به گزارش «قاصدنیوز» آیتالله علمالهدی عصر روز سهشنبه در «جلسه تحلیل توافق هستهای» که در حسینیه قران و عترت برگزار شد، ضمن تشکر از حضور جمعی از فعالان فرهنگی مشهد مقدس، پس از طرح موضوع طمع تاریخی غرب برای براندازی اسلام در ایران و منطقه، گفت: ما در هر ارتباطی با آمریکا و اروپا، چه ارتباط مستقیم و برخورد سخت، چه ارتباط در خط مذاکره، مصالحه و تعامل، در هر برخوردی که با غرب داشته باشیم و عمدتاً آمریکا و اسرائیل، آنان آن خط راهبردی خود را دنبال میکنند و دراینارتباط ما دنبال یک رگهای میگردند که آنها در اجرای آن خطر راهبردی خود مسلط تر شوند.
هر دولت سیاست خود را اعمال کند اما روی براندازی دشمن بصیرت داشته باشد
اگر در جنگیم، در جنگیدن یکجور، اگر مقابله کنیم، در مقابله کردن یکجور و اگر دست بدهیم، در دست دادن یکجور؛ آنی که دنبال آن هستیم این است که ما در هر برخوردی که میخواهیم داشته باشیم این است که ما باید روی خط براندازی دشمن، روی این بصیرت داشته باشیم؛ هر دولتی هر طور میخواهد هر سیاستی اعمال کند هر برنامهای در سیاست خارجی و اقتصادی داشته باشد اما باید این مسئله را رصد کنیم که دشمن بر رگهای در اجرا و تحقق این خط راهبردی مسلط نشود.
رگه نفوذ دشمن به کشور صریحاً در توافق به وجود آمده
مشکلی که ما در این مذاکرات و توافق وین داریم، اینکه آیا ازنظر حقوقی این توافق چطور است، ازنظر قطعنامه شورای امنیت و حقوق بینالملل چگونه میتواند تهدید باشد، این بماند اما دراینباره حرف دارم اما آنچه برای ما مهم است این است که مسئله توافق و قطعنامه شورای امنیت جوری تنظیمشده که آن رگه خاصی که دشمن مسیر راهبردی خود را دنبال میکند، آن رگه خاص خیلی صریح و روشن در جریانات به وجود آمده، اگر میخواست کاری را با هزینه زیاد انجام دهد و ارزیابی میکرد آیا با هزینهاش میسازد یا نه، باهزینه ای بسیار کم و یا بدون هزینه برای آنان به وجود آمده؛ در برخورد با ایران مسئله نفت و تسلط بر ایران مطرح نیست بلکه آن خط راهبردی بعد از جنگ جهانی مطرح است.
اگر این راهبرد محقق نشود، جهان خواری آمریکا از بین رفته، سلطه استعماری انگلیس که 200 سال است در این منطقه کار میکند، نقشههایش بر آبرفته؛ حرف ما در این دوره مذاکرات و توافق و دورانی که به قول آقایان پساتحریم به وجود میآید، تمام نگرانی ما بر سر سلطه دشمن در آن مسیر راهبردی است که دشمن آن را تا امروز تعقیب و پیگیری میکرد.
رعایت خطوط قرمز یک حکم حکومتی است
مقام معظم رهبری، خطوط قرمز را که تعیین کردهاند، دقیقاً با عنایت به این راهبرد تبیین کردند، نظر مقام معظم رهبری، نظر شخصی نبود؛ برخی جریانهای ضد ارزشی و سیاسی زمزمه میکنند که مقام معظم رهبری نظر خودشان را گفتند، خطوط قرمزی رهبری، نظر شخصی نبود، فرمان حکومتی بود، فرمان و دستور بود و دقیقاً با عنایت به همین نکته ارائهشده.
