تاریخ خبر: کد خبر: 2680

پرونده «حکم تعیین کننده» 2 / واکاوی حکم جدید شورای‌عالی انقلاب فرهنگی-بخش اول

رهبر معظم انقلاب به «جبهه فرهنگی انقلاب» رسمیت بخشیدند/ اعضای این شورا به «خود مدیریتی» برسند!

فضای دبیرخانه شورا هم همیشه برای فعالان فرهنگی مبهم بوده است و نقد و بررسی درستی درباره اش انجام نشده است. به طور کلی فضای فعالیت‌های شورا حوزه گُنگی بوده است.

رهبر معظم انقلاب به «جبهه فرهنگی انقلاب» رسمیت بخشیدند/ اعضای این شورا به «خود مدیریتی» برسند!

به گزارش «قاصدنیوز»، حکم جدید رهبر معظم انقلاب اسلامی برای اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، حاوی تفاوت هایی مشهود و قابل توجه درمفاد آن می باشد.  آیت الله العظمی خامنه ای به عنوان فرمانده کل قوای فرهنگی، در این حکم به صورت مشخص نهادهای حاکمیتی را مکلف و موظف به حمایت از جریانی که خود ایشان آن را «جناح فرهنگی مومن» نامیده اند، نموده و به صورت جدی خواستار مرزبندی شفاف با جریان معاند فرهنگی شدند.

 

در همین راستا جمعی از فعالان جبهه فرهنگی - مردمی انقلاب اسلامی خراسان رضوی در نشستی به واکاوی ابعاد این حکم مهم و راهبردی و تناسب آن با جناح فرهنگی مومن پرداختند که بخش اول آن را در قالب پرونده«حکم تعیین کننده» می خوانیم.

 

پیشنهاد می شود پیش از خواندن این متن، حکم رهبر معظم انقلاب به شورای عالی انقلاب فرهنگی(+) و این متن(+) را مطالعه نمایید.

*   *   *

 

محمدجواد قاسمپور* حجت الاسلام محمدجواد قاسمپور: دبیر کانون نخبگان تبلیغ و فعال حوزه هنر و ادب

نکته اول: اینکه رهبر انقلاب لفظ «جبهه فرهنگی انقلاب» را دائما در این سند فرهنگی ذکر می کنند و به جبهه فرهنگی رسمیت می بخشند که این، اتفاق مبارک و میمونی برای تمام فعالین جبهه فرهنگی مردمی انقلاب در سطح کشور است.

 

نکته دوم:مقام معظم رهبری در این سند فرهنگی پنج عرصه کلیدی (تولید علم، سبک زندگی، آموزش و پژوهش، فرهنگ عمومی، مهندسی فرهنگی) را نام بردند که در بین این 5عنوان به نظر بنده مهم ترین دغدغه رهبر انقلاب بحث «تولید علم» است چرا که اگر توجه کرده باشید در همین حکم، در بند5 مجدد تکرار می کنند و همچنین چند روز بعد از انتشار این حکم، دوباره در دیدار با نخبگان روی این مساله تاکید می کنند و در این دولت هم دائما تذکر می دهند که شتاب پیشرفت علمی کشور به هیچ بهانه ای کاهش نیابد.

 

نکته سوم: جنس لبیک ما به رهبر انقلاب به عنوان یک ماموم و فعال فرهنگی چگونه باید باشد؟ آیا لبیک ما باید از جنس همایش برگزار کردن و... باشد و یا شکل جدیدی داشته باشد که روی آن باید کار شود. یک شکل این لبیک می تواند از جنس مطالبه گری باشد که طبیعتا مطالبه گری از شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت به اجرای بندهای این حکم رسمی فرهنگی حتما باید شکل بگیرد و از آن عدول نشود که شورا برای پیاده کردن بندهای این حکم اصلا برنامه ای دارد یا نه؟

 

آخرین نکته که تذکر جدی می دهم که ایشان در این سند دست روی مباحث سطحی نگذاشته اند و از مباحث عمیق و مبنایی صحبت می‌کنند که مبتلابِه جمهوری اسلامی است و ما تا سال‌های سال درگیر آن خواهیم بود و در این زمینه نیاز به یک تفکر جدی و عمیق داریم. لذا نباید به یک فعالیت سطحی و موجی درباره این حکم بیندیشیم.

