به گزارش«قاصدنیوز»، برخی خبرها طی چند روز گذشته حاکی از احتمال تغییر و تحول در دانشگاه علوم پزشکی مشهد دارد که گفته می شود دکتر سیدعلی اکبر شمسیان رئیس مجموعه پرحاشیه جهاددانشگاهی خراسان رضوی و قائم مقام فعلی دانشگاه علوم پزشکی به سمَت ریاست این دانشگاه منصوب خواهد شد.
پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، یا همان دولت تدبیر و امید، حلقهی مشخصی در دانشگاه علوم پزشکی، یکی از اساتید غیرسیاسی و به تعبیری معتدل را برای تصدی ریاست دانشگاه پیشنهاد داد. او پس از آنکه رئیس منصوب دولت یازدهم بر جایگاه ریاست تکیه زد، دکتر شمسیان یعنی دوست "پنجاه ساله" خود را در سال 1392 با رتبه دانشیاری به عضویت هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی درآورد. همچنین، ظرف دو سال بعد، ابتدا او را «مشاور عالی» و در اسفند 94 «قائم مقام» خود ساخت.
در همین روزها شنیده میشود با گذشت حدود سه سال ظاهراً قرار است مدل «پوتین-مدودف» پیاده شود و اولی به نفع دومی از قدرت کنارهگیری نماید.
فارغ از انتقادات به شیوه ارتقاء دکتر شمسیان که مورد بحث است و در ادامه اشاره خواهد شد، مروری خواهیم داشت به عملکرد مدیر و مجموعه پرحاشیه جهاددانشگاهی خراسان رضوی که طی چندسال اخیر موجبات اعتراض فعالان دانشگاهی و فرهنگی را در پی داشته است
خبرگزاری ایسنا
دفتر منطقهای خبرگزاری دانشجویان ایران در مشهد که تحت نظارت جهاددانشگاهی اداره می شود پس از تغییر و تحول در دوره جدید خود، علاوه بر عدم رعایت اصول خبری دست به حاشیه سازیهای متعددی زده است.
در همین رابطه آیت الله علم الهدی امام جمعه مشهد در دیدار با مدیران در جملهای کنایه آمیز گفت: ارزش خبرگزاری به منبع رسانههای بیگانه بودن نیست، بلکه به آن است که اعتماد عمومی جامعه را به خود جلب کرده و در این مسیر هرچه که اعتماد قشر مومن به این مجموعه جلب شود موجب افزایش وزن آن میشود.
وی ادامه داد: امروز در دنیا بنگاههای خبرپراکنی منبعی را مورد توجه قرار میدهند که بتوانند بیشتر برای تخریب چهره ملتها از آن استفاده کنند و بنابراین اگر برای اجرای این نیت یک خبرگزاری را بسیار مورد توجه قرار میدهند ما باید بدانیم که آن خبرگزاری مورد اعتماد مردم نیست.
در همین رابطه علاوه بر آنکه موارد متعددی در موضوعات مختلف موید حاشیهسازی رسانه تحت نظارت مدیر جهاددانشگاهی مشهد بوده است، توجه شما را دنبال کردن چند لینک به عنوان نمونه جلب میکنیم:
- شیطنت ایسنای خراسان درباره سخنان امام جمعه مشهد
- قرائت دروغ خبرگزاری ایسنا از سخنان آیت الله مصباح در مشهد+صوت
- عکس: شیطنت ایسنا در پوشش تصویری اختتامیه جشنواره مردمی فیلم عمار استان
- انعکاسی مغرضانه یا اظهاراتی بی پایه؟
- عکس: پوشش ایسنا از خشونت خانگی در مشهد؛ جهالت یا خیانت؟
انتشارات جهاددانشگاهی:
جولان عناصر معلومالحال و انتشار آثار این افراد همواره یکی از انتقادات جدی جریانهای ارزشی به مجموعه جهاددانشگاهی مشهد بوده است.