نمیگوییم دولت دروغ میگوید اما نباید از پیشروی دشمن غافل شد
ازنظر مشکلات اقتصاد که مشکلات ما حل شود یا نشود، ازنظر اینکه آیا تحریمها را واقعاً لغو میکنند یا نه، آیا در لغو تحریمها، چرخش نظام اقتصادی ما و در جهت توسعه دانشبنیان بر اساس مصالح امت است یا چرخش ما در مسیر ضد اقتصاد مقاومتی است؟ نمیخواهیم بگوییم شما دروغ میگویید، ما بنای دولت ستیزی نداریم، نمیخواهیم با دولت جنگ کنیم، باکسانی که کارگزار نظام هستند که دستبهیقه نمیشویم، حرف رهبری این است که میفرمایند مردم در داخل گریبان هم را نگیرید، اینکه میگویند دوقطبی نشوید این است که دشمن چیز دیگر را رصد میکند شما دستبهیقه نشوید با یکدیگر و از اصل پیشروی دشمن غافل شویم.
این خطوط قرمزی که رهبری مشخص کردهاند، برای این بود که در این مذاکره و توافق، آن رگههایی که ممکن است به وجود بیایند و جریان اروپا، آمریکا و غرب مسیر راهبردی خود را پیگیری کنند و موفق شوند، آن رگهها بند بیاید و به وجود نیاید؛ بنده در اثبات ادعای خودم، خطوط قرمز مقام معظم رهبری را عرض میکنم و اینکه آیا برجام یا قطعنامه شورای امنیت در مسئله خطوط قرمز آیا واقعاً بر خطوط قرمز مقام معظم رهبری منطبق است یا نه.
ما بهعنوان یک فرد عاقل اشکالات برجام و قطعنامه را میفهمیم
ما به امور تخصصی کاری نداریم، حقوق بینالملل کار نداریم، اینکه ما میخواهم برجام را تحلیل کنیم، نه اینکه بلد نیستیم، خوب هم بلدیم؛ روزی در کمیته رسالات در دانشگاه امام صادق، یک رساله از دانشکده رسالات به دانشگاه ما آمد، رییس دانشکده نمیتوانست جواب ایرادات ما را بدهد، آخر گفت مگر شما متخصص هستید، آنجا یک هیأت اقتصادی وجود دارد و نان این را تأیید کردهاند، یک آقایی بود و گفت ما متخصص نیستیم، عاقل که هستیم؛ ما نه بهعنوان کارشناس حقوق بینالملل اما بهعنوان یک عاقل که میفهمد اشکالات این قطعنامه و برجام چیست.
آنی که هست، ما سرسپرده ولایتیم، خطوط قرمز رهبری مشخص است؛ ابتدا رابطه خطوط قرمز رهبری با مسائلی که قبل بیان شد، چیست؟ آیا مقام معظم رهبری صرفاً بهعنوان یک کارشناس قوی، نیرومند، نابغه و باتجربه است؟ مقام معظم رهبری غیر از اینکه یک مجتهد جامعالشرایط هستند، غیرازاین که رهبر امت هستند، نهتنها در کشور بلکه در دنیا هم یک نابغهای در مسئله کارشناسی در مسئله سیاسی و در جریانهای مدیریت یک نظام در همه تضارب های اجتماعی سیاسی دنیا، کسی مثل مقام معظم رهبری پیدا نمیکند؛ کارشناس آمریکایی گفت الآن قدرتمندترین مرد جهان رهبر ایران است چون در طول مدت بیستوچند سال رهبری این رهبر، هرکس با این رهبر برخورد کرده، چه در داخل و چه در خارج شکستخورده است؛ ایشان بهعنوان یک عنصر سیاسی جهانی، یک قدرتمندی در جهان وجود دارد که از قدرتهای بزرگ دنیا تا جریانهای سیاسی داخلی در طی یبست و چند سال دوران رهبریاش، هرکه با او برخورد کرده، شکستخورده؛ آیا نمیتوان این فرد را بهعنوان یک نابغه، یک عنصر بینظیر و منحصربهفرد در کارشناسی سیاسی جهانی شناخت؟
تأکید رهبری بر عدم ایجاد راه نفوذ به اسرار نظامی و امنیتی کشور
اینیک خط قرمزی که آقا تعیین کردهاند، عمدتاً در رابطه با این قضیه بود، یکی از خطوط قرمز رهبری این بود: «بههیچوجه اجازه داده نشود به بهانه نظارت، اینها به حریم امنیتی و حفاظتی کشور نفوذ کنند، مسؤولین نظامی کشور بههیچوجه مأذون نیستند که به بهانه نظارت و بهانه بازرسی و مانند این حرفها، بیگانگان را به حصار امنیتی و دفاعی کشور را بدهند یا توسعه دفاعی کشور را متوقف کنند»، فرمایشات ایشان در روز 20 فروردین در روز ولادت حضرت زهرا فرمودند.
