به گزارش «قاصدنیوز»، دومین محفل معرفتی اخلاقی «نَفس عمیق» هفته گذشته در محل ستاد جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی خراسان رضوی با حضور حجت الاسلام دکتر مهدی نخاولی از اساتید حوزه و دانشگاه برگزار گردید. این برنامه که با هدف معرفت افزایی و تذکر معنوی ویژه فعالان فرهنگی و اجتماعی شکل گرفته است، دوشنبه هر هفته در مشهدمقدس برگزار می شود.
در ادامه برشهایی از سخنان این مفسر قرآن کریم می آید:
فرمانده و سپاهش عارف تمار عیار بودند که کربلا در تاریخ ماندگار شد
انسانهای معمولی کارهایشان هم معمولی است مثلاً وقتی دستش به بخاری بخورد ناخودآگاه کنار میکشد. این واکنشها مربوط به اعصاب و نخاع است، در آن لحظه که تیر به سمت او بیاید، انسان فکر هم نمیکند بلکه ناخودآگاه جاخالی میدهد. این چه حالی است؟ جان باید چقدر قوی باشد که تیر میآید و با چشمش نگه میدارد تا به امام(علیهالسلام) نخورد. اینها آدمهای معمولی نبودهاند بلکه همه آنها به کمال رسیدند و شهید شدند. اینکه کربلا در تاریخ میماند، دلیلش عارف تمامعیار بودن فرمانده و تمام سپاهیان اوست.
اگر ده نفر در یک شهر برای خدا نَفس بکشند، شهر اصلاح میشود
شما اگر میخواهید کار اجتماعی بکنید اصلاً خیالتان را راحت بکنم، هیچ کار اجتماعی نکنید! اگر نفس خودتان را در سطح کمال بسازید اجتماع اصلاح میشود. اگر ده نفر در یک شهر برای خدا نفس بکشند شهر اصلاح میشود. این نفوس واسطه فیض میشوند. رسول اکرم(ص) وقتی به دنیا آمدند طاق کسرا فروریخت، دریاچه ساوه خشک شد و آتشکده فارس خاموش شد، اینها اتفاقات مُلکی بود، در مَلکوت هم، اتفاقاتی مانند بسته شدن راه آسمان به روی شیاطین روی داد. سوره جن گزارش این اتفاقات را میدهد. اتفاقات عجیبی در این عالم افتاد. شیاطین میرفتند و با استفاده از اخبار آینده، شیطنت خود را گسترش میدادند. با بعثت پیامبر اکرم(صلیالله علیه و آله و سلم) راه بر شیطنت آنان بسته شد و مُلک و ملکوت تغییر کرد.
تبلیغ چهره به چهره پیامبر کمترین کار او بود/ حال خوش ولّی خدا بر کل انسانها اثر میگذارد
اگر کسی به کمال برسد روی تمام نفوس میتواند تأثیر بگذارد. هر فیضی به هرکسی که برسد واسطه میخواهد. یک ولّی کامل، به خدا که توجه میکند کل عالم را به سمت خدا میبرد. شما در خلوت خودتان نشسته و در را هم بستهاید نصف شب میگویید "لاالهالاالله" یک مثبتی را بهکل موازنه هستی به سمت مثبت اضافه کردهای. یکدفعه آدم میبیند حال گریه دارد. چه شد؟ از کجا آمد؟ یکی برایتان دعا کرد؟ شاید کسی هم دعا نکرده، شاید کسی حال خوشی داشت و این حال خوش در کل نفوس انسان ها اثر گذاشت.
پیامبر اکرم(ص) که به بعثت رسید، کل نفوس از این فیض برخوردار شدند. آن حرفی که پیامبر بخواهد چهره به چهره تبلیغ کند کمترین کار اوست. مگر کم بودهاند کسانی که چهره به چهره با ما حرف زدند؟ چقدر تأثیر گذاشتهاند؟ حالا تا چه نفسی باشد که اثر بگذارد. ممکن است کسی در آنطرف عالم باشد و او را اصلاً ندیده باشیم ولی یکباره حالمان را عوض کند. عالم، عالم تأثیر و تاثّرات است. بستگی به میزان نوری که شما دارید میتوانید در این نظام نور ایجاد کنید. یکوقتی یکی نور حداقلی دارد، نور حداقلی هم ایجاد میکند.
