به گزارش قاصدنیوز به نقل از مشرق، اخیرا مدیر شهرک انرژی هستهای «ملک عبدالله» عربستان اعلام کرده است که این کشور وارد مرحله جدیدی در غنیسازی اورانیوم شده است. سعودیها این خبر را دقیقا در روزی منتشر کردند که ایران اقدامات اجرایی برجام (از جمله جمعآوری سانتریفیوژها) را آغاز کرد.
«حالا فلان کشور عقبافتاده، میگوید اگر ایران غنیسازی داشته باشد من هم میخواهم غنیسازی داشته باشم؛ خیلی خب برو تو هم غنیسازی کن؛ بلدی برو بکن. ما که غنیسازی را از کسی نگرفتیم، استعداد درونی ما است؛ [اگر] شما هم استعداد درونی در ملّتت داری، برو غنیسازی کن؛»
این کنایه سنگین رهبر معظم انقلاب به عربستان در سخنرانی فروردین ماه امسال در جمع مداحان، پاسخی صریح به اظهارات تهدیدآمیز عربستان و بهانهجوییهای باراک اوباما بود که به راه افتادن مسابقه تسلیحات اتمی در منطقه را بهانه افزودن فشار بر کشورمان قرار میداده و میدهد. در واقع یکی از مهمترین دغدغهها (به واقع بهانهها)ی مطرحشده از سوی آمریکا و کشورهای غربی در مخالفت با برنامه هستهای ایران، که در همه این سالها تکرار شده است، به راه افتادن مسابقه تسلیحات اتمی در منطقه است. اوباما در سال 2012 هشدار داد «اگر ایران به بمب هستهای دست یابد، تقریبا قطعی است که سایر بازیگران منطقهای هم حس کنند که باید به بمب دست پیدا کنند.» از این منظر، محتملترین گزینه برای چنین تلاشی، عربستان سعودی است.
عربستان رقیب اصلی منطقهای ایران است. «ترکی بن فیصل»، رییس سابق سازمان اطلاعات عربستان، در کنفرانسی خبری در کره جنوبی گفته بود: «هر چه ایران دارد، ما هم میخواهیم داشت.»
رئیس سابق سازمان اطلاعات عربستان: هرچه ایران دارد، ما هم میخواهیم!
تقریبا همه کسانی که دغدغه دستیابی عربستان به بمب را دارند، از ساخت آن در درون این کشورنگران نیستند (چرا که در آن توانایی این کار را نمیبینند)، بلکه همه روی احتمال خرید بمب آماده از کشوری چون پاکستان حساب میکنند. در واقع، نگرانی از یک معامله پنهان میان عربستان و پاکستان به دهههای 1970 و 1980 میلادی بازمیگردد و البته در یک دهه اخیر افزایش داشته است. البته برای چنین معاملهای، موانعی جدی هم از طرف پاکستان وجود دارد. پاکستان همین الان هم از کوچکی زرادخانه اتمی خود در برابر دشمن اصلیاش، هندوستان، بیمناک است. به علاوه، به شدت نگران واکنش سخت آمریکا و قدرتهای دیگری چون چین و روسیه است. به ویژه این که آمریکا مهمترین حامی پاکستان است. به علاوه این عمل، خشم ایران را متوجه پاکستان میکند.
آزمایش موشکی پاکستان با قابلیت حمل کلاهک هستهای
به عنوان یک شاخص، وقتی در ابتدای سال جاری، عربستان از پاکستان خواست که به ائتلاف نیروهای عربی برای تجاوز به یمن بپیوندد، پاکستان امتناع کرد و حتی به صورت نمادین هم یک گروهان به این ائتلاف نداد. حال وقتی پای مهمترین ذخیره راهبردی این کشور در میان باشد، قطعا پاکستان برای شریک شدنش با عربستان، دغدغههای جدیتری خواهد داشت.
