مراسم افطاری آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اصحاب رسانه، هنرمندان و جمعی از شاعران امشب در ساختمان مرمر برگزار شد.
در این مراسم فاطمه راکعی دبیر کل زنان نو اندیش و مدیر انجمن شاعران، راه چمنی فعال اصلاح طلب، رضا رویگری، بنفشه خواه، اطلسی، علیزاده طباطبایی وکیل خانواده هاشمی، رحمانیان مدیر مسئول روزنامه شرق، موسی آبادی سخنگوی وزارت فرهنگ، جمعی از مدیران مسئول روزنامه ها و خبرگزاری ها و خبرنگارانی از رسانه های مختلف حضور داشتند.
در ابتدای مراسم مجری برنامه به موفقیت تیم مذاکره کننده اشاره کرد و این پیروزی را به حاضران و هاشمی تبریک گفت.
همچنین مجری از تعامل رسانه های مکتوب با روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام قدردانی و تشکر کرد.
در ادامه به رحمانیان، مدیر مسئول روزنامه شرق، راکعی مدیر انجمن شاعران، کاردان مجری تلویزیون و موسی آبادی سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تریبون داده شد تا مطالبی را جهت اطلاع هاشمی عنوان کنند.
در آغاز رحمانیان به بیان دو خاطره پرداخت و گفت: در سال ۶۵ بنده دیپلم گرفتم و به جبهه رفتم سپس دانشگاه تربیت معلم قبول شدم می خواستم از جبهه برگردم و به دانشگاه بروم فرمانده تیپ ما گفت من اجازه نمی دهم برگردی باید در جنگ بمانید چرا که کشور به شما نیاز دارد بنده هر چه استدلال کردم وی قبول نکرد در آن روزها آقای هاشمی برای بازدید به جبهه آمده بود فرمانده تیپ ما گفت من و جمعی از فرماندهان به خدمت آقای هاشمی رسیدیم و از وی خواستیم زمانی که جنگ تمام شد باید زمینه مناسب جهت تحصیل رزمندگان فراهم کنید.
مدیر مسئول روزنامه شرق ادامه داد: در سال ۷۷ هفته نامه شورا را استارت زدم که سپس آن هفته نامه به روزنامه سراسری شرق تبدیل شد در سال ۸۲ تعدادی از دوستان به من گفتند که قصد داریم روزنامه همشهری را راه اندازی کنید شما هم بیایید و کمک کنید من استعفا دادم و به تهران آمدم البته آن زمان برایشان شرط گذاشتم که در صورتی می آیم که روزنامه هاشمی نامه نشود این گذشت و شرق راه افتاد شرایطی پیش آمد که ما می گشتیم تا جمله ای از هاشمی پیدا کنیم و در مورد آن گزارشی بنویسیم که در صفحه اول چاپ شود نمی دانم آیا آقای هاشمی تغییر کرده یا ما عوض شده ایم البته این طبیعت انسان هاست که هر کدام به مرور زمان تغییر می کنند.
رحمانیان ادامه داد: نقش هاشمی در جنگ و پس از آن محوری بوده است و امروز هم می تواند همان نقش محوری را داشته باشد زمانی که ما می توانیم با قدرت های جهانی گفتگو کنیم و به نتیجه برسیم آیا نمی توانیم این گفتگوها را در داخل راه بیندازیم.
در ادامه از فاطمه راکعی دعوت شد تا به عنوان دومین سخنران به مدت ده دقیقه مطالب خود را بیان کند.
وی پیروزی بزرگی ملی را به همگان تبریک گفت و اعلام کرد که تا به امروز این همه شادی را در چهره هاشمی ندیده بودم.
این فعال سیاسی اصلاح طلب خواهشی را مطرح کرد و خطاب به هاشمی گفت: بنده این مسئله را خدمت رهبر معظم انقلاب هم بیان کردم و می خواهم خدمت از شما هم این درخواست را داشته باشم اجازه بدهیم که در این مملکت قانون پیاده شود کسانی که دلواپسند کسانی که دلواپس نیستند کسانی که چپ اند و کسانی که راستی اند فقط بگذاریم قانون پیاده شود.
وی در پایان سخنانش قطعه شعری را برای آقای هاشمی خواند.
