سالانه میلیونها زائر به مشهد سفر میکنند که برای آنها دو دسته خدمات در راستای رفع نیازهای ضروری و تفریحیشان ارائه میشود. در این زمینه دیدگاههای متعارضی درخصوص خرید و مصرف و خدمات تفریحی زائران وجود دارد.
دستهای با رویکرد عموما اقتصادی و دستهای دیگر با رویکردی مذهبی با نفی جنبههای تفریحی سفرشان را طراحی میکنند. این اختلاف عقیده در باور گردشگران نشاندهنده علت تعارض نظری در سیاستگذاریهای شهری مشهد است.
صدونودمین نشست دفتر مطالعات اجتماعی معاونت فرهنگی شهرداری مشهد با موضوع گونهشناسی تجربه سفر زائران مشهد با ارائه پژوهشی به همین نام از سوی فرامرز نودهی، دانشجوی دکترای جامعهشناسی اقتصادی و توسعه دانشگاه فردوسی مشهد همراه بود.
در این تحقیق که با هدف شناخت گونههای تجربه سفر زائران انجام شده بود، چند زیر شاخه کلی از جمله شناخت ویژگیهای تعمیمی در تجربه سفر، شناخت ویژگیهای تفریحی، کشفِ انواع درون سازگاری زائران در مقایسه زیارت و خرید بررسی شد و درنهایت این جلسه از سه بخش پژوهشهای داخلی متناسب با مقولههای خرید و تفریح، آثار مرتبط با تجربه خرید، گردشگری و پژوهشهای حوزه زیارت پرده برداشت.
به گفته نودهی در نتیجه این تحقیق دیده میشود، مدت اقامت زائران، روندی رو به کاهش به خود گرفته و زائران همراه با انگیزه زیارت، انگیزههای دیگری همچون خرید و تفریح را بهعنوان انگیزههای بعدی دنبال میکنند و در صورت فراهم نشدن این گونه موارد از مدت اقامت آنان کاسته میشود.
به گفته این محقق همچنین دیده میشود تعداد افراد خانواده که به مشهد مسافرت کردهاند نیز تأثیر منفی بر احتمال ماندگاری دارد و برای شناخت تمایز گردشگران زیارتی و گردشگران سیاحتی بهتر است به جای تمرکز بر انگیزهها، بر رفتارها تمرکز کنیم، چون زائران پروتستان و فرقههای گوناگون کاتولیک با انگیزه قدسی به زیارت رفتهاند؛ اما رفتار متفاوتی داشتهاند.
نودهی براساس یافتههای تحقیق، زائران را در چهار گروه و نسخه کلی، زائر-گردشگر، زائر مناسک گرا، زائر وجودی و زائر در حال گذار جای داده است که سه دسته آنها فقط برای زیارت به مشهد سفر می کنند.به این ترتیب ٩٠درصد افرادی که به مشهد میآیند، هدف اصلیشان را زیارت عنوان می کنند.
زائران مشهد در سه گروه طبقه میشوند
وی اضافه میکند: زائردلی برای رفع حاجات و التزامات دینی و فشارهای اجتماعی دیگران به زیارت نمیآید، زیارت او از روی دل است و اثرات این زیارت تمام شئون زندگی او را در بر میگیرد، به نحوی که خود را زائر خدا میداند. بخش عمدهای از توصیف او از زیارت، خدمت کردن به دیگران و مفید بودن برای خلق خدا مربوط میشود.
وی درباره زائران تماموقت این گونه تصریح می کند: این افراد فقط برای زیارت آمده و در مشهد به جز زیارت به کار دیگری مشغول نمیشوند و خرید کردنشان هم به بازارهای اطراف حرم خلاصه میشود و زیارت آنها هر روز و بهطور تماموقت بوده و میلی به دورشدن از حرم ندارند؛ البته مدت اقامت آنها نیز طولانی و گاه نزدیک به یک ماه است وبه دفعات نیز به مشهد مراجعت میکنند.
وی از زائر در حال گذار بهعنوان دستهای که انگیزه خود را فقط زیارت عنوان می کند، یادکرد و افزود: در این افراد نوعی دلبستگی عاطفی دیده میشود که در ارتباط با نمادهای دینی از جمله بوسیدن درهای حرم نمود پیدامی کند و در خریدهایشان نیز انگیزههای معنوی از جمله نذر و تبرک به چشم میآید.
وی زائران فراغتی یا خوشگذران را دستهای دیگر از زائران عنوان کرد که یکی از اصلیترین انگیزههای این گروه از افراد عوض کردن حال و هوا بوده که متضمن کنشهای خاصی از جمله بازدید از اماکن تاریخی و رفتن در تفریحگاههاست. میزان زیارت رفتن در این افراد با تفریح برابری میکند و به لحاظ مادیتر بودن انگیزههای سفر از سه دسته دیگر متمایز میشود.
وی در خصوص این دسته از زائران اضافه می کند: برای آنها تفریح، مقولهای پذیرفته شده است، اما مشهد را یک شهر تفریحی نمیدانند و فقط در صورتی حاضر هستند به اماکن تفریحی بروند که مدت سفر طولانی باشد و این افراد در تقابل دو مفهوم زیارت و تفریح تضادی قائل نیستند و زیارت و سیاحت تفکیک شدنی نیست.
سوغات مشهد با توجه به نیاز زائر معنای خاصی پیدا می کند
وی انگیزههای خرید را در عموم افراد متفاوت دانست که مرغوبیت کالا، برند بودن یک کالا، یادگاری داشتن، تبرک جستن و نذر از مهمترین و بیشترین این دلایل هستند که در بین مسافران به چشم میخورد.
افراد مختلف به شیوههای متفاوت به یک واقعیت واحد موضعگیری میکنند. این محقق با بیان این مطلب ضمن اشاره به گفته کالینز میافزاید: در پژوهشهای اخیر در رابطه با دوگانه زائر-گردشگر بر شباهت این دو تأکید میشود.
نودهی خاطرنشان کرد: میتوان در طول چند محور زائران ِ نوعی را با یکدیگر مقایسه کرد: سبک زندگی مدرن سطوح متفاوتی دارد. هیچ کدام از این اشخاص نوعی، واجد ویژگیهایی نیستند که بتوان صفت مدرن را کاملاً به ایشان اطلاق کرد؛ اما در این میان میتوان از یک فرد سنتی، در درجههای مختلف نفی سبک زندگی مدرن، تا یک فرد نیمه سنتی و نیمه مدرن بحث کرد.
وی ادامه داد: وجوه زندگی مدرن که در مشارکتکنندگان دیده شده است، عبارتند از لذتجویی و فرار از روزمرگی، محاسبهگری و برنامهریزی، فردگرایی که این تفاوت در نگرش در رفتار زائران و گردشگران مشهدی نیز دیده شود.لذا ضرورت دارد متخصصان گردشگری بستههای سفری متناسب با چنین نگرشهایی تهیه کنند.
منبع: روزنامه شهرآرا، یکشنبه 19 مرداد 1393
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-1276
ارسال نظر