پایگاه خبری، تحلیل «قاصدنیوز» در بررسی موضوع « آسیب و بحران جنسی» به سراغ دکتر غلامرضا حسنی، عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد و پژوهشگر و جامعه شناس رفته است تا نظر ایشان را در این خصوص جویا شود.متن زیر حاصل این گفتگو است که با حذف سوالات و تلخیص در زیر می آید
* * *
* بازسازی ریزش های فرهنگی از ریزش های اقتصادی خیلی سخت تر خواهد بود
نیاز جنسی یکی از نیازهای انسانی است و تاکید اسلام بر ارضای این غریزه در چارچوب های مشروع و تعریف شده است. همه اینها نیازمند یک برنامه ریزی و توجه به آن در عرصه مدیریت جمعیت است. وقتی ما ترکیب رو به افزایش جوان داریم بدیهی است که این جنس مسائل باید بیش از پیش مورد توجه باشد.
هر جامعه ای که به این نیاز توجه نکند و به هنگام به دنبال ارضای آن در چارچوب های معقول و مشروع نباشد، خود به خود سر از جای دیگر در خواهد آورد و به صورت آسیب نمودار می شود.
این را باید دانست که بازسازی ریزشهای فرهنگی از ریزشهای اقتصادی خیلی سخت تر خواهد بود بنابراین ما در مورد نیازهای جنسی باید سعی کنیم که آسیب ها کم شود چون نهادی مثل خانواده که بنیادی ترین نهاد اجتماعی جامعه است، مورد تهدید واقع می شود.
* بحران یا مساله جنسی؟!
شواهد، این موضوع را به صورت «بحران» نشان نمی دهد و بیشتر دچار «مساله» هستیم. حضور کمّی جوانان در مساجد و مراکز علمی از قبل از انقلاب هم بیشتر شده است و ما دینداری و علم آموزی را در عصر امروز در حوزه های مختلف گسترش داده ایم و نباید وضعیت فرهنگی جوانان کشور را به همین کسانی که در خیابانها حضور دارند، محدود کنیم.
ما در یکی از دانشگاههای مشهد تحقیقی روی الگوهای رفتار جنسی انجام دادیم. از 37درصد افرادی که که روابط غیرمتعارف داشتند تنها 3درصد روابطشان از مرزهای اخلاقی گذشته بود ولی افکار عمومی شاید این را 50 یا 60 درصد ببیند.
البته همین 2 یا 3درصد انحراف جنسی هم برای ما مساله است. در جامعه دینی حتی یک مورد روابط غیر مجاز اخلاقی هم مساله است و ما نباید خودمان را با کشوری مثل آمریکا مقایسه کنیم چون ارزشهای جامعه ما با ارزش این کشور ها فرق می کند و الگوی مقایسه ای ما جامعه دینی است. اما صحت و گستردگی این قضیه در سطح کشور را کارهای پژوهشی تعیین میکند.
* گذار از یک جامعه سنتی به نظام دینی مدرن؛ یکی از دلایل
در حال گذار بودن کشور ما از یک جامعه سنتی به یک جامعه مدرن دینی یکی از دلایل ابتلا به این آسیب است. چون ما یک نظام منحصر به فرد را تجربه می کنیم و اساسا یک نظام دینی مبتنی بر الگوهای مدرن در جهان وجود ندارد،به همین دلیل از روی نقشه از قبل تجربه شده حرکت نمی کنیم لذا باید با هماهنگی نهادهای مختلف علمی مثل دانشگاه، حوزه های علمیه و آموزش و پرورش به انسجام عملکردی برسیم تا گروه هایی که با تاخیر ازدواج می کنند، دچار آسیب نشوند. در مورد گسترش آسیب های جنسی به نظر من حوزه های علمیه و نهاد های فرهنگی با توجه به ظاهر دچار غفلت شده اند.
این را هم اشاره کنم که متاسفانه ما نهادی در مورد بررسی اختلالات جنسی نداریم. چون این مسائل خط قرمز خانواده هاست و ما حتی در تحقیق روی این مسائل هم مشکل داریم. باید گروه های مستقلی از حوزه و دانشگاه تشکیل شود که رهیافت جنسی بدهند به کاهش این آسیب کمک می کند.