یکی از راههایی که دشمن رگه پیدا کند برای مسیر راهبردی خود در سلطه، وقوف، آشنایی و سلطه کامل بر مراکز امنیتی، نظامی و دفاعی ماست، مقام معظم رهبری با این خط قرمز، این خط را بستند و این را راه بستند که این رگه برای دشمن بهعنوان نظارت و بازرسی پیدا نشود.
نکته دیگری که ایشان فرمودند این بود: «من اجازه نمیدهد بیگانگان بیایند با دانشمندان ما، با فرزندان عزیز ما که این دانش گستردهای را به وجود آوردهاند، بخواهند بنشینند، حرف بزنند، در دنیا هیچ عاقلی اجازه نی هدف، هیچ دولتی اجازه نمیدهد، دانشمندانشان را مخفی میکنند، نمیگذارند اسمهایشان را کسی بفهمد، دشمن پررو و وقیح توقع دارند راه را باز کنند و بیایند.
هدف مصاحبه با دانشمندان نخبه کشور، جذب یا نابودی آنان است
مسئله ارتباط با دانشمندان و نخبگان ما، این مسئله است که یا دراینارتباط دانشمند نخبهای که مسیر رشد و توسعه ماست و ابزار توسعه ماست یا بخرند و یا نابود کنند و اینیکی از راههای سلطه و نفوذ در کشور ما در ادامه آن خط اصلی و راهبردی است از جنگ جهانی دوم دنبال میکردند، این خط را رهبری بستند.
نکته دیگری که فرمودند: «با بازرسیها غیرمتعارف بنده هم موافق نیستم، پرسوجو از شخصیتها را نیز بههیچوجه نمیپذیرم و ...»؛ میفرمایند من موافق نیستم که برای ایران یک بازرسیهای استثنایی جز آنکه برای همه کشورها انجام میشود، انجام دهند، خود نفس نظارت، بازرسی و زیر و زبر کشور را درآوردن، یک راهیابی و یک رگه پر پهنه و وسیعی است که اهداف خود در این راهبرد را کاملاً پیگیری کند.
توافق هستهای، عبور از خطوط قرمز رهبری است
آنچه امروز در این توافق اتفاق افتاده، از این خطوط قرمز تجاوز شده، ما به حقوق بینالملل کار نداریم، مهم خطوط قرمز رهبری است؛ در این قضیه از خطوط قرمز تجاوز شده، در برجام هست که از پیوست 76 میگوید «درصورتیکه آژانس مشکوک شود در تأسیساتی فعالیت هستهای اعلامنشده، یا فعالیتی که خلاف برجام وجود دارد، بهصورت مکتوب دلایل ارائه میشود ، (قبل از این گفته بودند همهجا باید برویم، حالا بهعنوان خط قرمز رهبری اصلاحشده و بنا است اجرا نشود اما قصه را جور دیگری اشارهکردهاند) بهصورت مکتوب دلایل خود را به ایران اعلام میکند و اگر ایران نخواست دسترسی دهد، بر اساس پاراگراف 77 که میگوید ایران باید وسایلی فراهم آورد، اگر ایران نتوانست 14 روز بعد از اعلام آژانس، نگرانی آژانس را رفع کند، موضوع به کمیسیون مشترک ارجاع میشود و اگر 5 عضو از هشت عضو ان رأی بدهد، ایران باید دسترسی لازم را به آژانس بدهد، تصمیمگیری کمیسیون نباید بیش از هفت روز طول بکشد، ایران باید ظرف سه روز مابعد، آن دسترسی را فراهم کند.