اگر صدای تسبیح زمین و آسمان را نشنویم، جرم کردهایم!
این را بدانید حداقل پایهای که خداوند از من و شما میخواهد این است که به ملکوت برسیم یعنی انسانی که به ملکوت نرسد هیچ است. چندین سند دارد که من یک سند را بیان میکنم. خدا میگوید تمام موجودات دارند تسبیح میگویند "تسبح له ما فی السماوات و ما فی الارض" ادامهاش با تأکید بیشتری میگوید هیچچیزی نیست الا اینکه تسبیح میکند به حمد خدا. منتهی این تسبیح به زبان است اما میگوید شما تسبیح آنها را نمیفهمید. یعنی کل این نظام، این زمین، این درودیوار و این آسمان همه تسبیح میکنند. رسول اکرم فرمودند آسمانها و نظام پر از غلغله است آخر همین آیه میفرماید "انه حلیما غفورا" باید پرسید حلیم و غفور چه ربطی داشت به اینجا؟میفرماید کل نظام هستی دارد تسبیح میگوید و شما متوجه تسبیح شان نمیشوید و خدا حلیم و غفور است! صفات آخر آیات که اتفاقی نیست. بیحساب و کتاب نیست. صفات آخر آیات متکفل معنای درون آیات است.
باید بپرسیم چه ربطی دارد خدا در انتهای آیهای که حرف از تسبیح زمین و آسمان میزند، صحبت از حلم و مغفرت میکند؟ پاسخ این است که وقتی پای یک خطایی در میان باشد سخن از حلم و مغفرت است. یعنی اینکه شما صدای ذکر موجودات و تسبیح هستی را نمیشنوید این خود جرم است. اما چون خدا بنای مواخذه حداکثری ندارد، با حلم و مغفرت برخورد میکند. حالا باید بپرسیم چرا نشنیدن صدای تسبیح زمین و آسمان جرم است؟ زیرا میگوید من امکانات ملکوتی شدن را به شما دادهام و وقتیکه ملکوتی نمیشوید یعنی اینکه امکانات و قوا و استعدادها را ضایع میکنید و آیا جرمی از این بالاتر هست؟
دین حداقلی یعنی پایین آوردن مقام انسان به حد یک سگ باوفا و دلسوز!
انسان یک موجود دمدستی که دو تا دروغ نگوید نیست، این حالت حیوان است، همه حیوانات که درنده نیستند حیوانات خیرخواه و دلسوز و کمککننده هم داریم. این مستندهای مربوط به حیوانات را ببیند، حیوانات هم رفتار خوب دارند. امام صادق(ع) به یک نفر گفتند حالت چگونه است؟ گفت حالمان اینگونه است که وقتی خدا چیزی بدهد شکر میکنیم و وقتی هم ندهد صبر میکنیم و هیچوقت در فشار و گرفتاریها زبان به اعتراض باز نمیکنیم. حضرت فرمودند این حال سگهای کوفه است که اگر نانی به آنها بدهی دمی تکان میدهند و اگر هم ندهی صبر میکنند. بعد آن فرد گفت چگونه باشیم؟ حضرت فرمود حال خوب این است وقتی خدا چیزی بدهد انفاق میکنیم و وقتی ندهد شکر میکنیم.
انسانیت یک امر دمدستی و سطحی نیست. انسان کامل یعنی پیغمبر، هر چه فرد از پیغمبر پایین بیاید انسانیتش افت کرده است. اینکه خوشاخلاق باشد و به مال مردم دستدرازی نکند و ظلم نکند این سگ خوبی است نه انسان خوب! به سگ یکتکه نان میدهی و تا نصف شب پاسبانی میدهد و با گرگ هم درگیر میشود. اخلاق و معنویت دینی برای رساندن انسان به جایگاه خودش است نه تنزل انسانیت به جایگاه سگ که بگوید نهایت اقدام تو این است که آدم باوفایی باشی و اگر کسی خوبی رساند در قبالش دوچندان عمل کنی و بعد هم بهوقت احتیاج به مال مردم تعدی نکنی، سگ شکاری هم که همین را داراست شکار لذیذ را به دندان گرفته گرسنه هم هست ولی گاز نمیگیرد و آنچه نجاتبخش است این است.
