به گزارش«قاصدنیوز»، کتاب "تنتن و سندباد" را میتوان یک کتاب استراتژیک در حوزه ادبیات نوجوان بهشمار آورد. این کتاب در 1370 نگارش شده است. هدف نویسنده از خلق چنین داستانی، پرداخت استعاری و غیرمستقیم به مسئله «تهاجم فرهنگی» غرب به شرق است.
دومین پاسداشت هنر و ادبیات انقلاب اسلامی صبح دوشنبه ۱۸مرداد۹۵ در مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی با حضور جمعی از اهالی فرهنگ و هنر برگزار شد. در این آیین از یادداشت حضرت آیتالله خامنهای بر کتاب داستانی «تَنتَن و سندباد» نوشته محمد میرکیانی رونمایی شد.
در همین راستا و به همین بهانه تاریخی، موسسه پژوهشی فراگستر محقق که طی 3 سال گذشته با الهام گرفتن از این یادداشت رهبر معظم انقلاب دست به تولید انیمیشن " جنگ افسانه ها" کرده است، از اثر خود در مشهد رونمایی کرد.
به همین بهانه گفتگویی با حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلی پورحسینی مدیر پروژه انیمیشن "جنگ افسانهها" و گزارشی از مراسم رونمایی از این اثر را که پنجشنبه جاری در مرکز پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی برگزار شد را می خوانید.
به عنوان اولین سوال میخواهم بدانم که چرا این همه با تاخیر سراغ این مدل کار و البته این کتاب رفتید؟
این کار با تاخیر انجام نشده، با صبوری انجام شد. کار فرهنگی پشتوانه علمی میخواهد. کار فرهنگی، لوبیای سحرآمیز نیست که ما همین الان دانهای در دل زمین بکاریم و فردا هم بخواهیم به عرش برسیم. خیلیها شاید چنین توقعی برایشان پیش آمده باشد که مثلا وقتی یک معضل اجتماعی دیده میشود، سریع بدویم و کاری بکنیم و این اقدام عجولانه مسئلهای را حل نمیکند. لذا اگر میبینید زمان سپری شده است و ما سند چشمانداز مینویسیم نه به دلیل تاخیر بلکه با تامل و تحمل کار را پیش میبریم.
در رابطه با پردازش این کتاب چطور؟ تقریظ رهبری که ۲۰سال پیش بر این کتاب بوده دو دهه بعد رونمایی میشود.
بله همین اخیرا خبری منتشر شد که از دستنوشته مقام معظم رهبری رونمایی شد. آن هم دستنوشتهای که مربوط به دهه۷۰ بود. رهبری یک کتابی میبیند و به این کتاب ابراز علاقه میکند و جمله خیلی عجیبی است که «شاهد از غیب برایم رسید!» حقیقتا باید خیلی جلوتر از اینها متوجه میشدیم. من راهی ندارم جز اینکه بگویم غفلت بوده، غفلت از این جهت که نمیدانستیم واقعا رهبری چنین تقریظی درباره این کتاب زدهاند. یعنی سال۱۳۷۳ که این تقریظ نوشته شده ما تا سال۱۳۹۲ این مسئله را متوجه نبودیم.
چطور و چه زمان متوجه این مسئله شدید؟
در نمایشگاهی که هرساله داریم در سال۱۳۹۲ توسط یکی از شاگردان رهبری این کتاب «تن تن و سنباد» نوشته آقای میرکیانی را به دستمان داد. ایشان گفتند حضرت آقا نسبت به این کتاب تاملی دارند. همانجا هم این بزرگوار نفرمودند که رهبری دستنوشته دارند. فقط گفتند آقا خوششان آمده و نگاه کنید اگر مناسب بود کار کنید. سال۹۲ ما صرفا مطلع شدیم که رهبری درباره این کتاب نگاه مثبت دارند.
