به گزارش «قاصدنیوز»، آیت الله علم الهدی امام جمعه مشهدمقدس صبح امروز در گردهمایی فعالان و تشکل های دانشجویی گفت: متاسفانه 16آذر به عنوان روز دانشجو در مجامع دانشجویی و آکادمیک و جریان های علمی دانشجویی مطرح می شود در حالی که یک تحلیل و تبیین درونی نه روی مسئله 16 آذر ارائه می شود و نه مورد توجه قرار می گیرد.
اهم مباحث طرح شده در این گردهمایی بدین شرح است:
- 16 آذر در سال 1332 حاوی یک حادثه ای است که در دانشگاه تهران واقع شد و سه دانشگاه شهید شدند، ماهیت این دانشجویان چه بود و از چه تباری بودند؟ ابعادی که منجر به شهادت این دانشجویان شد چه ابعادی بود؟ باید ابعاد شناخته شود و حادثه ای که به عنوان یک افتخار ثبت شده و مبدا حرکت نخبه ترین قشر جامعه است صورت گیرد. مطلب به جایی می رسد که جریان ها در صدد مصادره 16 آذر بر می آیند و تا الان هم نمونه هایی داشتیم که جریان های لائیک و غیر ارزشی 16 آذر را مصادره کردند.
- 16 آذر یک حرکت دانشجویی نبود بلکه منجر به یک حرکت دانشجویی شد؛ زمانی که دانشگاه ها در سال 32 بازگشایی شد در ترم جدید، در یک فضای سیاسی خاصی درس خود و فصل تحصیلی جدید را آغاز کرد؛ سال 32 فضای دانشگاهی یک فضای محدود بود در یک دانشگاه تهران و چند دانشکده بود. از نظر توسعه رشته های آموزشی، دانشکده ها و امکانات آمورشی 50 درصد شرایط فعلی بود. در موقعیت وضعیت دانشگاه و از طرفی فضایی که در سال 32 وجود داشت و ترم تحصیلی خود را در اول مهرماه 32 شروع کرد، 28 مرداد کودتای آمریکایی صورت گرفته بود، دکتر مصدق که دولت ملی داشت سقوط کرد و سپهبد زاهدی به عنوان لیدر کودتا زمام اداره کشور را به دست گرفته بود، شاه با کمک آمریکایی ها بازگشته بود، ساواک به عنوان یک جریان فوق العاده شنیع و خفقان آفرین در کشور، رجال سیاسی و لیدرهای جرکت های ملی و مذهبی و عوامل دکتر مصدق را به زندان انداختند.
- شروع دانشگاه هماهنگ با جریان محاکمه دکتر مصدق، شایگان و دکتر رضوی بود؛ محاکمه دکتر مصدق یک حرکت شنیعی بود و روزی که دانشجویان با این موضوع مواجه شدند، دانشگاه با تنش سیاسی کار خود را آغاز کرد. بعد از کودتای 28 مرداد برای اولین بار کشور دچار اختناقی شد که به واسطه ورود کاردار انگلیس به ایران بود، 14 آذر در دانشگاه بود، 15 آذر از دانشگاه به خیابان کشیده شد و تا خیابان انقلاب امروز کشیده شد؛ یک نظام صددرصد زورمند قلدر که پشتیبان او آمریکاست و آن ساواک جهنمی را بختیار راه انداخته بود، پیش بینی می شد که برخوردهایی صورت گیرد. آنان یک گردان کماندو ارتش معروف به گردان جانباز به صورت مسلح وارد دانشگاه شدند و جلوی دانشکده فنی دانشگاه تهران مستقر شدند. هیچ حرکتی در 16 آذر انجام نشده بود و دانشجویان در حال حرکت به کلاس ها بودند، این ها روی دانشجویان آتش گشودند و دانشجویان شریعت رضوی، احمد قندچی و مصطفی بزرگنیا کشته شدند. مسئله 16 آذر خود جنبش دانشجویی نبود بلکه منشأ حرکت دانشجویی بود.
- جنبش ضد امریکایی دانشجو از این لحظه شروع شد؛ از 14 آذر جنبش ضد انگلیسی بود و پس از کشته شدن این سه دانشجو، جنبش تبدیل به یک جنبش ضد آمریکایی بود و پیش از این مسئله مرگ بر آمریکا مطرح نبود؛ امتیاز 16 به این نیست که سه دانشجو کشته شدند.حرکتی که رژیم شاه در آن روز انجام داد، مانور مزدوری شاه و حکومت شاه دربرابر آمریکا بود؛ به قیمت از بین بردن نخبه ترین افراد جامعه.
