به گزارش «قاصدنیوز»، آیت الله سیداحمدعلم الهدی امام جمعه مشهد شامگاه سهشنبه در سلسه جلسات فعالان فرهنگی که در حسینیه قرآن و عترت مشهد برگزار شد، به تشریح دو بینش متفاوت در نگاه به توسعه اقتصادی در جامعه پرداخت. اهم سخنان طرح شده در این نشست بدین شرح است:
- آخرین ضربه دشمنان تحریم اقتصادی بود اما زمانی که ما مسیر را عوض کردیم آنها فکر کردند که این تاکتیک به نتیجه رسیدهاست و فشارهای خود را افزایش دادند، زیرا طرف مذاکره دشمن است.
همان طور که در زمان جنگ اگر دشمن حمله میکرد و عقبنشینی میکردیم، او جلوتر میآمد در اینجا هم این مسئله وجود دارد ضمن اینکه رهبری نیز با این سیاست موافق نبودند و بارها نیزاعلام کردند که ما مدتها بر مواضع خود ایستادیم و این مذاکرات به معنی عقب نشینی ما بود.
- وزیر خارجه طی صحبتی که با ما داشتند گفتند، دشمن «ایران هراسی» را در بین کشورها رایج و در این مسئله فعالیت کرده و ما با این مذاکرات این مسئله را حل کردیم، آخرین نتیجهای که برای این برخورد قائل بودند همین حل مشکل ایران هراسی در بین کشورهای دنیا بود، اما ایران هراسی چه اندازه در بین کشورهای اسلامی نفوذ داشت؟
ملتهای اسلامی، آمریکای لاتین و مردم اروپا، ایران هراسی را قبول نکرده بودند، به دلیل این مسئله، ارتباطات سیاسی ما کوچک ترین ضربهای متحمل نشد و هیچ دولتی ارتباطات خود را با ایران به خاطر این مشکل که دشمن ایجاد کرده بود کاهش نداد، با توجه به این نکته آیا ایران هراسی این قدر ارزش داشت که برای حل این مسئله مذاکره کنیم؟
- کاندیداهای ریاست جمهوری این دوره - جز آقای جلیلی- با ترسیم خطی گفتند که تمام مشکلات اقتصادی در کشور ما معلول روابط سیاست خارجه است و همین نیز باعث موفقیت آنها شد زیرا مردم این حرف را باور کردند و وقتی دیدند که در این موضوع آقای روحانی از همه جلوتر است به او رای دادند.
آقای روحانی نیز به این نتیجه رسید که آمریکا دشمن است و اهل مذاکره نیست و اگر سخنان ایشان در نیویورک را با سال پیش مقایسه و تحلیل کنیم متوجه میشویم که موضع و سخنان آقای روحانی کاملا از زمین تا آسمان فرق کردهاست.
رهبری -که هیچ کس به اندازه ایشان نبض جامعه در دستش نیست- در این مسئله به روش ائمه (ع) عمل کردند و اولویت خود را، حفظ رهبری ولایی در بین مردم قرار دادند، زیرا نباید این رهبری ولایی برهم بخورد و مردم به خاطر مشکلات، رهبری را زیر سوال ببرند.
- امروز ایران مذاکرات را رها کردهاست اما آنها پیگیر ادامه هستند زیرا اگر مذاکرات شکست بخورد قدرت رهبری در کشور، توسعه بیشتری پیدا میکند و این به ضرر آنهاست، همچنین این که اینها که میگفتند ما ایران را بر سر میز مذاکره آوردیم امروز، جواب مردم خود را چه میخواهند بدهند؟ من شنیدم که در نیویورک اشتون تقاضای دیدار و مذاکره با وزیر خارجه ما را داشته است که این مسئله را تایید میکند.
- مقام معظم رهبری چندی قبل در اجلاس خبرگان سخنان خود را با جمله "آقایان باید نسبت به مسائل نگاه کلان داشته باشند" شروع کردند که این یک راهبرد خیلی جالب و قابل توجه ای است.
ما در مسائل مدیریتی شهری و کشوری، نگاه بخشی و جزئی داریم، یعنی هم در عرصه مدیریت دستگاهها، برنامهریزی کارگزاران نظام، مجلس، دولت، همچنین در بینش عزیزان مسئول در قسمتهای دیگر نگاهها بخشی و خرد است، مثلا میگوییم که این کار خوب است و این کار بد یا فلان کار چرا صورت گرفت و آن کار تحقق پیدا نکرد که با این موضعگیریها به جایی نمیرسیم.
- در کارگزاران دولتی البته در هر دولتی نه تنها در این دولت و حتی در مجلس در خصوص وظایف اجرایی خودش، همه نگاههای خرد و بخشی است و آنهایی که در برنامهریزی مسائل کشور نقش دارند دارای چنین مشکلی هستند در حالی که باید دارای نگاه کلان باشیم.
- در نگاه کلان به مسائل ما اختلاف کلان ریشهای در استان و حتی در کشور داریم و عدهای میگویند که کشور باید بر مبنای توسعه پیش برود و منظور آنها نه تنها توسعه اقتصادی بلکه توسعه در رفاه و زندگی است، بر این اساس یک عده استنباط می کنند که شما مخالف توسعه هستید در حالی که این بینش واقعی توسعه نیست و بلکه توسعه در رفاه است.