با توجه به اینکه کتاب مربوط به دو دهه پیش بوده از ادبیات امروز کودک فاصله گرفته است. برای این مسئله چه کردید؟
بله ما این مشکل را داشتیم. این کتاب در دهه هفتاد نوشته شده بود. با توجه به تغییراتی که در طول دو دهه صورت گرفته نمیتوانستیم همان را محور قرار دهیم. گفتیم اگر بخواهیم انیمیشنی تولید کنیم، باید بیاییم این ایده را در بستر تصویر ببینیم. لذا کارگروه سال۹۳ تشکیل و مقرر شد روی موضوع کار کنیم و بهطور مشخص روی «جنگ افسانهها». این کتاب میآید درگیری اسطورهها را به نمایش در میآورد. ما هم آمدیم کاری کردیم که در واقع جنگ میان اسطورهها و افسانهها شکل بگیرد. سال۱۳۹۳ به گروه تولید نوشتاری فرستادیم و این گروه کارش را با صبوری ادامه داد. شروع کار تولید ابتدای۹۴ بود و دو هفته پیش هم تولید این مجموعه به پایان رسید.
برای حلشدن ادبیات این کتاب که مربوط به دو دهه پیش بود، چکار کردید؟
یک مجموعهای داشتیم به مزاح دوستان میگویند جلسه تخمهخوران! این جلسه تخمهخوران در واقع جلسه نقد محققانه انیمیشن بود. جلساتی داریم که تخمهخوران است و مینشینیم انیمیشن میبینیم و آن را نقد میکنیم. تا الان در طول این سالها ۴۲۶جلسه را برگزار کردهایم. یعنی از سال۸۷ به بعد با رفقا نشستیم و انیمیشن نگاه کردیم و یک کیلو تخمه در هر جلسه آوردهاند شکستهایم و نقد کردهایم. وقتی سال۹۲ این پیشنهاد به ما داده شد درواقع ما از پنج سال قبل محتوا داشتیم و جلسات خودمان را داشتیم. یک چیزی در کفهمان داشتیم. یعنی وقتی کتابی آمده و تقابل قهرمانهای غربی و شرقی را به تصویر کشیده است حال ما کاملا جبهه دشمن را رصد کردهایم که در این سه دهه ۷۰، ۸۰، ۹۰ غرب چه شخصیتهای کودک را خلق کرده است. چون آنها خودشان کاراکتر ندارند و صرفا دست به خلق آن میزنند. حال ما نگاه کردیم چه شخصیتی را خلق کرده و این را چگونه پرورش داده و آن را تبدیل به اسطوره کرده است. این را ما رصد کرده بودیم. در نتیجه خیلی راحت میتوانستیم به تیم پژوهشیمان خوراک بدهیم.
حجت الاسلام نصرالله پژمان فر صبح امروز(پنجشنبه28مرداد) در مراسم رونمایی از اثر بلند انیمیشنی 100دقیقه ای «جنگ افسانه ها» اظهار کرد: حوزه فرهنگ از اساسی ترین مسائلی است که تمامی ابعاد را تحت تاثیر قرار می دهد و به طور مثال در حوزه اقتصاد اگر با ظرفیت فرهنگ و باورهای مردم وارد شویم بالاخره به نتایج مطلوبی می رسیم.
وی افزود: ظرفیت فرهنگ دستاوردهای خوبی در کشور داشته است و از دوران دفاع مقدس می توان به عنوان نمونه بارز آن نام برد؛ جایی که همه ظرفیت های موجود پای کار آمدند تا بتوانیم از این آب و خاک دفاع کنیم و به واقع همه در این راه مقدس احساس مسئولیت کردند.
رئیس کمیسیون فرهنگ مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه ظرفیت فرهنگ بسیار بالا است، خاطرنشان کرد: امروز به جای جنگ سخت شاهد جنگ نرم از سوی دشمنان هستیم و سرمایه گذاری زیادی در جهت انحراف فرزندان این سرزمین می کنند و یکی از گروه های هدف دشمن به طور خاص کودکان هستندو اگر نتوانیم پدافندهای لازم در برابر تهاجم دشمنان را در بچه های خود شکل دهیم این گروه سنی با آسیبی جدی مواجه می شوند.
پژمان فر تصریح کرد: نظام آموزشی ظرفیت های زیادی بکارگیری کرده تا آموزش های لازم را به فرزندان این مرز و بوم بدهد و به واقع همه باید احساس مسئولیت داشته باشیم و هیچ کس نباید خودش را کنار بکشد و همه افراد باید به میدان بیایند و در حد توان خود مشارکت لازم را داشته باشند تا در برابر جنگ نرم دشمن پیروز و سربلند باشیم.