قبول دسترسی به مراکز حساس برخلاف خطوط قرمز
عزیزان ما هم رفتهاند امضا کردهاند، مقام معظم رهبری میگویند کسی نباید دسترسی پیدا کند، آنان میگویند باید کتبی اعلام کنند ایران 14 روز وقت دارد و بعد در کمیسیون مشترک میرود، از ایران در کمیسیون مشترک چند نفر است؟ از ایران یک نفر است دیگر، از هر کشوری یک نفر حضور دارد، یا از 1+5 هستند یا شورای امنیت؛ این کمیسیون مشترک که تشکیل میشود، تمام اعضایش در مقابل ما هستند و ما هم یک رأی داریم و ما ملزم به اجرای رأی کمیسیون مشترک هستیم، اگر کمیسیون مشترک رأی داد ما باید اتاقخواب رهبری را بگردیم، گفت فلان سیلوی موشکهای فلان در فلان نقطه را باید بگردیم، باید اجازه دهیم بگردند.
این تجاوز از خط قرمز رهبری است، خوب و بدش را ما کار نداریم، آخرش به کجا میرسد و چه میشود را هم کاری نداریم، ما بیاییم با عزیزان خود گلاویز شویم که چه شود؟ حرف ما این است که این تجاوز از خط رهبری است.
محدودیتهای 8 تا 10 ساله برای تحقیق و توسعه
نکته دیگری که مقام معظم رهبری خط قرمز تعیین کردهاند: «توسعه هستهای در ابعاد گوناگون بههیچوجه نباید متوقف شود، توسعه باید ادامه پیدا کند، توسعه فنی حالا محدودیتهایی را هم ممکن است لازم باشد قبول کنند، ما حرفی نداریم اما توسعه فنی باید ادامه پیدا کند و با شدت و قدرت پیش برود، در همین مدل که ما محدودیت را قبول میکنیم، کار تحقیق، توسعه و ساختوساز باید ادامه پیدا کند که این نیز ازجمله خطوط قرمزی است که مسؤولان روی آن تکیه کردهاند»
حالا در این برجام «به مدت 10 سال، تحقیق و توسعه اورانیوم در چهار نوع ماشین ممنوع است، به مدت 5/8 سال، توسعه و تحقیق با ماشینهای نسل 6 و 8 به زیر 30 ماشین محدود خواهد بود ولی پسازآن اضافه میشود، (رهبری میگویند هیچ محدودیتی نباشد، اینها میگویند 8 سال محدودیت)؛ از پایان سال هشتم و به نحو مندرج در پیوست، ایران آغاز به ساخت میزان مورد توافقی سانتریفیوژ IR6 و IR8 بدون روتور میکند و در نطنز انبار میکند(تازه بعد هشت سال میتواند بسازد اما اجازه استفاده ندارد)»، محدودیت در تحقیق و توسعه از این بالاتر میخواهید؟
در برجام آمده «مطابق پیوست 32 از ضمیمه، تحقیق و توسعه با اورانیوم به مدت 10 سال محدود به IR8 و IR6 و 5IR و IR3 میشود؛ یک جا خط قرمز رهبری این است که «محدودیت رهبری را قبول نداریم، مقدار سالهای معینی که موردقبول ماست به هیأت مذاکره گفتهایم اما تعداد سالهای محدودیت را 10 سال و 12 سال و آنچه عزیزان میگویند را قبول نداریم»، این را در فرمایشات خود در دوم تیرماه در دیدار با مسؤولان فرمودند درحالیکه نوشتهاند طول عمر قطعنامه 10 سال است.
محدودیت بر برنامه غنیسازی 8 سال، دو سال از 10 سال را زدهاند و کردهاند هشت سال؛ از رده خارج کردن ماشینهای IR1، 10 سال، منحصر شدن ظرفیت غنیسازی به 50 تا 60 ماشین در نطنز، 10 سال، محدودیت غنیسازی با اورانیوم، 10 سال؛ محدود ماندن مکانیکی، 10 سال، محدود ماندن تحقیق و توسعه برای ماشینهای نسل 6 و 8، هشت و نیم سال، یک سال و نیم از 10 سال کم کردهاند!