* عوامل تشدیدکننده و راهکارها
فضای مذهبی و اعتقادی در جامعه ما خود به خود میزانی از کنترل و هدایت این مسئله را دارد اما باید توجه کرد این نیاز بر اساس چارچوبهای اعتقادی ما با ازدواج در سنین پایین و تحکیم خانواده و روابط سالم زناشویی و فضاهای سالم اجتماعی و رسانه ای در ارتباط است.
همچنین سبک ازدواج جامعه ما نباید به سمت سبک ازدواج غربی ها پیش برود. پوشاک و لباس هایی که در جامعه تولید می شود بر آسیب های جنسی تاثیر دارد و ما نباید پوشاکی تولید کنیم که تحریک کننده جنسی باشد.
در خانواده ها هم متاسفانه مرز های روابط بین زن و شوهر به درستی رعایت نمی شود دین اسلام بر روی این مسائل خیلی دقیق و حساس است و به زن و شوهر توصیه می کند به هنگام رابطه جنسی، کودک را از اتاق یا محل این رابطه دور کنند.
ما باید نظام آموزش درست روابط جنسی را در کشور ایجاد کنیم، نبود همین نظام آموزشی است که به وقوع بحران جنسی کمک می کند چون جوانان ما ازدواج زودرس و سلامتی را می خواهند، فرزند داری را دوست دارند. عدم تلاش برای بالا بردن آگاهی نسلی نسبت به این موضوع از عوامل تشدید کننده است. چون ارضای نیاز جنسی از راه های غیر متعارف سلامت هر جامعه ای را به خطر می اندازد و باعث گسترش بیماری هایی مثل ایدز می شود. تضعیف ارزش های دینی در فرد، خود به خود گسترش الگوی های غیرمتعارف ارضای نیاز جنسی را در جامعه، تسریع می کند بنابراین ما باید اعضای جامعه را به سمت «خود کنترلی» سوق بدهیم چرا که کنترل از بیرون و جنبه های پلیسی، در حوزه های فرهنگی پاسخ نمی دهد.
موضوع بعدی، ترجیح یک نیاز بر نیاز دیگر است مثلا بدون توجه به نیاز جنسی، نیاز اقتصادی را مدنظر بگیریم و آن را اعم از نیاز جنسی ببینیم. نیازها با هم همسو هستند و اختلال در یکی باعث اختلال در دیگری می شود.
در حوزه فردی انسان، انسان غریزی نیست غریزه در انسان قابل کنترل است. نسل جدید ما با تدین، با نماز خواندن، با مشغولیت تحصیلی و ورزش می توانند تا مدتی این غریزه جنسی را در کنترل داشته باشند تا دچار عوارض روحی و روانی آن نشوند.
و در آخر این نکته را عرض کنم که در مهدکودکها اولین آموزشها و تربیتهای جنسی داده می شود. بچههای امروز از گذشته خیلی باهوش تر هستند و سوالات زیادی در ذهن آنها شکل میگیرد مثلا همین پوشاک و روابط زننده در عروسیها، بر ذهن کودک تاثیر میگذارد و آنها در بزرگسالی همین نوع پوششها را انتخاب میکنند که ما باید این آسیبها را به پدر و مادرها آموزش بدهیم زیرا ریشههای انحرافات جنسی ابتدا از الگوهای جامعه شروع می شود و ما باید برای هر طیفی یک نوع آموزش داشته باشیم.
* آیا عامل 90درصد طلاق ها جنسی است؟!
این که میگویند عامل 90درصد طلاق های ما، مشکلات جنسی است یک افراط گری است و از نظر بنده که یک پژوهشگر حوزه جمعیتی هستم، هیچ مساله ای بدون پشتوانه آماری تایید شده مورد قبول نیست. قبل ترها رسانه ای اعلام کرده بود که افغان ها 3میلیون فرصت شغلی در ایران را از بین برده اند! وقتی موضوع خیلی انعکاس پیدا کرد و از آنجایی که این آمار عجیب بود، از آن رسانه سوال شد و گفتند یک صفر اضافه گذاشته ایم! یا اعلام می شود دختران از پسران بیشتر شده اند!
من نمی دانم که رسانه ها از روی چه منابعی این آمارها را منتشر می کنند و چرا نهادهای مسئول از انتشار این خبرهای بدون مبنا جلوگیری نمی کنند؟! چرا که تاثیر مخربی بر خانواده ها و ازدواج جوانان دارند و ما باید جامعه را ما باید به سمت تعادل بکشانیم.