وی با اشاره به اینکه بیش از ۴۰۰ بازی اینترنتی مستهجن برای کودکان در فضای مجاز وجود دارد، تاکید کرد: متاسفانه این بازیها به راحتی دانلود می شود و گفته مسئولان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات درباره فیلتر کردن این سایت ها، آنها در حد یک حرف است.
رئیس کمیسیون فرهنگ مجلس شورای اسلامی گفت: ۲۱۷ کانال دشمن با زبان فارسی برنامه پخش می کند و دشمن به طور جدی به میدان آمده و ما هم باید به طور جدی دفاع کنیم؛ چیزی که متاسفانه هنوز فراگیر نشده است.
وی گفت: ردیف و بودجه مستقلی برای حمایت از کارهای فرهنگی و مردمی وجود ندارد و امید مقام معظم رهبری تنها به جریانات مردمی است که با توان خود فعالیت می کنند.
* * *
در حاشیه...
خیلیها برایشان این سوال پیش میآید که امور مالیتان را چطور میگذرانید؟
ما در شروع کار ۱۲نفر بودیم. یعنی در سال۱۳۷۷؛ سندی تنظیم کردیم در آن سند قطعه اقتصادی اش این گونه دیده شده بود که ۱۲ نفری که همان زمان در مجموعه بودند سرمایه اولیه قرار بدهند که زیاد هم بود. در نتیجه این سرمایه را در بازار اقتصاد توسط یکی از نخبگان اقتصادی به بازار فرستادیم. به سال ۸۷ که رسیدیم آن سرمایه قابل توجه شده بود و تولیداتمان را شروع کردیم. اما الان هزینههایمان از کجا تامین میشود؟ از دو منبع. اول همان سرمایه اولیه که همچنان در بازار کار میکند و دوم چرخه تولیداتمان بازده اقتصادی دارد.
■
یعنی تولیدات شما سود اقتصادی مناسب دارد؟
اصلا اگر توجیه اقتصادی نداشته باشد آن را تولید نمیکنیم. به جرئت میگویم. حتی اگر محصول فرهنگی باشد. ما میگوییم باید این طرح بتواند حامی مالی و خریدار خودش را پیدا کند. لذا هر چیزی که تولید میکنیم باید بازده اقتصادی داشته باشد.
■
من متوجه این هستم که کار فرهنگی زودبازده نیست. اما چرا در حوزه انیمیشن با نمونههای خارجی این همه فاصله داریم؟
یکی از آسیبهای جدی در حوزه تولید انیمیشن در کشور ما، این است که هم عموم مردم و تولیدکنندهها و هم متولیان و مسئولان ما «توهم پیکساری» دارند. پیکسار، یک شرکت آمریکایی و زیرمجموعه والت دیزنی است. مردم ما وقتی کاری را میبینند، بلافاصله با نمونه خارجی آن مقایسه میکنند. مردم میگویند اصلا درخور مقایسه با فلان انیمیشن خارجی نیست. تولیدکننده ما هم سالها دست از تولید کشیده و فقط میگوید من میخواهم بیشترین کیفیت را انجام بدهم. بزرگواری آمده بود و متولی دستگاهی محسوب میشد و میگفت میخواهم یک کار سینمایی در حوزه انیمیشن بسازم، بودجهاش را هم میپردازم. حالا فکر میکنید چقدر؟ اولا که بودجه کار سینمایی بههیچوجه نمیدهد! دوما که کار «پیکساری» میخواهد! بعد که بگویی چشم آن توانمندی هم مثلا داریم و میسازیم. بعد میگوید ظرف مدت دو ماه میخواهم! آخر کسی نیست بگوید مگر بادکنک است که من انیمیشن با این کیفیت را باد کنم و تحویل شما بدهم؟ عموم جامعه و تولیدکننده و متولیان، کار پیکساری میخواهند اما بستر پیکساری ندارند.