محدودیتهای 15 ساله غنیسازی در 3.67 درصد
بدتر از همه، محدود شدن درصد غنیسازی 3.67 درصد در این حد نازل، در قرارداد ژنو 5 درصد بود که در این قرارداد از آنهم آمدهاند پایینتر، نوشته محدود بودن این غنی شدن، 15 سال، رهبری گفتند 12 سال را قبول نداریم، شد 15 سال؛ عدم ورود مواد هستهای به فردو، 15 سال، محدود شدن برنامه غنیسازی در نطنز 15 سال، محدود شدن ذخایر اورانیوم به 300 کیلو، 15 سال؛ همه اینها شد 15 سال.
تجاوز قطعی و صریح به خطوط قرمز صورت گرفته
درواقع یک تجاوز قطعی و صریح صورت گرفته، کارشناس حقوقی و این حرفها را لازم ندارد، این تجاوز به خطوط قرمز رهبری است. در مورد تحریمها، فرمودند «تحریمهای اقتصادی، مالی، بانکی چه آنچه شورای امنیت ، چه آنچه به کنگره و آنچه به دولت آمریکا ارتباط پیدا میکند، همه باید فوراً در هنگام امضای توافق لغو شود و بقیه تحریمها نیز در فاصلهای معقول لغو شود»؛ لغو تحریم فرمودند، آمده «تحریمهای اتحادیه اروپا همزمان با راستی آزمایی تعلیق میشود، یعنی متوقف میشود، لغو نمیشود، در جای دیگر آمده تحریمها 8 سال بعد از اجرای توافق لغو میشود، مقام معظم رهبری فرمودند روز امضا باید لغو شود، خط قرمز مشخص کردهاند.
قطعنامه شورای امنیت، تجمیع تمام قطعنامهها تا امروز است/ تحریم 8 ساله توان تسلیحاتی کشور
اینیک بحث است، قطعنامه شورای امنیت از همه اینها بدتر شده، شورای امنیت یک سری قطعنامه علیه ما داشت، قرار شد این قطعنامهها لغو شود، وقتی برجام را امضا کردند، بنا شد نتیجه آن بشود که شورای امنیت قطعنامههای قبلی را لغو کند، نهتنها قطعنامههای قبلی را لغو نکرد، یکچیزهایی اضافه کرد، تحریمهای موشکی ما در ذیل فصل هفت نبود اما در این قطعنامه، تحریمهای موشکی ما ذیل بند هفت اضافهشده، فصل هفت یعنی مسائلی که امنیت جهانی را به هم میزند، یعنی غنیسازی اورانیوم و تسلیحات موشکی ما امنیت دنیا را به هم میزند، حالا قطعنامههای قبل را که لغو نکردند، همه را تجمیع کردند در برجام، نهتنها برجام، موادی که خودشان اضافه کردند، تا 8 سال تحریم تسلیحاتی هستیم، بعد از 8 سال هم تحریم تسلیحات برداشته نمیشود، تنها حملونقل سلاح یعنی خرید اسلحه برای ما آزاد است، یعنی صادرات اسلحه نمیتوانیم داشته باشیم و این بدتر از برجام است.
هنوز توافق امضا نشده آقایان سفره هستهای را جمع کردهاند
و بعد عوارضی که ما این چند روز داشتیم هنوز به هیچ جا نرسیده، آقایان آمدهاند تمامکارهایی که باید در هستهای انجام شود، انجام میدهند، قبل از اینکه کنگره آمریکا بپذیرد و توافق قطعی شود، درحالیکه در حدود 60 نفر از نمایندگان کنگره آمریکا قصد دارند بروند اسرائیل و به اسرائیل اطمینان بدهند که ما رأی منفی به این توافق میخواهیم بدهیم، چنین چیزی در کار است؛ اینها شروع کردهاند سفره را جمعکردن بهطوریکه یک کارشناس بخش پادمان ها در آژانس بینالمللی، آقای توماس ایشی گفته «انرژی اتمی بیشتر چیزهایی که در برنامه جامع اقدام مشترک با آن موافقت شده است، تاکنون نیز اجراشده است»، این کارشناس آژانس گفته اینها انجام دادهاند، موضوع مهم، باقیمانده حل ابعاد نظامی احتمالی است که مربوط به گزارشهای قبلی است که آنهم در سپتامبر حل میشود.
