بسم الله الرّحمن الرّحیم
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُور
1- همینطور که اهلالبیت(ع)حقیقت قرآن را میشناسند و از آن طریق میتوانند هر تحریفی را نسبت به قرآن بشناسند، اگر ما حقیقت انقلاب اسلامی را بشناسیم میتوانیم تفاوت آنچه را از جنس انقلاب است از چیزی که ربطی به انقلاب ندارد و بر انقلاب تحمیل شده است را درک کنیم و بر مبنای همان بصیرت جهتگیری خود را در آیندهی تاریخ تصحیح نماییم تا بیتاریخ و بیآینده نمانیم.
2- نظر به جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی موجب میشود که هویت انقلاب اسلامی درست درک شود. حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» برای انقلاب اسلامی هویتی غیبی و معنوی قائلاند و میفرمایند: «ما میدانیم که این انقلاب بزرگ که دست جهانخواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد، با تأییدات غیبیِ الهی پیروز گردید»(صحیفهی امام، ج 21، ص 401) آری حقیقتاً انقلاب ما، انقلاب نور بود تا معنویت را به بشریت برگرداند و راه آسمان را که بشر گم کرده بود برای بشر بگشاید مشروط بر اینکه در مقابل حقایق آسمانی انکار و استکباری نداشته باشیم. زیرا قرآن میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ اسْتَکْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ» برای کسانی که آیات ما را تکذیب میکنند و آنان را نمیپذیرند، هیچ دری از آسمان غیب گشوده نمیشود. (سورهی اعراف، آیهی 40 ).
3- نهضتهای توحیدی انبیاء الهی در طول تاریخ با این رویکرد شروع میشد که نظر انسانها را از کثرت به حقیقت وحدانی عالم معطوف دارند و در این راستا بشریت را از نظامهای استکباری که انسانها را بندهی خود میگردانیدند عبور دهند. در همین رابطه نمایندهی مسلمانان در جنگِ با سردار لشگر یزدگرد که پرسید: برای چه میخواهید به ایران بیایید؟ جواب داد: «جِئْنا لِنُخْرجَ العباد مِن عبادةِ العباد الی عبادة الله وَ مِن ضیقِ الدنیا اِلی سَعَتِها وَ مِنْ جُورِالأدْیان إلی عَدْلِ الإسلام، والسلام علی من اتبع الهدی». آمدهایم تا انسانها را از بندگی غیر خدا به بندگی خدا دعوت کنیم و آنان را از تنگنای دنیا به بیکرانهی عالم معنا سوق دهیم و از جور ادیان تحریفشده به اسلام برسانیم، والسلام علی من اتبع الهدی.
انقلاب اسلامی از این جهت همان صورت کاربردی توحید انبیاء الهی در دنیای معاصر است که بنا دارد انسان را از یوغ بندگی جهان استکباری آزاد کند و به عالم بیکرانهی معنویت آشنا گرداند و در همین راستا وقتی وزیر امور خارجهی آقای گورباچف جواب نامهی حضرت امام را آورد و در آن از تعارفات دیپلماسی سخن رانده بود، امام فرمودند: «به ایشان بگویید من میخواستم جلوی شما یک فضای بزرگ باز کنم. من میخواستم دریچهای به دنیای بزرگ، یعنی دنیای بعد از مرگ که دنیای جاوید است را برای آقای گورباچف باز نمایم و محور اصلی پیام من آن بود، امیدوارم بار دیگر ایشان در این زمینه تلاش کنند». (صحیفهی امام، ج 21، ص 301)
4- انقلاب اسلامی کشف اجمالی حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» است جهت تجلی نور توحید در سراسر عالم در ذیل نور اسلام و نبوت نبی و ولایت اولیاء معصوم و از این جهت باید روشن شود که انقلاب اسلامی یک حقیقت آسمانی است که باید وارد آن شد تا با نور آن همراه شویم و از ظلمت زمانه به درآییم. این انقلاب یک تئوری علمی و یا یک نظریهی سیاسی نیست تا با آن برخوردی آکادمیک و یا سیاسی بکنیم، بنابراین باید همان نوع برخوردی که با اسلام داریم با این انقلاب داشته باشیم. که دلایل اشراقیبودن انقلاب اسلامی در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه»» عرض شده است.
