«قاصدنیوز»-اشاره: مسعود زارعیان تحصیلات حوزوی خود را تا درس خارج ادامه داده و الان مشغول تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در حوزه سیمای دانشگاه صدا و سیما قم در گرایش مستندسازی است. وی دو فیلم کوتاه داستانی "خواب شهر" و "شب ماهی" و چند فیلم مستند به نام های " مدرسه حاج اقا"، " سفر به اعماق زمین" ، "ایمان "، "خورشید فقاهت و مجاهدت" و "روایت حضور" را در کارنامه خود دارد.
خورشید فقاهت و مجاهدت، مبارزه آیت الله شیرازی را روایت می کند و روایت حضور حضور روحانیون مشهد در جریان انقلاب اسلامی و تاثیر گذاری آنها را به تصویر می کشد. از کار های در حال تدوین زارعیان می توان به مستند هایی در رابطه با حضور داعش در عراق و حمله به روستای "بشییر" نام برد.
زارعیان ادعا ندارد که مستند «چی بپوشم» او مستندی است که به تمام جوانب حجاب پرداخته و کاملا مشکل جوانان را حل کند، ولی معتقد است مستندی است که توانسته نسبت به حجاب راه حل ارائه دهد و ادعا می کند که می تواند یک مرجع کاملا به روز و خوب برای تصمیم گیری نسبت به حجاب باشد.
* * *
* آقای زارعیان چرا وارد ساخت مستند در حوزه حجاب شد؟ آیا دغدغه شخصی بود یا اینکه از جای خاصی این کار به شما سفارش داده شد؟
دغدغه کار در حوزه حجاب کاملا شخصی بود. من همیشه یکسری دقت هایی خاصی به تظاهرات دینی دارم، مخصوصا آن جایی که به مقوله فرهنگ مربوط می شود و رابطه با مسائل اجتماعی است. به دلیل دغدغه شخصی به سراغ حجاب رفتم. سال 91 تصویر برداری این کار آنجا شد و در نهایت تیر ماه امسال از شبکه خراسان رضوی و شبکه دو به نمایش درآمد.
معتقد هستم که مقوله حجاب یک اصل دینی و از واجبات دینی و شرعی ماست، به همین علت پرداختن به آن آسان نیست. چون حجاب نماد مردم دین مدار و بی دین ماست و به نحوی همیشه دستخوش تصمیامت فرهنگیان و یا مدیران فرهنگی ما قرار گرفته است.
در گذشته سلیقه ای با حجاب برخورد شده است، عده ای قائل به حجاب حداکثری و یک عده قائل به حجاب حداقلی بودند. در این سی سال بعد از انقلاب کار هایی که در حوزه حجاب صورت گرفته، به قدری افت و خیز داشته، کوتاه مدت و کم عمق بوده که ما ظاهر فعلی آن را در جامعه شاهد هستیم. کار جدی که بتواند تاثیر گذار باشد، جریان سازی کند، سوالات حول حجاب را بررسی کند و پاسخ دهد، یا حداقل مشکلات را حفاری و به گونه ای طرح مسئله کند که ما را به تصمیم درست برساند، انجام نشده است.
به همین علت علاقه مند بودم که از یک زاویه جدید یه حجاب نگاه و بتوانم یک جمله ساده در این عرصه بیان کنم. تخصص و علاقه من در این عرصه بود و خیلی تلاش کردم تا مستند "چی بپوشم" یک کار متفاوتی باشد.
معتقدم چون کار متفاوتی است، حدود دو سال بعد از ساخت گفتند: آقا این اصلا شرایط پخش ندارد. تعبیر مسئولین صدا و سیما این بود که این کار، بسیار خوب است ولی به درد شبکه نمی خورد. چون که یک مقداری بدون قضاوت به این عرصه ورود پیدا کرده بودم. احساس می کنم ورود بدون قضاوت نیاز پدیده بی حجابی و یا بد حجابی است.
