به گزارش قاصدنیوز به نقل از مشرق، پس از مرگ مشکوک دکتر اردشیر حسین پور در دانشگاه شیراز که هیچگاه ترورش تأیید نشد، موج ترور از 22 دیماه 1388 شروع شد؛ زمانیکه تازه گَرد 8 ماه فتنه خوابیده بود. اما تبعات داخلی و خارجی 8 ماه آشوب و ناامنی در پایتخت همچنان ادامه داشت. ضربه اول، با ترور شهید علیمحمدی نواخته شد. دو سال بعد در همان تاریخ پنجمین و آخرین ترور مرتبط با برنامه هستهای کشور رخ داد؛ شهید مصطفی احمدی روشن.
انتقال خودروی شهید مصطفی احمدی روشن پس از ترور
یکی از خواستههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی - به جز دسترسی به مراکز و تأسیسات مورد نظرشان - دسترسی به اطلاعات و پرونده اشخاص درگیر در پرونده هستهای از جمله دانشمندان و شخصیتهای نظامی است. اطلاعاتی که یکبار در دورههای گذشته در اختیار بازرسان آژانس قرار گرفت و نتیجهای جز ترور پنج دانشمند هستهای کشورمان و شهادت چهار نفر آنان نداشت.
علی اصغر سلطانیه نماینده وقت ایران در آژانس در اعتراض به درز اطلاعات دانشمندان هستهای، اینگونه در سخنرانی خود مقامات در آژانس بینالمللی انرژی اتمی را خطاب قرار میدهد:
عمومی کردن اطلاعات فنی و محرمانه ایران در ضمیمه گزارش همه (غیر از چند دولت ارائه دهنده این اطلاعات) را غافلگیر کرده است، هیاهویی که بر سر هیچ ایجاد شده است.
ریاست محترم،
نام دانشمندان هستهای ایران که در بازرسیها با آژانس همکاری دارند، توسط آژانس علنی شده و در لیست قطعنامههای غیرقانونی اتحادیه اروپا و شورای امنیت قرار گرفته است.
تحریم دانشمندان هستهای ایران که ثابت شد توسط امریکا و اسرائیل سازمان دهی میشوند و اسامیای که در گزارش نامبرده شده هدف ترور گروههای ترور این دو کشور و سازمانهای جاسوسی قرار میگیرند.» (سخنرانی علیاصغر سلطانیه نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی - 2011-1390)
اما، حذف فیزیکی دانشمندان هستهای و نظامی کشورها توسط سرویسهای اطلاعاتی - عمدتا اسرائیل با همکاری نزدیک آمریکا و مزدورانش - تجربه تازهای نیست. ایران نیز تنها قربانی این ترورها نیست. کشورهای دیگری هم هستند که با حسننیت تن به پروتکلها و سازوکارهای سازمان ملل و بازرسیها و مصاحبهها به منظور راستیآزماییِ عدم انحراف فعالیتهایشان دادند، اما شرایط به شکلی دیگر برایشان رقم خورد.
در گزارش پیشین مشرق ضمن بازخوانی و بررسی پرونده بازرسیها از مراکز نظامی عراق، سرنوشت این کشور پس از بازرسیها را شرح دادیم. در این گزارش سراغ برخی از قربانیان «حسننیت آمریکایی» و جنایتهای اسرائیل خواهیم رفت. دانشمندان عراقی، مصری و حتی غربی که در پروژههای نظامی یا هستهای این کشورها فعالیت داشتند، همگی در پایان کار به یک نقطه رسیدند: ترور.
بازرسان سازمان ملل در حال انجام وظیفه
براساس گزارشها و مجموع اخباری که تا کنون منتشر شده است، تنها در کشور عراق عددی بین 500 الی 600 دانشمند هستهای، نظامی و شخصیتهای برجسته علمی ترور شدهاند. در همین رابطه، الجزیره در گزارشی که سال 2006 منتشر کرده است (و البته مدتی بعد از خروجی وبگاه آن حذف شد -اینجا-)، فاش میکند که آمریکا با همکاری موساد 530 دانشمند و استاد دانشگاه عراقی را ترور کرده است. بنابر این گزارش که اولین بخش آن در سال 2005 و توسط مرکز اطلاعات فلسطین فاش شد، عوامل موساد با همکاری نیروهای آمریکایی از آوریل 2003 کار شناسایی و ترور دانشمندان هستهای و چهرههای علمی مرتبط با برنامه نظامی این کشور را آغاز کردند. این گزارش که آن زمان برای رئیس جمهور وقت جورج بوش تهیه شده بود، از عملیاتی پرده برداشت که طی آن 350 دانشمند و 200 استاد دانشگاههای عراق کشته شدند. هدف از اجرای این ترورها، تهیساختن عراق از دانشمندان هستهای و بیولوژی و اساتید مجرب دانشگاهها بود.
دکتر زید عبدالمنعم استاد دانشگاه المستنصریه بغداد
آوریل 2011 خودروی این دانشمند عراقی منفجر شد
اما پروسه ترور این دانشمندان بدین ترتیب از دهههای قبل آغاز شده بود. پس از بدست آوردن اطلاعات و پروندههای مربوط به دانشمندان هستهای و نظامی عراق در دهه 90 میلادی، تلاش آمریکا برای به خدمت گرفتن این دانشمندان آغاز شد. گفتنی است طی سالهای پس از آن تعدادی از این شخصیتهای علمی توسط آمریکا تطمیع شده و به کشورهای آمریکا، کانادا، اسرائیل و چند کشور اروپایی مهاجرت داده شدند. پس از این مرحله، کار تهدید باقیمانده این دانشمندان آغاز شد که در این مرحله و پس از ارسال پیامهای تهدید و ترور، تعدادی دیگری به کشورهای همسایه فرار کردند. دیگر تکلیف آمریکا و اسرائیل با بقیه اساتید و نخبگان عراقی روشن بود؛ اینها نه قصد پناه بردن به غرب را داشتند و نه جانشان را برداشته و فرار میکردند.
