تاریخ خبر: کد خبر: 3448

گفتگو با تنی چند از زائران پیاده مشهد

در این 8 سالی که کاروان ما راه افتاده اتفاقات عجیبی در آن روی داده است؛ ما یک خانم نابینا (م. بابایان) داشتیم که34 سال بود که نابینا بود و در همین کاروان شفا پیدا کرد

گفتگو با تنی چند از زائران پیاده مشهد

وقتی صدهاکیلومتر را با پای پیاده به شوق امام رئوف(علیه السلام) سختی های سفر را به جان بخری، در لحظه رسیدن به امامت، از مشکلات مسیر گلایه ای نداری. زائران پیاده مشهدمقدس در دهه آخر صفر در طی این مسیر طولانی با مشکلاتی رو به رو بودند که در  گفتگو با «قاصدنیوز» به برخی از آنها اشاره نموده اند. 

*   *   *

در ابتدای راه با پیر مردی شیروانی همراه شدیم که خودش می گفت؛ آشپز کاروان و برادر شهید است و الان دومین سالیست که با این کاروان به زیارت حضرت آمده است. از سختی های راه وکیفیت خدمات دهی در مسیر از او پرسیدیم، گفت:« ما الان 7 روز است که از شیروان راه افتاده ایم و کیفیت خدمات دهی هرسال بهتر از سال‌های گذشته است. استقبال مردمی هم بی نظیر بوده و در مسیر به شکل های مختلف از ما پذیرایی می کنند، از نظر فرهنگی هم روحانیون آستان قدس به تبلیغ و آموزش احکام در بین زائران پیاده می پردازند. تهیه غذا و جای خواب تا قبل از قوچان با خود کاروان بود ولی از قوچان به بعد آستان قدس محل خواب و غذا را در اختیار ما گذاشت.»

 

 البته او از کمبود سرویس های بهداشتی در مسیر هم می نالید و می گفت:«سرویس بهداشتی در مسیر کم است و سرویس بهداشتی مساجد یا کم است یا خراب! از نظر پزشکی هم متاسفانه هلال احمر امکانات کافی برای درمان زائران پیاده را ندارد و گاهی جواب سر بالا هم می دهد؛ مثلا من وقتی برای دندان دردم از آنها قرص خواستم، به من گفتند: دوای دندان درد پیاز است!» آخرین درخواستی که او از ما داشت تا به گوش مسئولین برسانیم؛ این بود که اگر می توانند حسینیه ها را در مسیر را زیادتر کنند چون حسینیه ها برای خانم ها بهتر است و آنها در آنجا احساس راحتی بیشتری می کنند.

 

کمی آن طرف تر مرد جوانی را دیدیم که در حال سلام دادن به آقا بود از نوع لباس پوشیدنش فهمیدیم که مسئولیتی در کاروان دارد از او خواستیم که خود را معرفی کند و از خودش بگوید:«کاروان ما الان حدود 8سال است که با پای پیاده از شیروان به پابوسی آقا می آید و من هم افتخار سرپرستی این 270 نفر زن، مرد، پیر و جوان را دارم» از او می خواهیم با توجه به سابقه اش کمی از خاطراتش بگوید، او با گرمی درخواست ما را قبول می کند و می گوید:« در این 8 سالی که کاروان ما راه افتاده اتفاقات عجیبی در آن روی داده است؛ ما یک خانم نابینا (م. بابایان) داشتیم که34 سال بود که نابینا بود و در همین کاروان شفا پیدا کرد و آستان قدس هم برای برای بررسی صحت ماجرا، او را یک ماه نزد خودش نگه داشت. ما یک معلولNSC داریم که در جریان همین پیاده روی بیماری اش بهبود یافته است و شفای اطفال هم داشته ایم.

زائران پیاده

درکاروان امسال‌ بچه هایی داشتیم که از روستاهای مرزی آمده و تا به الان حرم امام رضا (ع) را ندیده بودند؛ به همین خاطر وقتی به «امامزاده جلیل قوچان» رسیدیم آنجا را با حرم امام هشتم اشتباه گرفتند!»

