تاریخ خبر: کد خبر: 2800

پرونده «حکم تعیین کننده» 3 / واکاوی حکم جدید شورای‌عالی انقلاب فرهنگی-بخش دوم

«جبهه فرهنگی انقلاب» منحصر به فضای مردمی نیست/ رهبر انقلاب پیشنهاد دهنده ساختار شورا و مدافع آن هستند

جمعی از فعالان جبهه فرهنگی - مردمی انقلاب اسلامی خراسان رضوی در نشستی به واکاوی ابعاد این حکم مهم و راهبردی و تناسب آن با جناح فرهنگی مومن پرداختند که بخش دوم آن را در قالب پرونده«حکم تعیین کننده» می خوانیم.

«جبهه فرهنگی انقلاب» منحصر به فضای مردمی نیست/ رهبر انقلاب پیشنهاد دهنده ساختار شورا و مدافع آن هستند

به گزارش «قاصدنیوز»، حکم جدید رهبر معظم انقلاب اسلامی برای اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، حاوی تفاوت هایی مشهود و قابل توجه درمفاد آن می باشد.  آیت الله العظمی خامنه ای به عنوان فرمانده کل قوای فرهنگی، در این حکم به صورت مشخص نهادهای حاکمیتی را مکلف و موظف به حمایت از جریانی که خود ایشان آن را «جناح فرهنگی مومن» نامیده اند، نموده و به صورت جدی خواستار مرزبندی شفاف با جریان معاند فرهنگی شدند.

 

در همین راستا جمعی از فعالان جبهه فرهنگی - مردمی انقلاب اسلامی خراسان رضوی در نشستی به واکاوی ابعاد این حکم مهم و راهبردی و تناسب آن با جناح فرهنگی مومن پرداختند که بخش دوم آن را در قالب پرونده«حکم تعیین کننده» می خوانیم.

 

پیشنهاد می شود پیش از خواندن این متن، حکم رهبر معظم انقلاب به شورای عالی انقلاب فرهنگی(+) را مطالعه نمایید.

*   *   *

سید میثم موسوی مهر، فعال فرهنگی و اجتماعی:

اول: پیشنهاد شکل گیری شورای عالی انقلاب فرهنگی  توسط رهبر معظم انقلاب به امام خمینی داده شده است و آن متن بیانیه را هم آقا اعلام می کنند و امام تصویب می کنند که اتفاقا وقتی آن بیانیه سال63 را مطالعه می کنیم، می بینیم که تا الان سخنان ایشان درباره شورای عالی، در تشریح آن بیانیه بوده است.  رهبر انقلاب از این ساختار خیلی دفاع می کنند و در جلساتی تاکید می کنند که در شورا، اعضای حقیقی به مراتب از اعضای حقوقی با اهمیت تر هستند.

 

دوم: در مدیریت داخلی شورا رهبری تاکید می کنند که جلسات مجدانه تشکیل و گیر اشخاص حقوقی نباشد. معاونت نظارت شورا هم در طی دو سال اخیر ذیل رهبر انقلاب بر مصوبات تا مرحله اجرا، رصد و راهبری و پایش می کند.

 

سوم: پیامی که می توان از این حکم رهبری می توان استخراج کرد این است که ما جایگاه خودمان را در اندیشه رهبری ذیل عنوان «جوان مومن انقلابی» یا «رویش ها» می توانیم پیدا کنیم و باید به زیر مجموعه های مدیریتی و آدم هایی که از این جنس هستند و نسل جدید فعالان فرهنگی تعریف می شوند این مفهوم منتقل بشود که شما در منظومه فکری مقام معظم رهبری جا دارید و ایشان به خاطر شما حکم می دهند و برنامه ریزی می کنند. این دیده شدن را باید به نیروهای کف میدان توجه داد.