■
خب شاید تصور میکنند بعد از این همه مدت و این همه پیشرفت دانش فنی توقع زیادی نباشد؟
آخر کسی تا به حال تحلیل کرده «والت دیزنی» از روز شروع تا به الان چه مسیری را پیموده است؟ میدانید چند دهه از فعالیتش میگذرد و در این راه چه کارهایی کرده؟ میدانید بعد از چند دهه به این جایگاه رسیده است؟ ما میخواهیم این مشکلات جامعه انیمیشن را حل کنیم، بگوییم محض رضای خدا برویم و ببینیم مشکلات جامعه انیمیشن چه بوده؟ به نظر من که مدتها در این عرصه فعالیت کردم این آیه میتواند خطاب به من باشد؛ "استعینوا بالصبر". والسلام. اصلا آن صبری که والت دیزنی دارد، ما نداریم.
■
به نظر من، در حوزه انیمیشن یک خلأ جدی داریم که ناشی از غفلت چندین ساله بوده است. قبول دارید؟
نه، قبول ندارم. غفلت نبوده. همدلی نبوده است. ما شعار همدلی و هم زبانی میدهیم ولی در عمل این را رعایت نمیکنیم. هر کسی میخواهد کار را به نام خودش انجام دهد. این اصلا برازنده نیست. هر کار فردی را خوب جلو میرویم ولی در گروهی ضعیفیم. کار انیمیشن گروهی پیش میرود.
■
کارهای متعددی درحوزه انیمیشن انجام دادهاید. میخواهم بدانم مجموعهای که در آن مشغول به فعالیت هستید، از چه جایگاهی برخوردار است؟
این قبیل برنامهها مانند تولید انیمیشن را در مجموعه موسسات فراگستر پیگیری کردهایم. فراگستر، نهادی است که از سال ۷۷ رسما فعالیت خود را شروع کرد و یک سند چشم انداز بیست ساله برای خود در نظر گرفت. فعالیت جمعی از حوزویان بهطور متمرکز دیده شد و دو تا برنامه ده ساله در نظر گرفتیم که تا مدت ده سال روی پژوهش بیشتر تمرکز نشان دادیم.
در ده ساله دوم یعنی از سال۱۳۸۷ به بعد علاوه بر اینکه روند کارهای پژوهشی همچنان ادامه دارد، رسالت دیگری هم اضافه شده و آن اینکه باید بتوانیم از دل پژوهشهایی که انجام میدهیم، خروجیهایی داشته باشیم و به جامعه تقدیم کنیم. این یعنی پژوهش کاربردی.
■
یکی از معضلات پژوهشهای ما در هر حوزهای کاربردی نبودن آنهاست. مگر شما برای این مسئله کار خاصی کردهاید؟
بله، خروجیهای ما در سه قالب طراحی شده بود. قالب تصویری، نوشتاری و نرمافزاری. یعنی باید اولین مرحله خروجی از پژوهشها یا باید به صورت مقاله یا به صورت کتاب چاپ میشد. بعد در بستر تصویری مناسب و در نهایت به صورت نرمافزاری کار میشد.
■
مشخصا در حوزه انیمیشن و پویانمایی چه کاری میکنید؟
در گروه تصویری و مخاطبین کودک و نوجوان ما گروهی شکل دادیم به نام نما. نقاشی متحرک اسلامی ایرانی. نقاشی متحرک اسلامی و ایرانی که در دو گروه مجزا کار خودشان را ادامه میدهند. چون نیروهای انسانی خودمان را باید بسط میدادیم و نمیتوانست کارها در یک گروه انجام شود.
■
جایگاه شما به لحاظ حقوقی چه جنبهای دارد؟ یعنی تعاونی هستید، شرکت خصوصی، موسسه فرهنگی یا... چه وجهی دارید؟
در تمام زیرشاخههایی که ما مجوز گرفتیم شما کلید واژه فراگستر را میبینید. درباره اینکه ما به کجا وابستگی داریم، باید بگویم ما یک نهاد خودجوش حوزوی هستیم. این خودجوش بودن نه به معنای اینکه ما مجوزهای مربوطه را نگرفتیم. بلکه مجوزها از جنس موسسات تکمنظوره و چندمنظوره را دریافت کردهایم اما به لحاظ مالی کاملا مستقل و خودجوش اداره میشویم و تا الان که در خدمت شما هستیم یک ریال بودجه دولتی نگرفتهایم.
