به گزارش قاصدنیوز، آیت الله سید احمد علم الهدی در خطبه های این هفته نماز عبادی سیاسی جمعه مشهدمقدس در حرم رضوی به بیان نکاتی مهم درباره مسائل سیاسی پرداخت . اهم مطاب طرح شده توسط ایشان بدین شرح است:
- امروز «یوم الترویه» است؛ یوم الترویه روز آغاز و شروع انقلاب کربلاست، در حقیقت، نهضت عاشورا از امروز آغاز میشود، محرم و عاشورای ما از امروز است؛ امروز صبحگاهان وجود مقدس سیدالشهدا (علیهالسلام) عزیزانشان را از منا حرکت دادهاند بهجای اینکه بهطرف بیابان عرفات بروند، برگشتند به مکه، احرام حج را مبدل به احرام عمره کردند و از سرزمین حرم بهسوی سرزمین کربلا خارجشدهاند.
فرصتطلبی سیاسیون برای استفاده از انقلاب امام حسین (علیهالسلام)
- امشب تا نزدیکی صبح، یک آقایی از سیاسیون درجه یک مملکت آمد به خیمه امام حسین (علیهالسلام) عبدالله مطیع، کسی است که یک چهره سیاسی معروف در تاریخ اسلام است و یک عنصر فرصتطلب قدرتیابی که دنبال موقعیت پروری و موقعیت طلبی بود، او فهمید امام حسین (علیهالسلام) میخواهند قیام کنند و مزاج امت در یک نفرت خاصی از یزید سگباز شرابخوار است و زمینه آماده است؛ اگر پسر پیامبر قیام کند، مردم حمایت میکنند، حکومت از دست بنیامیه خارج میشود، او هم بهعنوان یک عنصر فرصتطلب بهترین موقعیت را در آن موقع دید که خودش را به امام حسین (علیهالسلام) نزدیک کند و سهمی از قدرت داشته باشد.
از سر شب تا صبح آمد در خیمه امام حسین (علیهالسلام) نشست و شروع کرد با امام حسین (علیهالسلام) بحث سیاسی کردن که اگر شما تصمیم قیام و حرکتدارید، جایش همینجاست و پسفردا در عرفات آنجا همه قبایل و همه مردم جمعاند و خیمه به خیمه راه بیفتیم و رؤسای قبایل را دعوت کنیم و خدمت شما در بیابان عرفات با شما بیعت کنند درحالیکه محرم به احرام حجاند و شما با بیعت رؤسای قبایل یک حرکت عظیم نظامی را علیه حکومت انجام میدهیم، هرچه برنامه شما هست بگویید و من هم در خدمت شما هستم.
تا نزدیک صبح در خیمه امام حسین (علیهالسلام)، عبدالله مطیع این حرفها را زد و امام حسین (علیهالسلام) هیچ جوابی به آن ندادند و او هرچه گفت، امام سکوت کردند؛ خسته شد و آمد در خیمه خودش خواست بخوابد، نمازش را خواند و خواست سرش را به بالین بگذارد و استراحت کنند، همراهانش او را بیدار کردند که چه خوابیدی، حسین بن علی خیمه و خرگاه خودش را از سرزمین منا کنده، قافلهاش را حرکت داده و در حال بازگشت بهطرف مکه است.
عبدالله مطیع باعجله رفت و دید بله، ایشان خیمهگاه خود را کنده، دیشب این حرفها نبود و قرار این نبود، تمام زن و بچه و همراهان سوار بر مرکبها و کجاوهها دارند برمیگردند به مکه؛ آمد خدمت حضرت عرض کرد من از دیشب تا نزدیک صبح در خدمت شما بودم و این مطالب را گفتم و شما چیزی راجع به تصمیم امروزتان چیزی نگفتید و بازهم امام حسین (علیهالسلام) جواب به او ندادند.
عبدالله مطیع یک رجل سیاسی اصلاً تحویلش نمیگیرد، به او اعتنا نمیکند، جریان انقلاب و قیامش را با او در میان نمیگذارد؛ مقداری آنطرف تر میآیند، یک آقایی از شیعیان عرب و قبایل به نام اباهرم آمد جلوی موکب سیدالشهدا را گرفت و عرض کرد یابن رسولالله، من اباهرم هستم، اباهرم معروف در میان عرب، هزار سوار مسلح پا به کار در اختیار من است، اگر شما میخواهید با یزید بجنگید، من حاضرم با هزار سوارم در رکاب شما بیایم اما سیدالشهدا به او هم اعتنا نکرد، نه آن سیاسی را راه داد و نه آن نظامی را.
- برادران، خواهران، امروز آقا سیدالشهدا (علیهالسلام) حرکت کردند، امشب را در دروازه حرم در مسجد تنقیم به سر بردند درحالیکه امام حسین (علیهالسلام) در مسجد تنقیم بودند، مسلم در کوچههای کوفه، غریب، از اینطرف به آن طرف میرفت و هیچ پناهگاهی نداشت، مردم کوفه از بیعت مسلم سرزده بودند، فردا صبح سیدالشهدا از تنقیم بهطرف کربلا راه افتادند، از اینطرف امام حسین (علیهالسلام) راه افتاد بهطرف کربلا و از آنطرف مسلم را با صورت مثله و دست بسته بالای پشتبام دارالاماره بردند به جرم دوستیات میکشند.