دانشمندان عراقی که پیش از ترور، مهاجرت کردند و شبکهای تحت عنوان دانشمندان عراقی مقیم خارج تشکیل دادند
اینجا بود که کماندوهای اسرائیلی پیشنهاد "حذف فیزیکی" را به پنتاگون دادند. با موافقت وزارت دفاع آمریکا، سرویس اطلاعاتی این کشور بیوگرافی و اطلاعات کامل را در اختیار موساد قرار میدهد و عوامل موساد نیز دست به کار میشوند. عملیات موساد برای ترور دانشمندان عراقی همچنان ادامه دارد.
دکتر اسماعیل جلیلی، دانشمند عراقی-انگلیسی مقیم لندن آنچه که بر سر شخصیتهای آکادمیک عراق آمده است را اینگونه شرح میدهد:
بسیاری از عملیاتهای ترور دانشمندان، موجب کشتهشدن اعضای خانواده آنها نیز شده است.
این عملیاتها در حال حاضر نیز ادامه دارد و موجب شده است بسیاری از این دانشمندان عراق را ترک کنند. تنها در یکی از موارد، در ماه آوریل 2006 در شهر موصل، تمام پزشکان این شهر تهدید به مرگ شده و از آنان خواسته شد عراق را ترک کنند. در مواردی، با ربایش اعضای خانواده شخصیتهای آکادمیک، آنان مجبور به ترک کشور یا کنار گذاشتن هرگونه فعالیت سیاسی یا مذهبی شدند.
به اعتقاد دکتر جلیلی، این توطئه برای پایان دادن به حیات عراق به عنوان یک قدرت استراتژیک در منطقه و تبدیل آن به کشوری ضعیف و بدون زیرساختهای علمی و منابع انسانی مجرب طراحی و اجرا شده است.
یک پایگاه اطلاعرسانی مصری هم از برنامه موساد برای ترور و تهی کردن عراق در نیروهای نخبه و دانشمند اینگونه پرده برمیدارد: « پس از حمله آمریکا به عراق در سال 2003، موساد برای حذف دانشمندان عراقی برای پایان دادن به رویای تبدیلشدن این کشور به یک کشور توسعهیافته و قدرتمند، برنامه گستردهای را آغاز کرد.» این پایگاه مصری همچنین از تحقیقات یک موسسه بریتانیایی - که نام آن در گزارش ذکر نشده است - خبر میدهد که براساس آن عراق دارای بیشترین تعداد دانشمند در میان کشورهای جهان به نسبت جمعیتش است؛ انتشار اخباری مبنی بر اخراج بیش از 15هزار استاد دانشگاههای این کشور پس از استقرار اشغالگران آمریکایی را شاید بتوان مؤید این ادعا دانست.
برنامه نظامی و هستهای عراق در دورههای مختلفی هدف اقدامات نظامی و غیرنظامی بوده است که در ابتدای گزارش به آن اشاره شد. در دورهای هم دانشمندانی از کشورهای عربی و اروپایی به این کشور مهاجرت کردند تا در پروژههای نظامی و هستهای عراق مشارکت کنند. این رفت و آمدها به عراق حساسیت سرویس اطلاعاتی اسرائیل و غربیها را برانگیخته بود.
ترور دانشمندان عراقی و غیرعراقی مستقر در عراق که از دهههای 50 و 60 میلادی در جریان بود، در دهه 90 سازو کار منظمتری پیدا کرد. با توجه به تعدد دانشمندان و اساتید دانشگاههای عراق در زمینه علوم نظامی و هستهای، سرویسهای اطلاعاتی در قالب بازرسیهای سازمان ملل اطلاعات این دانشمندان را جمعآوری کردند. عراق که تا پیش از این بازرسیها طعم ترور را چشیده بود، بار دیگر به خیال کاهش فشارها و پایان دادن به موج ترورها و تحریمها، به همکاری تمام عیار با بازرسان سازمان ملل روی آورد؛ غافل از اینکه برنامه دیگری برای این کشور تدارک دیده شده بود و بازرسیها، شناساییها و ترورها تا سقوط دولت - دیکتاتوری - این کشور و پس از آن، ادامه پیدا کرد؛ اخبار زیادی از صدها دانشمند ترور شده و هزاران استاد دانشگاه اخراج شده عراقی در دست نیست. اما روایتی از هرآنچه که در سالهای پس از بازرسی و اشغال بر سر نخبگان عراقی [و غیرعراقی] آمده است، در ادامه آمده است:
شلیک پنج گلوله به «مغز» اسلحهسازی جهان
جرالد ویسنت بول، مهندس علوم نظامی کانادایی از جمله دانشمندان مطرح خارجی شاغل و همکار در صنایع نظامی-فضایی عراق بود. از جمله مهمترین تولیدات جرالد بول و شرکت تحقیقات نظامی-فضایی وی را میتوان توپ موسوم به M109 و M110 نام برد که در جنگ ایران و عراق به وفور مورد استفاده نیروهای بعثی قرار گرفت و البته این توپ به دست رزمندگان ایرانی نیز رسید. لازم به ذکر است دامنه فعالیتهای جرالد بول در زمینه موشکهای دوربرد و ضدبالستیک نیز گسترش یافت.