یکی از جالبترین مواضع را درباره برنامه هستهای عربستان، فرید زکریا، سردبیر مجله نیوزویک، گرفت. او در روزنامه واشنگتن پست نوشت که عربستان هر از چندی این نوا را ساز میکند که اگر محدودیتها بر برنامه هستهای ایران کم شود، عربستان هم به سمت تهیه سلاح خواهد رفت. او ضمن اشاره به سخن سفیر عربستان در لندن، محمد بن نواف، که «همه گزینهها باید روی میز باشد» چنین نوشت:
فرید زکریا: تنها کاری که عربستان میتواند انجام دهد این است که زمین را سوراخ کند و نفت بیرون بیاورد
«اه، لطفا! سعودی قرار نیست بمب هستهای بسازد. سعودی نمیتواند بمب هستهای بسازد. حتی نمیتواند خودرو تولید کند. عربستان فقط میتواند زمین را سوراخ کند و نفت بیرون آورد....به رغم همه سرمایهگذاریهای عظیم دولتی، یارانههای کلان و انرژی ارزان، تولید تنها 10 درصد جیدیپی این کشوررا تشکیل میدهد. سیستم آموزشی عربستان عقبمانده و بیخاصیت است و وهابیون مرتجع بر آن سلطه دارند. از نظر ریاضیات و علوم در رتبه 77 دنیا قرار دارد....چه کسی قرار است روی صنعت هستهای خیالی عربستان کار کند؟»
«از هر سه نفری که در عربستان زندگی میکند، یک نفر خارجی است. دو نفر از سه نفر که کاری از هر نوع دارند، خارجیاند. در بخش خصوصی بیجان و بیرمق عربستان، نه نفر از 10 نفر شاغل غیرسعودی هستند.
بسیاری از تحلیلگران میل روزافزون عربستان به جلوهنمایی نظامی را یک راهبرد جدید دانستهاند. در صورتی که در مقابل، عده دیگری از کارشناسان، این را تنها واکنشی هراسان و احساساتی به ایران دانستهاند که عمدتا از حس تعصب ضدشیعی برخاسته است. بروس ریدل، مشاور ارشد سابق کاخ سفید، میگوید: «آسیب زدن به شهروندان غیرنظامی، و نابودی زیرساختهای یمن، نفرت بیش از حد مردم این کشور را به همسایه ثروتمندشان به دنبال داشته است. این کارزار هوایی توسط فرزند 29 ساله سلطان، وزیر دفاع، محمد بن سلمان بیتجربه و جاهطلب طراحی شده است.»
اگر عربستان مانند ایران یا کرهشمالی تحریم میشد، اقتصادش سقوط میکرد
بروس ریدل درباره این که آیا عربستان میتواند به سادگی از پاکستان بمب بخرد، تردید دارد چرا که چنین اقدامی باید در خفا صورت گیرد و البته زیر سایه تحریم، تلافیجویی و جلوگیری غربیها. به علاوه به عقیده بروس ریدل، عربستان به شدت وابسته به خارجیها و شرکتهای آنان است تا به صنعت نفت آن کمک کنند، برایش زیرساخت بسازند، نفتش را بخرند و کالا به آن صادر کنند. اگر عربستان مثل ایران و کره شمالی تحت تحریم قرار گیرد، سیستم اقتصادی آن سقوط خواهد کرد.
فرید زکریا بر این باور است که مقامات اسلام آباد هم به خوبی آگاهند که اگر چنین معامله پنهانی صورت دهد، مغضوب غرب خواهد شد و تحت تحریم خواهند گرفت، حتی با در نظر گرفتن این که عربستان بارها اقتصاد پاکستان را نجات داده است.
تاریخچه جاهطلبی هستهای عربستان
کارشناسان امور عربستان، سوابق جاهطلبی هستهای این کشور را جدای از روابط «ویژه» آن با پاکستان نمیدانند. به واقع این روابط ویژه به دهه 1970، و زمان نخست وزیری "ذوالفقار علی بوتو" در پاکستان بازمیگردد. در آن زمان موفقیتهای هستهای اسراییل و هند از جانب عربستان و پاکستان، تهدیدی برای کل جهان اسلام تلقی میشد که باید برای مقابله با آن تمهیدی اندیشیده میشد.