پس ما از این بیانیه فرهنگی می توانیم لیست مطالبات بالادستی خودمان را از مجموعه های بالادستی استخراج بکنیم یعنی فعالین فرهنگی چگونه باید باشند و چه چیزهایی باید در اختیار آنها قرار بگیرد

 

 

چهارم: یکی از ظرفیت هایی که ذیل این شورا تعریف می شود شورای فرهنگ عمومی است. شورای فرهنگ عمومی در حلقه های مکمل می تواند نقش آفرین باشد. فعالان و تشکل های مردمی می توانند این کار را انجام بدهند؛ با مصوبه گرفتن، با عضو شدن در شوراهای فرهنگی و کارگروه هایی که ذیل آنها تعریف می شود و در استان بعضا نسبت به این کارگروه ها بی تفاوت هستند.

 

پنجم: یکی از لوازم کار جبهه ای، ارتباط با ولی است که این را باید تبیین  و مدل ارتباطی آن را مشخص کنیم چون گاهی اوقات سوء برداشت هایی که از صحبت های رهبری می شود از اشکال در تعامل ها ناشی می شود نه از ادبیات رهبری!

 

چهارم: در بند1 نکته ای که وجود دارد اجرای سریع و کامل مصوبات توسط شورا است این نشان می دهد که یکی از چیز هایی که برای رهبری مهم است و روی آن تاکید دارند سرعت و زمان بندی در اجرای مصوبات است.

 

پنجم: تاکید ایشان بر" جبهه بندی آشکار فرهنگی" یعنی این که جبهه بندی آنقدر آشکار است که الان همه به وجود آن پی برده اند بنابراین ما باید به تقویت جبهه خودمان بپردازیم ما در حوزه فرهنگ به یک سری بضاعت هایی رسیده ایم که رهبری این طور علنی از آنها نام می برند و روی آنها برنامه ریزی می کنند.

 

ششم: در بند 6 هم رهبر انقلاب مصوبات عقب افتاده از دوره قبل را یادآور می شوند که تعویق این مصوبات چه خسارت بزرگی را متوجه انقلاب اسلامی می کند و نوع مطالبات رهبری گاهی از این جنس است.

 

* مجید عسگری، مدیر موسسه فرهنگی نرم افزاری آرمان و دبیر مجمع مطالبه مردمی:

اول: باید  دلیل شکل گرفتن این ادبیات مقام معظم رهبری را در یک سال اخیر را جستجو و درک کنیم. به نظر من یکی از مهم ترین دلایل این نوع ادبیات، این است که «جناح فرهنگی مومن» به طور نسبی شکل گرفته است و ایشان یک پشتوانه مردمی را در دنباله این حرکت می بینند.

 

دوم: نکته دیگری که مهم جلوه می کند، این است که گام های بعدی که ایشان تعریف می کنند را ما خوب درک کنیم. یادم است زمانی مقام معظم رهبری روی مطالبه عدالت و اساساً اصل مطالبه کردن تاکید می کردند که این نشان می دهد در آن زمان سازمان های مسئول خیلی فشل بودند و نیاز به شکل گیری ادبیات دیگری در ساختار مدیریتی کشور بود. ولی در حال حاضر مدلی که ایشان انتخاب کرده اند نشان می دهد که ما زیر ساخت هایی در عرصه مدیریتی داریم و نیاز به گام های بعدی است. لذا نوع برخورد ما با این بحث، باید با نوع برخورد در یکی دو دهه اخیر کاملا متفاوت باشد.