5- در تاریخ امروز ما نور قلب رسول خدا(ص)از طریق انقلاب اسلامی در عالم ظهور کرده تا سبک سلوک محمدی(ص)در امور فردی و اجتماعی به جامعهی بشری برگردد و از این جهت از تقابل این انقلاب با جهان استکباری گریزی نیست، زیرا هرگز توحید و شرک با همدیگر کنار نمیآیند و حتماً در این تقابل نور توحید پیروز خواهد شد و از این جهت باید بدانیم انقلاب اسلامی آمده است تا با روش الهی نظام عالم کفر و شرک را ویران کند و بشریت را به سلوک انبیاء برگرداند که شامل سلوک معنوی در امور فردی و اجتماعی است.
6- وقتی حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه» میفرمایند: «مگر بیش از این است که ما ظاهراً از جهانخواران شکست مىخوریم و نابود مىشویم؟ مگر بیش از این است که ما را در دنیا به خشونت و تحجر معرفى مىکنند؟ مگر بیش از این است که با نفوذ ایادى قاتل و منحرف خود در محافل و منازل، عزت اسلام و مسلمین را پایکوب مىکنند؟ مگر بیش از این است که فرزندان عزیز اسلام ناب محمدى در سراسر جهان بر چوبههاى دار مىروند؟... بگذار دنیاى پست مادیت با ما چنین کند ولى ما به وظیفهی اسلامى خود عمل کنیم.»(صحیفه امام، ج21، ص: 328) خبر از آن میدهند که در جایی خاصی از تاریخ قرار داریم و بنا است مانند اصحاب سیدالشهداء(ع)و یاران بزرگوارشان در حیات نوینی پای گذاریم که منجر به فتح تاریخی جدیدی میشود و از این جهت باید برای پرداختن هر هزینهای آماده باشیم و در همین رابطه حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه» به خونخواران نظام شاهنشاهی میفرمایند: «من اکنون قلب خود را براى سرنیزههاى مأمورین شما حاضر کردم، ولى براى قبول زورگوییها و خضوع در مقابل جباریهاى شما حاضر نخواهم کرد» زیرا میدانند در چه تاریخی پای گذاردهاند.
7- باید زمانی که در آن هستیم را بهخوبی بشناسیم و گرفتار حاشیهها نشویم زیرا حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه» تاریخ جدیدی را ایجاد کردند تا حقیقت گمشده، باز به زندگیها برگردد تا در دنیایی قرار گیریم که در آن دنیا سقوط انسان در ثروت و شهوت پیشرفت و ترقی حساب نیاید و در نتیجه انسانها از بنیاد ساخت جامعهی آرمانی غافل شوند و مقام تفکر و اندیشه بیارزش گردد.
وقتی تفکر به حاشیه رفت انواع رقابتها پیش میآید و همه درگیر آن رقابتها میشوند و فضای کشور رنگ گروهگرایی بهخود میگیرد و در مقابل هم صفبندی میکنند در حدّی که اگر کسی در عین تعلق به انقلاب در این صفبندیها نباشد انگار که نیست. در این حال نیروهای مذهبی ما سیاسیونی میشوند که قابلیت تحقق اهداف عالیهی انقلاب را از دست میدهند، همهی این خطرات وقتی پیش میآید که ندانیم از طریق انقلاب اسلامی وارد تاریخی شدهایم که رجوع آن تاریخ به حقیقتی است که انبیاء الهی به بشریت متذکر شدهاند.