برای مثال در همین رابطه روزنامه کیهان در 23شهریور سال 93 نوشت:
برخلاف تأکیدات صریح مبنی بر غیرسیاسی بودن جهاد دانشگاهی و تلاش محض در چارچوب برنامههای علمی کشور و همچنین بر خلاف ضرورت عقلی و غیرقابل انکار و مهم دیگری مبنی بر عدم در اختیار گذاشتن مسئولیت و مناصب فرهنگی به افرادی که با فرهنگ و آئین اسلامی - ایرانی سنخیت ندارند، جهاد دانشگاهی مشهد خود را مخاطب این ضرورت ندانسته و در مسیر دیگری قدم میزند.
یکی از بارزترین مصادیق این بیتوجهی، بازگشت عناصر و افرادی است که دارای انحرافات جدی اندیشهای بوده و آثار و اندیشههایشان مروج ولنگاری اخلاقی و فرهنگی است.
اکنون و پس از روی کار آمدن افراطیون جدید در وزارت علوم و نفوذ در مراکز علمی و آموزشی، وی بار دیگر به جهاد دانشگاهی مشهد بازگشته است.
به عنوان یک نمونه از انحرافات اندیشهای این عضو جهاد دانشگاهی مشهد میتوان به کتاب ترجمه شده توسط وی اشاره کرد.
ع.و در سال 80 دست به ترجمه کتاب جانورشناس انگلیسی، میزند که سرتاسر آن مملو از ابتذالیات اخلاقی و جنسی است که ذکر حتی گوشهای از عبارات آن در این سطور هم ممکن نیست. این کتاب مبتذل پس از آن که نتوانست مجوز انتشار را دریافت کند، در سال 90 به صورت اینترنتی منتشر میشود! اما نکته جالبتر آنکه سایت جهاد دانشگاهی مشهد، این کتاب منحط جنسی و ضداخلاقی و بدون مجوز را به عنوان یکی از رزومههای قابل تحسین ع.و ذکر کرده است! البته این تنها تمجید جهاد دانشگاهی مشهد از این عنصر غیراخلاقی نبوده است، بلکه سخنرانیها و اظهارنظرهای دیگر وی هم در این سایت بازنشر داده میشود.
در مورد عملکرد و سوابق ع.و اطلاعات تکاندهنده دیگری هم در دست هست که عنداللزوم منتشر خواهد شد.
با توجه به بازگشت رؤسای دوران دولت اصلاحات در جهاد دانشگاهی مشهد، بیم آن میرود که این گونه افراد با ژستهای علمی، مجدداً و با رخنه در تشکیلات جهاد دانشگاهی، به ترویج تفکرات الحادی و مبتذل اخلاقی خود بپردازند.
همچنین کیهان در پاسخ به جوابیه جهاددانشگاهی مشهد به مطلب فوق نوشت:
* ع.و حدود 11 سال عضو یکی از مهمترین ارکان جهاد دانشگاهی یعنی «شورای انتشارات جهاد دانشگاهی»(در دوره دکتر شمسیان) یعنی عالیترین مرجع تصمیمگیری در این حوزه بوده و این سازمان تاکنون حدود سی عنوان کتاب از فرد مذکور منتشر کرده است! با وجود این همه ارتباط وسیع جهاد دانشگاهی مشهد با ع.و آیا میتوان مدعی بود که وی عضو جهاد دانشگاهی نیست و هیچ ارتباطی با این نهاد ندارد؟!
* در خصوص مترجم بودن ع.و و تقدیر از کتاب وی، ذکر این نکته ضروری است که اخذ جایزه برای یک کتاب، دلیلی برای چشمپوشی از انحرافات فکری افراد نمیشود، آن هم کتابی که مترجم در پیشگفتار آن انحرافات عمیق فکری خود را مکتوب کرده و به صراحت گفته است:«دیگر چه بخواهیم چه نه، انسان اکنون آن مرغ باغ ملکوت نیست، او یک گونه است در میان دیگران»!