■
لطفا روال کارتان را به اختصار و مرحله به مرحله توضیح دهید.
ابتدا پژوهشی روی مسئلهای صورت میگیرد، بعد ما آن را محور برنامههایمان قرار میدهیم. بعد تولید کتاب و مقاله در دستور کارمان قرار میگیرد و بعد از آن هم کار تصویری و هم کار نرمافزاری انجام میدهیم. مثلا وقتی شما کتاب حیوانات قرآنی را نگاه میکنید مجموعه ۴۵جلدی در نظر گرفته شده که تا الان ۲۴جلد آن چاپ شده که پژوهشهای خودش را داشته است.
این کتابها هم به پشتوانه یک کار پژوهشی بوده است. بعد میگوییم محور دومی که باید از دل این کتاب بیرون بیاید، کار تصویری است. خب در همین راستا آمدیم انیمیشن حیوانات قرآنی را کار کردیم که مجموعه گورخر بازیگوش اولین کاری بود که از دل همین حیوانات قرآنی بیرون کشیده شد.
■ ■ ■
فرهنگ باید تولیدکننده و اقتصادآور باشد
متاسفانه مشکل اصلی که در سازمانها و نهادها وجود دارد، مراجعهکننده را به عنوان یک مطالبهکننده در نظر میگیرند و چون در توانشان نیست که به مطالبه جواب بدهند، سعی میکنند به نوعی از ارتباط گرفتن با مجموعهها و افراد کنار بکشند و شانه خالی کنند. درحالیکه به نظر من نهادهای متولی باید مراجعهکننده را به عنوان ارباب در نظر بگیرند. اربابی که نه فقط در اصطلاح بگویند ارباب رجوع؛ منظورم این است که به عنوان یک سرمایهگذار آمده برای دغدغه متولی سرمایهگذاری کند. حال چه مادی و چه معنوی.
اگر مدیر کلی را پیدا کردید چنین دیدی داشت حتما به من بگویید. چون من نذر کردهام دست کسانی را که اینگونهاند، ببوسم. مدیرکلی داریم که مراجعهکننده را به عنوان سرمایهگذار در نظر بگیرد؟ این نگاه خیلی کم است. من به جرئت میگویم نگاه به فرهنگ باید تغییر کند. نگاه به فرهنگ باید از نگاه هزینهای به سرمایهای تغییر کند. ما فکر میکنیم برای تصویب هر طرح فرهنگی باید بپرسیم آقا چقدر بودجه نیاز دارید؟ باید نگاه هزینهای به فرهنگ را تغییر دهیم. فرهنگ باید تولیدکننده و اقتصادآور باشد. کدام یک از دستگاههای متولی ما این نگاه را دارند؟ نگاه اقتصاد مقاومتی میگوید که کار را به مجموعههای خصوصی بسپارید.
من اعلام میکنم هر کسی سرمایهای دارد بیاید در حوزه انیمیشن یک میلیارد سرمایهگذاری کند، این مبلغ را من بعد از یک سال به او بر میگردانم و بعد از ۱۸ماه روند سوددهی پروژه را آغاز میکنم. اصل سرمایهاش را هم در همان مدت تضمین میدهم. تجربههای موفقی مثل شاهزاده روم را نگاه کنید. شهر موشها را نگاه کنید. هر کار کودکی که انجام شده وقتی میآید برد میکند. ببینید میخواهم بگویم مجموعههای خصوصی اینگونه فعالیت میکنند و نمیتوان امیدوار به بدنه دولتیها بود.