 

سوم: ما نیاز به برگزاری یک سری جلسات نظری برای آشنایی عناصر حزب اللهی با دیدگاه و نظرات مقام معظم رهبری داریم که خلاء آن خیلی احساس می شود و این جلسات باید با مدل «امام و امتی» باشند نه با مدل بررسی اندیشه های امام و رهبری که در کلاس های درسی برگزار می شود. ما با این مدل باید بررسی کنیم حالا که رهبری این حکم فرهنگی را داده اند زمینه های اجتماعی و فرهنگی آن چه چیزی است؟ زمینه های حاکمیتی اش چه طور؟

 

اگر این جلسات شکل بگیرد رویش های بعدی هم اتفاق خواهد افتاد چون حرکت هایی که در دهه های اخیر توسط بچه حزب اللهی ها اتفاق افتاده است به نظرم به طور غیر سازماندهی شده از دل این طور جلسات بیرون آمده است یعنی یک تعداد از بچه های انقلابی دور هم نشسته اند و با هم بحث کرده اندکه چرا رهبر انقلاب گفته است مطالبه کنید؟ چرا گفته است الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت؟ و بر این اساس حرکت ها و جریان هایی توسط عناصر مردمی شکل گرفته است.

ما الان نیاز داریم جریان های فرهنگی مختلفی که، روی الگوی پیشرفت کار می کنند، روی مطالبه گری کار می کنند و... دور هم بنشینند و با هم بحث کنند که ما چگونه می توانیم خواسته رهبری مبنی بر هماهنگی بین رئوس این مباحث را بر آورده کنیم.

 

من وقتی متن سخنرانی های مقام معظم رهبری با شورای عالی انقلاب فرهنگی را در سال های گذشته مطالعه می کردم می دیدم یکی از جدی ترین مطالبات ایشان «فرهنگ عمومی» بوده است ولی در حکم جدیدشان، فرهنگ عمومی در کنار مهندسی فرهنگی، سبک زندگی و... آمده است که این نشان می دهد ما الان وارد عرصه ای شده ایم که تا اندازه ای در زمینه های مختلف کار کرده ایم و وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی این است که در سطح کلان برای هماهنگی بین این 5 موضوع کاری بکند و در بدنه حزب اللهی ها هم باید این کار انجام شود.

 

چهارم: نگاه کلی ما به صحبت های رهبری باید فرصت محور باشد نه تهدید محور! یعنی ایشان در این حکم فرهنگی تصریح می کنند که ما زیر ساخت های لازم برای یک جهش فرهنگی داریم و این به این معنی است که نگاه ایشان به وضعیت کنونی فرهنگ کشور، نگاه مثبتی است و وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی هم دمیدن این روحیه به جامعه است.

 

پنجم: یکی از ضروری ترین نیازهای امروز کشور را شکل گیری یک نهضت فکری، فرهنگی، نرم افزاری و... در عرصه مدیریت فرهنگی است. در عرصه مدیریت فرهنگی علیرغم کارهای خوبی که انجام شده است ضعف جدی داریم یعنی متناسب با جوشش های فرهنگی، مدیریت فرهنگی کشور جلو نرفته است. از خود شورای عالی انقلاب فرهنگی گرفته تا دیگر سازمان های فرهنگی.

ساز و کارهای مدیریت فرهنگی، یکی از مهم ترین ساز و کارهایی است که «دولت اسلامی» برای تحقق «جامعه اسلامی» به آن نیاز دارد و اگر این ساز و کارها شکل بگیرد باقی اتفاقات هم رقم خواهد خورد بنابراین حوزه مدیریت فرهنگی(ازکارهای عملیاتی گرفته تا زیرساختهای فکری )یکی از مهم ترین حوزه های مدیریتی کشور استکه در چند سال آینده باید خوب روی آن تمرکز کنیم.

 

* مرتضی سعیدی زاده، دبیر جبهه فکری انقلاب اسلامی خراسان رضوی:

اول: «جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» مورد اشاره رهبر انقلاب یک کلی است که یک جزء آن را فضای مردمی تشکیل می دهد. در واقع جبهه فرهنگی ساختارها و دستگاه های فرهنگی نظام هستند که در مقابل جبهه معارض آرایش خود را شکل داده اند و در اینجا باید این شفاف سازی صورت بگیرد تا از آن تنها جبهه مردمی مصادره به مطلوب نشود.