بسیاری از نمایندگان اصولگرا و متدین نیز این بینش را دارند، البته کسی نمیگوید کشور باید متوقف شود و از نظر رشد اقتصادی کاملا غیر پویا باشد، خیر، هیچ آدم غیرعاقلی هم این حرف را نمیزند چه برسد به آدم عاقل، اما این معنای توسعه که عزیزان ما در پی آن هستند با توسعه اقتصادی متفاوت است و منظور آنان توسعه رفاه و زندگی است.
- توسعه رفاه در زندگی، دید اسلامی نیست و اگر اصطلاحات دینی را بررسی کنیم، متوجه میشویم که قرآن به کسانی که به دنبال توسعه رفاه هستند "مترف" میگوید. در سوره مبارکه واقعه در تعریف اصحاب شمال آمده است اصحاب شمال، قبل از اینکه وارد عرصه آخرت بشوند در دنیا مترفین بودند؛ مترف مرادف توسعه در رفاه و زندگی است.
این کلمه چه در معنای لغوی و چه در معنای اصطلاحی، یعنی توسعه اقتصادی و این نگاه خیلیها از اول انقلاب بود که میگفتند اگر کشور امنیت، رفاه، داشته باشد و افراد در خوشگذرانی باشند و در آزادی لذایذ قرار گیرند، کشور نمونه میشود و این باعث ترویج نظام اسلامی و نظام ولایی میشود.
- روزی که جنگ تمام شد عدهای شعار «شهر ما خانه ما» مطرح کردند و همه فعالیتها متمایل شد به چیزی که اسم آن را توسعه اقتصادی گذاشتند، در حالی که توسعه اقتصادی نبود بلکه توسعه رفاه و زندگی بود و این همان مثال روشن افراد مترفین است.
- این بینش در مدیریت اقتصادی، مدیریت سیاسی و مدیریت شهری نیز هست، مسئله تساهل و تسامح فرهنگی نتیجه همین بینش است و بر اساس آن میگویند که این قدر سخت نگیرید و زیاد گیر ندهید.
- وقتی مسئله «مترف» مطرح شد، شهری که 10 درصد رشد کرده است، توسعه تجاری و اقتصادی آن 100 برابر میشود مثلا همین در مشهد، قبلا فقط دو بازار وجود داشت اما امروزه کدام خیابان را میبینید که بازار ندارد؟ در بعد از انقلاب توسعه شهری 10 درصد، توسعه تجاری 100 درصد و توسعه جمعیت 6 درصد شده است که این نتیجه همان بینش در مدیریت شهری است.
- براساس این بینش، خیلی از مدیریتهای شهری برنامهریزی میشود برای مثال مدیریت تهران که در یک تحول، عوض شد و به دنبال اتوبان سازی و افتتاح پارک افتاد.
آقای سیفیان، شهردار قدیم تهران، در جریان اتوبان کشی، به مسجدی رسید که امام جماعت آن یک پدر شهید بود و جلوی خراب شدن آن را گرفت و گفت در میان این اتوبان یک میدان درست کنید و اجازه دهید مسجد وسط میدان باشد اما مهندسین قبول نکردند و قرار شد برای حل ماجرا به نزد امام بروند و هرچه امام فرمود را عمل کنند.
وقتی خدمت امام رسیدند، امام سکوت کردند و سیفیان گفت که وقتی امام صریحا نمیگویند که مسجد را خراب کنید، من مسجد را تخریب نمیکنم اما ایشان که عوض شدند آن مسجد را خراب کردند و سه مسجد دیگر نیز تخریب شد.
این بینش در مدیریت شهری باعث ساخت هتل هفت ستاره، ساختمان 20 طبقه، وسایل تفریحی و عیاشی میشود و در مدیریت کشور و نظام، تساهل و تسامح فرهنگی ایجاد می کند.
- اگر بودجهای که در کشور صرف ساخت مجتمعهای 40طبقه و مراکز آبی را در تولید و جریان مولد و درآمدزا قرار دهیم کشور از لحاظ اقتصادی رشد زیادی خواهد داشت واقتصاد بسیار پویا میشود.
- ما توسعه در حد اقتصاد، در جریانهای کشاورزی و جریانهای مولد ساز را قبول داریم، اما توسعه در رفاه باعث رکود توسعه اقتصادی، اختلاف طبقاتی و هم عامل تساهل و تسامح فرهنگی می شود و تا این در بین در کارگزاران نظام اصلاح نشود، این مشکل حل نخواهد شد.
- اگر این اتفاق رخ دهد و این بینش اصلاح شود، همه هزینهها به حوزه کشاورزی و تولید می آید، خیلی از مشکلات فرهنگی ما حل می شود، می توانیم حدود الهی را بر جامعه حاکم کنیم، و نفوذ فرهنگ بیگانه در مسائل سیاسی حل میشود و بدانیم که تمام فرمایشات رهبری برای اصلاح این بینش و براندازی آن است.