* ولی شما در صحبت های خود اشاره کردید که این مستند از شبکه دو پخش شد؟
بعد از یک مقدار تغییرات روی کار، از شبکه دو پخش شد. سعی کردم تا مجموع فضای کلی حاکم بر مستند را حفظ کنم اما به هر حال اجازه نداشتم خیلی از تصاویر را در مستند استفاده کنم، در حالی که در این تصاویر نه توهینی بود، نه سیاس به موضوع نگاه شده بود و من فکر می کنم یک نگاه کاملا "مصفی"(این کلمه را چک کنید تار است!) و درستی داشت.
شاید یک جاهایی آن هم خیلی محدود، در حد چند پلان با قواعد صدا و سیما سازگاری نداشت و روی خط قرمزها حرکت کرده بودم، می شد فقط آن ها را خارج کرد و فیلم را نمایش داد. اما متاسفانه خیلی جدی با این موضوع برخورد کردند و گفتند این تغییرات را انجام ندهید، نه تنها متضرر مالی می شوید و باید بخشی از هزینه ها را برگردانید، بلکه این فیلم به طور کامل و برای همیشه به آرشیو صدا و سیما می رود.
* مستند «چی بپوشم» چه چیزی را بیان می کند و موضوع آن در رابطه با چیست؟
در این مستند من در مدارس مختلف سراغ خانم ها رفتم و با آقایان کاری نداشتم. دختر خانم های دبیرستانی را انتخاب کردم، فضای دبیرستان، فضای دانشگاه نیست که با انبوهی از اشکالات، انبوهی از مسائل مختلف و گرایشات مواجه شده باشند. هنوز با نگاه ها و دیدگاه های مختلف آشنا نیستند که دچار سردرگمی شوند. هنوز آن طبع و آن فطرت پاک و بی آلایش دختر خانم ها در ابتدای دبیرستان وجود دارد و میشود با رائه یکسری ره حل ها و راه کارهای درست و منطقی ان ها را به سمت را درست هدایت کرد.
حد حداقل می توان با آن ها دیالوگ کرد و گفت که آقا این خوب و آن بد است. حالا شما هر راه حلی را که فکر می کنید درست است، انتخاب کنید. اما بعد از مقطع دبیرستان و در سنین بالاتر، می توان گفت که دختر خانم ها تقریبا به یک انتخاب نسبی رسیده اند. مصلا اگر می خواستند حجاب را انتخاب کنند، تا الان انتخاب کرده بودند.
* کار کردن مستندی در رابطه با حجاب و به تصویر کشیدن آن چه در سختی هایی دارد؟
اصلی ترین موضوع این است که مدیران فرهنگی اصلا نمی خواهند در این رابطه فکر کنند، نمی خواهند به این موضوع بپردازند و ببینند و مشکل اساسی ما عدم فکر نسبت با این موضوع مهم است.
ما تا الان همیشه دنبال سریع ترین را حل بودیم و وقتی فساد می بینیم، برخورد قهری داریم. ولی یک نفر پیدا نمی شود که اشکالات افراد را بررسی و طرح مسئله کند. تا بتوانیم برای درمان آن طرح بریزیم، شما ببینید یکی از پیش پا افتاده ترن مواردی که مسئولین به آن دقت نمی کنند این است که ما باید به همان اندازه از این نسل و دختران مان توقع باحجاب بودن، تدین و عدم دین گریزی را داشته باشیم که به آنها خوراک فرهنگی داده باشیم، نه اینکه بیشتر از ان چیزی که به آنها داده می شود، توقع داشته باشیم. شما ماشین هایی را که سر خیابان ها هستند، ببینید؛ بعضی از این دختران دبیرستانی هم می گفتند که ما تجربه سوار سدن به این ماشین ها را داشته ایم.
