تاریخ خبر: کد خبر: 5434

چوب خط اقدامات ساختارشکنانه جهاددانشگاهی چه زمانی پر خواهد شد؟/

جولان روشنفکرنماها در جهاددانشگاهی مشهد؛ این‌بار توهین به جمهوری اسلامی و تمسخر ارزش‌ها

رژیم شاه با این رژیم به حسب ظواهر همه چیزش فرق می‌کرد. آن حکومت سکولار داشت این حکومت دینی دارد، آن غرب‌زده بود این شرق‌زده است، عرض کنم البته می‌گفتند نه شرقی – نه غربی، ولی دروغ می‌گفتند. همه چیزش فرق ‌می‌کرد، همه چیزش فرق کرد، اما همان شد.

به گزارش «قاصدنیوز»، نشست رونمایی، بررسی و نقد کتاب «برابری و جانبداری» اثر تامس نیگل توسط جهاددانشگاهی خراسان رضوی در تالار فردوسی مجتمع دکتر علی شریعتی جهاددانشگاهی خراسان رضوی برگزار شد. در ابتدای این نشست دکتر جواد حیدری (مترجم کتاب و عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد) به معرفی و بیان خلاصه ای از کتاب پرداخت و در ادامه نشست، در دو بخش، مصطفی ملکیان ضمن بررسی کتاب، به معرفی و نقد آرا و اندیشه های تامس نیگل پرداخت.

 

در بخش دوم این جلسه که به بررسی و نقد کتاب «برابری و جانبداری» اختصاص داشت ادعاهایی توسط سخنران، پیرامون انقلاب و جمهوری اسلامی مطرح شد که قضاوت را به خوانندگان عزیز می سپاریم.

 

رژیمی که به جای رژیم شاهنشاهی روی کار آمد ظاهراً 180 درجه فاصله داشت، اما همان شد!

 

سایت خبری تابناک قسمت پرسش و پاسخ مذکور را عیناً ارائه کرده است:

می‌پرسند اول حکومت‌ها را عوض کنیم؟ اتفاقاً برعکس است... دست بالا را فرهنگ دارد. تحولات تاریخی هم این را نشان داده است. مگر ما رژیم شاهنشاهی را عوض نکردیم؟ درست است؟ عوض که کردیم. تقریباً می‌توانم بگویم رژیمی که به جای رژیم شاهنشاهی روی کار آمد به حسب ظاهر واقعاً 180 درجه فاصله داشت، از هر لحاظ با آن رژیم. ولی وقتی که برای ما پدید آمد... نمی‌دانم... (سکوت گوینده و کف زدن حضار!)

 

چون فرهنگمان همان فرهنگ بود. توجه می‌کنید. فرهنگمان همان فرهنگ بود. فرهنگمان عوض نشد و اگر صد بار رژیم‌های سیاسی بیایند و بروند، با انقلاب با کودتا، با مداخله خارجی با شورش داخلی، صد بار رژیم‌های سیاسی بیایند و بروند و فرهنگ ما همین که الان هست بماند، همه رژیم‌های بعدی تبدیل به عین رژیم‌های قبلی می‌شوند، درست مثل رژیم‌های قبلی... فرهنگ ما باید عوض بشود. واقعاً رژیم شاه با این رژیم به حسب ظواهر همه چیزش فرق می‌کرد. آن حکومت سکولار داشت این حکومت دینی دارد، آن غرب‌زده بود این شرق‌زده است، عرض کنم البته می‌گفتند نه شرقی – نه غربی، ولی دروغ می‌گفتند(خنده بعضی حضار!). همه چیزش فرق ‌می‌کرد، همه چیزش فرق کرد، اما همان شد. به خاطر این که فرهنگ ما همان فرهنگ مانده بود. وقتی فرهنگ ما همان فرهنگ بماند، صد بار رژیم‌ها بیایند و بروند، صد بار، با کودتا با انقلاب، با شورش با مداخله خارجی به هرچه می‌خواهد باشد، باز عین همان رژیم می‌شود. هیچ راه دیگری هم به نظرم وجود ندارد.

 

رژیمی که به جای رژیم شاهنشاهی روی کار آمد ظاهراً 180 درجه فاصله داشت، اما همان شد!

 

من یک دوستی داشتم این پدر شهید بود و پسرش در همین انقلاب شهید شده بود. به من می‌گفت آقای ملکیان من با رژیم شاه صد در صد مخالف بودم - با رژیم شاه - با این رژیم هم صد در صد مخالفم و با آن رژیمی هم که انشاالله تعالی به جای این رژیم می‌آید با آن هم صد در صد مخالفم. من فکر می‌کنم اگر فرهنگ‌مان این جور بماند همین کار را هم باید بکنیم. هر رژیم بیاید مانند همین رژیم‌ها خواهد شد. باز باید مخالفت کنیم، کلی خون می‌دهیم و هزینه انسانی و امکانات و همه چیز و نابودی هزار چیز... و باز یک رژیم جدید می‌آید، بعد عرض کنم که باز همین جور. بنابراین به نظرم می‌آید ابوسعید ابوالخیر درست‌تر می‌گفت که می‌گفت نگویید به پیش روید، بگویید به خویش آی. بجای این که به پیش رویم، فتوحات کنیم، پادگان‌ها را بگیریم، که چه کار کنیم؟ پادگاه‌ها را بگیریم آن وقت چه کارش کنیم؟ درست است؟ به جای آن آقا من اینجا بنشینم، به جای حسن حسین بیاید، به جای زهرا زهره، به خویش آییم نه به پیش رویم. باید برگردیم به خودمان، و ببینیم چه شد که این جوری شدیم؟

 

(یکی از حاضرین سوال می‌کند...)