توپ M109 تولید جرالد بول
همکاری جرالد بول با عراقیها با ارائه توپخانههای متنوعی ادامه پیدا کرد اما با پیشنهاد آغاز پروژهای تحت عنوان «پروژه بابل» برای دستیابی عراق به قابلیت پرتاب فضاپیما و موشکهای ماهوارهبر به اوج رسید؛ پیشنهادی که با استقبال صدام حسین روبرو شد. بعدها و در دوران جنگ با ایران، عراق همکاری با بول را به توسعه موشکهای اسکاد عراق مشروط کرد که البته با موافقت او همکاریها ادامه پیدا کرد. ساخت سلاحهای جدید با همکاری انگلیس، اسپانیا، هلند و سوئیس پیش میرفت.
در همین دوران بود که بول با اتفاقات عجیبی در حوزه زندگی شخصیاش مواجه میشد. ورودهای مکرر افراد ناشناس به آپارتمان وی بدون وقوع سرقت و تعقیبهای محسوس و نامحسوس مواردی بود که بول در ماههای منتهی به ترورش از آنها آگاه شده بود. اما بدون توجه به این اتفاقات همکاری او با عراق ادامه پیدا کرد تا 20 مارس 1990 که یک تیم سه نفره از جوخههای ترور موساد، وی را پشت در منزلش در بروکسل با سه تا پنج شلیک به قتل رساندند. پس از آن، تمام پروژههای در دست بول برای عراق، نیمهتمام ماند؛ اجزای ساخته شده برای موشکهای اسکاد و سلاحهای جدید در انگلیس و کانادا توقیف شد.
موساد پس از این عملیات ترور، عملیات روانی را در رسانههای تحت نفوذ خود نیز آغاز کرد تا انجام این ترور را به کشورهای دیگری از جمله ایران، عراق، سوریه، آفریقای جنوبی، آمریکا، انگلیس و ... نیز نسبت دهد تا افکار عمومی از روی این رژیم و موساد منحرف شود؛ اما نشد و این ترور نیز به نام موساد به ثبت رسید.
لیست برخی از دانشمندان ترور شده عراقی از 2003 تا کنون و نحوه ترور:
-
سعد عبدالوهاب الشعبان - رئیس دانشکده مهندسی کامپیوتر در دانشگاه فناوری اطلاعات عراق. دکتر عبدالوهاب در 14 اکتبر 2010 بوسیله یک بمب کارگذاشتهشده در خودروی شخصیاش در یکی از محلات بغداد کشته شد. وی در سال 2006 بدلیل تهدیدهای مکرر، عراق را ترک کرده بود اما بار دیگر به بغداد بازگشت.
-
سعد عبدالجابر - پروفسور عبدالجابر متخصص فناوری اطلاعات و کامپیوتر. در سال 2011 در جنوب غربی بغداد پس از تعقیب و گریز، با شلیک چند گلوله از سوی افراد ناشناس، در خودروی شخصیاش از پای درآمد.
-
دکتر خالد نایب - رئیس دانشگاه النهرین و استاد میکروبیولوژی. وی پس از چندبار تهدید از سوی افراد ناشناس برای ادامه کار به اربیل مهاجرت کرد. وی که برای دیدار خانوادهاش و بازدید از دانشگاه به بغداد بازگشته بود، در ورودی دانشگاه به ضرب گلوله کشته شد.
-
دکتر عبدالرزاق الناس - دکترای اطلاعات و ارتباطات جمعی. وی در سال 2005 در خودروی شخصیاش به رگبار بسته شد. متعاقب ترور وی، دانشجویان عراقی ضمن درگیری با پلیس، دست به اعتصاب زدند.
-
احمد نصیر النصیری - استاد فیزیک دانشگاه بغداد در فوریه 2005 ترور شد.
-
علی عبدالحسین کمیل - استاد دپارتمان فیزیک دانشگاه بغداد. وی در خودروی شخصیاش توسط افراد مسلح به گلوله بسته شد.
-
امیر الجزرقی - دکترای داروسازی دانشگاه بغداد و مشاور وزارت بهداشت این کشور در نوامبر 2005 ترور شد.
-
خالد حسن مهدی نصرالله - رئیس دانشکده علوم سیاسی بغداد. وی ابتدا ربوده شد و پیکرش چهار روز بعد در ماه مارس 2007 در حالی که آثار شکنجه شدید روی آن مشهود بود، پیدا شد.
-
خلیل اسماعیل الحدیثی - استاد دانشکده علوم سیاسی دانشگاه بغداد که در عمان پایتخت اردن ترور شد.
-
محمد توخی حسین - دکترای علوم هستهای و دانشمند شاغل در صنایع هستهای عراق از سال 1984 در سال 2004 و در مسیر بازگشت به منزلش توسط افراد ناشناس به رگبار بسته شد.
-
محمد عبدالله الراوی - رئیس سابق دانشگاه بغداد و رئیس انجمن پزشکان عراق - وی در سال 2003 ربوده و کشته شد.
-
دکتر رعد شلاش - دکترای بیولوژی و رئیس دپارتمان بیولوژی دانشگاه بغداد 17 نوامبر 2005 هنگام خروج از منزل به ضرب گلوله کشته شد.
-
قیس حسام الدین جمعه - استاد و رئیس دانشکده کشاورزی دانشگاه بغداد در سال 2006 توسط نیروهای آمریکایی در مرکز بغداد کشته شد.