در ادامه این مراسم کاردان، مجری تلویزیون به نمایندگی از هنرمندان به ایراد سخنرانی پرداخت.
وی در آغاز سخنانش گفت: قرار نبود من در این جمع صحبت کنم اما دوستان لطف داشتند و نوبت هم به ما رسید.
کاردان گفت: در این کشور انواع و اقسام هنرها وجود دارد هنرمند هم زیاد است بنده از دوران بچگی ام آرزو داشتم که یک فرصتی پیش بیاید و بتوانم در محضر شما چند دقیقه صحبت کنم.
وی حصول توافق در مذاکرات را فتح بزرگی دانست و گفت: بنده از زاویه دیگری به این دستاورد نگاه کردم قسمت بزرگ این پیروزی برتری منطق بر داد و هوار است و این چیزی است که خیلی به انسان می چسبد.
این مجری به زمان بازدید هاشمی از صدا و سیما اشاره کرد و به بیان خاطره ای پرداخت که موجب خنده حاضران شد.
وی خطاب به هاشمی گفت: زمانی که شما به غرفه من آمدید خاطرم هست که آنجا چند دقیقه ای نشستید من آن زمان با لهجه های مختلف صحبت می کردم آن روز تعدادی کاغذ در دستم بود شما آن کاغذها را از من گرفتید و فکر می کردید که در آن کاغذها نوشته ام که چگونه لهجه های مختلف را صحبت می کنم.
کاردان ادامه داد: آن روز شما از من سوال کردیم که چگونه می توانید این گونه مسلط با چندین لهجه صحبت کنید من خطاب به شما گفتم حاج آقا رفیق ناباب. این صحبت موجب خنده حاضران شد و برای چند دقیقه ادامه صحبت هاشمی و کاردان قطع شد.
این مجری ادامه داد: آن روز حاج آقای خزایی پیش من ایستاده بود و دائما به من لگد می زد و می گفت این حرف ها را نزن.
کاردان با خنده گفت: من ترکم و به شدت هم به ترک بودنم افتخار می کنم.
این مجری صدا و سیما ادامه داد: آن روز من یک آیه ای هم خواندم و با آقای هاشمی خطاب به من گفت شما این را از کجا می دانید من در پاسخ گفتم این را هم از رفیقان نابابی مثل شما یاد گرفته ام که در این هنگام مجددا سالن از صدای خنده حاضران منفجر شد.
در ادامه سخنگوی وزارت ارشاد به ارائه گزارشی در مورد فعالیت رسانه ها در کشور پرداخت.
در این هنگام یکی از حاضران بدون اینکه نوبتی برای سخنرانی داشته باشد از جای خود بلند شد و خطاب به هاشمی گفت: از شما در موارد زیادی به صورت مستقیم اظهارنظر نمی کنم من از شما می خواهم که نظرتان را در مورد حکم پسرتان بگویید. هاشمی در این لحظه خطاب به خانمی که از وی سوال کرده بود گفت من مایل نیستم در این مورد صحبت کنم که مبادا فکر شود که ما می خواهیم دخالت کنیم البته تهمت های فراوانی می زنند و خدا می داند که من دخالتی نمی کنم صحبتی هم نمی کنم اما به این دلیل که خواست شما بی جواب نماند به مسئله ای اشاره می کنم که جالب است.
رفسنجانی ادامه داد: مهدی سه ماه در زندان و انفرادی بود و دو تا بازجوی پرحرارت وزارت اطلاعات از وی بازجویی می کردند نمی دانم چه شد یک روز به رئیس محافظان من زنگ زدند و گفتند مهدی می خواهد پدرش را ببیند بنده گفتم فرزندم را بیاورند تا با وی صحبت کنم فردا دوباره آنها زنگ زدند و من رفتم و وارد دفتر بازپرس شدم.
رئیس ادامه داد: بازپرس خوبی هم نبود البته من از وی نامی نمی برم آن بازپرس گفت مسئله مهمی است مهدی می خواهد با شما مشورت کند ما به وی پیشنهاد کردیم که چند کلمه از رهبری تقاضای عفو کند مهدی می گوید من جرمی مرتکب نشدم که تقاضای عفو کنم اگر هم جرمی مرتکب شده ام اشکالی ندارد بگذارید من محاکمه شوم که در جزایم را در همین دنیا پرداخت کنم.