نابودی حدود 50 درصد سانتریفیوژها در جریان جمعآوری
خب بابا صبر کنید به یکجایی برسد و بعد شروع کنید اورانیوم غنیشده را جمع کنید که از کشور بیرون کنید و سانتریفیوژ ها را؛ سانتریفیوژها اینطور که آقای صالحی گفته، در جریان جمعآوری سانتریفیوژ ها 30 تا 50 درصد آنان تخریبشده و از بین میرود؛ نابود میشود و نمیتواند برگرداند و سرجایش گذاشت.
دست به یقه شدن با دولت اشتباه است/ توافق مطلقاً توافق خوبی نیست
ببینید عزیزان، این کاری است که دارد انجام میگیرد، ما باید چهکار کنیم این وسط؟ آنچه مسلم است، دست به یقه شدن ما با دولت درست نیست، کاری انجامشده، این توافق مطلقاً توافق خوبی نیست، خیلی بخواهیم ملاحظه کنیم و نگوییم توافق بسیار بدی است، میگوییم توافق خوبی نیست و به نفع ما نیست؛ حرف ما این است که حواسمان باید جمع باشد که آن مسیر راهبرد دشمن برای جدایی ایران از بدنه اسلام و در براندازی اسلام در این کشور، آن پیاده نشود، آن رگهها بسته شود نه اینکه ما در را بازکنیم به روی دشمن و بگوییم بیایید، فرانسه ازیکطرف، ایتالیا ازیکطرف، اسپانیا ازیکطرف، اینکه بگوییم اینها واقعاً دوست ما هستند و برای ما سوغات میآورند؟ یک عقل نمیفهمد اینها را؟ ما گفتهایم ما جز سرمایه گزاری در مسائل صادراتی، چیز دیگری را نمیپذیریم، واقعاً برای همین کار میآیند؟
بنده دو اشکال گرفتم، آقای رییسجمهور یکی از آن را پاسخ دادند اما یکی از آن ماند؛ اشکال من این بود این کشور میشود بازار مصرفی دشمن ضد اقتصاد مقاومتی که رییسجمهور گفت ما نمیگذاریم این اتفاق بیفتد، در نشستی که با صاحبان اتاق بازرگانی داشتند، گفتند ما نمیگذاریم واردات بیاورند و کشور را بازار خارجی کنند.
تثبیت سرمایه خارجی در اقتصاد کلان، ضربهای سنگین به کشور وارد میکند
اشکال دوم این بود که اگر ما در اقتصاد کلان سرمایهگذاریهای خارجی را تثبیت کنیم، حادثهای پیش آمد و ادعا کردند شما به قرارداد عمل نکردید، بالا رفت و پایین رفت، ما که در اقتصاد کلان و سرمایهگذاری اصلیمان وابسته به اینها بشویم، عین قضیه تحریم یکمرتبه عسلویه را رها کردند و رفتند، چقدر ما خسارت سرمایهای خوردیم و در قسمتهای مشترک با قطر، گاز را آنها استخراج کردند و بردند و سر ما بیکلاه ماند.
امکان بازگشت تحریمها با اعتراض یک کشور
این عوارض دارد برای ما، بر سر این اقتصاد چه میآید؛ این سؤال پاسخ داده نشده، آنان میخواهند راه را برای خودشان باز کنند، اگر احساس کنند راه برای براندازی اسلام در کشور باز نشده است، وسط قضیه قصه را قفل میکنند، همهچیز را برهم میزنند و با ماده 12 قطعنامه هم که معینشده که دیگر نیاز نیست تحریم علیه ما جلب کنند، در این ماده آمده « اگر کسی به عدم اجرای قرارداد برجام اعتراض داشت، اعتراض خود را باید کتباً به شورای امنیت ارسال کند، اگر تا 30 روز شورای امنیت بهعنوان پذیرش یا رد نظری نداد و اعتراضش را هم پس نگرفت، تحریمها با خودی خود برمیگردد»، نیاز نیست تحریم علیه ما تصویب کنند، خود تحریمها برمیگردد و وضع ما را بدتر میکند.