آن چیزی که انقلاب اسلامی را متمایز کرد، جهات معنوی رهبرش و اطرافیان او بود
کسی که نتواند برای خودش کاری بکند گرچه که تکاپو هم داشته باشد برای جامعه هم نمیتواند هیچ کاری کند. شیخ فضل اله نوری و خیلی افراد دیگر هم بودند که خواستند انقلاب کنند. آن چیزی که انقلاب اسلامی را از سایرین متفاوت کرد، آن جهات معنوی بود که در رهبریاش و اطرافیان او وجود داشت. وگرنه آدم قحط نبوده و نیست. همیشه هم انسانهای آزاده و آزادیخواه و دادمنش و دلسوز بوده و هستند و خواهند بود. «یا ایها الذین امنوا علیکم انفسکم» یعنی اول خودتان. همهچیز با شما شروع میشود با شما ادامه پیدا میکند و به شما ختم میشود. کارهای بیرونی همانند ازاینجا برداشتن و به آن گفتن دردی را دوا نمیکند. کسی هم با این کارها بهجایی نرسیده است. امام زمان هم اگر بخواهند بیایند. با اینکارهای ظاهری دردی دوا نمیشود و نمیآیند و نیامدهاند. سی سال هم از انقلاب گذشته و خبری از امام زمان نشده است. اصلاً تفاوت امام زمان در این است که در حکومت امام زمان همه سالکند. همه به سمت عرفان حرکت میکنند. «یعبدوننی لایشرکون بی شیئا» آنوقتی که کسی عبادت کند برای خدا شریکی قائل نیست، پس چرا این عبارات را کنار هم آورده است؟ عبودیت بدون شرک؛ چون قران میفرماید اکثر مؤمنین مشرکاند. عبودیت بدون شرک، عبودیت به سمت عبودیت ناب حرکت میکند. اینگونه است تسهیل میکند. همه عارف بالله میشوند. اینگونه امام زمان هم میآیند.
برای کسانی که به ظهور نرسیدند، ظهور امام زمان(عج) اول بیچارگی است
اصلاً شما دنبال امام زمان نباشید. ظهور به چه درد شما میخورد؟شما فکر میکنید به درد شما میخورد؟ بالاتر از ظهور امام زمان، ظهور پیامبر بود. آیا این ظهور به درد ابوجهل خورد؟ ابوجهل را بیچارهتر کرد. شما باید به ظهور برسید. آنوقت، ظهور هم به دردتان میخورد. وقتی شما تماموقت در درونتان با امام زمان باشید، همیشه با امام هستید و غیبت هم ندارید. اصل قُرب، بُعد درونی است نه قُرب و بُعد جسمی. زمانی آدم به اینجا میرسد که در درونش شعله توجه به خداوند فعال بشود و همیشه باخداست. خدا کجاست؟همانجایی که امام زمان است، امام زمان کجاست؟جایی که خدا باشد. این آیه چقدر لطیف است؛ «انک لمن المرسلین» پیغمبر کجاست؟ مگر نمیدانیم که پیغمبر از مرسلین است؟ چرا این آیه اینقدر تأکید دارد؟ «انک لمن المرسلین علی صراط مستقیم» آدرس پیغمبر صراط مستقیم است. صراط مستقیم در درون شما است. یعنی اگر شما در مسیر صراط مستقیم باشید با پیغمبر هستید. وقتیکه کار درست انجام میدهید در صراط مستقیم هستید و وقتی کار اشتباه میکنید از صراط مستقیم خارجشدهاید. یعنی در آن لحظهای که کار درستی انجام میدهید در صراط مستقیم هستید و با پیغمبر و جمیع مرسلین همراه هستید. در این حالت خداوند میفرماید اگر تو با من باشی هیچوقت تنها نیستی. نهتنها امام زمان بلکه تمام انبیا و مرسلین با تو همراه هستند تو در قافلهی آنان و در صراط مستقیم هستی، اگر در صراط مستقیم هم نباشی تنهایی و کسی را نداری بلکه با قافلهای از شیاطین هستی. اگر شما به ظهور برسید، ظهور هم اتفاق میافتد ولی برای کسانی که به ظهور نرسیدند، ظهور اول بیچارگی است. چون در مقابل امام زمان خواهند ایستاد.
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-7055
ارسال نظر