-
عباس العامری - استاد و رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه بغداد. وی در سال 2006 مقابل دانشکده به همراه فرزند و یکی از بستگانش به رگبار بسته شد و هر سه کشته شدند.
-
هانی عارف - استاد دانشکده علوم کامپیوتر دانشگاه بغداد. وی در سال 2006 و در محل دانشکده به همراه 3 دانشجویش به گلوله بسته شد و هر چهار نفر کشته شدند.
-
عدیل المنصوری - جراح متخصص و استاد دانشکده پزشکی دانشگاه بغداد. وی در ماههای آگوست و سپتامبر 2006 و در موج ترور پزشکان عراقی، توسط افراد مسلح ربوده شد و جسدش با جراحات شدید و آثار شکنجه در شهر صدر عراق پیدا شد.
-
ماجد ناصر حسین - پزشک و استاد دانشگاه بغداد. وی در سال 2007 در مقابل چشم همسر و دخترش در مقابل منزل خود به قتل رسید. وی دو سال پیش از ترور هم ربوده شده بود که با پرداخت پول، آزاد شد.
-
نیهاد محمد الراوی - معاون دانشگاه بغداد. وی در سال 2007 پس از خروج از دانشگاه به همراه دخترش رعنا، در چند متری دانشگاه هدف قرار گرفتند. وی بدن خود را برای محافظت از دخترش سپر کرد و کشته شد.
-
دکتر عبدالستار جید الدلیمی - میکروبیولوژیست و استاد دانشگاه. وی در نوامبر 2003 توسط سه فرد مسلح در مقابل همسر و چهار فرزندش کشته شد. افراد مسلح که انتظار خانواده وی را نیز میکشیدند که از الرمادی بازگردند. سه فرد مسلح همسر وی را نیز از ناحیه سر هدف قرار دادند که با وجود اصابت گلوله، وی زنده ماند. فرزند بزرگتر خانواده این دانشمند ترور شده، در سن 14 سالگی به دلیل عارضه قلبی درگذشت.
-
جیب الصالحی - رئیس کمیته علوم وزارت تحصیلات تکمیلی عراق. وی در سن 39 سالگی نزدیک محل کارش ربوده شد. جسدش 20 روز بعد در حاشیه شهر بغداد پیدا شد. خانواده وی جسد وی را نیز در ازای پرداخت پول بدست آوردند.
قطعا ذکر نام بیش از 500 دانشمند ترور شده عراقی در این گزارش امکان پذیر نیست و این تنها مشتی نمونه خروار بود.
لیست کامل این دانشمندان را از اینجا و اینجا مشاهده کنید.
**ترور دانشمندان هستهای برخلاف تصور عموم، سابقهای قدیمی دارد و اولین موارد آن به دهه 50 میلادی و زمان آلبرت اینشتین فیزیکدان مشهور، بازمیگردد:
مصطفی مشرفة - صاحب ایده تولید بمبهای هیدروژنی
دکتر علی مصطفی مشرفة یکی از اولین موارد ترور دانشمندان هستهای است. این دانشمند مصری که از برجستهترین شاگردان آلبرت اینشتین بود که در اوایل سال 1950 به دست مأموران موساد ترور شد. افتخارات دکتر مشرفة باعث شد تا ملک فاروق لقب «پاشا» را به وی بدهد اما وی با حکومت مصر چندان ارتباط خوبی داشت. تحلیلگران معتقدند که دولت وابسته ملک فاروق با همراهی صهیونیستها در مرگ مشرفه نقش داشته است.
دکتر مصطفی مشرفة
وی نخستین مصری بود که در زمینه مطالعات هوا فضا کار کرد و یکی از جمله کسانی بود که در ارائه نظریه نسبیت کمک زیادی به آلبرت اینشتین کرد.
مشرفه ریاضیدان و دانشمند فیزیک بود که در سال 1898 میلادی به دنیا آمد. او در سال 1917 میلادی برای نخستین بار برای یک سفر علمی به انگلیس رفت. وی در ابتدا در دانشگاه "ناتینگهام" و بعدها در دانشکده سلطنتی انگیس مشغول به تحصیل شد و مدرک کارشناسی خود را در سال 1923 میلادی دریافت کرد و مدرک دکترای خود را در رشته فلسفه از دانشگاه لندن در کوتاه ترین زمان ممکنی که قوانین انگلیس اجازه آن را میداد گرفت.
این دانشمند مسلمان پس از پایان تحصیلاتش به مصر بازگشت و پس از مدتی تدریس در دانشگاههای کشورش بار دیگر به انگلیس رفت و دکترای خود را در رشته علوم نیز به دست آورد و بدین ترتیب، نخستین مصری شد که در این رشته به درجه دکتری رسیده است. او در سال 1925 میلادی بار دیگر به مصر بازگشت و ضمن تدریس در دانشگاه قاهره رتبه استادی را نیز با وجود سن پایین دریافت کرد. وی در سال 1936 میلادی، رئیس دانشکده علوم این دانشگاه شد و چهار بار متوالی سمت وی در ریاست تمدید شد.
دکتر مشرفه نخستین کسی بود که بررسیهای علمی در زمینه ایجاد مقیاسی برای خلأ انجام داد. وی همچنین نظریههای جدیدی در تفسیر اشعه خورشیدی داد. نظریههای وی در زمینه سرعت و اشعه خورشیدی به یکی از مهمترین نظریههای علمی تبدیل شد و شهرت او را جهانی کرد.