- آن چیزی که 16 آذر را نهادینه کرده به عنوان روز جنبش دانشجویی این دو خاصیت است، اول کشته شدن سه دانشجو و بعد از آن جنبش دانشجویان ضد آمریکا بود. متأسفانه این دو خصوصیت در برنامههای روز 16 آذر مورد تحلیل و تبیین قرار نمی گیرد، این روز یک جنبش دانشجویی است، جنبش استکبار ستیزی دانشجویی است و از آن طرف هم دانشجو کشی شاه، مانور مزدوری او در برابر آمریکاست.
- شما دانشجویان باید این دو تحلیل را نسبت به جنبش دانشجویی 16 آذر پررنگ کنید.چرا جریان هایی که وارد موضوع می شوند جریان های سیاسی که وارد عرصه 16 آذر می شوند در مقابل خط نظام قرار می گیرند و در عرصه اپوزسیون سازی ضد نظام آن را بستر قرار می دهند.
- در فتنه 88 کار به جایی رسید که عکس امام(ره) را که الهه استکبار ستیزی است، در دانشگاه پاره شد؛ چرا در غیر 16 آذر عکس امام را پاره نکردند؟ این اعلام این بود که آمریکا جنبش دانشجویی ضد آمریکایی را به نفع خودش مصادره کرده و در روز جنبش دانشجویی ضد دانشجویی عکس امام پاره شود.
- بعد از کودتای 28 مرداد اولین زمانی که کلمه مرگ بر آمریکا شنیده شد، 16 آذر و بعد از کشته شدن سه دانشجو بود. یک عده آدمی که با نظام و دین مسئله دارند و منافع خود را در مذاکره با آمریکا می دانند و 16 آذر را به نفع آمریکا مصادره کنند؛ 28 مرداد یک تبادل استعمار صورت گرفت و استعمار انگلیس به استعمار ضد آمریکا مبتنی بر خون سه دانشجوی شهید تبدیل شد. شما فعالان ولایی باید تلاش کنید که این جنبش مصادره نشود آن هم به دست کسانی که با نظام مسئله دارند.
- فضایی که امروز در دانشگاه ها داریم، علی رغم این که همه شما برادران و خواهران برحسب آن شخصیت آرمان خواهیتان از وضع دانشگاه راضی نیستید، بنده و امسال بنده کسانی هستیم که از وضع امروز دانشگاه خیلی راضی هستیم از آن جهت که دانشگاه های ما افرادی دارد همچون شما را دارد که وقتی بنا شد صدایی بر خلاف ایده ها و مبانی نظام مطرح شود، کسانی مثل شما متشکل می شوید و حرکت می کنید، امروز بهترین روز دانشگاه است.
درست است این دانشگاه در انقلاب فرهنگی زیر و رو شد اما دانشگاه از روز اول تأسیس یک نهاد در خط مقابله با دین و خط اجرای استعمار غرب و غرب زدگی در این کشور به وجود آمد، با این ذهنیت این دانشگاه به وجود آمد و این دانشگاه امروز شده پایگاه غرب ستیزی و استکبار ستیزی؛ آن دانشگاهی که آنان برای غرب فریفتگی درست کرده بودند به دانشگاه غرب ستیز تبدیل شد.
- اگر برنامه ای ضد آرمانی در دانشگاه به وجد آمد، این شما هستید که در مقابل آن ایستادگی می کنید؛ اگر بنا شد مشکلی بر خلاف آرمان خواهی ما هست، بایستیم که دیگران مشکل ما را حل کنند یعنی موقعیت خود را تضعیف کرده ایم. تعریفی که رهبری از افسران جنگ نرم دارند، اولین محیط افسرداری در جنگ نرم خود دانشگاه هست و حفاظت این محیط از ورود دشمن است؛ شما سنگر خودتان را باید خودتان درست کنید؛ اگر بناشد تشکل های دینی و انقلابی و ارزشی دانشجویان و اساتید به امید این باشند که مشکل سنگر حرکتشان در جنگ نرم را دیگری حل کند، چطور می توانند سنگر خود را پیش ببرید؟
- اول باید تطهیر کنید، دوم آفت زدایی کنید. اگر بنا شد تشکل های دینی ما در دانشگاه این تفکر را داشتد که سنگر حرکت های فعالیت های دینی، علمی و سنگر جنگ نرم آنان است نباید انتظار داشته باشند که دیکران سنگر آنان را درست کنند.