 

مثل مصاحبه کننده قبلی او هم  از کمبود سرویس های بهداشتی می نالید و می گفت همین نبود سرویس های بهداشتی برای طهارت نماز مسن ترها مشکل ایجاد کرده است. از نظر حمل و نقلی هم او از بالارفتن قیمت بلیت اتوبوس های مسیر برگشت ناراضی بود و می گفت بلیت اتوبوسی که در وضعیت عادی 5000 هزار تومان بوده است الان 14000 هزار تومان شده است و همین افزایش قیمت بلیت، زائران پیاده را در تنگنا قرار داده است.

 

در حین حرکت به سمت حرم با مرد پرچم به دستی روبه رو می شویم که در حال برگشت از حرم است و سرپرستی تعدادی پیرزن را برعهده گرفته است وقتی با او خوش و بش می کنیم، متوجه می شویم که از اهالی تربت حیدریه است و 6 روز است که در راه بوده اند. او از همه چیز تعریف می کند وقتی علت را می پرسیم، می گوید:« ما بیش از 10 سال است که به صورت پیاده به زیارت علی بن موسی الرضا(ع) می آییم و در این ده سال همیشه خودمان همه چیز را تهیه کرده ایم و تجربه سال های گذشته به کمک ما آمده است تا با مشکل چندانی رو به رو نشویم. تنها درخواستی هم که ما از ارگان های مسئول داریم این است که محل اسکان زائران پیاده را در نزدیکی حرم قرار دهند؛ چون دوری از حرم، رفت و آمد زائران را با مشکل رو به رو می کند»

 

وقتی به حرم می رسیم با کاروانی رو به رو می شویم پرچمدار آنها یکی خانم میانسال است که سرپرستی تعدادی خانم جوان و مسن را بر عهده گرفته است از خانم رضایی که یک خانم خانه دار است درخواست می کنیم  مختصری درباره کاروانشان بگوید؛ او می گوید:«کاروان ما از شهرستان زواره آمده است و 5 روز طول کشید تا به مشهد رسیدیم، اعضای کاروان ما حدود سیصد نفر هستند که 120 تای آنها را خانم ها تشکیل می دهند. از نظر خدمات رفاهی امسال نسبت سال های گذشته وضعیت خیلی بهتر بود، ولی سرویس های بهداشتی تا قبل از«روستای باغچه» کم بود، از نظر فرهنگی هم روحانیونی از طرف آستان قدس در بین کاروان ما حضور یافتند و به تبلیغ احکام شرعی و مسائل عبادی پرداختند که در هدایت جوانان ما خیلی تاثیر داشت» از دیگر اعضای کاروان پرسیدیم که نیت شما از این سفر چه بود؛ همه ی آنها به طور متفق القول گفتند: هدف اصلی و اول همه ی ما از این پیاده روی، ظهور آقا امام زمان(عجل الله) است.

 

 کم کم همه به صرافت افتادند و هر کسی حاجتش را می گفت، یکی می گفت برای سلامتی و عاقبت به خیری فرزندانش به این سفر آمده است، دیگری می گفت؛ یک سال بود که در خانه افتاده بودم اما نذر کردم که با پای پیاده به زیارت امام رضا(ع) بیایم و الان سال چهارمی است که در این پیاده روی شرکت می کنم .

 

خانم دیگری که ظاهرا از روستای «اسلام قلعه» بود، خیلی به ما اصرار کرد که حتما درخواستش را به خادمان آستان قدس رضوی برسانیم:« ما هرساله از این 300 نفر در امامزاده سید محمد علوی پذیرایی می کنیم اما متاسفانه جایی برای اسکان آنها نداریم، مسئولین آستان قدس رضوی لطفا فکری برای اسکان این عزیزان در اطراف امامزاده بکنند تا ما شرمنده آنها نشویم»

 

ما به ورودی حرم رسیده ایم و اذن دخول می خوانیم، اگرچه امسال از پیاده روی اربعین جا ماندیم ولی خوشبختانه خدا این توفیق را  به ما داد که حداقل از قافله زائران پیاده رضوی جا نمانیم. حجم کاروان های پیاده ای که به شوق زیارت شاه خراسان آمده بودند، زیاد بود از روستاهای نیشابور، درگز، چناران، قوچان و... که در اینجا فرصت نشد مصاحبه های همه ی آنها را منتشر کنیم که پیشاپیش از آنها عذر خواهیم.    

کلمات کلیدی

ارسال نظر

تریبون