- یک نهاد بسیجی قصد داشت در مشهد ساختمان 20 طبقهای بسازند و من طی نامهای به سردار نقدی گفتم که آیا بسیج اصالتش ایجاد ساختمان 20 طبقه است؟ در جواب گفتند که ما برای زائرین خودمان میسازیم، من گفتم که به جای ساختمان بیست طبقه سعی کنید چند زائرسرای ارزان قیمت بسازید زیرا هتل 20 طبقه امکانات، مبل و دکور آن فرق می کند.
- وقتی این بینش رخ میدهد، میراث فرهنگی برای یک همایش، 450 میلیون تومان خرج می کند در حالی که اکنون دولت معتقد است پول ندارد و بودجه دچار مشکل است.
- اگر تمام پرتهای هزینههای تجملاتی و رفاهی خود، چه درعرصه ماموریتها چه در اجرا برنامهها را بررسی کنیم متوجه میشویم که چه رقم بالایی میشود، اما میگویند که کارخانجات ما تعطیل است، پیمانکاران ما طلبکار هستند و کارشان را رها کردند و تمام پروژه ها تعطیل شده است در حالی که این خرج های اضافی صورت می گیرد.
- ما در این کشور میخواهیم که همه برایمان کف بزنند و تشویق کنند و هورا بکشند در حالی که نمی خواهیم با این بینش انحرافی مبارزه کنیم و اگر عقیده براندازی این بینش به عرصه تبلیغ و ترویج رسید، ما را به جهنم نمیبرند اما اگر بنده هم تمکین کنم و به خاطر اینکه کسی به من اهانت نکند سکوت اختیار کنم و اعتراض نکنم در این مسئله سهیم و شریک هستیم.
- اگر کسی بخواهد این بینش را اصلاح کند باید هزینه زیادی پرداخت کند و حتی شاید لازم باشد تا آبروی خود را خرج کند، اما باید این قضیه را مدیریت کند و جاده را عوض کند و اگر این اتفاق بیفتد مردم هم راضی می شوند، چون اکثر جامعه متدین هستند.
- امام جمعه مشهد به نامه امیرالمونین(ع) به محمد بن ابی بکر اشاره کرد و گفت: امیرالمونین(ع) به محمد بن ابی بکر فرمود: که رضایت اکثریت نخبگان جامعه برایت ملاک نباشد و عموم مردم را در نظر بگیر و این مسئله برای جامعه ماهم مصداق میکند چون اکثر مردم جامعه ما دین مدار هستند.
- باید نشست با افرادی که این بینش را دارند صحبت کرد و بدانید که این بینش به راحتی عوض نمیشود و امروز حتی کسانی که در خط ولایت بودند به خاطر دارا بودن این بینش، اکنون آن طرف میز در مقابل رهبری ایستادند زیرا کسانی که در این رفتار گیر میکنند دیگر به راحتی نمیتوانند خود را نجات دهند زیرا برای این کار باید زندگی خود را ابتدا عوض کنند و در این حال اولین نفر با خانواده خود مشکل پیدا میکنند.
اما باید این بینش را درست کنند زیرا شیب تمام دنیای اسلامی به کشور ماست در حالی که کشور با روش اداره میشود که میگویند بیایید هتل 7 ستاره بسازید و بدانید که این انحراف، در دین است در حالی که ما مسلمانیم و شما برای رسیدن به این هدف در مقابل دین ایستادید.
- کسانی که به ما تهمت مخالفت با توسعه میزنند باید بدانند که ما میگوییم که توسعه باید در مسیر اقتصادی باشد و نه در مسیر رفاه زدگی، باید این مرز مشخص شود تا ما متهم به مخالف توسعه اقتصادی نشویم،منطق ما این است که می گوییم تمام سرمایهگذاری که صرف عیاشی و بالا بردن سطح تجملات می شود، اگر صرف توسعه صنعت و کشاورزی شود، اتفاقات خوبی رخ میدهد.
- ما کمونیست نیستیم که با پولداری مخالف باشیم اما اگر این پول بیاید برای یک ویلای 100 متری صرف بشود و تنها یک خانم، یک آقا، یک بچه و یک سگ در آن زندگی کنند، ما با این مخالف هستیم همانطور که پیامبر با کسی که چنین خانه ای داشت بد برخورد کرد و باعث شد تا آن فرد خانه را خراب نماید.
- رهبری گفتند که خانمهای با حجاب که در مسابقات شرکت میکنند، میتوانند ارزش حجاب را منتقل کنند در حالی که تلویزیون می آید و یک خانم جودوکار را که پایش را تا سرش بالا آورده است نشان میدهد و حتی در مدال گرفتن در کنار آقایان هستند و با آنان فرقی نمیکنند.
- در این بینش، مسئله حجاب جدی گرفته نمیشود و موسیقی حرام در کنار موسیقی شرعی مینشیند و کسی به ابتذال آن توجه نمی کند و مترف شدن در جامعه مطرح می شود و کشور محل عیاشی و خوشگذرانی شده و سقوط توسعه اقتصادی کشور را در پی دارد.
منبع: مهر
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-2241
ارسال نظر