 

یک خاطره هم در انتها عرض کنم که چند سال پیش که با جمعی از نخبگان خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم یک جوان فعال و انقلابی بعد از اینکه یک بیانه مفصل در مورد مباحث مهندسی فرهنگی خواند به ایشان عرضه داشت که من یک مدل جدید برای دبیرخانه شورای انقلاب فرهنگی طراحی کرده ام. ایشان از شنیدن این حرف خیلی خوشحال شدند و بعد به جمع رو کردند و گفتند: هر کس در این جمع یا جمع دیگری برای شکل دبیرخانه طرح یا برنامه ریزی دارد آن طرح را به من بدهد تا من خودم شخصاً آن را مطالعه کنم.

 

 

سید محمد جواد میری* سید محمدجواد میری: سردبیر ماهنامه «خراسان فرهنگی» و مسئول سابق دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی مشهد

به نظرم باید توجه کنیم که مخاطبان این پیام بعضاً کسانی هستند که از نظر فردی دارای توانمندی هایی هستند ولی درباره این حکم احساس می شود که خود اعضای شورا در مواجه با این سند در یک فضای ابهام قرار دارند.

 

از سوی دیگر فضای دبیرخانه شورا هم همیشه برای فعالان فرهنگی مبهم بوده است و نقد و بررسی درستی درباره اش انجام نشده است. به طور کلی فضای فعالیت‌های شورا حوزه گُنگی بوده است. دوستان متفکر و ارزشمندی هم که در شورای عالی انقلاب فرهنگی عضو هستند چون نگاه دبیرخانه ای نگاه خاصی ندارند، به نوعی موجب تذکر بند هفتم همین حکم می شوند!

 

لذا از این جهت شاید یکی از عرصه های که محل ورود جبهه فرهنگی مردمی انقلاب می تواند باشد بندهای یک و هفت این سند فرهنگی است که در این زمینه ما چه کمکی می‌توانیم به شورا بکنیم تا ظرفیت‌شان آزاد بشود و بتوانند خودشان، خودشان را مدیریت کنند. چرا که اگر این دوستان خودشان به یک جمع بندی واحدی در این موضوع نرسند، در حوزه های محتوایی هیچ نتیجه خاصی در شورای عالی انقلاب فرهنگی حاصل نمی شود وگرنه اگر شما اگر درباره هرکدام از بندهای دیگر مثل تولید علم و... مطالبه کنید، هرکدام به اندازه یک دایره المعارف حرف برای خودشان دارند!

 

در همین باره می بینیم اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی هر چه به سمت حوزه های محتوایی می روند خوبند ولی هر چه به سمت حوزه های مدیریتی و مهندسی فرهنگی نزدیک می شوند مشکلاتشان بیشتر می شود که در این زمینه باید به آنها کمک کرد.

 

دکتر مهدی لسانی* دکتر مهدی لسانی: مسئول اداره علوم قرآن و حدیث آستان قدس رضوی و مدیر اسبق طرح و برنامه موسسه جوانان آستان قدس

حکم جدید رهبر انقلاب به شورای انقلاب فرهنگی از چهار بخش تشکیل شده بود: فلسفه وجودی، تکالیف اصلی، عرصه ها و اولویت‌ها

 

الف) فلسفه وجودی: ایشان سه نکته را مد نظر قرار می‌دهند که در بین آنها اولین نکته به نظرم کلیدی ترین نکته است و به تعبیری ساختار و شاکله کلیه مباحث به آن بر می‌گردد که سه رکن دارد: «فهم، تبیین و انفاذ ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی» بنابراین اولاً ما و دیگران باید ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی را بفهمیم، دوماً این ماهیت را تبیین بکنیم، سوماً این ماهیت در جغرافیای مخاطب نفوذ و جریان پیدا بکند.

 

در همین رابطه فلسفه وجودی از سه قسمت تشکیل شده است که یک بخش آن محتوا است و دو بخش دیگر ابزار آن هستند که یکی «بازآرایی مداوم جبهه فرهنگی انقلاب» است و دیگری «پایش پیشرفت های آن»

 

لذا با توجه حکم مقام معظم رهبری، وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی و جبهه فرهنگی مردمی انقلاب در جاهایی به هم مربوط می شود یعنی جبهه مردمی باید این موضوع را جزو وظایف خودش بداند که:

 

 اولاً: برای ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی در سه حوزه فهم، تبیین و انفاذ، معنا و هدف پیدا کند

 

ثانیاً: جبهه مردمی با توجه به کارهایی که تا به الان انجام داده و مسیر حرکت را مشخص کرده است، بازآرایی مداوم فعالیت هایش را در دستور کار قرار بدهد یعنی بررسی کند که وضعیت قبلی چه طور بوده است، آیا نیاز به بازآرایی دارد؟ و در مرحله بعدی پیشرفت پروژه هایی که به طور مشخص دنبال می کرده است را باید پالایش کند.