رهبری حرف اول و آخر را زدهاند، باید حواسمان را جمع کنیم
باید حواسمان به ارتباطات باشد که بدجوری این درباز شده، دست به یقه شدن با دولت و مسؤولین نیز درست نیست چون مقام معظم رهبری این اجازه را به ما ندادهاند، برخی میگویند منتظر میمانیم که آقا چه میگویند. یک عده الآن میگویند اگر تأیید کردند ما نیز تأیید میکنیم و اگر رد کردند تکلیف ما روشن است، بحث قبول یا رد آقا نیست، رهبری حرف را زده و با خطوط قرمزی که مشخص کردند، حرف اول و آخر را زدند و بعدازآن قصه را به مجلس ارجاع دادند.
مجلس باید برجام و قطعنامه را طبق خطوط قرمز بررسی کند
آقایان مجلس باید بنشینند، خطوط قرمز رهبری را با این برجام و قطعنامه؛ اگر به این جمعبندی رسیدند که خطوط قرمز تأمین نشده، یا باید خطوط قرمز را برهم بزنند اگر بتوانند یا اعلام کنند در این توافق و قطعنامه، خطوط قرمز رهبری رعایت نشد اینکه بخواهند به هم بزنند یا نزنند را خودشان میدانند اما قصه به مجلس مربوط است، این حرف که ما بگوییم آقا قبول میکنند یا رد میکنند حرف درستی نیست، آقا حرفشان را زدهاند و دیگر قبول و رد معنا ندارند.
بستن دهان منتقد کجای اعتدال است؟
البته برخوردهایی که با قضیه میشود خیلی بد است، یک روزنامه را توقیف کردند، دوتا روزنامه را تذکر دادند، آقای روحانی آمد گفت ما دولت اعتدالیم، این اعتدالی که وعده دادید کجای اعتدال است؟ اینکه هرکسی هر حرفی زد، دهانش را ببندید؟ آقای روحانی در مراسم تنفیذ گفت « من پناه میبرم به خدا اگر بخواهم دهان منتقد را ببندم»، خب حالا طوری شده که دهانش را میبندند و دندانهایش را خرد میکنند. همین امروز 9 دی را توقیف کردند و به چند روزنامه تذکر دادند که چرا نقد میکنید، دهان بستن درست نیست.
نمیخواهیم گلاویز شویم، تخریب دولت غلط است، دشمن دارد میآید، ما حواسمان جمع باشد دشمن آن راهبرد شیطانی خودش را نتواند پیگیری کند، حرف ما با دولت این است و هیچ حرف دیگری نداریم، برنامهای که به اسم برجام شما توافق کردهاید، با خطوط قرمز رهبری نمیسازد، این هم صریحش؛ مردم باید بصیرت داشته باشند و شما وظیفهدارید بصیرت را بوی کنید؛ در کشور خیلی جاها خبر ندارند، مناطق دوردست خبر ندارند، خیلی از جامعه خبر ندارند و شما باید بهعنوان دلسوزان جامعه راه بیفتید و این بصیرت را بومی کنید.
اگر روزنامه منتقد بسته شود، دو روز دیگر رادیو و تلویزیون را هم میبندند!
اگر بنا شد روزنامهای که منتقد است را ببندند، دو روز دیگر رادیو و تلویزیون را هم خواهند بست؛ این وظیفه شماست که بصیرت را بومی کنید که این برنامه از خطوط قرمز رهبری جداست و تجاوز برای مقلدین مقام معظم رهبری، مقلدین سایرین مراجع که در مسائل سیاسی و اجتماعی پیرو رهبریاند، برای آنان روشن شود، مجلس هم باید بیاید به وظیفهاش هرچه هست، عمل کند.
در تشخیص اینکه از خطوط قرمز رهبری تجاوز شده، کار مجلس است، باید اعلام کند، ما تمام حرفمان از اول تا به آخر این است، دست به یقه نمیشویم، دولت ستیز نیستیم و با کسی هم درگیر نمیشویم.
بر گرفته شده از alamolhoda.com
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-6008
ارسال نظر