- مسئله قدرت و حاکمیت اجرایی و مدیریت کشور جریانی است تابع مردم سالاری، کشور ما در نظام مقدس جمهوری اسلامی مثل دیوارهای بلندی است که کسی از خارج نمی تواند وارد شود اما دروازه وسیعی دارد که اگر از این دروازه درست حفاظت نشود. دیوار این قلعه، ولایت فقیه است و مثل یک دیوار بلند این نظام و انقلاب را حفظ می کند اما ما مردم سالاری دینی داریم دروازه مردم سالاری ما دروزاه بزرگی است، از این دروازه بزرگ اگر درست حراست نکنیم، جریان های دشمن با شکل های مختلف و مزدورهای مختلف با ژست ها گوناگون از این دروازه وارد می شوند. این ها در هر حال از همه جا می توانند وارد این دروازه شوند؛ شمایید که باید از این دروازه به خوبی پاسداری و حفاظت کنید؛ شما جزء جریان محور و نخبه پاسدار این دروازه هستید.
- طبیعی است که از این دروازه عوامل دشمن وارد می شوند و در هر جریانی نفوذ می کنند و نخبگان هم در این جریان مصون از این نفوذ نیست؛ اگر نخبگان هم در نقطه مشروعیت نظام باقی بماند نفوذ در او مشکل است اما اگر خبرگان به عنوان یک حریان سیاست خواهی و سیاست طلبی در بیاید، نفوذ در آن آسان است.
- اگر بناشد با یک فضای عملیات روانی از صحنه کنار گذاشته شوند و یا در ملت تضعیف شوند، اگر خبرگان هم به عنوان یک سیاست زده در آمد و مطالبات هم مطالبات دینی نشد و مطالبات سیاسی شد، دنباله روی مسائلی از این دست خواهند بود و شمایید که با سیاست زدگی خبرگان باید مقابله کنید. وقتی جریاناتی که در اساسنامه خود مسلمان بودن و شیعه نبودن در اصول آن نیست می خواهد وارد خبرگان شود، التزام به ولایت فقیه در اساسنامه اش نیست، به چه عنوان می خواهد در خبرگان وارد شود و کاندیدا داشته باشد؟ یک جریان لائیک به تمام معنا.
- دولت نیز همچون تمام جریان های سیاسی با یک بینش خاص سرکار آمده و مردم هم با یک مطالبات خاص به آنان رأی دادند. مدیریت هایی در این جریان فکری رنگ خاصی به خود می گیرد، مدیریت دانشگاه هم مستثنی از دیگران نیست و نمی توان انتظار داشت که مدیریت دانشگاه مستثنی از این جریان باشد. آنجایی که بناست این رنگ های مدیرتی ارزش ها را تغییر دهد و تأثیر گذار باشد،شمایید که باید در مقابل آن بایستید.
- کلمه تولید فرهنگی دانشگاه را یک انحراف می دانم، فرهنگ در تمام اقشار و قسمت ها دین ماست و جدای از آن نیست؛ آیا می توان گفت تولیت دینی دانشگاه با کیست؟ همه مسلمانند، نماز خوانند، خوهران باعفت هستند و برادران نیز با عفت نظر و عمل هستند، فرهنگ که دین ماست در محیط دانشگاه، از سایر مسائل جدا نیست و تمام مسائل علمی داشنگاه نیز از این امر مستثنا نیستند. تمام جریان های علمی اگر مبتنی بر اخلاص و خلوص نباشد، ضد فرهنگی است. این که بگوییم فرهنگ با معاون فرهنگی دانشگاه است اشتباه است، اگر بگوییم با نهاد رهبری است نیز اشتباه کردیم. وظیفه نهاد رهبری نظارت برمدیریت دانشگاه است که از مسیر نظام خارج نشود و چون دانشگاه محل تضارب آراء است، وظیفه آن نظارت و مدیریت این تضارب آراء در قالب کرسی های آزاد اندیشی است؛ وظیفه سوم نظارت بر مظاهر ارزشی در دانشگاه است. تولیت فرهنگی دانشگاه همان تولیت دینی است.