■
یک خانواده کارتونی
موسسه فراگستر، نهادی است که با در نظرگرفتن یک چشمانداز بیست ساله در سال۱۳۷۷ رسما فعالیت خود را آغاز کرده و در سالهای اخیر ورود خوبی به ساخت و تولید انیمیشن داشته است. گوشهای از کارهای انجام شده این موسسه به شرح زیر است:
■ خانواده ما
ماجراهای پسر و پدر، داستانهای کوتاه ۴۰ثانیهای است که به نکات تربیتی اما در قالب طنز، آن هم طنز بیکلام با عناوینی چون: قضاوت، مطالعه، سازش، تکبر، جعل، قدرت زبان، رفتار، راهحل، تنبیه، تغافل، رفتارساز، بزرگی، گرسنه، رشد، خشم، تقلب، خواب شیرین، پهلوان، عادت، خلاقیت، حسادت، فراموشی، ظالم، محبت، محکم کاری، تجسس، علم و... میپردازد؛ در پایان هر قسمت روایتی متناسب با همان موضوع بیان میشود. در حقیقت این روایت ایده اولیه همان داستان بوده است اما به جای بیان رسمی حدیث، جایگاه آن در زندگی روزمره دیده شده و با زبان تصویر آن هم بیانی طنازانه به مخاطب منتقل شده است.
■ خاطرات بابا
همسر آقای عبدی، دو سال است که از دنیا رفته، آقا عبدی قصد ازدواج دارد اما تاکنون فرد مناسبی را که بتواند با شرایط او کنار بیاید، پیدا نکرده است زیرا او دو پا ندارد و دو کودک خردسال نیز دارد، حمید که بهترین دوست عبدی است مشکلات زندگی او را برطرف میکند. حمید وجود خارجی ندارد او یک مفقودالاثر است اما با یک انشای ساده که علی پسر آقای عبدی از اردوی بازدید از باغ موزه دفاع مقدس مینویسد، سرنخهایی از حمید به دست میآید. آقای عبدی به دنبال نشانهها میرود و در این مسیر با خانم حمیدی معلم پسرش آشنا میشود. کنجکاوی آقای عبدی سبب میشود که او به رازهای زندگی خانم حمیدی پی ببرد و متوجه بشود که پدر خانم حمیدی نیز گم شده است، بعد از مدتی آقای عبدی با خانم حمیدی ازدواج میکند اما بعد از ازدواج سروکله یک نامه پیدا میشود.
■ جنگ افسانهها
در جهان امروز شاهد آن هستیم که بسیاری از کشورهای سلطهگر غربی با شیوههای جدید استعماری به دنبال به دست آوردن مقاصد شوم خود هستند؛ یکی از آن شیوهها، تهاجم فرهنگی آن هم به سبک سینمایی است. در حقیقت امپراتوری هالیوود در فکر سلطه به کل جهان هستی است و در این بین وجود فرهنگهای غنی و ریشهدار به عنوان سربازان مدافع از هویت کشورها و ملیتها به حساب میآیند و از جدیترین موانع نفوذ فرهنگ هالیوودی است. جنگ افسانهها روایتی داستانی از این تقابل و رویارویی است. جنگی میان افسانههای مشرق زمین و مغرب زمین که با آمدن کشتی کاپیتان آمریکایی به خلیجفارس و روبهرو شدن با رستم و سنباد شروع میشود و بعد دامنه آن از دو قطب شرق و غرب به کل جهان کشیده میشود و اسطورههای مردم آفریقا و حتی استرالیا و قطب شمال و جنوب به جبهه شرق پیوسته و قهرمانان مشرق زمین را برای رسیدن به حقوق خود و قطع کردن دستان تجاوزگران کمک و یاری میدهند.
■ از خانه تا بارگاه
پروژه پویانمایی «از خانه تا بارگاه»، بزرگترین مجموعه انیمیشنی در جهان اسلام بوده که در دست ساخت و تولید است، این مجموعه با دو سبک: دو بعدی و سه بعدی و در سه فاز انجام خواهد شد. در فاز اول تنها زندگی چهارده معصوم(ع) مورد بررسی قرار میگیرد و با ساخت ۱۶۶قسمت که ۸۳قسمت به سبک دو بعدی و ۸۳قسمت به سبک سه بعدی است گام در فاز دوم میگذارد. در مرحله دوم علاوه بر زندگی چهارده معصوم(ع) به بررسی زندگی پیامبران نیز میپردازد و انشاءا... با عنایت حضرت حق در فاز سوم علاوه بر بررسی زندگی ائمه(ع) و پیامبران الهی به بررسی زندگی اولیا و بزرگان دینی نیز ورود پیدا میکند.
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-8419
ارسال نظر