعادلانه و ناکارآمد مدیریتی شهر وجود دارند و باعث جابجایی اولویت های شهر شده اند. باید این علت ها را دید، شناخت و اصلاح کرد؛ وگرنه همچنان حاشیهنشینی برجای خواهد بود و گسترش خواهد یافت؛ لذا حل مسئله حاشیهنشینی، تنها یک فوریت نیست؛ بلکه هم فوریت است و هم کار زیربنایی و بلند مدت میخواهد و توقع بحق مردم از مدیران شهری و دغدغه مندان حاشیه شهر، اقدامی دومنظوره است
.
با این نگاه، رسیدگی به حاشیه نشینان و برپایی عدالت، جبهه ای از جنگ تمامعیار فقر و غناست که علاوهبر شور و دلسوزی و به میدان آوردن عواطف، تدبیر و کار کارشناسی و جهادی می طلبد. حالا که مسئله حاشیه شهر مشهد پس از سال ها سکوت، به صورت مبارکی در کانون توجه قرار گرفته است، اگر نسنجیده اقدام شود، شاید نتوان تا سال ها سخنی از حاشیه شهر به میان آورد. همین دغدغه، ضرورت نگاه کارشناسی به حاشیه شهر را جدی تر می کند. در این میان تأملات و پرسش هایی درخور توجه خواهند بود: مسئله اصلی حاشیه شهر چیست؟ با چه رویکردی به سراغ این فوریت خواهیم رفت؟ اقتصادی؟ امنیتی؟ عمرانی؟ فرهنگی؟ براساس چه اطلاعات و آمارهایی رویکردِ محوری را انتخاب خواهیم کرد؟ بازیگران اصلی در این اصلاحات چه کسانی خواهند بود؟ جمع میان اقدام فوری و اقدام دراز مدت و زیربنایی برای حاشیه شهر، چگونه خواهد بود؟
منبع: شهرآرا
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-2534
ارسال نظر