ذوالفقار علی بوتو
از همان موقع، عربستان به حامی مالی اصلی پروژه ساخت بمب اتمی در پاکستان تبدیل شد؛ پروژهای که توسط ذوالفقار علی بوتو کلید خورد. این پیوند حتی با سقوط بوتو هم تغییری نکرد، به این مفهوم که ژنرال "محمد ضیاء الحق"، رییس جمهور نظامی پاکستان که با کودتا بر سر کار آمد، در سفر سال 1980 خود به عربستان، به فهد گفت که «دستاوردهای ما از آن شماست.»
محمد ضیاء الحق
"بینظیر بوتو" در دهه 1990 این همکاریها را افزایش داد. در 1998، نخستوزیر نواز شریف، پیش از آزمایشهای اتمی موسوم به «چاگای 1» و «چاگای 2»، در منطقهای دورافتاده در بلوچستان پاکستان، عربستان را مخفیانه آگاه کرد. در دیدار نواز شریف از عربستان در 1998، او از فهد به خاطر حمایتهای عربستان بعد از آزمایشهای بمب، تشکر ویژه نمود. اندکی بعد، شاهزاده بن سلطان، وزیر دفاع سعودی، به همراه نواز شریف به بازدید از مؤسسه محرمانه و به شدت حفاظت شده «آزمایشگاههای تحقیقاتی کاهوتا» رفت.
آزمایشگاههای تحقیقاتی کاهوتا
لحظه انفجار بمب هستهای پاکستان
از 1998، دیپلمات های غربی و سازمانهای اطلاعاتی و دیپلمات های غربی بارها گزارش هایی از یک توافق پنهان میان عربستان و پاکستان، جهت فروش جنگافزار هستهای و انتقال فناوری به عربستان ارایه دادهاند. گزارشهایی که همواره از سوی دو کشور به کلی انکار شد.
در سال 2003، سایت «گلوبال سکیوریتی» طی گزارشی مدعی شد که پاکستان حاضر شده در ازای نفت ارزان فناوری، فناوری ساخت بمب اتمی را در اختیار عربستان بگذارد. در ماه مارس 2006، برخی عکسهای ماهوارهای منتشر شد که ظاهرا یک شهر زیرزمینی حاوی سیلوهای هستهای را در «السلیل» در جنوب ریاض نشان میدهد.
در سال 2012، نخست وزیر چین، «ونگ جیابائو» در جریان سفر به غرب آسیا و بازدید از عربستان، یک قرارداد همکاری در زمینه انرژی اتمی با ملک عبدالله امضاء کرد. جزییات زیادی از این قرارداد در رسانههای دو کشور منتشر نشد، ولی بنا به اظهارات «هاشم یمانی»، مدیر «شهرک انرژیهای اتمی و تجدیدپذیر ملک عبدالله»، عربستان قصد دارد تا سال 2030، 16 راکتور هستهای تجاری احداث کند که تخمین ابتدایی برای تکمیل آنها حدود 80 میلیارد دلار است.
طرحی از شهرک انرژی اتمی ملک عبدالله عربستان
استاندارد دوگانه غرب
در نوامبر 2013، منابع مختلفی به برنامه اخبار شبانگاهی بیبیسی خبر دادند که سعودیها سرمایهگذاری های کلانی روی برنامههای ساخت تسلیحات هستهای پاکستان انجام دادهاند. «آموس یاردین»، مسوول اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی، در کنفرانسی در سوئد گفت: «اگر ایران به بمب دست یابد، عربستان یک لحظه هم منتظر نمیماند. آنها پولش را از قبل دادهاند، به پاکستان خواهند رفت و آن چه باید بیاورند را خواهند آورد.»