ای کاش جهاد دانشگاهی به جای مطرح کردن کتابی به عنوان کتاب سال از وی، محتوای این کتاب و دیگر آثار او را مورد بررسی و حتی در صورت امکان تمجید قرار میداد. بهعنوان نمونه، ع.و در یکی دیگر از کتب منتشرهاش بر اخلاق و حیا و احکام اولیه اسلام اینگونه تاخته است:«باکره بودن کسر شأن و شاخصی از ناتوانی جنسی محسوب میشود»!
در پایان ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که پس از خبر ویژه «کیهان»، نام کتاب بدون مجوز، مستجهن و الحادی ع. و از لیست افتخارات(!) وی در سایت جهاد دانشگاهی حذف گردید که این امر بیانگر پی بردن آن سازمان به اشتباه فاحش خود درباره این فرد و آثارش میباشد.
نمونه ای از کتب اینترنتی غیرمجاز و مبتذل نویسندگان معلومالحال مرتبط با جهاددانشگاهی مشهد
این بخشها، قسمتهایی قابل بیان در این کتاب میباشد!
«باکره بودن کسر شأن و شاخصی از ناتوانی جنسی محسوب میشود»!
کتب غیرمجاز و اینترنتی با محتوای آموزش های جنسی به کودکان!
سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی:
جولان روشنفکرنمایان و ایجاد زمینه برای اظهارنظر جریانهای معلوم الحال سیاسی را می توان عمده ترین نقد بر مجموعه تحت مدیریت دکتر شمسیان طی سال های گذشته دانست.
به عنوان مثال نشست رونمایی، بررسی و نقد کتاب «برابری و جانبداری» اثر تامس نیگل توسط جهاددانشگاهی خراسان رضوی که در تالار فردوسی مجتمع دکتر علی شریعتی جهاددانشگاهی خراسان رضوی برگزار شد.
مصطفی ملکیان از عناصر روشنفکرنما در این نشست گفت:
* میپرسند اول حکومتها را عوض کنیم؟ اتفاقاً برعکس است... دست بالا را فرهنگ دارد. تحولات تاریخی هم این را نشان داده است. مگر ما رژیم شاهنشاهی را عوض نکردیم؟ درست است؟ عوض که کردیم. تقریباً میتوانم بگویم رژیمی که به جای رژیم شاهنشاهی روی کار آمد به حسب ظاهر واقعاً 180 درجه فاصله داشت، از هر لحاظ با آن رژیم. ولی وقتی که برای ما پدید آمد... نمیدانم... (سکوت گوینده و کف زدن حضار!)
* فرهنگ ما باید عوض بشود. واقعاً رژیم شاه با این رژیم به حسب ظواهر همه چیزش فرق میکرد. آن حکومت سکولار داشت این حکومت دینی دارد، آن غربزده بود این شرقزده است، عرض کنم البته میگفتند نه شرقی – نه غربی، ولی دروغ میگفتند(خنده بعضی حضار!)
*وی در توضیح تفاوت نگاه انسان سنتی و مدرن، گفت: فرض کنید من یک مسلمان ملتزم، معتقد و متشرع هستم. اگر 500 سال پیش بودم و از من میپرسیدید که تو یقین داری که خدا وجود دارد؟ میگفتم بله یقین دارم. الان هم با آن فرض از من بپرسید که تو یقین داری که خدا وجود دارد؟ میگویم بله. حتی بپرسید از کجا، میگویم سه دلیل فلسفی دارم.
ملکیان افزود: اما از بالا که نگاه میکنم میبینم متفکرانی بسیار قویتر از من ادلهای برای اثبات وجود خدا اقامه کردند، که بعد پنبه آنها زده شد. پس احتمال میدهم که ادله من هم بعداً پنبهاش زده شود. احتمالش را میدهم یا نمیدهم؟ میدهم. پس الان من به یک معنا یقین دارم به وجود خدا و به یک معنا شک دارم بر وجود خدا. این از بالا نگاه کردن درباره وجود خدا را پدر بزرگم نداشت.