بدن بیسر مسلم را از بالای پشتبام جلوی دار دارالاماره انداختند، این سرآغاز نهضت کربلا بود؛ در این سرآغاز نهضت و انقلاب کربلا ما درس انقلاب بیاموزیم؛ ببینید عزیزان، امام حسین (علیهالسلام) با اباهرم با هزار سوار را نمیخواهد، امام حسین (علیهالسلام) نخبه سیاسی مثل عبدالله مطیع را نمیخواهد، امام حسین (علیهالسلام) دختربچه سهساله را میخواهد چون برای انقلابش این به درد می خورد.
یعنی وجود مقدس سیدالشهدا (علیهالسلام) در این عملکرد خودشان در سرآغاز نهضت و قیام یک خط راهبردی به انقلاب ما میدهند، اینی که امروز در این کشور و جامعه ما یک عده افراد فقط چشم دارند که باید با نخبه سیاسی و نخبه اقتصادی و با هر بینش، اندیشه، تفکر و هر اعتقاد و ایمانی این مملکت درست بشود و دستمان در دست کفار برود برای اینکه آبونان و آسفالت برق خیابان داشته باشیم، این فکر، فکر یزیدی است، این منطق، منطق ضد حسین است.
منطق ابیعبدالله این است که نخبه اقتصادی، سینه سه تبر بازو پهن نظامی، این مشکل من را حل نمیکند، من سرباز برای انقلاب میخواهم؛ برادران، خواهران، ما امروز نیرو برای انقلاب میخواهیم نه نیرو فقط برای اداره کشور درودیوار بسته و تأمین خوردوخوراک و لذت و شهوت.
مردم برای نظام خون ندادهاند که ارزشهای انقلاب را از بین ببرید
- بنیانگذار این نظام و انقلاب، امام بود، امام آمد به مردم گفت ماه محرم، ماه پیروزی خون برشمشیر، مردم با سینه خشک به استقبال گلوله داغ رفتند، انقلاب به پیروزی رسید و این نظام تشکیل شد و حالا ما بیاییم در این نظام فقط بخوریم، بریزیم و بپاشیم؟ هشت سال دفاع مقدس مثل یک جوی خونی که جاری باشد کنار یک نهال، خون بچههای متدین کنار نهال این انقلاب ریخت و این انقلاب را حفظ کرد برای اینکه ما فقط آسفالت خیابان داشته باشیم؟ اقتصاد رایج توسعهیافته داشته باشیم؟ خوشگذرانی و لذت داشته باشیم و ارزشهای انقلاب ما را یک آقای فنآور تکنولوژیست ارتباطاتی همه را به باد توسعه شبکههای اجتماعی، همه ارزشهای انقلاب ما را از بین ببرد؟
ارزشها انقلاب ما باید قربانی موی پریشان و صورت آرایشکرده یک زن و دختر بیحجاب و بدحجاب در عرصه خیابانهای بشود؟ انقلاب ما باید فدایی و قربانی خوشگذرانی و لذایذ نفسانی و قدرتیابی و فرصتطلبی یک عده افراد فرصتطلب بهعنوان جناح و جریان سیاسی در این مملکت قرار گیرد؟ آیا امام حسین (علیهالسلام) همین کار را کرد که ما این کار را بکنیم؟
دیگر قرن نوزدهم نیست که یک بریتانیای کبیر بیاید و با استعمار خود مردم را به یوغ بکشد، دیگر دنیا، دنیای دهکده جهانی نیست که فقط یک کدخدا بیاید و بگوید کدخدای دنیا منم، دیگر مردم زیر بار نمیروند، فرهنگها تغییر کرده، سیاستها عوضشده و چه کسی این کار را کرد؟ انقلاب اسلامی امام.
مدرنیته به اسم دموکراسی خون ملتها را در شیشه کرد
- مدرنیته 250 سال به اسم دموکراسی خون ملتها را در شیشه کرده به نام دموکراسی قدرت یابها را بر مردمها و سرمایهدارها را مسلط کرده و اختیار را از مردم سلب کرده به اسم دموکراسی، مردم الآن در پرتو این انقلاب و آموزههای این انقلاب، طعم و مزه دموکراسی و مردمسالاری را چشیدهاند که اگر بنا شد مردمسالاری در سایه یک عنصر عالم عادل دینشناس قرار بگیرد و دین بر زندگی آنان حاکم شود، دموکراسی و مردمسالاری را آن موقع میتوانند اجرا کنند.
دنیا تکان خورده و معیارهای قدرت در دنیا از بین رفته، استکبار جهانی با تمام ناوگانش در اقیانوسها در عین ذلت و نکبت و نفرت یک روزش از روز دیگرش بدتر است؛ شما در این مملکت دنبال چه میگردید؟ شما کارگزار این انقلابید قبل از اینکه کارگزار این نظام مدیریتی کشور باشید.
آقای وزیر، شما قبل از وزیر دولت بودن، وزیر انقلابید
- آقای وزیر، شما قبل از اینکه وزیر این دولت باشید، وزیر این انقلابید، آقای رئیسجمهور،قبل از اینکه شما رئیسجمهور یک مملکت برای اداره امور روزمرهاش باشید، رئیسجمهوری انقلابیِ یک مردم انقلاب کرده هستید؛ ما دنبال امام حسین (علیهالسلام) هرسال دو ماه از الآن شروع میکنیم امام حسین (علیهالسلام) را میگوییم تا آخر ماه صفر، این معیارهای امام حسین (علیهالسلام) است.
برگرفته از : پایگاه اطلاع رسانی آیت الله علم الهدی
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-2163
ارسال نظر