«قاصدنیوز»: هفدهم دی ماه 1356 در تاریخ انقلاب اسلامی بدین جهت مهم است که برای اولین بار چنین تجمعی به همت زنان در نشانه اعتراض به حکومت پهلوی به راه افتاد. این تجمع آنقدر مهم بود که آیت الله خامنه ای آن را شروع کننده انقلاب در مشهد می نامند:
«زنان، هم در دوران مبارزه نقش داشتند، هم بخصوص در همان دوران انقلاب - یعنی آن یک سال و نیمی که حرکت انقلابىِ عمومی شروع شد - نقش داشتند. زنان یک نقش مؤثر و بی جایگزین داشتند؛ که اگر نبودند زنان توی این اجتماعات، بلاشک این اجتماعات عظیم و این تظاهرات عظیم، آن اثر را نمیبخشید؛ علاوه بر اینکه در بعضی جاها مثل مشهد ما، اصلاً شروع این تظاهرات، از زنان شد. یعنی اولین حرکت عمومىِ مردمی، یک حرکت زنانه بود. البته مورد تعرض پلیس هم قرار گرفتند. بعد از آن بود که حرکتهای مردانه راه افتاد.» (بیانات در سومین نشست اندیشه های راهبردی14/10/1390)
در اسناد منتشر شده آمده است که تجمع 17دی نخستین راهپیمایی زنان مشهدی علیه رژیم پهلوی بوده که توسط آیت الله ابوالحسن شیرازی در شهر مشهد ساماندهی شده است. در این راهپیمایی زنان مشهدی در حالی که با به دست گرفتن قرآن و پلاکارد به یک راهپیمایی آرام دست زده بودند؛ ماموران دولتی با حمله به صفوف آن ها، هفده نفر شان را دستگیر و به کلانتری شماره پنج مشهد اعزام کردند. هرچند که این موضوع به دلیل مسائل امنیتی در مطبوعات چندان بازتابی نداشته است.
خانم فاطمه اعتمادی که یکی از شرکت کنندگان در این تجمع بوده است خاطره اش از این روز را اینگونه نقل میکند:
«... هوا سرد بود ،برف هم می آمد.من و خانم اسکویی صبح زود پرچم بر می داشتیم و می رفتیم جلوی کوچه چهارباغ می ایستادیم.خانم هایی که می آمدند و عبور می کردند متوجه می شدند که راهپیمایی است.
17دی 1356 عده ای ازبانوان اسلام شناسی مشهد قرار بود راه بیفتند و راهپیمایی کنند. این راهپیمایی در واقع علیه عده ای از خانم هایی که هر سال به مناسبت 17دی (روز کشف حجاب) قراربود تاج گل ببرند به مجسمه رضا شاه تقدیم کنند. در این روز قرار بود یک تعداد از خانم ها از فلکه آب راه بیفتند، من هم به فلکه آب آمدم ، دیدم تعدادی خانم چادرمشکی بدون هیچ پرچمی نشسته اند ویا راه می روند.
من رفتم جلو وگفتم: راهپیمایی از اینجاست. گفتند: بله
بلاخره تا وقتی که شدیم 15نفر. آهسته، آهسته حرکت کردیم و کم کم پرچم باز کردیم که نوشته بودند: «ما زنان ایران این روز را روز شومی می دانیم». چون روز کشف حجاب بود، این روز را شوم میدانند و مبارزه می کنند. آن روز زنان زیادی جمع شدند و جمعیتی گرد آمد به نظرم حدود 200 یا 300 نفر میشدیم تا اینکه نزدیک بازار سرپوشیده که رسیدیم از دور دیدم ماشینهای ارتشی به سوی ما میآیند. به آن خانمهایی که در میدان شاه جمع شده بودند خبررسانده بودند، خانم های محجبه دارند می آیند با چوب و چماغ، آنها ترسیده بودند. گفته بودند، ما از اتوبوس پیاده نمی شویم و به آقایی که همراهشان بود گفته بودند: این تاج گلها را ببرید ما پیاده نمی شویم. به آنها گفته بودند، ما دور تا دور مجسمه را پلیس گذاشته ایم و کسی این جا نیست. خانم ها با ترس و لرز پیاده شده بودند و گلها را روی مجسمه قرار داده و سریع رفته بودند.