* قبایل آفریقایی یا استرالیاییها برای اینکه باران بیاید رقصهای عجیب و غریبی میکنند. پدران ما میگفتند آنها خرافه است. درست است؟ بعد حالا من مسلمانم میروم نماز استسقا میخوانم!
ملکیان ادامه داد: وقتی از بالا نگاه میکنم میبینم این چه فرقی با آن دارد؟ نماز استسقا با باران همان مقدار ارتباط دارد که رقص آن قبیله با باران. فرقی با هم ندارند. در عین این که ممکن است نماز استسقا بخوانم (که البته خیلی احتمالش هست که نخوانم) ولی میفهمم که من هم مثل آن آفریقایی هستم. منتهی او میرقصد و من نماز میخوانم، این هم نوعی رقص است. او آن رقص را برای خدا میکند و من هم این رقص را برای خدا میکنم.
قرار بود جمعه 16 خردادماه 93 کارگاهی یک روزه با عنوان فلسفه دین (دین و دانش منشاء) در محل سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی مشهد برگزار شود که مدرس این کارگاه که به زبان انگلیسی است و حضور در آن مستلزم پرداخت 250هزار ریال می باشد، دکتر جیمز کلارک (Kelly James Clark) محقق ارشد موسسه کافمن آمریکا باشد.
این دعوت در حالی صورت گرفت که با یک جستجوی ساده و رجوع به پایگاه اینترنتی شخصی وی مشاهده خواهد شد که ایشان در سال 2011 در کنفرانسی با حضور شیمون پرز، نتانیاهو، تونی بلر و... در سرزمین های اشغالی به ایراد سخنرانی با عنوان Facing Tomorrow پرداخته است.
گرچه که این برنامه پرحاشیه با اعتراض مردمی لغو شد، اما کلارک در مورد ازدواج همجنس بازان بر این عقیده است که جوامع مسیحی باید ازدواج این دسته از افراد را به رسمیت بشناسند تا در جوامعی که مسیحیان در اقلیت هستند انتظار به رسمیت شناخته شدن آنها وجود داشته باشد! همچنین وی در بخشی از مقاله خود تصریح می کند که دایره حکومت خدا محدود است.
* فرهنگسرا و مراکز آموزشی:
در اولین ماده اساسنامه این نهاد باصطلاح انقلابی آمده است که جهاد دانشگاهی «نهادی است عمومی و غیردولتی زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی» و نخستین وظیفه آن هم عبارت است از: «تبلیغ و ترویج فرهنگ و هنر اسلامی و برنامهریزی فرهنگی و تربیتی و ایجاد آمادگی فکری و مکتبی در قشر جوان به خصوص دانشآموزان دبیرستانی و دانشجویان به منظور مقابله با غربزدگی و انحرافات در چارچوب سیاستهای فرهنگی کشور». و ... الخ
در این راستا تامل، بازنگری و نقد مواضع، عملکرد، عزم، رویه و رویکرد جهاد دانشگاهی در ابعاد مختلف ضروری مینماید؛ به ویژه موضوع آموزش زبان انگلیسی به کودکان و نوجوانان. با وجود صراحت در اهداف جهاد دانشگاهی و تأکید همین موضوع در اولین ماده اساسنامه، نیمه اسفندماه سال گذشته بود که مدیر مرکز آموزشهای کوتاه مدت تخصصی نوجوانان سازمان جهاد دانشگاهی خراسان رضوی «ساره سادات فتاحی معصوم» در مصاحبه با روابط عمومی این سازمان به تشریح شیوههای آموزش زبان به کودکان و نوجوانان در این سازمان پرداخت و از برگزاری جشن زبان! در فروردین 1394 خبر داد.