پروفسور علی مصطفی مشرفه
او همچنین نخستین کسی بود که متوجه شد از هیدروژن میتوان به فناوری ساخت بمب دست یافت اما اخلاق اسلامی این دانشمند مصری، مانع از ادامه بررسی این موضوع شد که البته آمریکاییها و روسها بعدها به تحقیقات وی دست یافته و با تکمیل آن به بمب هیدروژنی دست یافتند.
بررسیهای علمی وی تا پیش از ترورش، به بیش از 200 مطالعه علمی رسیده بود. او مطالعات بسیار زیادی در مورد اتم انجام داد اما نهایتاً در سال 1950 میلادی به طرز مشکوکی جان خود را از دست داد که تحقیقات بعدی نشان داد رژیم صهیونیستی در این ترور مشکوک نیز نقش مستقیم داشته است.
سمیرة موسی - سفر بیبازگشت به آمریکا
دکتر سمیرة موسی دیگر دانشمند هستهای مصری و همنسل دکتر مصطی مشرفة بود. دکتر موسی مبدع طرح «اتم برای صلح» بود. پیشرفت علمی سمیره موسی به حدی چشمگیر بود که آمریکا با دعوت از وی، پیشنهادهای خوبی برای اعطای تابعیت آمریکایی و استفاده از وی در پروژههای تحقیقاتی هستهای ایالات متحده مطرح کرد، اما موسی هربار پیغام داد که وطن خود را ترک نخواهد کرد. او تنها فرد غیرآمریکایی بود که در سفر به ایالات متحده، از تأسیسات مخفی هستهای این کشور بازدید کرد.
خانم سمیره موسی سه ماه پس از اعلام موجودیت رژیم اسرائیل، هیئت انرژی هستهای مصر را تشکیل داد و سعی کرد دانشمندانی را برای گرفتن تخصص در زمینههای مختلف علوم هستهای به خارج بفرستد. وی اصرار داشت که مصر به سلاح هستهای مجهز شود.
سمیرة موسی
اما پیش از بازگشت به مصر، در کالیفرنیا دعوتی مشکوک از او به عمل آمد. در راه خودروی وی به درهای 40 متری سقوط کرد و سمیرة در دم جان سپرد. راننده خودروی وی پیش از سقوط خود رو از ماشین به بیرون پرتاب کرده و اثری از وی نماند. مانند مورد قبلی، باز هم پای موساد در میان بود. عامل احتمالی ترور دختر بازیگر مصری-یهودی به نام «راشل ابراهیم» که از مدتها قبل همه جا همراه سمیرة بود، اعلام شد. در تحقیقات بعدی شواهدی بر همکاری راشل ابراهیم با موساد یافت شد که براساس آن، این بازیگر یهودی در موارد متعددی با فریب موسی، فضای لازم را برای عملیات جاسوسی و ورود مأموران موساد به منزل سمیرة ایجاد کرده بود و حتی کلید منزل سمیرة بعدا از وسایل راشل کشف شد. راشل ابراهیم بسیار برای متقاعد کردن سمیرة برای مهاجرت به آمریکا تلاش کرد و حتی کار به تهدید رسید و به وی هشدار داد که «عاقبت رد کردن پیشنهاد مهاجرت با آمریکا، ناگوار خواهد بود». در نهایت هم در سال 1952 از طریق یکی از دوستانش، ضمن رهگیری سمیرة در سفر به ایالات متحده، مقدمات لازم برای ترور او توسط موساد را فراهم کرد.
راشل ابراهیم بازیگر یهودی و عامل موساد
سعید السید بدیر - صحنهسازی ناشیانه خودکشی
دکتر "سعید السید بدیر" دانشمندی که پس از پایان خدمت در نیروهای مسلح مصر با درجه سرهنگی بازنشسته شد اما پس از بازنشستگی، فعالیتهای علمی خود را ادامه داد و در علوم فیزیک و مطالعات ماهوارهای در دانشگاه "لزیزه" آلمان غربی مشغول شد. او در طول دو سال مطالعات خود به نتایج شگفتآوری رسید و دستاوردهای مطالعات وی در تمام جهان منتشر شد، اما به محض اوجگیری همکاریهای این دانشمند مصری با دو دانشمند آمریکایی، دولت آلمان سخت گیریهایی را علیه وی آغاز کرد. نگرانی بدیر در مورد این سختگیریها تا جایی رسید که وی تصمیم به بازگشت به قاهره گرفت و در سال 1988 میلادی این تصمیم را عملی کرد. او ابتدا به اسکندریه رفت تا مطالعات خود را در این شهر ادامه دهد اما مدتی بعد جنازه وی در این شهر پیدا شد.
همسر دکتر معقد است که وی به دست نیروهای اطلاعاتی یکی از کشورها که از آن نام نبرده کشته شده چرا که وی در تحقیقات خود در مدت 13 سال به نتایج مهمی در زمینه مهندسی فیزیک و فناوری موشکی رسیده بود که او را در رتبه سوم دانشمندان این رشته قرار داده بود اما تحلیلگرانی که ترور وی را بررسی کردهاند معتقدند رژیم صهیونیستی که همواره با دستیابی کشورهای اسلامی به پیشرفتهای علمی به مقابله برمیخیزد در این ترور، نقش مستقیم داشته است.