نزدیک چهاراه خسروی که رسیدیم دیدم نیروهای نظامی پیاده شدند، خانم ها همان طور جلو می رفتند. من هم داخل جمعیت بودم. تعدادی از زنها را گرفتند یکی ازآنها داد می زد مردم دست از استقامت برندارید. آنها را انداختند داخل ماشین. یکی از آن کسانی که دستگیر شد خانم مقدسی دختر آقای شیرازی بود. از آن جمعیت یکی دو نفر مرگ بر شاه می گفتند. نظامیان هم زنان را با باطوم می زدند. ماموران به سوی تظاهرکنندگان حمله کردند و زنها را با باطوم میزدند و وقتی به پرچم رسیدند آن را پاره کردند.
من زدم رفتم توی بازار سرشور، همانطور که می دویدم لنگه کفشم افتاد. با خودم گفتم برگردم لنگه کفش بردارم زشت است و از طرفی باید این کاسبها هم نفهمند چون هنوز تعدادی ازبازاری ها موافق این نوع حرکتها نبودند. آنها می گفتند: به زن چه که بیاید و داخل خیابان داد و بیداد را بیندازد؟ خلاصه دوان دوان به خانه رسیدم خانم طه گفتند: چی شده؟ از کجا می آیی؟ گفتم: جریان این است و این اتفاق افتاده.»
خانم فکور حیایی همسر حاج حید رحیم پور ازغدی این ماجرا را اینگونه نقل میکند:
نخستین تظاهرات انقلاب اسلامی، نه 19 دی قم بلکه دو روز قبلش، 17 دی سال 56 در راهپیمایی زنان مسلمان مشهد بود. 17 دی، روز به اصطلاح کشف حجاب زنان توسط رضاخان بود که رژیم آن را روز آزادی زن! اعلام کرده بود. شعارها علیه دستگاه و كشف حجاب و با پارچهنوشتهای خواستار آزادی زندانیان سیاسی همراه با شعار اللهاکبر بود. طیف مبارزین مذهبی، راهپیمایی را هدايت ميكردند. البته چند تن از مجاهدین خلق، به ویژه از طریق خانم معصومه متحدین(مادر محبوبه متحدین) هم بودند كه میکوشیدند به تظاهرات جهت خاص خود را بدهند که اجازه ندادیم. زیرا مديريت تظاهرات با خانمهای مبارزی بود که با آیتالله خامنهای آشنا یا مرتبط بودند و خط امام خمینی(ره) را تعقیب میکردند. تظاهرات را 17 دی از يك حسینیه در مشهد آغاز کردیم و این نخستین تظاهرات علنی سیاسی انقلاب اسلامی بود که در سال 1356 با جلوداری خانمها آغاز شد.
البته در جلسات بزرگداشت مرحوم دكتر شريعتي در مشهد و شايد بزرگداشت مرحوم حاجآقا مصطفي خميني هم بازداشتها و درگيرهاي مختصری بود ولي هيچ يك تبديل به تظاهرات نشد.حدود 300 نفر خانمها بودند که البته با 50 نفر آغاز شد، گروهی از ما پوشیه و روبنده زده بودیم تا شناسایی نشویم؛ خانم مقدسی، خانم غفاریان، همشيره مقام معظم رهبري و خانمهای دیگری و یکی دو نفر از بستگان ما و جمع دوستان سیاسی که غالبا از خانواده مبارزین بودند. به حدود چهارراه شهدا(نادری) که رسیدیم، ساواک و پلیس یورش آورده و گروهي از ما را بازداشت کردند. من علاوه بر چادر مشکی كه به سر میکردم، آن روز به عنوان طرح فرار، یک چادر رنگی هم با خود برداشته بودم تا در لحظه حمله حتمی پلیس، تغییر پوشش داده و شناسایی نشوم و همين اتفاق هم افتاد. یورش که آغاز شد به سرعت به داخل یک کوچه پیچیدم و چادر سیاهم را عوض کردم و به سرعت در کنار يك دستفروشی که کنار پیادهرو قندشکن و انبردست و... میفروخت، به عنوان خریدار نشستم. نیروهای امنیتی فریب خوردند و گمان كردند از اهالي آن محل هستم و از كنار من دويدند و عبور كردند. وقتی کمی خلوت شد، چادر سیاه را دوباره پوشیده و منطقه را از وسط نیروهای امنیتی ترک کردم اما عدهای از خانمها بازداشت شدند. عرض کردم سازماندهی راهپیمایی با پیروان امام خمینی(ره) بود. »
منابع:
- مصاحبه بخش تاریخ شفاهی مدیریت اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی با خانم اعتمادی12/2/1384)
- مصاحبه خانم فاطمه فکور یحیایی با مشرق نیوز در سال 1391
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-3701
ارسال نظر