آنچه در ادامه میآید بخشی از مصاحبه یادشده است:
در ترمهای کودکان کتاب ترم SO را به دو قسمت تقسیم کرده و سپس کتاب Phonics را به همراه کتابهای Let’s Go به فراگیران آموزش میدهیم تا با صدای حروف و خواندن آنها آشنایی کامل پیدا کنند .با توجه به اینکه کتابهای Top Notch مختص گروه سنی نوجوانان نبود با بررسی و تحقیق کارشناسی در این زمینه و تشکیل شورای علمی با حضور معاونت آموزشی مقرر شد در سطوح نوجوانان یا دورههای L کتابهای World English کاری از انتشارات Heinle با مشارکت Geographic National بزرگترین مرجع علمی و آموزشی جهان، تدریس شود. و نیز بسته به ترم و سطح فراگیران کتابهای جانبی مانند Tactics for Listening مورد استفاده قرار میگیرند. فیلمهای آموزشی کتابها نیز در هر سطح همراه با کتاب اصلی آموزش داده میشوند.
وی از اجرای جشن زبان برای فراگیران و والدین آنها در فروردین سال آینده خبر داد و تصریح کرد: اجرای نمایشنامه و سرود به زبان انگلیسی، برگزاری مسابقه Spelling به زبان انگلیسی، تقدیر و تشکر و اهدای جوایز به زبان آموزان نخبه کلاسها و نمایش کلیپ از فعالیتها و بازدیدهای آموزشی از جمله آیتم های برنامه ریزی شده این جشن است.
در رابطه با این مصاحبه نکات زیر در خور تأمل است:
الف) رهبر معظم انقلاب در تاریخ 19 آذر ماه 1392 و در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی به «کتابهای آموزش زبان» اشاره و فرمودند:
الان آموزش زبان انگلیسی - بالخصوص زبان انگلیسی، حالا زبانهای دیگر خیلی خیلی کمتر - خیلی رواج پیدا کرده، آموزشگاههای فراوانی بهوجود میآورند. خب، مراکز آموزش هست؛ همهی کتابهای آموزش که خیلی هم با شیوههای جدید و خوبی این کتابهای آموزش زبان انگلیسی تدوین شده، منتقلکنندهی سبک زندگی غربی است، سبک زندگی انگلیسی است. خب این بچهی ما، این نوجوان ما و جوان ما [که] این را میخواند، فقط زبان یاد نمیگیرد؛ حتی ممکن است آن زبان یادش برود، اما آنچه بیشتر در او اثر میگذارد آن تأثیر و انطباعی(اثرپذیری) [است] که بر اثر خواندن این کتاب از سبک زندگی غربی در وجود او بهوجود میآید؛ این از بین نمیرود؛ این کارها را دارند میکنند. خب در مقابل اینها باید چهکار کرد؟ در مقابل اینها دو چیز لازم است: یکی کار، یکی ابتکار؛ این دو کار و این دو نقطهی مهم را باید در نظر [داشت]؛ باید کار کنیم، کار هم باید کار ابتکاری باشد. (منبع: khamenei.ir)
شایسته است بیندیشیم که اگر قرار است جهاد دانشگاهی هم از همان سیستمهای غربی آموزش زبان استفاده کند، پس تفاوت آموزش زبان انگلیسی در جهاددانشگاهی مولود انقلاب اسلامی با دهها موسسه خصوصی دیگر چیست؟ و اساساً انگیزه و ضرورت جهاد دانشگاهی از ورود به آموزش زبان به نوجوانان چه بوده است؟
چنانکه مقام معظم رهبری هم تأکید کردهاند مسأله زمانی تشدید میشود که آموزش انگلیسی برای کودک و نوجوانی است که در سنین شکلگیری شخصیت و ذهنیت قرار دارد، به سن تمیز نرسیده و روحشان از هر زمان برای دریافت راه و روش زندگی آماده تر است. آیا رواست در زمانی که دشمن با تصویب بودجه های کلان فرهنگی و ابزارهای مختلف سعی در نابودی فرهنگ بومی و اسلامی ما دارد، ما با پای خود و هزینه شخصی و جایگاه انقلابی و رانت و هزینه بیتالمال به استقبال آن برویم؟ این تذهبون؟!