البته می توان این نوع خبرها را جنگ روانی اردوگاه غرب برای وارد کردن فشار بیشتر به ایران هم به حساب آورد، لیکن نکته این جاست که وقتی به این صراحت از تلاش عربستان برای دست یابی به بمب صحبت میشود، و مقامات عربستان هم نه تنها انکار نمیکنند که حتی بر آن صحه میگذارند، هیچ صدایی از همان تریبونهایی در نمی آید که بر سر احتمال انحراف برنامه غیرنظامی ایران، زمینهساز تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران شدند. به عنوان مثال وقتی در سال 2009 عبدالله پادشاه سعودی، به دنیس راس، فرستاده ویژه دولت آمریکا اعلام کرد «اگر ایران به آستانه ساخت بمب برسد، ما نیز بمب به دست خواهیم آورد»، اوباما که به بهانه راه افتادن مسابقه تسلیحاتی پیچ تحریمها علیه کشورما را سفت میکرد، حتی یک ابراز نگرانی ساده نیز در باب این اظهارات بیان نکرد.
دنیس راس: پادشاه عربستان سعودی گفته است برای مقابله با زرادخانههای ایران به سلاح هستهای نیاز خواهند داشت.
بعد از اعلام صریح عبدالله، در این سالها بارها مقامات این کشور، از جمله سفیر عربستان در انگلستان، بر قصد این کشور در دستیابی به بمب هستهای سخن گفتهاند. در مارس 2013، گری سیمور، مشاور باراک اوباما به اخبار شبانه بیبیسی گفت: «سعودیها باور دارند که یک مفاهمه بین آنها و پاکستانیها هست که در شرایط اضطرار، میتوانند روی به دست آوردن سلاح هستهای از پاکستان حساب کنند.»
محمد خیلوی؛ رابرت اسنودن عربی
در سال 1994، محمد خیلوی، دیپلمات ارشد سعودی، با حدود 14000 کپی از اسناد داخلی حکومت عربستان به آمریکا پناهنده شد. در این اسناد گزارشهای بسیاری از ظلم، فساد و بیکفایتی خاندان سعودی وجود داشت. بخشی از این سندها به ادعای خیلوی، مربوط به برنامه پنهان هستهای عربستان و سرمایهگذاری این کشور روی پروژههای تسلیحات اتمی پاکستان میشد.
بسیاری از گمانهزنیها و تحلیلها در باب برنامه هستهای مخفی عربستان، بر مبنای دعاوی خیلوی است. به گفته خیلوی، در پی جنگ 1973 اعراب-اسراییل، سعودیها یک برنامه مخفی ساخت سلاح هستهای را در «مرکز پژوهشهای هستهای الخرج»، در تأسیسات نظامی دورافتاده نزدیک شهر «السلیل»، در جنوب شرقی ریاض آغاز کردند. او در مصاحبه سال 1998 خود مدعی شد که عربستان سعودی میلیونها دلار صرف برنامههای هستهای دو کشور عراق و پاکستان کرد. به ادعای او، بین سالهای 1975 تا 1990 عربستان حدود پنج میلیون دلار روی برنامه مخفی ساخت بمب هستهای صدام سرمایهگذاری کرد. به گفته او، این کمک در راستای کمکهای وسیع عربستان به عراق، در جریان جنگ با ایران بود که حدود 25 میلیارد دلار برای عربستان هزینه داشت. قرار بود عربستان بخشی از تسلیحات اتمی ساخت عراق را دریافت کند و به علاوه، دانشمندان سعودی هم به طور مرتب آموزشهای مرتبط با ساخت سلاح اتمی را در عراق فرا بگیرند. گویا با حمله عراق به کویت در سال 1991، کمک عربستان به این برنامه به کلی متوقف شد.
برنامه بده بستان عربستان و پاکستان
اطلاعاتی در دست است که در دهههای 1970 و 1980 حمایتهای مالی بسیاری از برنامه هستهای پاکستان توسط سعودیها صورت گرفت. به علاوه، در جریان تحریمهای آمریکا علیه پاکستان (به دنبال آزمایش بمب هستهای توسط این کشور در 1998)، عربستان نفت ارزان در اختیار اسلام آباد قرار داد. برخی تعاملات مهم هم بر ظن تحلیلگران نسبت به روابط ویژه ریاض با اسلام آباد افزوده است. شاهزاده سلطان، وزیر دفاع وقت سعودی در می 1999 از سایت غنیسازی اورانیوم و تأسیسات موشکی پاکستان در کاهوتا بازدید کرد. مسألهای که در سال 2002 هم تکرار شد. در این بازدیدها، «پروفسور عبدالقدیر خان» پدر هستهای پاکستان، به طور اختصاصی فعالیت های در جریان در زمینه ساخت تسلیحات را برای نواز شریف و سلطان توضیح داد.