پس از وقوع این جنایت توسط عوامل موساد، در نگاه اول، همه تصور کردند دکتر خودکشی کرده اما ابتدا استشمام بوی گاز در خیابان طیبه اسکندریه و پس از آن صدای برخورد شدید جسمی به زمین، توجه افراد حاضر در خیابان را به یک صحنه وحشتناک جلب کرد. پیکر خونآلود دکتر در حال خونریزی شدید در کف خیابان افتاده بود. مردم فوری با پلیس تماس گرفتند. مأموران پلیس به محض حضور در محل حادثه، تحقیقات خود را آغاز کردند و در نخستین بررسیها سه مورد مشکوک را کشف کردند: نخست شلنگ لوله کپسول گاز موجود در اتاق دکتر بود که کاملاً باز شده بود؛ مورد دوم، لکههای خونی بود که روی تختخواب دکتر دیده میشد و مورد سوم هم پرتاب وی به داخل خیابان و تصادف ساختگی که به قتل نهایی وی انجامید.
این در حالی بود که برادر دکتر سعید بدیر، ساعاتی قبل از آن از وی شنیده بود که بهزودی به منزل خود میرود تا نتایج تحقیقات مهمی را که به آن دست یافته است روی کاغذ بیاورد. نتایجی که پلیس پس از ورود به اتاق وی، نوشتههای آن را پیدا کرد و نشان میداد که دکتر تا آخرین لحظات در حال انجام کار علمی بوده و هیچ نشانهای از خودکشی در اوضاع منزل وی به چشم نمیخورد.
نبیل القلینی - دانشمندی که 40 سال پیش مفقود شد
پروفسور "نبیل القلینی" دانشمند هستهای مسلمانی است که سرنوشت وی به معمایی پیچیده برای دانشمندان هستهای تبدیل شده است، چرا که وی از سال 1975 میلادی مفقود شده و هنوز هم هیچ اطلاع دقیقی از وی در دست نیست. این اتفاق در شرایطی روی داد که وی در مأموریتی کاری از سوی دانشگاه قاهره به کشور چکاسلواکی رفته بود تا مطالعات و تحقیقات بیشتری در حوزه هستهای انجام دهد.
در روز 27 ژانویه سال 1975 میلادی، تلفن محل اقامت دکتر القلینی به صدا درآمد و وی در پی این مکالمه تلفنی از منزل خارج شد که از آن زمان تا امروز اطلاعی از وی در دست نیست. پیگیریهای ضعیف دولت وابسته مصر نیز جواب قانعکنندهای از سوی چکاسلواکی به دنبال نداشت و دانشگاه چک نیز که به طرز نامعلومی از مکلمه تلفنی وی اطلاع حاصل کرده بود، گفت که هیچ اطلاعی از وی ندارد اما از شواهد و قرائن این ماجرا برمیآید که وی هدف ربایش از سوی عناصر موساد قرار گرفته است.
به گفته محققان، وی پس از این ربایش، ممکن است کشته شده باشد یا اینکه به دست این عوامل شستوشوی دارویی و مغزی شده باشد تا تمام علوم و اطلاعاتی که در ذهن دارد از بین برود و به آلزایمر دچار شود. برخی گمانهها نیز حاکی است که وی ممکن است به زندانهای آمریکا یا رژیم صهیونیستی منتقل شده باشد.
یحیی المشد - قرابانی طعمه غنیشده فرانسه
پروفسور یحیی المشد مصری را میتوان مهمترین و سرشناسترین دانشمند هستهای حاضر در عراق دانست. المشد همزمان با تدریس در دانشگاه بغداد، در استخدام سازمان انرژی اتمی عراق نیز بود. پروفسور المشد در عراق برنامه و هدفی را دنبال میکرد که در نهایت جانش را هم در همین راه داد؛ بازسازی تأسیسات هستهای عراق که در عملیات شمشیر سوزان ایران در سال 1980 آسیب دیده بود و در عملیات اپرا از سوی اسرائیل در سال 1981 نابود شد.
دکتر المشد در حال بازدید از تأسیسات هستهای شوروی
پروفسور المشد از جمله دانشمندان عراقی بود که در انتقال کوره هستهای از بندر تولون فرانسه به عراق نقش اصلی را داشت و تمام این پروسه زیر نظر او انجام شد. پس از این اقدامات بود که پروفسور المشد سخنگو و رئیس برنامه هستهای عراق شد. وی همچنین توانست با فرانسه برای تهیه اورانیوم غنیشده به توافق برسد. این دانشمند فارغالتحصیل دانشگاه اسکندریه مصر، درجه دکترای خود را در لندن گرفت و همچنین دورهای از تحصیلات خود را نیز در مسکو گذراند و در نهایت پس از بازگشت به مصر، در دپارتمان مهندسی هستهای دانشگاه اسکندریه به درجه استادی رسید.
دکتر المشد و دانشجویانش در دانشگاه اسکندریه
المشد در مصر مشغول به پیشبرد برنامه هستهای این کشور بود اما همهچیز دست به دست هم داد تا مسافر بغداد شود. جنگ شش روزه اعراب با اسرائیل در سال 1967 که مصر نیز در آن حضور داشت و به شکست اعراب انجامید، مصر را در بحرانی فرو برد که این کشور مجبور به تعطیلی برنامه هستهای خود شد. مصر یک سال بعد انپیتی را هم امضاء کرد اما تصویب آن را بدلیل برنامه تسلیحات هستهای اسرائیل به تأخیر انداخت. در نتیجه توقف فعالیتهای هستهای این کشور، بسیاری از دانشمندان مصری که از ادامه برنامه هستهای این کشور ناامید بودند، به کشورهای دیگر از جمله عراق و کانادا مهاجرت کردند. المشد یکی از سرشناسترینِ آنان بود.
