به گزارش«قاصدنیوز»، نگاه به سیره عملی علما و عرفاء جریان عرفان فقاهتی می تواند نشانه و راهنمایی در مسیر عبودیت باشد. در ادامه 20 نکته از سیره مرحوم علامه سیدمحمدحسین حسینی طهرانی در زیارت حرم مطهر رضوی می آید:
- هرروز به زیارت مشرف میشدند؛ مگر اواخر که به علت کهولت سن برخی روزها مشرف نمیگردیدند.
- در طول سال معمولاً بین الطلوعین و در ماه رمضان معمولاً برای نماز ظهر و عصر مشرف میشدند.
- قبل از تشرف حتیالمقدور غسل میکردند. فتوایشان هم این بود که با غسل زیارت میتوان نماز خواند بهشرط آنکه انسان مشرف شود و زیارت کند.
- مقید بودند تا جائیکه میشود حتماً پیاده به حرم بروند، بهجز 2سال آخر عمرشان که پیاده رفتن برایشان سخت بود. میفرمودند سواره مشرف شدن خلاف ادب است. به کسانی که راهشان دور بود میفرمودند تا نزدیک حرم با وسیله نقلیه بیایند و از حدود میدان شهدا مثلاً پیاده مشرف شوند.
- میفرمودند: انسان وقتی به محضر امام علیهالسلام مشرف میشود باید به عظمت مقام آن حضرت توجه داشته باشد و حرمت زیارت و آن مکان مقدس را حفظ کند.
- باید هنگام تشرف بهترین لباس خود را بپوشد و عطر بزند و آراسته و منظم مشرف شود. مانند وقتیکه به محضر بزرگی میرود و بهترین لباس را میپوشد و خود را آراسته مینماید.
- در طول مسیر باید با سکینه و وقار و با حال توجه و خضوع حرکت نمود. انسان نباید در مسیر به مغازههای اطراف و بازار و افرادی که در حال تردد هستند توجه نماید و با کسی صحبت کند، بلکه باید حال حضور قلب را در خود حفظ نموده و به ذکر و توجه مشغول باشد.
- وقتی وارد حرم میشدند دیگر مطلقاً با کسی صحبت نمیکردند مگر آنکه سلام کند و جواب دهند و بهطور کل محو در حضرت رضا علیهالسلام بودند.
- در ورود به حرم مطهر از درهای اصلی و بزرگ وارد میشدند و مقید بودند که درها را هنگام ورود و خروج ببوسند، چه در صحنها و چه داخل حرم.
- مسیر تشرفشان از سمت صحن انقلاب بود، چون منزل در بالاخیابان قرار داشت و از آنسوی حرم وارد میشدیم. علاوه بر آنکه این صحن را بیش از صحنهای دیگر دوست داشتند و میفرمودند: از همه صحنها نورانیتر است.
- قبل از مهاجرت به مشهدمقدس در صحن انقلاب تقریباً مقابل پنجره فولاد، در اواخر صحن روی زمین مینشستند و حدود نیم ساعت تا چهلوپنج دقیقه گنبد را تماشا میکردند و توجه تام به حضرت داشتند. ولی زمانی که به مشهد مشرف شدند، مستقیماً وارد حرم میشدند. به برخیها فرموده بودند که وقتی از زیارت فارغ شدید و هنوز وقت باقی بود، کناری بنشینید و گنبد را تماشا کنید و میفرمودند: نظر به گنبد حضرت موجب ریزش گناهان است.
- حتماً عصایشان را تحویل کفشداری میدادند و ایستادن در محضر حضرت امام رضا علیهالسلام را با عصا خلاف ادب میدانستند.
- در مقابل دری که به راهروی روضه مقدسه متصل است و سابقاً در آنجا کتیبه اذن دخول منصوب بود، اذن دخول میخواندند و هنگام ورود به روضه مقدسه گاهی خمشده و عتبه(پایین چهارچوب در) را میبوسیدند و گاهی هم به بوسیدن کناره چهارچوب و خود در اکتفا میکردند.
- معمولاً تشرفشان نیم ساعت تا 45دقیقه طول میکشید. زیارت میخواندند و مقداری هم در محضر حضرت میایستادند و در بالاسر دونماز دورکعتی میخواندند و اگر وقت نماز بود مقداری بیشتر برای ادای نماز و تعقیبات توقف میفرمودند. در ماه رمضان علاوه بر اینها مدتی در بالاسر به قرائت قرآن مشغول میشدند.
- به افراد نوعاً زیارت امینالله و زیارت مخصوصه حضرت علی بن موسیالرضا علیهالسلام و زیارت جامعه کبیره(خصوصاً برای جمعهها) را سفارش میکردند. گمان بر این است که ایشان هم غالباً در حرمها زیارت امینالله میخوانند، بهجز در زیارت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام که ظاهراً زیارت وارث میخواندند.
- پس از زیارت و قبل از خواندن نماز هم اگر اطراف ضریح شلوغ نبود، جلو میرفتند و دستشان را در پنجره ضریح قرار داده و ضریح را میبوسیدند و گاهی بیشتر توقف نموده و ضریح را در بغل میگرفتند و اگر شلوغ بود سعی میکردند از عقب فقط دستی بر ضریح بکشند و عبور کنند.
- پس از زیارت در هر جا که نزدیکتر بود و خالی بود نماز میگزاردند و ترجیحاً در بالاسر حضرت نماز زیارت میخواندند و دو رکعت نماز هم همیشه علاوه بر نماز زیارت بهجا میآوردند که حقیر متوجه نشدم با چه نیتی بود. اگر مقارن اذان بود نوافل و نمازهای واجب را هم در حرم بجا میآوردند.
- از مسجد گوهرشاد و صفا و روحانیت آن بسیار تعریف میکردند و خیلی از اوقات نماز را در شبستانهای شرقی و غربی مسجد میخواندند.
- هنگام خروج از حرم نیز درها را میبوسیدند و رو به حرم نموده و سلام داده و تودیع میکردند و اگر در مسیر رفتوبرگشت از مقابل پنجره فولاد عبور میکردیم آنجا نیز عرض ادب کرده و سلام میدادند.
- گاهی پس از زیارت بر سر مزار مرحوم شیخ بهایی و شیخ حر عاملی آمده و فاتحه میخواندند و احیاناً بر مزار مرحوم آقا شیخ حسنعلی نخودکی نیز توقفی نموده و فاتحهای قرائت میکردند.
برگرفته از کتاب «نور مجرد» جلد دوم - به قلم آیت الله سیدمحمدصادق حسینی طهرانی
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-8499
ارسال نظر