8- فرهنگ مادیِ حاکم بر جهان، نور وجود انسان را خاموش میکند و جنبهی خلیفةاللهی انسان را به حاشیه میبرد و انقلاب اسلامی یادآور عهدی است که انسان با خدا دارد تا در زمین خلیفهی الهی باشد و آئینهی کمالات الهی گردد مشروط بر آنکه با این رویکرد به انقلاب اسلامی نظر کنیم.
9- همانطور که اصحاب امام حسین(ع)مثل خودِ امام متوجه بودند باید چیزی ماورای پیروزی نظامی بر دشمن تحمیل کنند و خداوند در این راستا برایشان تقدیری بالاتر از حذف یزید اراده کرده بود و میدانستند لازمهی آن تقدیرِ بالاتر - که پاککردن جهان اسلام از روح اموی بود- شهادت است و لذا آنها نهتنها از شهادت فراری نبودند بلکه به استقبال آن میرفتند، و خداوند در رابطه با انقلاب اسلامی نیز تقدیری بالاتر از حذف شاه که به دَرَک واصل شد، برای ما اراده کرده است و اگر ما کاری را که شروع کردهایم با مقاومت ادامه دهیم به لطف الهی میتوانیم تمام معادلات جهان را به نفع اسلام به هم بزنیم، بدون آن که لازم باشد همهی مردم جهان شیعه شوند. خداوند در قرآن به مسلمانان میگوید شما قبل از جنگ بدر به این راضی بودید که تنها مانع تجاوز قریش باشید «وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذَاتِ الشَّوْکَةِ تَکُونُ لَکُمْ» و مایل بودید بدون درگیریهای سخت نظامی مسئله را حل کنید. «وَیُرِیدُ اللّهُ أَن یُحِقَّ الحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَیَقْطَعَ دَابِرَ الْکَافِرِینَ» و خدا اراده کرده بود که در راستای تحقق سنت الهی، حق حاکم گردد و ریشهی کافران را از بین ببرد. اگر ما در راهی که وارد شدهایم مقاومت لازم را به کار گیریم خداوند تقدیر کرده است که از طریق ما معادلات جهان را به نفع حق تغییر دهد. تنها باید متوجه باشیم در کجای تاریخ قرار داریم و جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی کجا است، چیزی که اصحاب امام حسین(ع) و سرداران شهید ما فهمیدند.
10- از آنجایی که زندگی نیازمند معنویت است تا انسانیت معنای زندگی را درست بفهمد و از آنجایی که زندگیِ با معنویت باید در هویتی خاص در امور فردی و اقتصادی و سیاسی و تربیتی ظهور کند، پس انسان نیازمند یک شریعت الهی است و در راستای آن شریعت باید نظام اجتماعی خود را شکل دهد و انقلاب اسلامی جواب به این نیازِ هویتبخش است وگرنه گرفتار هویتهای کاذبی میشویم که با نظر به مدل لباس و شرکت در یک گروه موسیقی یا هر گروه اعتباری دیگر، میخواهیم برای خود شکل دهیم، در حالی که انقلاب اسلامی هویتی به ما میدهد که خود را در افقی دیگر معنا کنیم و زندگی دیگری را اراده نماییم که با نظام خلقت سر ستیز ندارد.
11- انقلاب اسلامی، حرکتی است برای بازگشت به خانهای که با رجوع به غربزدگی از دست دادهایم. حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» روشن کردند میتوان با بازگشت به اسلامی زنده و زندگیساز موقعیت وجودی انسان را به او باز گرداند و «دین» را که معلوم نبود در کجا جای دارد در زندگی مسلمانان جای گیرد و روشن فرمودند بشریت نیاز به زبان دین دارد و آدم و عالم را باید با زبان دین مطالعه کرد که در آن عقل و قلب هر دو در صحنه باشند، وگرنه انسان همواره از یافتن حقیقت دور خواهد ماند. این است جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی که نهتنها مسلمانان بلکه همهی بشریت را مخاطب خود قرار داده است.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-3953
ارسال نظر