تأسیسات هستهای عراق که در حمله اسرائیل منهدم شد
پیشتر گفتیم که پروفسور المشد برای خرید اورانیوم غنیشده - برای برنامه هستهای عراق - با فرانسه به توافق رسید، اما ظاهرا انتقال اورانیوم غنیشده به عراق همه ماجرا نبود. محموله ارسالی از سوی فرانسه با مشخصات سفارش عراق - و بطور مشخص مواد مورد نظر دکتر المشد - همخوانی نداشت و طبیعتا این محموله به پاریس بازگشت. فرانسه پس از آن، تحویل سفارش را به حضور پروفسور المشد در فرانسه به بهانه نظارت بر انجام صحیح سفارش، مشروط کرد. به هر روی، المشد بلیط یکطرفهای به مقصد پاریس گرفت و هیچگاه از این سفر بازنگشت. جسد او 14 ژوئن 1980 در اتاق هتل محل اقامتش پیدا شد که بنابر روایتی با ضربات چاقو به گردن و نواحی دیگر و بر اساس روایت دیگری، با ضربه جسم سخت به سرش به قتل رسید. سرویس اطلاعاتی فرانسه موساد را عامل احتمالی این ترور معرفی میکرد اما مدرک کافی برای اثبات این ادعا وجود نداشت و پرونده بدون رسیدن به نتیجه مشخصی مختومه اعلام شد. تنها مظنون این قتل یک دختر بود که در حین روند بازپرسیها، به طرز مشکوکی در یک حادثه رانندگی کشته شد.
خانواده المشد
مقامات امنیتی فرانسه که ابتدا برای تبرئه خود و فرار از اتهام همکاری با عوامل ترور موساد، برای توجیه این اقدام جنایتکارانه، شایعاتی ضداخلاقی علیه پروفسور المشد منتشر کردند، اما طولی نکشید که دروغبودن این شایعات آشکار شد.
رژیم صهیونیستی بعدها با انتشار فیلمی با عنوان "حمله به تأسیسات هستهای" جزئیات حمله خود به تأسیسات عراق را فاش کرد. در این مستند 45 دقیقهای صهیونیستها به طور رسمی به ترور "یحیی المشد" اذعان و تأکید کردند که ترور وی اقدامی از سوی موساد برای تضمین نابودی کامل برنامه هستهای این کشور بوده است.
نبیل أحمد فلیفل - بهای رد کردن پیشنهادهای غرب
"نبیل احمد فلیفل" از دانشمندان جوان هستهای فلسطینیتبار در کشور مصر بود. او زمانی به عنوان یک دانشمند هستهای مطرح شد که 30 سال بیشتر نداشت. او با اینکه وضع مالی خوبی نداشت و از اهالی اردوگاه آوارگان "الأمعری" در اراضی اشغالی بود، تمام پیشنهادهای غربیها برای کار در خارج را رد کرد. وی اعتقاد داشت که یک دانشمند مسلمان باید به وطن خود خدمت کند و مطالعات علمیاش را در اختیار کشور خود قرار دهد.
دانشمند جوان فلسطینیالاصلی که
به علت مخالفت با پیشنهادهای وسوسهانگیز غرب شهید شد
پس از رد قاطع پیشنهادهای غربیها برای جذب و اشتغال وی و مشاهده شدت علاقه وی برای پیشرفت هستهای مصر، به صورت ناگهانی ربوده و چند روز بعد، پیکرش در منطقه "بیت عور" پیدا شد. تا امروز هیچ تحقیقی در مورد نحوه کشتهشدن این دانشمند مسلمان انجام نشده است.
عبده شکر
دکتر "عبده محمد عبدالعال شکر" یکی دیگر از دانشمندان مصری بود که بهصورت ناشناختهای دو سال پس از بازگشت از آمریکا، در منزل خود هدف عملیات تروریستی قرار گرفت و به شهادت رسید.
عبده محمد عبدالعال شکر
پیکر این دانشمند برجسته انرژی هستهای مصر، پس از ترور، 77 روز در آپارتمان ساحلی خود ماند؛ دولت مصر البته بدون اشاره به علت اصلی مرگ این دانشمند هستهای مدعی شد که مرگ وی یک جنایت نبوده است! "عبدالعال محمد عبدالعال شکر" برادر کوچکتر این دانشمند هستهای گفت که برادرش کارشناسی خود را در دانشگاه اسکندریه دریافت کرده و پس از آن در سال 1984 میلادی به آمریکا سفر کرد. وی در آنجا رشته "ریاضی محض" را انتخاب و دکترای خود را در این رشته دریافت کرد. وی در سال 1999 میلادی به مصر بازگشت اما 15 روز بعد باز هم عازم آمریکا شد.
وی میافزاید که برادرش در سال 2005 میلادی به مصر بازگشت اما به لحاظ روحی دچار اضطراب و ترس شدیدی بوده اما با خانواده خود در مورد تهدیدها علیه خودش صحبت نکرد؛ البته به نظر میرسد این بار نیز مانند موارد مشابه دیگر، خودداری از ادامه حضور و فعالیت تحقیقاتی در آمریکا و شناسایی او از سوی عوامل سیا و موساد، علت اصلی قتل این دانشمند هستهای مسلمان بوده است. به هر صورت با اهمال دولت مبارک، پرونده مرگ این دانشمند هستهای نیز به صورت مبهم باقی ماند و هرگز تحقیقات کاملی در این باره انجام نشد.