ماجرای انتصاب 2 معاون فرهنگی در شش ماه
دکتر شمسیان بیست روز بعد از انتصاب خود دکتر سیدجواد حسینینژاد را از معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی برکنار و دکتر حامد بخشی را جایگزین او کرد. دکتر شمسیان همچنین در تاریخ ۱ بهمن ۹۲ دکتر هادی بختیاری را به عنوان مدیر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) و خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) شعبه خراسان رضوی منصوب نمود.
در ادامه معاون فرهنگی جدید جهاد دانشگاهی در ۱۵ اسفند ۹۲ در اقدامی حیرتانگیز، ضمن ارائهی تحلیلی «اجتماعی- اقتصادی»، مطلب غیرمستند و موهنی را به دُخت گرانقدر پیامبر اسلام (س) نسبت داد. انتشار این مطلب با واکنش فعالان فرهنگی مواجه شد و امام جمعه محترم مشهد نیز در خطبههای نماز جمعه به این مطلب واکنش نشان دادند. سرانجام در ۲۳ اسفند ۱۳۹۲ معاون فرهنگی جدید جهاد دانشگاهی مشهد به دستور دکتر طیبی رییس جهاد دانشگاهی کشور برکنار شد.
پس از یک خلاء حدوداً صد روزه و کشوقوس فراوان و بررسی گزینههای مختلف، شمسیان بالاخره در ۴ تیر ۹۳ مهندس علیرضا حاتمی را به سمت معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی مشهد منصوب کرد. مراسم معارفه معاون فرهنگی جدید برگزار شد و به گزارش ایسنا: درپایان این نشست از فعالیتهای دکترحامد بخشی معاون فرهنگی سابق جهاد دانشگاهی خراسان رضوی در دوره مسوولیتش تقدیر شد!
اما و اگرهایی از «دانشیاری» تا مشاوره و قائم مقامی دانشگاه علوم پزشکی
دکتر علیاکبر شمسیان مدیر فعلی جهاددانشگاهی خراسان رضوی دانشیار گروه انگل شناسی و قارچ شناسی دانشگاه علوم پزشکی مشهد است.
بگذارید از این زاویه ورود کنیم که اگر در دولت هشتم یا نهم رئیس دانشگاه علوم پزشکی مشهد (دکتر شبستری) یکی از دوستان گرمابه و گلستانش را که هیات علمی یک نهاد علمی (مانند جهاد دانشگاهی) بود، در سن پنجاه سالگی به عضویت هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی می آید، به او «دانشیاری» می گیرد و ظرف دو سال به سمت قائممقامی رئیس دانشگاه رسانده میشود، منتقدان احمدینژاد چه میگفتند؟
برگرفته از سامانه ارتقایافتگان دانشگاه علوم پزشکی
آیا مسئولان امروز دانشگاه علوم پزشکی مشهد و اساتید آن روز همین دانشگاه اعتراض نمیکردند و این کار را «قانونشکنی» نمیخواندند؟ آیا از علت این جذب سوال نمیکردند؟
آیا نمیپرسیدند که چرا فردی باید همزمان در دو جا به عضویت هیأت علمی درآید؟ مگر یک نفر چقدر توان و وقت دارد که همزمان رئیس سازمان جهاددانشگاهی خراسان رضوی (با دهها مسئولیت که به تبع این جایگاه میآید)، قائم مقام رئیس دانشگاه علوم پزشکی مشهد و مؤسس، مالک و مسئول فنی آزمایشگاه تخصصی شخصی و ... باشد؟
چرا رئیس محترم و خدوم دانشگاه علوم پزشکی مشهد با ایجاد جایگاهی تصنعی (به نام قائم مقامی) موجب تزلزل جایگاه مدیریت کلان و تشتت در میان کارکنان و گمانهزنی رسانهها میشود؟
امید که وزیر محترم بهداشت و آموزش پزشکی به این روند توجه داشته باشند و با اینگونه رشد و جهشهای بیمبنا، سمتهای مندرآوردی و انتصابات قبیلهگرایانه که موجب ناامیدی اساتید و دانشجویان دانشگاه میشود، مقابله نمایند.
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-8277
ارسال نظر