هاشمی تصریح کرد: آن روز مهدی را داخل ساختمانی آوردند تا با هم صحبت کنیم مهدی گفت من اینجا صحبت نمی کنم چون پر از شنود است من با مهدی به بیرون رفتیم آن روز خاطرم هست باران هم می آمد و ما چتر بر سر گرفتیم مهدی گفت از من چنین چیزی خواسته اند که تقاضای عفو کنم.
وی افزود: بازپرس گفت مهدی بر سر دوراهی قرار گرفته است یک تقاضا کند فردا هم آزاد خواهد شد چرا که محاکمه اش طولانی می شود ۳۰ هزار صفحه کیفرخواست دارد که برای ما و شما زحمت فراوانی خواهد داشت.
رئیس مجمع تشخیص گفت: آن روز که با مهدی صحبت می کردم وی به من گفت اگر شما و آقا نظر مشورتی بدهید علی رغم اینکه مخالف این مسئله هستم می پذیرم من به وی گفتم اجازه بده تا فردا با آقا صحبت کنم هنگامی که بازگشتم شب تلفن کردم و فردا هم خدمت آقا رفتم ایشان گفتند که اگر نظر خودت هم این باشد من موافقم من گفتم روی این پرونده دو سه سال است که حرف می زنند اگر این کار را انجام بدهیم و شما عفو کنید به شما هم صدمه می خورد و می گویند رفیق بازی کردید و به من هم صدمه می خورد و می گویند اعمال نفوذ کردی بنابراین ترجیح می دهم این کار را انجام ندهیم و اگر شما می خواهید کمک کنید دستور بدهید که دادگاهی مستقل تشکیل شود که دستوربر هم نباشد اگر هم علنی برگزار شود و مردم ببینند همه چیز را خودشان تشخیص می دهند که آیا مهدی آدم بدی بوده است یا خیر.
هاشمی ادامه داد: نمی خواهم راجع به دادگاه حرفی بزنم چون آنها تحمل شنیدن حرف از ما را ندارند چرا که نمی خواهم دعوا شود دعوا در این هنگام برای کشور صدمه است البته در زمان خودش مهدی همه چیز را خواهد گفت اما من حرفی نمی زنم.
وی در ادامه ضمن خوشامدگویی به حاضران گفت: من این جلسه را خودمانی می بینم به خاطر اینکه اگر من را هم قبول کنید جزو اصحاب رسانه محسوب می شوم اولین کاری را که انجام دادم رسانه ای در قم راه انداختم سپس مجله و سالنامه هم راه اندازی کردیم بخشی از رسانه های شما هم یا صحبت مخالفان من است و یا صحبت موافقانم و یا اینکه خودم حرف می زنم بنابراین ما مداوم دو سه ستون از نشانه های شما را پر می کنیم.
رئیس مجمع تشخیص تصریح کرد: آرزو می کنم که شما رسانه ها موفق شوید همین مقداری هم که در انتخابات ریاست جمهوری گذشته اتفاق افتاد به دلیل اینکه بود که شما اصحاب رسانه مردم را آگاه کردید.
وی در ادامه در مورد مذاکرات هسته ای گفت: تیم مذاکره کننده دستاورد بسیار بزرگی داشتند حتی مهمتر از جنگ و فتح خرمشهر یعنی کار بزرگی انجام دادند و زمانی که ابعادش به تدریج گفته شود مشخص خواهد شد که این تیم چه توانایی های بالایی دارد.
وی ادامه داد: الان به صورت رسمی در جامعه جهانی به عنوان کشوری هسته ای پذیرفته شدیم ما می توانیم آب سنگین مان را صادر کنیم و وارد باشگاه اتمی جهان شدیم.
در میانه صحبت های هاشمی صدای اذان آمد و وی در این هنگام گفت من سخنانم را در اینجا قطع می کنم بروید و افطار کنید.
اصحاب رسانه در حیاط سرسبز مجمع تشخیص مصلحت نظام با هاشمی افطار کردند.
منبع:خبرگزاری دانشجو
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-5740
ارسال نظر