* جوانان به دنبال ارضای مشروع نیازهای خود هستند
اسلام بر این مساله تاکید دارد که فرد نیاز جنسی اش را سریع ارضا کند، اما در یک چارچوب مشروع و تعریف شده! جوانان ما در اصل نمی خواهند نیازهای جنسی شان را به طور نامشروع تامین کنند ولی وقتی فضا به شکلی باشد که امکان ارضای مشروع این نیازها وجود نداشته باشد، آنها به سمت راه های غیر مجاز کشیده می شوند.
ما حتی خود ارضایی را در دین داران داریم چون وقتی آنها زیر بار فشار جنسی قرار می گیرند برای اینکه به روابط نا مشروع کشیده نشوند ممکن است به سمت خود ارضایی بروند و خودارضایی آسیب های جدی جسمی و روانی دارد.
خانواده ای که فرزندانش در ارضای نیازهای جنسی مشکل دارد این خانواده باید تسهیلات ازدواج زودتر فرزندانش را فراهم کند تا آنها به سمت راه های غیر مشروع ارضای این نیاز نروند زیرا آسیب های جدی بر روی آنها می گذارد. لذا ما باید جامعه را از انجام کارهای پر ریسک، پرهیز بدهیم.
* غرب دارای ساختار فرهنگی و جنسی مربوط خودش است
اگر ما خانواده را در فیلم ها و سریال های خارجی که صدا و سیما پخش می کند تحلیل کنیم مثلا اگر به فیلم های اوایل قرن بیستم و اواخر قرن نوزدهم توجه کنیم، متوجه می شویم که آنها کاملا بر اساس ساختار موجود در خانواده و پوشش در جامعه خود فیلم های شان را تولید می کنند ولی ما چنین تناسبی را در فیلم هایمان نداریم.
در غرب ارضای نیازهای جنسی می تواند قبل از ازدواج هم صورت بگیرد و ازدواج در آنجا رسیدن به یک بلوغ اجتماعی در جهت تکثیر نسل تعریف می شود که الان متاسفانه تکثیر نسل در آنجا هم خارج از خانواده صورت می گیرد و آمارها نشان می دهد 35 تا 40درصد فرزندان در غرب، خارج از نظام ازدواج متولد می شوند.
در غرب هم حتی با وجود اینکه روابط نامتعارف جنسی وجود دارد ولی در آنجا هم یکسری چارچوبهای تعریف شده برای برقراری رابطه جنسی وجود دارد مثلا اگر دختری در یک کوپه قطار با 5 مرد باشد کسی جرات تعرض به او را ندارد مگر اینکه خود فرد به این کار راضی باشد، بنابراین در غرب هم این طور نیست که یک لجام گسیختگی جنسی وجود داشته باشد چون اگر اینطور بود پس این همه رشد و پیشرفت صنعتی از کجا آمده است؟!
غربی ها در ارضای نیازهای جنسی شان از نظریه فروید استفاده کرده اند و حرف آنها این است که اگر کسی نیاز جنسی اش رفع نشود، آسیب های به مراتب بیشتری دارد از کسی که نیاز های جنسی اش حتی به طور غیر متعارف تامین شده است، به همین دلیل روابط جنسی را آزاد کرده است اما نه اینکه در هر جا و به هر شکلی آزاد باشد برای همین در غرب تجاوز یک رئیس جمهور به منشی اش، او را به دادگاه می کشاند چون رئیس جمهور در سازمان مربوطه حق تعرض به کسی را ندارد، هر چند که همان پوششی که آنها اسفاده می کنند خودش باعث می شود در هر یک دقیقه یک تجاوز به عنف صورت بگیرد. چون عوامل محرک بسیار زیاد است.
*به خانواده ها فرصت «زیست» بدهیم
ما اگر میخواهیم خانواده موفق داشته باشیم باید به آنها فرصت زیست بدهیم وقتی زن و شوهری 20ساعت از وقت زندگیشان را به فعالیتهای اقتصادی اختصاص میدهند، کمرنگ شدن رابطه عاطفی بین آنها امری طبیعی است و به همین دلیل آنها کمبود های عاطفی خود را در بیرون از خانواده و در محل کار جبران کنند.
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-2850
ارسال نظر