- متأسفانه برخی هیأت های مذهبی در دانشگاه ها دارند سکولار می شود. سکولار منفی است که سیاست بشود ضد دین، سکولار دیگر این است که دین بشود ضد سیاست، اگر مسائل سیاسی در دین مطرح نشود تجزیه دین است.مسائل سیاسی اجتماعی از مسائل دینی ماست و اگر بناشد در مسائل حلال و حرام احوال شخصی عمل کند دین را تجزیه کرده و این کار کفر است. کسانی که خود را در مسائل اجتماعی و سیاسی خود را دخیل نمی دانند مشرک هستند. کسانی که در عرصه سیاست به دین توجه ندارند انکار بعضی از دین است و آنان که سیاست را خارج از دین می دانند، این ها نیز منکر بعضی از دین است که مشرکند هم جریان تحجر منکر بعضی از دین است و هم جریان سکولار، این دو به یک نقطه می رسند و هردو مشرکند. ملت مثل یک پرنده در حال پرواز است؛ پرنده با سر جلو می رود، نظام در مسیر تعالی با سر جلو می رود و سر این پرنده نظام دانشگاه است. اگر هیآتی در دانشگاه به وجود بیاید که این جریان بشود یک حریان متحجر، از سکولار خطرناک تر است چون با رنگ دین به مبارزه با دین پرداخته است.
- آیت الله علم الهدی در بخش دیگری از سخنان خود در مورد حاشیه شهربیان داشت : این گله که شهرداری و آستان قدس بی تفاوت هستند به جا نیست، حاشیه شهر یک جریان ناخواسته خود روست؛ فرض کنید در یک کویر شهری یک میلیون و دویست هزار نفری به وجود بیاید که در آن مدیریت یک پارچه نباشد، حاشیه مشهد این طور است، شهر خود رویی که از لحظه پیدایش با هیچ برنامه ای به وجود نیامده و ما در حاشیه شهر سه پاسگاه انتظامی داریم؛ هیچ نهادی را نمی توان متهم کرد. رهبری تأکید دارند در ساماندهی فرهنگی که به من دستور دادند و اقداماتی هم صورت گرفته و از طرفی هم دولت موظف شده برای سامان دهی مدیریت قوی در تمام ابعاد مردم اقدام کنند که طرح جامع در شورای شهر تصویب شده و به تصویب جمعی از نمایندگان دولت و مجلس صورت گرفته است. اگر هرکسی بخواهد خودسر در حاشیه شهر کار کند به ضرر تمام می شود. ورود تشکل ها در این امر بسیار کار خوبی است و استقبال می کنیم؛ دانشگاه علوم پزشکی بناست در این امر همکاری کند.
- آیت الله علم الهدی در بخش دیگری از سخنان خود در خصوص شبکه های اجتماعی بیان داشت : این شبکه های همچون یک آب ویروس دار است که برای استفاده باید تطهیر شود؛ ما به جز فیلتر راه دیگری نداریم، بنا نیست شبکه فیلتر شود، کسی نمی گوید شبکه را از کار بیندازیم، شبکه های داخلی ما باید به وسیله خودمان تأمین شود نه به دست دشمنان ما، مسئله ما شده شیطان، حرف های ما هرگاه به عرصه های دیگر می رود، حرف ما را درست منتقل نمی کنند.
- شبکه اجتماعی نیاز اصلی و محوری کشور در فضای مجازی است؛ نمی شود یک دستگاه مدیریت اجرایی کشور از سالها زیادی که این شبکه ها باز شده نسبت به این مسئله بی تفاوت باشند، رهبری تأکید داشتند که شبکه های اجتماعی را به وجود آورند.
- شبکه های اجتماعی نیاز حیاتی ما در زندگی ارتباطی ماست اما نمی شود برای این امر از ابزار ساخته دست دشمن استفاده کنیم، دولت باید توان خود را روی ایجاد شبکه های اجتماعی بگذارد که امروز نیز بسیار کند عمل می شود. شبکه های اجتماعی باید از محتوای فاسد خالی باشد. تا روزی که نمی توانیم این شبکه ها را تصفیه کنیم، نباید اجازه دهیم این آب ویروس دار آلوده در اختیار مردم قرار گیرند؛ با همه نیازی که ما به این شبکه ها داریم نباید اجازه دهیم این آب در اختیار مردم قرار دهیم.
- شبکه اجتماعی خودی باید به وجود بیاید و هرچقدر هم دولت در این قسمت کوتاهی کند، کوتاهی از اولین اصل مدیریتی خود انجام داده و وزارت ارتباطات باید مؤاخذه شود، شبکه های اجتماعی باید نسبت به فیلترینگ خاص برای محتوای فسق و فجور آن صورت گیرد. این حرف من است، این حرف را می زنم و با هر کارشناس ارتباطاتی نیز لازم باشد سر هر میزی صحبت خواهم کرد.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله علم الهدی
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-3206
ارسال نظر