* منظور شما از ماشین چیست؟
منظورم ماشین گشت ارشاد است. وقتی همه را با یک چوب می رانند؛ شما حساب کنید که یک دختر دبیرستانی در کنار-چه می دانم- شاید یک فاحشه قرار بگیرد. یک دختری که به هیچ چیزی پایبند نیست. افرادی در این ماشین ها جمع می کنند به لحاظ سنی، یه لحاظ فکری و به لحاظ خانواده متفاوت هستند.
نمونه اش همین "هایس ها" همان روزها اطراف دبیرستان که من داشتم تصویر می گرفتم، می آمد یک گروه از این دختران دبیرستانی را به خاطر اینکه یک مشکل بدحجابی دارند، می بردند، اما این را بررسی نمی کرد که این دختر در چه خانواده ای بزرگ شده؟اصلا این پدر و مادر دارد یا نه؟ مادر پدر او کی هستند و چه نگاهی و چه دیدی دارند؟ یا چه اندازه متعد به قواعد اسلامی است؟ تا چه اندازه پایبند مبانی حکومتی و حقوق شهروندی هستند؟ همه را با هم می برند و در یک مکان قرار می دهند. ببینید به اندازه خوراک فکری و فرهنگی که می دهیم، باید توقع داشته باشیم. توقع ما از این بیشتر باشد، می شود همین حال و روزی که الان داریم.
* به نظر شما تا امروز کارهایی که راجع به عفاف و حجاب از تلویزیون پخش شده، مخصوصا در حوزه مستند که شما در آن فعالیت می کنید از کیفیت مناسبی برخوردار بوده است یا نه؟
من همه کارهای پخش شده را ندیده ام ولی تا آنجایی که مشاهده کردم، کارها عمدتا کارهایی هستند که در سطح جریان دارند و عمقی پیدا نمی کنند. در برنامه های ما ابدا فرم در خدمت محتوا به کار گرفته نمی شود و صرفا یک سری کار های شعاری تا امروز دیده شده اند.
ابتدای کار من، یکی از مدیران صدا و سیما به من گفت که " آقای زارعیان خودت را اذیت نکن، تو می خواهی به پولت برسی، شما برو المپیاد ورزشی دختران مسلمان که در فلان شهر برگزار می شود. آن هایی را که در حجاب در المپیاد شرکت کردند را انتخاب کن" یعنی ایشان می خواست که من فقط یک عده را جلوی دوربین خود قرار دهم و این ها بگویند که بله ما با حجاب توانستیم ورزش کنیم و مشکلی نداشتیم.
یا مثلا برویم سراغ خانمی که در علم پزشکی، یا نانو، یا در علم هسته ای، یا فلان نبوغ را داشته و ایشان هم بگوید؛ بله، حجاب اصلا هیچ مزاحمتی برای من نداشت. سطح توقع این است. این کارهایی است که من حداقل تا الان دیده ام.
متاسفانه مشکل کارهای ما هم همین است که با مردم و جامعه هیچ ارتباطی نداریم و از آنها دور هستیم. اگر یک کاری هم ساخته شود که به این مردم نزدیک است، متاسفانه جلویش را می گیرند! مثل کار خود من که مدت ها در آرشیو محرمانه بود و من واقعا به عنوان یک فیلم ساز اینقدر سرخورده شده بودم، در طول کار اینقدر برای من مشکل عصبی ایجاد کردند که نگو ونپرس! مشکل کار من همین مسائل بود. البته من این را به شما بگویم که من فیلم خود را یک فیلم نمی دانم و ادعا ندارم که مستندی است که به تمام جوانب حجاب پرداخته و کاملا مشکل جوانان را حل کند. ولی مستندی است که توانسته نسبت به حجاب را حل ارائه دهد و ادعا می کنم که می تواند یک مرجع کاملا به روز و خوب برای تصمیم گیری نسبت به حجاب باشد.
برگرفته از شماره22 نشریه حلقه وصل
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-4011
ارسال نظر