ادامه پاسخ سخنران: سوالشان این است می‌گویند فرهنگ را اینها می‌سازند. پس چرا در بعضی این فرهنگ ساخته نشده است؟ رسانه دست آنهاست، هم برای من دست آنهاست هم برای شما، غیر از این است؟ برای هر 75 میلیون رسانه دست یکی است، اما در این 75 میلیون بعضی‌ها موافق در می‌آیند، بعضی‌ها مخالف در می‌آیند. پس معلوم می‌شود رسانه جبر ایجاد نمی‌کند. چون اگر رسانه جبر ایجاد می‌کرد، آن وقت یک رسانه واحد باید 75 میلیون را مثل قرص آسپرین عین هم می‌کرد، آن وقت باید 75 میلیون قرص آسپرین باشیم عین هم. اما چرا عین هم نیستیم؟ برای این که رسانه هر کاری کند، بالاخره انسان است که اینجا باید تصمیم بگیرد.

 

 

همچنین این فرد در خلال سخنان ابتدایی خود به مباحثی پرداخت که پایگاه «صبح توس» به انتشار آن اقدام کرده است. باز هم قضاوت را به خوانندگان محترم می سپاریم.

 

هم به وجود خدا یقین دارم هم شک!

وی در توضیح تفاوت نگاه انسان سنتی و مدرن، گفت: فرض کنید من یک مسلمان ملتزم، معتقد و متشرع هستم. اگر 500 سال پیش بودم و از من می‌پرسیدید که تو یقین داری که خدا وجود دارد؟ می‌گفتم بله یقین دارم. الان هم با آن فرض از من بپرسید که تو یقین داری که خدا وجود دارد؟ می‌گویم بله. حتی بپرسید از کجا، می‌گویم سه دلیل فلسفی دارم.

 

ملکیان افزود: اما از بالا که نگاه می‌کنم می‌بینم متفکرانی بسیار قوی‌تر از من ادله‌ای برای اثبات وجود خدا اقامه کردند، که بعد پنبه آنها زده شد. پس احتمال می‌دهم که ادله من هم بعداً پنبه‌اش زده شود. احتمالش را می‌دهم یا نمی‌دهم؟ می‌دهم. پس الان من به یک معنا یقین دارم به وجود خدا و به یک معنا شک دارم بر وجود خدا. این از بالا نگاه کردن درباره وجود خدا را پدر بزرگم نداشت. 

 

رقص قبایل و نماز باران یکی است!

مثال دیگر وی درباره نماز باران بود و اظهار کرد: قبایل آفریقایی یا استرالیایی‌ها برای اینکه باران بیاید رقصهای عجیب و غریبی می‌کنند. پدران ما می‌گفتند آنها خرافه است. درست است؟ بعد حالا من مسلمانم می‌روم نماز استسقا می‌خوانم!

 

ملکیان ادامه داد: وقتی از بالا نگاه می‌کنم می‌بینم این چه فرقی با آن دارد؟ نماز استسقا با باران همان مقدار ارتباط دارد که رقص آن قبیله با باران. فرقی با هم ندارند. در عین این که ممکن است نماز استسقا بخوانم (که البته خیلی احتمالش هست که نخوانم) ولی می‌فهمم که من هم مثل آن آفریقایی هستم. منتهی او می‌رقصد و من نماز می‌خوانم، این هم نوعی رقص است. او آن رقص را برای خدا می‌کند و من هم این رقص را برای خدا می‌کنم. 

کلمات کلیدی

  • علی 1 3

    آفرین به تابناک.آفرین به قاصدنیوز...آفرین به خط فکری اصل انقلاب ...باور کنید بعضی وقتها بغض گلوم رو میگیره ..فک میکنم ما انقلابیون تنها موندیم و دشمنان به ظاهر دوست زیاد...شما رو به خون شهدا قسم میدم با هم هم پیمان بشید و راه و سیرت اصیل انقلابی خودتون رو حفظ کنید.

  • سعیدی 5 5

    این آقایون چه جوابی دارن بدن ؟ پدر در دانشگاه فردوسی مجوز کنسرت موسیقی و رقص می ده و پسر هم در سازمان دانشجویان برای ملکیان کلاس برگزار میکنه! هیات امنای جهاد دانشگاهی کجاست ؟ حمیدرضا طیبی (رییس جهاد دانشگاهی و رییس هیات امنا)، محمد محمدیان، محمدباقر نوبخت، محمد فرهادي، سید حسن قاضی زاده هاشمی، محمدرضا مخبر دزفولی، عبدالحسین شاهوردی، سعید قاضی مغربی، قادر آشنا

    • pskd 2 1

      من حدود 4 ساله با این مجموعه ارتباط دارم تنها چیزی که مهم نیست مبانی دینی و اسلامیه و محیط این مجتمع دکتر شریعتی واقعا مناسب با افکار همان اقای شریعتی هست و تمام امکانات مجموعه در اختیار همین سازمان دانشجوییه بهتر بگم سازمان اختلاط و بی بندوباری دانشجو نماها و واقعا جای نهاد رهبری یا بسیج یا ... کاملا خالیه

  • صادقی نژاد 3 0

    با سلام
    من با افکار استاد ملکیان آشنا هستم به ویژه اخیرا ایشان مواضع خاصی گرفتند و ... البته در علم این بزرگوار شکی نیست اما به نظرم این حرفها برای محافل علمی خاصی مناسب است نه جمع دانشجویی. امیدوارم بیشتر دقت شود.

ارسال نظر

تریبون