تصویر گذرنامه شهید محمد عبده شکر
یکی از دوستان این شهید در گفتوگویی با یک روزنامه مصری که در اسکندریه منتشر میشود گفته است که عبده چند روز پیش از ترور با وی صحبت کرده و گفته است که افرادی که هم تخصص ریاضی محض داشته باشند و هم تخصص مهندسی هستهای، تنها چهار نفر در جهان هستند که یکی از آنها خود او، دومی دانشمندی آلمانی، سومی دانشمندی آمریکایی و چهارمی دانشمندی اسرائیلی است اما وی پس از تحقیقاتش متوجه شده بود که دو دانشمند آمریکایی و اسرائیلی در واقع یک نفر است که تابعیت آمریکایی هم دارد و وی توانسته به نشانی پستی منزل وی در تلآویو و نشانی پست الکترونیک این صهیونیست دست یابد و درست چند روز پس از این کشف بود که وی به طرز مشکوکی جان باخت.
عادل الشویخ
"عادل الشویخ" دانشمند فیزیک هستهای و کارشناس مطالعات نورشناسی بود. او در دانشگاه بغداد و دانشگاه استون در بیرمنگام تحصیل کرده و بعد از پایان تحصیلات خود به عنوان استاد دانشگاه به عربستان و امارات بازگشت تا حاصل مطالعات علمی خود را برای رفاه بیشتر مسلمانان منطقه به کار گیرد اما در شرایط مبهمی در سال 1993 میلادی در ترکیه جان خود را از دست داد.
الشویخ به همراه تعداد دیگری از دانشمندان مسلمان، "آکادمی عربی مطالعات معاصر" را برای پیگیری آخرین دستاوردهای علمی در زمینه های مختلف تشکیل داد و سعی کرد تا دستاوردهای علمی غرب را به کشورهای عربی منتقل کند. مقر این سازمان در شهر منچستر انگلیس بود که شخص "عبدالله الشویخ" ریاست آن را بر عهده داشت.
عبدالکریم خلیل - گم شدن خون دانشمند سوری در غبار فتنه شام
پروفسور "اوس عبدالکریم خلیل" متخصص علوم هستهای و قائممقام دانشگاه بعث در حمص بود. او در حالی ترور شد که میخواست همسرش را به محل کارش برساند. وی سعی کرد با هدایت خودرو از این حمله جان سالم به در برد اما اصابت یک گلوله به گردنش، به قتل وی انجامید.
رمال حسن رمال - مرگ مشکوک دانشمند شیعه
شاید نام کشور لبنان به عنوان یک کشور دارنده فناوری هستهای را هرگز نشنیده باشید و اساساً نامی هم از لبنان در این حوزه مطرح نشده باشد، اما این کشور هم دانشمندانی داشت که در مرحله طراحی برنامه هستهای برای کشورشان، کشته شدند. «رمال حسن رمال» مشهورترین دانشمند هستهای لبنان و از شیعیان جنوب این کشور بود که تحصیلات خود در رشته فیزیک را در فرانسه به سطوح عالی رساند و در مراکز علمی آمریکا و کانادا نیز مشغول به کار شد.
دکتر رمال در سال 1984 مدال برنز مرکز مطالعات فرانسه را دریافت کرد و نام وی در بین یکصد دانشمند برتر قرن بیست و یکم این کشور قرار گرفت. در سال 1988 نیز وی مدال نقره مرکز مطالعات فرانسه را نیز از آن خود کرد. وی در سال 1991 به طرز مشکوکی در فرانسه کشته شد و هیچگاه درباره علت مرگ وی تحقیقی نشد. دولت فرانسه تحت تدابیر حفاظتی پیکر وی را به لبنان ارسال کرد و دولت وقت لبنان نیز که تحت نفوذ پاریس بود، از انجام کالبدشکافی خودداری کرد.
عملیات داموکلس و ترور دانشمندان آلمانی
عملیات داموکلس را هم موساد در دهه 60 میلادی برای ترور دانشمندان هستهای آغاز کرد؛ قربانیان دانشمندان هستهای آلمان نازی بودند که به خدمت مصر درآمده و در تأسیساتی موسوم به کارخانه 333، برنامه موشکی مصر با توسعه میدادند. جمال عبدالناصر رئیس جمهور وقت مصر، برای ارتقاء توان نظامی و دفاعی کشور علاقهای به وابستگی به دو بلوک قدرت شرق و غرب نداشت و افکار ناسیونالیستیاش، وی را به خودکفایی با بهرهگیری از دانش دانشمندان فراری از آلمان نازی متقاعد کرد. عملیات داموکلس چندان دقیق اجرا نشد و تنها یک مورد از دانشمندان هدف، با موفقیت ترور شد. در نهایت هم با رسوایی عوامل موساد و استعفای رئیس وقت و مسؤول این عملیات به پایان رسید.
منابع:
http://hamshahrionline.ir/details/151505/Iran/foreignpolicy
http://www.axisoflogic.com/artman/publish/Article_21935.shtml
http://www.aljazeera.com/me.asp?service_ID=11311
http://www.arabnews.com/node/294881
http://news.bbc.co.uk/1/hi/talking_point/6224427.stm
http://www.rense.com/general71/cast.htm
http://fa.alalam.ir/news/1459608
http://www.fourwinds10.net/siterun_data/government/fraud/israel/news.php?q=1225053637
http://egyptianchronicles.blogspot.com/2009/04/assassination-of-dr-yahia-al-mashad.html
http://www.aljazeera.com/archive/2006/06/2008410102041148753.html
http://content.time.com/time/magazine/article/0,9171,830056,00.html
http://www.informationclearinghouse.info/article3006.htm
http://www.scidev.net/global/communication/news/hit-list-names-hundreds-of-iraqi-scientists.html
http://www.brussellstribunal.org/article_view.asp?ID=502#.VYbHvIUznt8
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-5655
ارسال نظر