 

ب)تکالیف: رهبر انقلاب بر این اساس و بر اساس فلسفه وجودی، یک تکلیف اصلی مشخص می کند و آن «مدیریت راهبردی چالش‌های حوزه فرهنگ» است که طبیعتاً این کار شورای عالی انقلاب فرهنگی است. تعبیری که رهبری درباره تکلیف اصلی دارد یک قسمتش این است: «استفاده کارآمد، کامل و هم افزا از تمام فرصت ها و ظرفیت ها»

 

حال سوالی که ما از خودمان باید بپرسیم این است که آیا جبهه فرهنگی مردمی انقلاب از تمام ظرفیت ها و فرصت ها استفاده کرده است؟ و اگر این مساله را به عنوان یک آسیب مورد بررسی مجدد قرار بدهیم متوجه می شویم که استفاده کامل و هم افزایی از تمام ظرفیت های نکرده ایم.

 

دومین وظیفه ای که رهبری به عنوان تکلیف اصلی برای شورای عالی انقلاب فرهنگی تعیین کرده است«مهار تهدیدها و آسیب ها با نگاه حکیمانه و معقول» است یعنی اولاً باید تهدید ها شناخته، مهار و مصادیق آن مشخص بشود و ثانیاً مواجهه با آن باید حکیمانه و غیرسطحی باشد.

 

سومین وظیفه ای که ایشان به عنوان تکلیف اصلی مشخص کرده است«مواجهه هوشمندانه با معارضات مهاجمان و ستیزه گران» است.

 

ج) عرصه‌ها: که به 5 قسمت تقسیم می شود: تولید علم، سبک زندگی، آموزش و پژوهش، فرهنگ عمومی و مهندسی فرهنگی. در این پنج عرصه ای که رهبری معرفی کردند دستگاه های مختلفی در حال انجام وظیفه هستند که در این‌جا اولین سوالی که به وجود می آید این است که آیا جبهه فرهنگی مردمی انقلاب هم باید ساختارش را متناسب با این عرصه ها تنظیم کند؟! و یا نه صرفا رویکردش همین چیزی باشد که الان هست. به نظر می آید الان لزوما جبهه مردمی فعلا هر 5عرصه را نمی تواند پوشش دهد مگر اینکه اعضایش را طبق همان بحث کار آمدی و هم افزایی افزایش دهد.

 

زمینه هایی که جبهه فرهنگی مردمی الان روی آن کار می کند عمدتا در حوزه فرهنگ عمومی، سبک زندگی و مقداری هم در حوزه مهندسی فرهنگی است و در زمینه تولید علم و آموزش و پژوهش کار خاصی انجام نمی شود.

 

د) اولویت ها: از هفت اولویت تعیین شده توسط رهبر انقلاب سه اولویت مستقیما با حوزه کاری جبهه فرهنگی مردمی مرتبط است:

 

اولین اولویت: " برخورد فعال و مبتکرانه با جبهه بندی آشکار فرهنگی" است در اینجا اولین چیزی که پیش می آید این است که ما باید اضلاع جبهه بندی آشکار فرهنگی را هم در جبهه خودی و هم در جبهه معارض مشخص کنیم و در طرف مقابل نیروهایی که در جبهه خودی می توانند با رویکرد فعال و مبتکرانه برخورد کنند، چه کسانی هستند.

 

دومین اولویت: " ایفای نقش حلقات مکمل، تسهیل گر و الهام بخش توسط دستگاه های فرهنگی" یعنی کل دستگاه های فرهنگی برای اینکه در خدمت فعالیت های خودجوش مردمی قرار بگیرند باید با همدیگر تبدیل به حلقات مکمل بشوند  به خدمت گرفته شوند.

 

سومین اولویت که به نظرم پیاده کردنش کار خیلی سخت و سنگینی باشد "باز مهندسی ساختار فعالیت ها و مدیریت‌های فرهنگی" است در صورتی که اولویت های قبلی را از هر زمانی که بخواهیم شروع بکنیم عملیاتی هستند ولی انجام این اولویت در یک بازه زمانی کم، سخت تر است.

 

در انتها ایشان دستور باز مهندسی ساختارها و مدیریت ها برای ارتقای کمی و کیفی تولید و مصرف کالاهای فرهنگی را می دهند که خوب اینها به نظرم حجم سنگینی از یک کار کشوری محسوب می شوند و اجرای آن طبیعتا وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی با آن قدرت اختیاراتی که دارد، است.

 

پرونده«حکم تعیین کننده» ادامه دارد...

کلمات کلیدی

ارسال نظر

تریبون