 

دوم: مقام معظم رهبری در بند 1 که در مورد اولویت های ابلاغی است، با توجه به کارهایی که شورا در گذشته انجام داده است، یک تغییر هویتی در شورا از ساحت نظر به ساحت اجرا، مدیریت و نظارت ایجاد می کنند. شورا باید در ساختار مدیریتی نقش خودش را تعریف کند، به جز بحث تولید علم که از جایگاه نظری شورا استفاده می شود در بقیه موارد شورا باید جایگاه نظارتی و راهبری به خودش بگیرد .

 

سوم: ما باید آرایش‌مان را در ساختار مردمی، بر اساس اسناد بالادستی نظام بازخوانی کنیم. علی رغم خطاهایی که در این اسناد ممکن است وجود داشته باشد ولی با توجه به امضای رهبری پای این اسناد، این اسناد موجه هستند. لذا ندانستن ابعاد مختلف نقشه راهی که در سطح کلان نظام در حال طراحی است، خودش یکی از مشکلات است مثلا آیا ما الان تعریف و نگرش درستی از سند تحول در آموزش و پرورش داریم که بعد بخواهیم نقش جبهه فرهنگی انقلاب را در آنجا تعریف بکنیم و بر اساس آن موانع را برطرف و مطالبه گری بکنیم؟

 

بنابراین وظیفه ما در بند1در مرحله اول شناخت دقیق اسناد راهبردی نظام است که در فضای فرهنگی ابلاغ شده است و در مرحله دوم: مشخص کردن نسبت و رابطه این اسناد با جبهه مردمی است.

 

چهارم: در بند 2 با توجه به اینکه رهبری برخورد فعال و مبتکرانه شورا با جبهه معرضان را مایه دلگرمی جبهه خودی و مومن می داند، برای تحقق این توصیه نیاز به یک فضای گفتمانی داریم. ما باید همین بند 2 را در فضای جامعه، در فضای مدیریت و فرهنگ کشور تبدیل به یک گفتمان کنیم که دلبستگان به فرهنگ انقلاب چه ویژگی هایی دارند ؟

 

کلید واژه این گفتمان هم عبارت«جناح فرهنگی مومن» است که این جناح مومن کیست؟ چیست؟ و در فضای فرهنگی کشور چه کاری می خواهد انجام بدهد؟

 

پنجم: بستر ساز، تسهیل گر، حمایت گر و هدایت گر چهار کلید واژه ای هستند که از صحبت های رهبری در بند 3 می توان استخراج کرد. این چهار کلید واژه، نقش حاکمیت را در فضای فرهنگی کشور تعیین می کند اگر این نقش را برای حاکمیت بپذیریم ، نقش گروهای مردمی از نقطه بعد از سیاست گذاری و هدایت گری پر رنگ می شود.

 

دستگاه های فرهنگی و در راس آن ها شورای عالی انقلاب فرهنگی باید نقش حلقات مکمل را در این زمینه بازی کنند و در فرایند طراحی تا اجرا یاری رسان گروه های مردمی باشند.

 

ما باید در فضای تبیین درست "نقش حاکمیت در فضای فرهنگ" و "نقش مردم در فضای فرهنگ" ورود پیدا کنیم و مطالبه گری کنیم چرا که الان نقاط گنگ و مبهم در اینجاست، مثلا اگر شما به سازمان تبلیغات یا اداره ارشاد بروید همه کارها را به تنهایی خودشان انجام می دهند و نیروهای مردمی در انجام کارها، نقش چندانی ندارند اگر از آنها علت را بپرسید می گویند ما متکفل این امور هستیم در صورتی که این دستگاه ها باید سیاست گذار باشند  و تا سطح سیاست گذاری و تسهیل گری جلو بیایند و از آنجا به بعد باید نقش دستگاه فرهنگی و گروه های مردمی به درستی تبیین و تفهیم بشود تا کارها به مشکل نخورد.

 

 

کلمات کلیدی

ارسال نظر

تریبون