خود عبدالقدیرخان در نوامبر 1999 به عربستان سفر کرد. در اکتبر 2003، ولیعهد عبدالله از پاکستان دیدار کرد. یک مقام امنیتی ارشد رژیم صهیونیستی، به کمیته امور خارجه و دفاعی کنست رژیم صهیونیستی گفت که این سفر برای تضمین قرارداد خرید کلاهک از پاکستان برای نصب روی موشک های چینی سی اس اس 2 عربستان انجام گرفت.
عبدالقدیر خان پدر هستهای پاکستان
بر مبنای سند راهبردی به بیرون درز کرده که در روزنامه گاردین در سپتامبر 2003 منتشر شد، عربستان در این سال تصمیم برای بازنگری در راهبرد امنیتی خود گرفت که شامل سه انتخاب میشد: 1: پیگیری یک برنامه هستهای بومی 2: وارد شدن در اتحاد راهبردی با یک قدرت هستهای موجود. 3: پیگیری یک پیمان منطقهای برای ایجاد منطقهای عاری از سلاح هستهای در غرب آسیا. البته عربستان طبق معمول وجود این سند را انکار کرده است.
زیرساخت هستهای موجود در عربستان
عربستان سعودی در حال حاضر یک زیرساخت محدود هستهای غیرنظامی دارد که شامل شتابدهنده تندترون 3مگاولتی، شتابدهنده یون-سبک 350 کیلو ولتی و یک سیکلوترون میشود. شتابدهندهها در «دانشگاه نفت و مواد معدنی ملک فهد» قرار دارند و برای آزمایشهای فیزیک هستهای استفاده می شوند. در حالی که سیکلوترون در «مرکز تحقیقات و بیمارستان تخصصی دانشگاه ملک فیصل» برای تهیه رادیوایزوتوپ استفاده میشود.
کاربرد این تجهیزات نیازمند دانش پایهای فیزیک هستهای است که به پیچیدگی دانش ساخت سلاح نیست. تاکنون مواردی از تبدیل، غنیسازی یا تولید سوخت در درون عربستان گزارش نشده است (در واقع قابلیت آن را هم ندارند). در یک دهه گذشته، عربستان قراین زیادی مبنی بر علاقهاش به توسعه برنامه هستهای غیرنظامی خود نشان داده است. این کشور، به عنوان عضو اصلی سازمان همکاری خلیج فارس، نقش اصلی را در پیشنهاد یک طرح منطقهای برای یک برنامه انرژی هستهای غیرنظامی مشترک در سال 2006 بازی کرد که البته هنوز تا عملیشدن راه زیادی در پیش دارد. به علاوه، ریاض یک سری گامهای جدی برای توسعه روابط تجاری با تأمینکنندگان اصلی مواد و تجهیزات هستهای چون آمریکا (2008 در قالب پروژه اتم برای صلح)، فرانسه (2010)، آرژانتین (2011)، کره جنوبی و چین (2012) برداشته است. همچنین عربستان در روند مذاکرات برای انعقاد قراردادهای همکاری با آمریکا، جمهوری چک، بریتانیا و روسیه قرار دارد.
منابع:
http://www.nti.org/country-profiles/saudi-arabia/nuclear
http://www.wsj.com/articles/saudi-arabia-considers-nuclear-weapons-to-offset-iran-1430999409
http://edition.cnn.com/2015/05/19/world/saudi-pakistan-nuclear-report
https://www.rt.com/news/259565-saudi-pakistan-nuclear-weapons
http://www.nti.org/gsn/article/saudi-arabia-would-need-nukes-counter-iran-arsenal-king/
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-7101
ارسال نظر